شهدای حادثه تروریستی حرم شاهچراغ (ع) را بیشتر بشناسید

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، برخی برای رفتن قدم‌هاشان را تندتر بر می‌دارند، عجله رفتن دارند و نگران خارهای میانه راه هم نیستند، مثل همین نزدیکی غروب گذشته!

صدایی تمام دلشان را لرزاند، قبلاً هم شنیده بودند، ناهنجار و بوی خون می‌دهد، نگاه‌ها جلب رد پای گلوله می‌شود، باور نکردنی است به سرعت پیشروی می‌کند، چندتایی را با ضرب گلوله به زمین می‌اندازد... صدای جیغ زنان و کودکان قلب را فشرده می‌کند، بالاخره لایه‌های حفاظت از پشت به فرد مسلح حمله و از دست درازی‌اش جلوگیری می‌کنند.

اما کار تمام شده و چند زائر و عوامل انتظامات فریادشان به آسمان بلند شده و با نگاه‌هاشان کمک طلب می‌کنند. نیروهای امدادی، عملیاتی و درمانی به سرعت وارد حرم می‌شوند، حال چند تایی از مجروحان وخیم است، خدا نگاه‌های ملتمسانه عزیزانشان پشت درب‌ مراقبت‌های ویژه را دریابد.

این‌ها تنها روایت چند سکانس‌ غم‌انگیز این تراژدی تلخ حادثه روز یکشنبه 22 مردادماه 1402 در ورودی باب‌المهدی حرم مطهر سیدالسادت الاعظم احمدابن موسی الکاظم شاهچراغ (ع) است. 

در این حمله تروریستی که توسط یک تکفیری صورت گرفت، هشت نفر بر اثر اصابت گلوله مجروح و مصدوم شدند و دو نفر که یک خادم 69 سال این آستان مقدس و یک نیروی امنیتی حرم به شهادت رسید.

شهید محمد جهانگیری دومین شهید حادثه تروریستی 22 مرداد از مدافعین حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) و یکی از فعالین گروه‌های جهادی خدمت رسانی در نقاط محروم استان فارس بود.

شهید محمد جهانگیری متولد 2 بهمن سال 1376 شهرستان مرودشت بود. پدرش کارمند کارخانه آزمایش بود. وی از کودکی به مسجد و نماز جماعت علاقمند شد و همین موضوع موجب شد در نوجوانی و جوانی به عنوان یکی از فعالین فرهنگی پایگاه حمزه سیدالشهدای مسجد امام رضا (ع) شهرستان مرودشت شناخته و معرفی شود.

فعالیت وی در هیئات مذهبی و خدمت در مراسم عزاداری امام حسین (ع) فقط مختص شهرستان مرودشت نبود چرا که محمد جهانگیری در سال‌های گذشته یکی از فعالین و چهره‌های نام آشنای موکب‌های باب الحوائج و شهید جابر شهرستان مرودشت در مسیر پیاده روی اربعین بود و هر آنچه در توان داشت در مسیر عشق به سرور شهیدان امام حسین (ع) در طبق اخلاص گذاشته بود.

وی در دانشگاه نیز در رشته کاردانی عمران و کارشناسی حسابداری تحصیل کرد. آشنایی و فعالیت او در کار‌های عمرانی و فنی باعث شد خیلی زود جذب گروه‌های جهادی خدمت رسانی به محرومین جامعه شود و در نقاط کم برخوردار شهر یا روستا از جوشکاری گرفته تا هر خدمتی که می‌توانست انجام می‌داد.

سال 1399 ازدواج کرد و مدتی بعد در گردان امام علی (ع) مشغول به خدمت شد. خدمت به اهل بیت (علیهم السلام) و حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) یکی از بزرگترین افتخارات او در زندگی بود و 22 مرداد نیز در راه دفاع از حریم حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) توسط دشمن تکفیری به شهادت رسید و برای همیشه نامش در تاریخ جاودانه شد.

دیگر شهید این حادثه تلخ، شهید غلام عباس عباسی رزمنده و برادر آزاده و جانباز 50 درصد دفاع مقدس بود که همیشه آرزوی شهادت در دل و جان داشت. شهید غلام عباس عباسی متولد 10 مهر 1333 در روستای سفلای شهرستان خرامه بود.

وی در خانواده‌ای مذهبی متولد شد و دو برادر و سه خواهر داشت. پدرش کشاورز بود و از این راه به گذران زندگی می‌پرداخت. شهید غلام عباس عباسی پس از تحصیل در مقطع راهنمایی برای کمک به گذران زندگی به همراه پدرش به کشاورزی مشغول شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دی ماه سال 1360 وارد سپاه شد و برای دفاع از میهن اسلامی عازم جبهه شد.

شهید غلام عباس عباسی در دوران دفاع مقدس در تیپ 56 یونس در واحد آماد و پشتیبانی خدمت کرد و در عملیات‌های مختلف، چون والفجر 8 حضور داشت.

این شهید گرانقدر در پشت جبهه نیز ر زمینه جمع آوری کمک‌های مردمی به جنگ در نقاط مختلف فعالیت داشت و کار برای خدا را افتخاری برای خود می‌دانست.

پس از پایان جنگ تحمیلی وی در ناحیه مقاومت سپاه خرامه خدمت کرد و در سال 1382 به افتخار بازنشستگی از سپاه پاسداران نائل شد.

فعالیت در برنامه‌های فرهنگی و مذهبی شهرستان‌های خرامه و شیراز همچون شرکت در اردو‌های جهادی، خدمت به محرومین در روستا و خادمی افتخاری حرم مطهر حضرت احمدبن موسی شاهچراغ (ع) از جمله فعالیت‌های فرهنگی وی محسوب می‌شود.

این شهید گرانقدر که سال‌ها آرزوی شهادت در دل و جان داشت در غروب یکشنبه 22 مرداد در حالی که لباس خادم افتخاری حرم حضرت احمدبن موسی (ع) به تن داشت در حمله تروریستی دشمنان کوردل به این حرم مطهر مورد اصابت گلوله قرارگرفت و به شهادت رسید.

گفتنی است مرحوم ابراهیم عباسی برادر بزرگوار این شهید گرانقدر نیز آزاده و جانباز 50 درصد دفاع مقدس بود که 2 فروردین سال 1361 در عملیات فتح المبین بر اثر موج انفجار و ترکش از نواحی پای راست و چپ، سر، گوش، کمر، چشم و داخلی مجروح شد و به اسارت نیرو‌های بعثی عراق درآمد و مدت بیش از 8سال از عمر خود را در زندان‌های رژیم بعث عراق سپری کرد.

انتهای پیام/424/.