سه آیهای که به بهانه هجرت پیامبر (ص) نازل شد
یکی از رویدادهای مهم تاریخ اسلام مربوط به هجرت حضرت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله از مکه به مدینه است و خداوند حداقل سه آیه از آیات قرآن را در همین حوالی زمانی نازل کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از رویدادهای مهم تاریخ اسلام مربوط به هجرت حضرت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله از مکه به مدینه است. ماجرا از این قرار بود که مشرکان قریش بر شدت آزارشان علیه مسلمانان افزوده بودند و عرصه را برای پیامبر تا حدی تنگ کرده بودند که نتواند به وظیفه رسالت خویش بپردازد؛ ایشان که چنین وضعیتی را پیشبینی کرده بود، بر اساس پیمانی که با اهل یثرب (مدینه) داشت، به مسلمانان دستور هجرت به این شهر را داد؛ این پیماننامهها به نام پیمان عقبه اول و دوم در تاریخ اسلام شهرت دارد. مسلمانان دستهدسته و بهصورت پنهانی مکه را بهسوی مدینه ترک کردند و خود نیز پس از مدتی بهصورت پنهانی و در اختناق شدید دشمن بهسوی مدینه هجرت کردند. این واقعه نخستین هجرت دستهجمعی مسلمانان در تاریخ اسلام است.
پایهریزی نظامی مبتنی بر آموزههای دین مبین اسلام با محوریت مدینه و از پایگاه مسجدالنبی و نیز گسترش این آموزهها به سراسر جهان را میتوان از اهداف تمدنی هجرت دانست که این جز با مبارزه علیه کفر و استبداد و ریشهکن کردن نظام طاغوتی و مشرکانه آن دوران میسر نبود. این هجرت با حواشی فراوان و دسیسههای پنهان دشمنان همراه بود تا به هر نحوی شده جلوی این رویداد گرفته شود، اما مشیت خداوند سبب شد هجرت به بهترین شکل رقم بخورد تا مسیر تاریخ بشریت به سمت برنامههای خداوند هموارتر شود.
خداوند حداقل سه آیه از آیات قرآن را در همین حوالی زمانی نازل کرد:
1. از جمله آنها آیه30 انفال است، آنجا که فرمود «وَ إِذْ یمْکرُ بِک الَّذینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک أَوْ یقْتُلُوک أَوْ یخْرِجُوک وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیرُ الْماکرین؛ یعنی (به خاطر بیاور) هنگامی را که کافران نقشه میکشیدند که تو را به زندان بیندازند یا به قتل برسانند و یا (از مکه) خارج کنند. آنها چاره میاندیشیدند (و نقشه میکشیدند) و خداوند نیز (علیه آنان) مکر میکرد و خدا بهترین مکرکنندگان است.» علی بن ابراهیم قمی در تفسیر خود منسوب به «تفسیر قمی» مینویسد سبب نزول این آیه هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه بود. سپس به ماجرای بیعت عقبه اول و دوم اشاره میکند. سپس به ذکر داستان دارالندوه و توطعه ابلیس همراه با اهل قریش برای توطئه پیامبر میپردازد.
خلاصه مطلب آنکه قریش که از قصد پیامبر مطلع شدند، تصمیم به ترور آن حضرت گرفتند و برای این توطئه در مکانی به نام «دار الندوه» دور هم جمع شدند. در نهایت تصمیم بر آن شد «از هر تیره و قبیلهاى از قبایل و تیرههاى عرب حتى از بنىهاشم یک مرد را انتخاب کنند و هر کدام شمشیرى به دست گیرند و یک مرتبه بر پیامبر بتازند و همگى بر او شمشیر بزنند و در قتل حضرت شرکت جویند و به این ترتیب خون پیامبر در میان قبایل عرب پراکنده خواهد شد و بنىهاشم نیز که خود در قتل ایشان شرکت داشتهاند، نمىتوانند مطالبه خونش را بکنند و به ناچار به گرفتن خونبها راضى مىشوند و در آن صورت به جاى یک خونبها سه خونبها مىدهند»؛ این پیشنهاد را پیرمردی نجدی که بر اساس روایات ابلیس بود به شورا پیشنهاد داد که مورد پذیرش واقع شد. خداوند به وسیله جبرئیل، نبیّ خویش را از این توطئه آگاه کرد و بنا شد ایشان شبانه از مکه به سمت مدینه حرکت کنند. این رویداد در شب پنجشنبه مصادف با اول ربیعالأول رقم خورد.
2. دومین آیه، مربوط به خوابیدن امیرالمؤمنین علیهالسلام در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله جهت تسهیل هجرت آن حضرت بود. این شب به لیلةالمبیت شهرت یافت. لیلة المبیت به معنای گذراندن شب است. در آن شب، توطئهگران وقتی وارد خانه پیامبر صلی الله علیه و آله شدند، امیرالمؤمنین علیهالسلام را در بستر ایشان یافتند. امیر مؤمنان نیز دست به شمشیر برد و آنها از معرکه گریختند. آیه207 سوره بقره به فرمایش امام باقر علیهالسلام به این مناسبت نازل شد: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ؛ و از میان مردم کسى است که جان خود را براى طلب خشنودى خدا مىفروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است.» (تفسیر العیاشی، ج1، ص101)
3. سومین آیه، درباره ماجرای پنهان شدن پیامبر صلی الله علیه و آله در غار ثور است. در این ماجرا پیامبر همراه با ابوبکر در بین راه به کوهی به نام «ثور» پناه برد. از دیگر سو قریش به تعقیب خود ادامه دادند تا اینکه به درب غار رسیدند. در این لحظه به اذنالله تار عنکبوتی بر سر غار تنیده شد تا آنان تصور کنند کسی داخل غار نیست؛ لذا از جستجوی خود دست برداشتند و مسیر دیگری را پیش گرفتند. بر اساس روایات، آیه40 سوره توبه در این مقام نازل شد: «إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذینَ کفَرُوا ثانِی اثْنَینِ إِذْ هُما فِی الْغارِ إِذْ یقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلَیهِ وَ أَیدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ کلِمَةَ الَّذینَ کفَرُوا السُّفْلی وَ کلِمَةُ اللَّهِ هِی الْعُلْیا وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ»، «اگر او را یاری نکنید، خداوند او را یاری کرد، آن هنگام که کافران او را (از مکه) بیرون کردند، در حالی که دومین نفر بود، در آن هنگام که آن دو در غار بودند، و او به همراه خود میگفت: غم مخور، خدا با ماست. در این موقع، خداوند سکینه خود را بر او فرستاد و با لشکرهایی که مشاهده نمیکردید، او را تقویت کرد و گفتار کافران را پایین قرار داد و سخن خدا بالا است و خدا عزیز و حکیم است.»
انتهایپیام/