فصل جدیدی از استفاده از قدرتهای شیطانی با ظهور اسرائیل/ تولید ادبیات در زمینه توکل و توسل کم است
تولید ادبیات ما در زمینه توکل و توسل و پرهیز از خرافه و خرافهگرایی کم است، لذا مردم خیلی واکنشهای زیادی نسبت به این دو کتاب بهویژه از پمبا تا ماریانا داشتند و بهاتفاق خودشان را در بخشی از کتاب پیدا میکردند و برای دیگری نقل به مضمون میکردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، جنگ رژیم اشغالگر رژیم صهیونیستی علیه مردم بیدفاع غزه، ابعاد گوناگونی دارد و وجدانهای بسیاری را به درد آورده است اما شاید چیزی که خیلیها ندانند این است که این رژیم کودککش علاوه بر دست بردن به هر نوع بمب و اسلحه ممنوعه، از انواع علوم و ابزارهای غیرعادی دیگر هم برای گسترش قدرت خود استفاده میکند. استفاده از قدرت شیاطین جنی یکی از راههایی است که رژیم صهیونیستی همانند اسلاف خود که روی به جادوگری و استفاده از قدرت شیاطین آورده بودند، از آن بهره میبرد.
محمد قنبری که یک نویسنده و فعال رسانهای است، در کتاب از «پمنا تا ماریانا» دقیقاً به همین موضوع استفاده اسرائیل از قدرت شیاطین و اجنه میپردازد و در رمان دیگرش «پرونده فوقسری 2040» پرده از فعالیتهای موساد و روند رو به نابودی این رژیم قاتل برمیدارد. با این نویسنده بهمناسبت این روزهای تلخ و جنایات رژیم صهیونیستی در غزه گپوگفتی داشتیم که در ادامه میخوانید:
* آقای قنبری، شما دو رمان درباره اسرائیل دارید که هر یک موضوع جذاب و ویژهای دارند. در ابتدا درباره موضوع علاقه مندی خود به نوشتن داستان و رمان درباره اسرائیل بفرمایید و اینکه چرا چنین داستانهایی نوشتید؟
- من هر کتابی که شروع میکنم به علت یک تلنگر یا اشارهی عمیق است. کتاب پرونده فوق سری 2040 را زمانی شروع کردم که مقام معظم رهبری فرمودند اسرائیل 25 سال آینده را نخواهد دید لذا روی تقویم میشود 2040 و من پروندهای از جنایات این رژیم کثیف و کودک کش را درباره وضعیت فرهنگی اجتماعی مردم ساکن در سرزمینهای غصبی فلسطین، ترور دانشمندان هستهای و آینده رژیم صهیونیستی تألیف کردم.
زمانی که شنیدم شهید سلیمانی به پیوست فرهنگی رسانهای مقاومت در سوریه و لبنان و عراق اهمیت میدهند و گفتند که شهدای مدافع حرم و رزمندگان کار را انجام دادند و حالا نوبت کار فرهنگی است، سعی کردم با توجه به تهاجماتی که شاهد بودم در فضای مجازی و رسانهها رمان از پمبا تا ماریانا و یکی دو کتاب دیگر را بنویسم.
در واقع سعی کردم در میدان جنگ نرم و شناختی، به این رژیم غاصب تیری شلیک کنم.
* موضوع از پمبا تا ماریانا، موضوع عجیبی است، هر چند جسته و گریخته از صحت استفاده اسرائیلیان از شیاطین شنیدهایم اما موضوعی عمومی نیست و کمتر کسی به آن فکر میکند. برایمان بگویید که این سوژه چقدر واقعی است و چرا سراغش رفتید؟
- در قرآن به سوءاستفاده یهود از رموز و اسحار اشاراتی شده است. در این کتاب حدود 200 آیه و روایت به صورت مستتر و آشکار استفاده شده است. دوبار توسط حوزه علمیه قم بررسی و تائید شد. امروز شواهد زیادی وجود دارد که رژیم کودک کش صهیونیستی و سرویسهای امنیتی دنیا به عالم ماوراء مشغول هستند و از انرژیهای اجنه و شیاطین استفاده میکنند. من سعی کردم در بازه چند ماهه پژوهش برای درآوردن طرح و پیرنگ داستان، مجموعهای از مستندات و اطلاعات موجود در فضای اینترنت و فیلمهای مستند را به دقت بررسی کنم و متأسفانه از این حجم تأثیر و نفوذ خرافات در جامعه خودمان، نگران شدم و سعی کردم بخشهای غیر امنیتی را در قالب شخصیتهایی وارد داستان کنم.
