نگاهی به کتاب «دنیای قشنگ خدمتگزاری و تربیت بچههای کاری»/ مشکل دنیای مدرن و تربیت بچههای بیکار!
انسان به صورت فطری دوست ندارد بار دوش دیگران باشد. ما باید مراقب باشیم فرزندانمان از مسیر فطرت خارج نشوند. بچهها اگر از کودکی عادت کنند به این که بار دوش دیگران باشند، ممکن بر این عادت بمانند است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، جلد یازدهم از مجموعه کتابهای من دیگر ما نوشته حجت الاسلام محسن عباسی ولدی به موضوع مهم نقش کار کردن فرزندان در تربیت کریمانه اختصاص دارد و عنوان این کتاب «دنیای قشنگ خدمتگزاری و تربیت بچههای کاری» انتخاب شده است.
نویسنده در این کتاب به موضوع مهم بچههای خدمتگزار و بچههای خدمت پذیر پرداخته است و اینکه چه قدر سبک تربیت امروزی و زندگی مدرن باعث تربیت نسلی خدمت پذیر شده است. نویسنده، کتاب را با سفر یک شخصیت فرضی به زمان گذشته شروع میکند. او در خانوادهای چشم باز میکند که همه صبح زود از خواب بر میخیزند و پسران همراه پدر شروع به کار میکنند، مدرسه میروند و بعد دوباره به کمک پدر میروند و دختران در کنار مادر کارهای خانه را انجام میدهند و همزمان در سنین پایین میتوانند یک زندگی را اداره کنند. این سفر ، رفت و برگشتی به زمان حال و گذشته دارد. فرزندانی که در زندگیهای امروز دیر از خواب بلند میشوند، مدرسهشان را به سختی میروند و حتی کارهای شخصی خودشان را هم انجام نمیدهند و راوی با حسرت به این دو نوع تربیت نگاه میکند و از خود میپرسد که تفاوت این دو نوع تربیت از کجاست؟
این سفر در زمان و گفتوگو بین این شخص و نویسنده در لابه لای مطالب کتاب ادامه پیدا میکند تا به خواننده در درک بیشتر مطالب کتاب کمک میکند.
حجت الاسلام عباسی ولدی بحث این کتاب را این گونه شروع کرده است که انسان به صورت فطری دوست ندارد بار دوش دیگران باشد. ما باید مراقب باشیم فرزندانمان از مسیر فطرت خارج نشوند. بچهها اگر از کودکی عادت کنند به این که بار دوش دیگران باشند، ممکن بر این عادت بمانند است. برخی خیال میکنند لازمه کار کردن تنبل نبودن است در حالی که کار کردن درمان تنبلی است.
تنبل پرور بودنِ سبک زندگی مدرن سطح هشدار تنبلی را بالاتر میبرد یعنی در حالی که فرزندمان تنبل است ما او را تنبل نمیدانیم. پس نباید منتظر باشید که بچههایتان از تنبلی رها شوند تا شما آنها را به دنبال کاری بفرستید نتیجه این انتظار، غوطه خوردن بیشتر بچهها در تنبلی است. آدمهای بیکار تنبل، آدمهای خطرناکی هستند نکند ما آدمهای خطرناک تربیت کنیم؛ زیرا امیر مؤمنان علی و فرمودند: «اگر کار و مشغولیت، سختی دارد بیکاری پشتِ هم مایۀ فساد است.»
نکته مهمی که نویسنده بر اساس روایت معصومان به آن پرداخته است، اینکه تنبلی تنها به سستی در کارهای دنیا منتهی نمیشود وقتی که انسان به تنبلی عادت کرد دغدغه پرداختن به کارهای آخرتی را هم از دست میدهد.
بحث مهم دیگری که نویسنده در ادامه مطالب کتاب آن را پی گرفته بحث کار و لذت از زندگی است؛ به این معنا که استفاده از دسترنج خویش لذتی دارد که نوع نگاه انسان را به زندگی و روابطش با دیگران تغییر میدهد. والدینی که زمینه کار کردن بچهها را فراهم نمیکنند آنها را از چشیدن این لذت محروم میکنند آدمی که کار نمیکند حتی اگر همه نیازهایش از سوی دیگران برآورده شود از زندگی لذت نمیبرد.
در ادامه کتاب هم نویسنده بحث مهم اینکه چه طور بچههای کاری تربیت کنیم را پی گرفته است که شامل اشتغال بیرون از خانه با در نظر گرفتن تمام ملاحظات توسط پدر و مادر است و همچنین اگر به هر دلیلی اگر نشد خارج از محیط خانه کار مناسبی برای پسرتان پیدا کنید میتوانید در خانه زمینه یک اشتغال مفید را برای او فراهم کنید که البته در کارهای خانگی دخترها را هم میشود وارد کرد.
فضیلت کار، کار را عار ندانیم، اخلاق و کار، کار و مدیریت اقتصادی از بحثهای مهم دیگر مهم در این کتاب است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
آن روزها مرغهای خانهمان تخم میگذاشتند روی تخمشان میخوابیدند بیست و یک روز بعد، این تخمها در مقابل نگاهمان میشکستند یک جوجه خیس بیرون میآمد که چندان قشنگ نبود. به فاصله چند روز یک جوجۀ پشمی خوشگل میشد. آرام آرام پر در میآورد. رشد جوجه به طور محسوس در مقابل نگاه ما اتفاق میافتاد تا این که مرغ میشد و تخم میگذاشت. رشد رشد رشد. امروز ما تخم مرغ را میخریم تخم مرغ برای ما نشان رشد نیست. مرغ ذبح شده و پوست کنده به دست ما میرسد. مرغ برای ما نشانی از رشد ندارد. جوجه امروز از نگاه ما گوشت مرغ است که در سیخ کردهاند و کباب میکنند. نه آن پرندهای که از تخم سر بر میآورد و چند ماه بعدش مرغی میشود برای خودش. آن روزها کم نبودند کسانی که خودشان کندوی عسل داشتند یا این که در اطرافشان کندوهای عسل را میدیدند. زنبورها در مقابل نگاهشان به سوی دشتها و گلزارها و دامنه کوهها میرفتند بعد به کندو بر میگشتند و آنچه خورده بودند به عنوان عسل پس میدادند. مدتی بعد کندو از عسل پُر میشد.، رشد، رشد، رشد امروز ما عسل را در شیشه میخریم. بسیاری از بچهها و حتی بزرگترها اگر در جایی نخوانده باشند یا در رسانهای ندیده باشند نمیدانند عسلی که وقت صبحانه میخورند چه فرایندی را طی کرده و به سفرۀ ما رسیده است.
انتشارات آیین فطرت کتاب «دنیای قشنگ خدمتگزاری و تربیت بچههای کاری» نوشته محسن عباسی ولدی را منتشر کرده است.
انتهای پیام/