روایتی زیبا از ارادت بانوان گیلانی به حضرت اباعبدالله الحسین
پخت و توزیع غذای گرم بین محرومین جامعه و عموم مردم در دهه اول ماه محرم از سنتهای حسنه است که این روزها توسط بانوان گیلانی و مجموعههای مردمی دنبال میشود.
خبرگزاری تسنیم، رشت؛ زهرا رستگار| پخت و توزیع غذای گرم بین محرومین جامعه و عموم مردم در دهه اول ماه محرم از سنتهای حسنه گیلانیان و گام کوچکی برای ابراز ارادت به ساحت مقدس سیدالشهدا (ع) است که به عشق آن حضرت در این ایام توسط مجموعههای مردمی دنبال میشود.
مجموعههای مردمی و هیئتهای مذهبی گاهاً از ماهها قبل برنامهریزیهای لازم را جهت تهیه اقلام و اطعامدهی در این ایام انجام میدهند؛ هر کسی با اندک داشتههایش، تحویل نذورات نقدی و حتی باز گذاشتن درب منزل و یا در اختیار قرار دادن پارکینگ منزل برای پخت غذا گوشهای از علاقه و محبت خود را به دردانه عالم هستی نشان میدهد.
در یکی از روزهای ماهِ محرم، خود را به یکی از دورهمیهایی که با محبت اباعبداللهالحسین (ع) شکل گرفته رساندم؛ دورهمی که با نیت خادمی اهلبیت و با هدف شاد کردن قلب محرومین و نیازمندان برگزار میشود.
بانوان مومنی که دور هم گرد آمدهاند تا ضمن عزاداری برای سیدالشهدا، با پخت غذای گرم و رساندن آن به درب منزل نیازمندان، مهر و محبت و شادمانی را مهمان سفره آنان کنند و به زیبایی هرچه تمامتر در مسیر فرهنگ عاشورا و تبعیت از فرمایشات اهلبیت بهویژه امام حسین (ع) و احسان و نیکی به دیگران گام بر میدارند.
بانوی خوشبیان دهه هشتادی این هیئت که با همراهی خانواده مشغول خادمی اهلبیت بود میگوید: همه پای کار امام حسین (ع) ایستادهایم و از آن حضرت درس ایستادن پای حق گرفتهایم.
وی با بیان اینکه حرکتِ سیدالشهدا (ع) با خانواده، قیام برای دفاع و حفظ دین خدا بود، گفت: ما نیز امروز وظیفه داریم برای حفظ دین پای کار امام عصر (عج) باشیم و احساس میکنیم آن حضرت، تک تک خادمان را اینجا دور هم برای خدمت فراخوانده است و همه برای یک هدف که همان نوکری اهلبیت هست قدم برمیداریم.
بانوی مازندرانی و مداح این جمع هم که هرچند دقیقه یکبار با گفتن خاطرات دوران جوانی خویش، لبخند بر لبان خادمهها مینشاند میگوید: ما در مجلس امام حسین (ع) و با نذری هیئت جان گرفتیم و بزرگ شدیم؛ از همان زمان که دست در دستِ مادر به حسینیه شهرمان میرفتیم و در مجلس اهلبیت، قند پخش میکردیم و استکان نعلبکی میشستیم عشق و محبت اهلبیت بر قلب و جانمان نشست و خادمی اهلبیت را آموختیم تا امروز که پا به سن گذاشتهام و برای اهلبیت مداحی میکنم.
وی به جایگاه اهلبیت و امام حسین (ع) نزد ایرانیان اشاره کرد و گفت: ما بدونِ اهلبیت هیچ هستیم؛ ما به عشق اهلبیت زنده هستیم و نوادگان و عزیزانمان را هم در این مسیر قرار دادیم.
این بانوی مازندرانی با بیان اینکه بانوانِ جهادی هیئت در گرما و سرما بدون هیچگونه چشمداشتی، فی سبیلالله برای امام حسین (ع) آشپزی کرده و غذای گرم بین نیازمندان توزیع میکنند، افزود: ذبح یک یا دو رأس گوسفند در ماه و توزیع گوشت نذری بین نیازمندان، توزیع سبد کالا، کمکهزینه دارو و رهن منزل و غیره از دیگر اقدامات جهادی است که بانوانِ ما با کمک خیران انجام میدهند.
نفر بعدی که توجهم را جلب کرد، نوجوان دهه نودی بود که با متانت خاصی مشغول سبزی پاک کردن بود؛ به سراغش رفتم اولشِ خجالت میکشید صحبت کند اما با کمی صحبت راضی شد و جلوی دوربین قرار گرفت و گفت: من از حضرت رقیه (س) و امام حسین (ع) درس ازخودگذشتگی، امر به معروف و نهی از منکر و ایستادگی برای اسلام تا پای جان گرفتم.
بانوی دیگری که پای صحبتش نشستم خواهر شهید مدافع حرم «حسینعلی پورابراهیمی» بود که بالای سر یکی از دیگهای غذا در حال کمک بود؛ از ایشان درباره سفارشات و روحیات شهید پورابراهیمی در ایام محرم پرسیدیم و او هم از عشق و علاقه بسیار زیاد برادرش به اهلبیت و حضرت زهرا (س) سخن گفت و بیان کرد: برادرم از سوریه به همسرش سفارش کرده بود که مراسم 5 تن آلعبا در منزلشان برگزار شود و تاکید داشتند که اهلبیت در برگزاری مراسم کمک میکنند.
وی با بیان اینکه همسرِ شهید پورابراهیمی از همان سال تاکنون، مراسمات پنج تن آلعبا را در حسینیه منزل برگزار میکند و افراد در این مراسم حاجتروا میشوند، گفت: برادرم در تهیه غذای نذری در مساجد و خدمترسانی به عشق اهلبیت همیشه پیشگام بود و به بچههای کوچک هم در این زمینه مسئولیت میداد و این بچهها هم ارادت و وابستگی خاصی نسبت به او پیدا کرده بودند.
خواهر شهید مهمترین خواسته شهدا از جمله شهید پورابراهیمی را ایستادن پای ولایت عنوان کرد و افزود: برادرم همیشه میگفت به مادیات کمتوجه باشید؛ پشت ولایت که باشید همه چیز دارید.
نزدیک ظهر است و زمانِ کشیدن غذا در ظروف؛ خادمهها با نظم و ترتیب خاصی برای ریختن غذا صف میکشند، همسر شهید مدافع حرم «محمدرضا یعقوبی» هم بالای سر دیگ برنج گوشهای از کار را گرفته و برنج به ظروف میریزد.
بانوی دیگری در حال مرتب کردن ظروف و انتقال به ماشین برای توزیع است؛ هیچکس اینجا بیکار نیست، کودکان همه کمک مادرها آمده و در حد توان ابراز ارادت به ساحت اهلبیت میکنند؛ مادری هم که نوزادش را در بغل گرفته بود بعد از خواباندن دخترکش به جمع اضافه میشود.
همه اتفاقات این دورهمی مومنانه تا انتهایش شرح دلدادگی به سیدالشهدا است؛ عشق و ارادتی که پیر و جوان و نوجوان نمیشناسد و همه را دور هم گرد آورده و به کشتی نجات خود دعوت میکند.
کوچکترین حرکت و خدمت در این دورهمی خریدار دارد و خریدارش حسین است؛ و در روز قیامت چه شهادتی خواهند داد این دستها، پاها، اعضا و جوارحی که به عشق سیدالشهدا (ع) گام برداشتهاند و نفس کشیدهاند.
انتهای پیام/612/.