بخشهای زیادی از رمان به ویژه حوادث و کشمشهایی که روی زمین رخ میدهد واقعی است و مستنداتی در رسانهها و مطبوعات دارد. مثل کار ژورنالیستی معروفی که بخش اندکی از آن در خبرگزاری صدا و سیما آمده است. در این گزارش سعید مشهورترین جن گیر در تمام آفریقاست، "جاستین فورنال" خبرنگار نشنال جئوگرافیک مدتی با او همراه شده تا از زندگی و شیوه کار او گزارش تهیه کند. این گزارش در زینبار و پمبا رخ میدهد.
امروزه کمتر کسی است که از اسرائیلیات، علوم غریبه و سحر و جادو چیزی نشنیده باشد، منشأ این موضوعات یهودیانی هستند که خودشان را برتر از مخلوقات میدانند. برای نوشتن کتاب «از پمبا تا ماریانا» سه ماه مطالعه کردم و برای اینکه از مسیر درست منحرف نشوم بهدنبال برداشت دین اسلام و علما از جن و طلسمها رفتم در این میان بیشترین مستنداتی که توانست به من کمک کند بعد از قرآن کریم، تفسیر سورههای بقره توسط آیت الله بهجت و آیت الله جوادی آملی بود آنان حقایق جالبی از جن و ارتباطات آن در تفاسیر خود ارائه کردهاند.
* چقدر خیالات شما در این داستان وارد شدهاست؟ نوشتن از چیزی که دیده نمیشود یا تجربه نمیشود بسیار دشوار است، چگونه به موضوع نزدیک شدید؟ آیا شما تجربههایی دارید که به نوشتنتان کمک کرده باشد؟
- بالاخره وقتی رمانی خلق میشود، نمیشود از خیال چیزی به میان نیاید. من سعی کردم تخیل را روی تایم لاین واقعیت پیاده سازی کنم. در طول نوشتن مدام مجبور میشدم که اسامی و نقاط جغرافیایی را جستجو و مستند نگاری کنم. تخیلاتی که در داستان آمده بیشتر روی زندگی مهران همان شخصیت اصلی داستان است. این روش به دوران کودکیام بر میگردد. زمانی که کتاب سیاحت غرب مرحوم قوچانی را خواندم و بعد به کاستهای صوتیاش گوش کردم. شخصیتی به اسم هادی در کنار ارواح در برزخ حضور داشت و ... . همین موضوع را تبدیل به بخشی از داستان کردم و ایمان را کنار مهران قرار دادم.
فصل جدید استفاده از سحر و جادو با رویکارآمدن اسرائیل
* از سابقه قوم یهود در استفاده از شیاطین در گذشته و ارتباطی که این روزها با آنها دارند و دخل و تصرفهایی که در عالم با این کار انجام میدهند برایمان بگویید؟
اجازه میخواهم این سؤال را با قرآن پاسخ دهم. آیه سِحْر صد و دومین آیه سوره بقره. این آیه با اشاره به رواج جادوگری در میان یهودیان، به اتهام ساحر بودن حضرت سلیمان و دو فرشته به نام هاروت و ماروت در شهر بابِل پاسخ داده است بی کم و کاست فقط به معنی این آیه شریفه دقت بفرمائید؛
و [یهودیان] از آنچه شیاطین در زمان پادشاهی سلیمان [از علم سحر بر مردم میخواندند] پیروی کردند. و [سلیمان دست به سحر نیالود تا کافر شود، بنابراین] سلیمان کافر نشد، ولی شیاطین که به مردم سحر میآموختند، کافر شدند. و [نیز یهودیان] از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پیروی کردند]، و حال آنکه آن دو فرشته به هیچکس نمیآموختند مگر آنکه میگفتند: ما فقط مایه آزمایشیم [و علم سحر را برای مبارزه با ساحران و باطل کردن سحرشان به تو تعلیم میدهیم]، پس [با به کار گرفتن آن در مواردی که ممنوع و حرام است] کافر مشو. اما آنان از آن دو فرشته مطالبی [از سحر] میآموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی میانداختند؛ در حالی که آنان به وسیله آن سحر جز به اذن خدا قدرت آسیب رساندن به کسی را نداشتند؛ و همواره چیزی را میآموختند که به آنان آسیب میرسانید و سودی نمیبخشید؛ و یقیناً [یهود] میدانستند که هر کس خریدار سحر باشد، در آخرت هیچ بهرهای ندارد. و همانا بدچیزی است آنچه خود را به آن فروختند اگر معرفت میداشتند.
حضرت سلیمان وقتی به قدرت رسید دستور داد تمام نوشتهها و اوراق آنها جمعآوری و در محل مخصوصی نگهداری شوند. (این نگهداری شاید به خاطر آن بوده که مطالب مفیدی برای دفع سحر ساحران در میان آنها وجود داشته) پس از وفات حضرت سلیمان گروهی آنها را بیرون آورده، شروع به اشاعه و تعلیم سحر کردند. بعضی از این موقعیت استفاده کرده، گفتند: «سلیمان اصلاً پیامبر نبود؛ بلکه به کمک همین سحر و جادوگریها بر کشورش مسلط شد و امور خارق العاده انجام میداد!» گروهی از بنیاسرائیل هم از آنها تبعیت کردند و سخت به جادوگری دل بستند تا آنجا که دست از تورات، نیز برداشتند.
هنگامی که پیامبر (ص) ظهور کرد و ضمن آیات قرآن اعلام کرد سلیمان از پیامبران خدا بوده است، بعضی از احبار و علمای یهود گفتند: از محمد تعجب نمیکنید که میگوید سلیمان، پیامبر است در صورتی که او ساحر بوده است؟ این گفتار یهود علاوه بر اینکه تهمت و افترای بزرگی نسبت به این پیامبر الهی محسوب میشد لازمهاش تکفیر حضرت سلیمان بود، زیرا طبق گفته آنان سلیمان مرد ساحری بوده که خود را به دروغ پیامبر خوانده است. این آیه حقیقت ماجرای حضرت سلیمان را بیان و ایشان را از این اتهام تبرئه میکند.
رویآوردن به سحر و جادو در مقاطع مختلف تاریخ یهود با فراز و نشیبهایی مواجه بوده است، اما با تأسیس اسرائیل، فصل جدیدی از سحر و جادو و استفاده از قدرتهای شیطانی آغاز شد بهگونهای که شاهد بهکارگیری طلسمهایی بر پایه الفاظ کتب تلمود و زوهر مهمترین کتاب کابالا اما در شکل نوین آن هستیم.
* برای نوشتن درباره شیاطین و اجنه شرور و راههای مقابله با آنها و راههایی که میتوانند به ما آسیب بزنند، سراغ چه کسانی رفتید و چگونه اطلاعات کسب کردید؟
- من قبل از شروع داستان و در مرحله پژوهش، سراغ منابع موضوع اصلی داستان رفتم. علاوه بر مراجعه به تفاسیر و کتب روایی، کتابهای داستان و مستندات این موضوع را هم دیدم. کتاب «آن سوی مرگ» نوشته آقای جمال صادقی از نشر معارف، کتاب «سه دقیقه در قیامت» از انتشارات شهید ابراهیمهادی، مستند تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» به تهیه کنندگی عباس موزون که ماه رمضان از شبکه چهار پخش شد و بسیار مخاطب داشت. در این مجموعه برنامه با افرادی که به نوعی کم یا زیاد برزخ را تجربه کرده بودند، صحبت میشد و من خیلی استفاده کردم. همینطور نمونههای خارجی که به تصویر کشیده شده بودند. یکی از کارهای دیگری که در مرحله پژوهش کتاب انجام دادم، تماشای فیلمهای مستند از احضار روح و جن، خارج کردن آنها از بدن انسانهای گرفتار، فیلمهای سینمایی که در این خصوص ساخته شدهاند و ... بود که این بخش برایم خیلی جذاب و کمی ترسناک بود.
به مشهد رفتم و آقای سرایانی را که سابقه تجربه حیات برزخی را در دوران دفاع مقدس داشتند، دیدم و با هم صحبت کردیم. البته شبکههای بزرگ تلویزیونی دنیا قبل از من به سراغ ایشان رفته بودند و از تجاربشان استفاده کرده بودند. آقای سرایانی 25 روز از زندگی خودشان را در برزخ و کما به سر بردهاند و مطالب بسیار نابی از آن دوره نقل میکنند که بینظیر است. اگر در اینترنت اسم ایشان را جستجو کنید، به همراه کلمه شهید زنده جزو اولین گزینهها خواهند بود.
* از مشکلاتی که حین نوشتن این داستان با آن مواجه شدید برایمان بگویید.
- ورود به این عرصه ملزومات و نگهدارنده هایی میخواهد که من تجربه آن را نداشتم و قدری اذیت شدم لهذا با یکی از علماء دیداری کردم و مشکلات را بیان کردم ایشان هم دستوراتی دادند که بسیار مجرب بود و مشکلات روحی روانی را از بین برد. بهترین دستور و توصیهای که از آن زمان یادگار دارم، آیات اسم اعظم است که قبل از دعای توسل در مفاتیح آمده است.
یکی دیگر از مشکلات، فقدان منابع و مستندات رسمی از فعالیتهای رسمی سرویسهای اطلاعاتی است که این بخش را از دنیا مخفی کردهاند اما باز هم میشود با جستجو مطالب ارزندهای را یافت.
همه چیز در داستان فوقسری واقعی است
* درباره پرونده فوقسری 2040 هم برایمان می گویید که سوژهاش چطور به ذهنتان رسید و چقدر واقعی است؟
- در کتاب پرونده فوقسری 2040 همه چیز بهجز جریان به دنیا آمدن بنیامین و برخی از حوادثی که پیرامون او اتفاق می افتد، واقعی است. هر اسم و تاریخ و عملیاتی را که در اینترنت جستجو کنید، به مستندی خواهید رسید. از ماجرای ترور شهدای هستهای تا مسئولین موساد و عوامل آنها که در ایران شناسایی و معدوم شدند.
با مشورتی که از دوست خوبم حامد اشتری گرفتم، این داستان را با تکنیک دو پردهای نوشتم. حامد اشتری کتابی دارد تحت عنوان قربانی طهران که از همین تکنیک استفاده کرده است. من هم بخشهای داستانی را روی پردهی زندگی بنیامین آورده و پیاده کردم و بخشهای مستند را روی بخشهایی به اسم موساد.
البته در زندگی بنیامین هم به سراغ واقعیتهای مستند رفتم. مثل بخشی که او دانشجو شده و به فرانسه میرود. این بخش را با کمک کتاب خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری به داستان وارد کردم و حتی اسامی را تغییر ندادم.
نگاه مستبد فرهنگی داخل رژیم صهیونیستی
* نوشتن از روابط و نحوه زندگی اسرائیلیها هم کار دشواری است که دستیابی به اطلاعات و تجربههایی در این باره هم دشوار است، درباره چگونگی به دست آوردن این اطلاعات برایمان میگویید؟
- هر چند که در سرزمینهای اشغالی اینترنت حدود 97% فیلتر است اما یهودیان زیادی هستند که از فیس بوک و اینستاگرام و ... استفاده میکنند. قبل از طوفان الاقصی، سرزمینهای اشغالی شاهد 54 هفته ناآرامی و اغتشاش علیه نتانیاهو و کابینهاش و برخی از سیاستهای آنها بودند، این ناآرامیها و اعتراضات کجا منعکس میشد؟ در فضای مجازی.
یکی از منابع مورد استفاده من کتب خاطرات، کامنتهای مردم اسرائیل و... در شبکههای اجتماعی بود، حتی سریالهایی که میساختند و برای مردمشان پخش میکردند یا قوانینی که وضع میکردند حاکی از یک نگاه مستبد فرهنگی با تبعیض جنسیتی و برتر دانستن جنس مذکر نسبت به مؤنث بود.
* موساد یک سازمان اطلاعاتی فوقسری پیچیده است که دستیابی به اطلاعاتی درباره آن هم کار دشواری است، اطلاعات شما درباره این سازمان چقدر به روز است و چه طور توانستید به قدری به موضوع نزدیک شوید که دربارهاش داستان بنویسید؟
- هیچ اطلاعاتی از این سازمان مخوف به دست نیامد به جز بخشهایی که با هدایت خودشان برای نشان دادن قدرتمندی و ... منتشر شده است. اما سربازان اسرائیلی اهل وبلاگ نویسی هستند یا مصاحبههایی دارند یا نوشتههایی که میشود از دل آنها اطلاعاتی را به دست آورد. فیلمهای مستندی هم وجود دارد که باز هم از دل آنها مستندات کشف میشود. اسرائیل عواملی داشته که پس از دستگیری و قبل از اعدام اعترافاتی را داشتند مثل مجبد جمالی فشی، علی اشتری و ... که اینها در رسانههای داخلی موجود است و بخشهایی را میتوان با سرنخ یابی اطلاعاتی به این قدرتها مربوط دانست.
برخی از رزمندگانی که در سوریه و لبنان بودند و در تقابل مستقیم با ارتش رژیم قرار گرفتند نیز اشاراتی در این زمینه دارند ولی حرف نمیزنند و باید با پنس کلمه را از زبانشان بیرون کشید.
* از بازخوردهای هر یک از این دو کتاب برایمان میگویید؟
هر بخش از پمبا تا ماریانا تا کنون چند مخاطب داشته که بنده را در فضای مجازی یا حقیقی یافتهاند و گفتند این تکه را از زندگی من نوشتی! دقیقاً این دعانویسی، این اختلاف بین من و همسرم، این داستان رمالی و کف بینی و ... در فلان سال برای من اتفاق افتاد و خیلی تعجب کردم وقتی در کتاب شما خواندم و به خیلیها پیشنهاد دادم. البته چون من این بخشها را از حوادث استخراج میکردم، خب طبیعی است که مشتریهای خود را دارند.
پرونده فوقسری 2040، بهویژه بخش پایانی کتاب بین افرادی که آرزوی ملاقات حاج احمد متوسلیان و امام موسی صدر را دارند، با واکنشهای زیادی همراه بود، خوشحال بودند از اینکه یک نفر با زبان هنر این مطالبه حق ما را از رژیم منحوس صهیونیستی طلب میکند.
جالب است که از دانشگاههای خارجی مثل مصر و ... پیامهایی را دریافت کردم که برای هر دوی این کتابها درخواست اطلاعات و فایل داشتند.
* اشتیاق مردم ما به اینگونه داستانها چطور است و چقدر استقبال میکنند؟
- متاسفانه تولید ادبیات ما در زمینه توکل و توسل و پرهیز از خرافه و خرافه گرایی کم است. لذا مردم خیلی واکنشهای زیادی نسبت به این دو کتاب به ویژه از پمبا تا ماریانا داشتند و به اتفاق خودشان را در بخشی از کتاب پیدا میکردند و برای دیگری نقل به مضمون میکردند.چند صد کامنت و پیام دریافت کردم که 90% آنها جنبه تشکر داشت و تنبه.
* این داستانها زمینهای برای ترجمه به زبانهای دیگر دارند؟ آیا برنامهای شما یا ناشر دارید یا اتفاقی از این دست برای کتابها افتاده است؟
- زمانی از مسئولین رسانه ملی شنیدم که معاونت برون مرزی این کتابها را به زبان عبری ترجمه و تولید صوتی میکند تا در سرزمینهای اشغالی برای ساکنین یهودی تبار منتشر کند و خیلی خوشحال شدم.
پیشنهاد خودم ترجمه این کتب به زبانهای انگلیسی، عربی و فرانسه است که در بین مردم نگاه اسلامی دوری از خرافات و قدرتهای ماورایی منتشر شود و در کتاب 2040 به پلیدی رژیم منحوس صهیونیستی پرداخته شود.
* داستان جدیدی در این سبک در دست نوشتن دارید؟
- فعلاً خیر
* ضرورت نوشتن داستان درباره ماهیت اسرائیل چیست و چقدر در این زمینه جای کار هم در کشور ما و هم در کشورهای دیگر وجود دارد؟
- در قرآن به صراحت اشاره شده که اگر اسرائیل و قوم یهود به قدرت برسند، کل زمین را به فساد میکشند. اگر اشتباه نکنم دو بار هم اشاره شده که اینها وقتی به قدرت رسیدند کل زمین را فاسد کردند.
دوم اینکه رژیم صهیونیستی در این منطقه که هارت لند جهان است توسط آمریکا و غربیها ایمپلنت شده است و تا به اهدافش نرسد، از پا نمینشیند چون با اعتقادات دینی تحریف شده به میدان آمده و از ایدئولوژی کاذب برخوردار است.
سوم اینکه سلاح ما مسلمانان تکیه بر کلمه است همانطور که بزرگترین معجره الهی، قرآنی است که حدود 200 تا 250 قصه و داستان دارد و یک سوم آیات مبارک قرآن به همین شیوه هدایت میکند.
پس در نتیجه باید با خلق ادبیات به جنگ نرم معکوس علیه رژیم پرداخت. هر چند نویسندگان این حوزه نه در کشور ما و نه در هیچ کشور دیگری حمایت نمیشوند حتی با محدودیتهایی هم مواجه میشوند که من ریشه آن را در نفوذ میدانم.
* نکتهای اگر باقی مانده بفرمایید.
- زوجهای جوان زیادی را دیدم که پس از مطالعه کتاب گریستند و از نوشتههای رمزآلودی صحبت کردند که در خانه و زندگیشان یافتند و منجر به برخی از وقایع شد. به این دسته افراد و کسانی که زندگیشان در معرض چشم زخم است، پیشنهاد میکنم این کتاب از پمبا تا ماریانا را بخوانند پیش از آنکه دیر شود. در این کتاب سعی کردم مشکل را بگویم، راه حل را نیز بیاورم.
به امید نابودی رژیم صهیونیستی باز هم تا نفس دارم علیه این غده سرطانی و نفودی ها و منابع داخلیاش خواهم نوشت. تا جایی که آخرین صفحه کتاب پرونده فوق سری 2040 به وقوع بپیوندد.
انتهای پیام/