بررسی تجربیات توسعه در هندوستان؛ رشد بر مبنای خدمات و آی تی
بخش خدمات بیشترین سهم را در تولید ناخالص ملی هند دارد. مهمترین بخشهای خدماتی هند عبارتند از: حملونقل هوایی، بانکداری و امور مالی، فناوری اطلاعات، فناوری مالی، بیمه، بخشهای مربوط به مخابرات و برق، گردشگری تحصیلات، مراکز درمانی و بهداشت و درمان.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، کشورهندوستاندارای پیشینه قابل توجهی است و قدمت انسان درشبه قاره هندبه دویست تا چهارصد هزار سال میرسد.
لشکرکشی داریوش، مبدا تاریخ هند
در دوران قدیم هندی ها زمان موعظه بودا و لشکرکشی داریوش را دو مبدأ برای تعیین تاریخ خود میدانستند و که نشان دهنده اهمیت استیلای ایران در این زمان بر قسمتهایی از هنداست.
اولین تمدن بزرگ به معنای واقعی آن، تمدن حوزهرود سندبا قدمت نزدیک به 3 هزار سال است که بهتمدن دره سندمعروف است که وسیع ترین گستره تمدنی زمان خود بوده و با تمدنشهر سوختهدر ایران همزمان است و مراودات نزدیک داشته است و تقریباً پس از ورودآریائیهابین سالهای 2000 تا 1800 قبل از میلاد، هر دو از بین رفتهاند.
تاثیر ورود آریایی ها به هند
ورود آریائیها به هند در فرهنگ دین و ادبیات و سیستم اجتماعی این سرزمین نقش بسیار مهمی داشته است که از آن جمله میتوان به کارگیریسانسکریتاولیه، تدوین متون مقدسهندوئیو سیستم طبقاتی جامعه هند اشاره کرد.
اولین دوران امپراتوری هند با حکومت سلسلهموریا، بین سالهای 326 تا 200 قبل از میلاد شکل گرفت.
دومین سلسله قدرتمند به نامگوپتااز سال 320 تا 550 میلادی در شمال هند حاکمیت داشته و برخلاف موریاها، حکومت بر مبنای ایجاد حاکمان محلی را برحکومت مرکزی ترجیح میداده است. در این دوران که به تاریخ کلاسیک هندوئی شناخته میشود، این آیین شکل متحدتری گرفت و اولین معابد هندوئی به سبک حاضر در این دوران تأسیس شد.
پس از گوپتاها تا قرن سیزده میلادی، حکومتهای زیادی در شمال هند با درگیری، شکست و پیروزی یکی پس از دیگری بر روی کار آمدند. با توجه به عدم قدرتمندی این حکومت ها، جنوب هند امنیت و آرامش بیشتری نسبت به شمال داشت و سرگرم تعامل و تجارت با اعراب مسلمان و منطقه جنوب آسیا بود و نقش مهمی در روابطخاورمیانهباخاور دورایفا میکرد.
اگر چه هند استقلال خود را در 15 آگوست سال 1947 به دست آورده، هنوز یکقانون اساسیدائم، به جای قوانین دولت استعماری نداشت. قانون هند در سال 1935 اصلاح شد و کشور قلمروی جورج ششم به عنوانرئیس دولتو ارل مونتباتن به عنوان استاندار بود. در 28 آگوست سال 1947، کمیته تدوین، پیشنویس قانون اساسی دائمی را با ریاست دکترآمبدکارتصویب کرد.
در حالی روزاستقلال هندرا به خاطر آزادی خود از حاکمیت بریتانیا جشن میگیرند که قانون اساسی در روز جمهوری به اجرا درآمد. به مناسبت اهمیت این موضوع، هر سال رژه بزرگی در پایتخت، دهلی نو، از تپه رایسینا در نزدیکی باهاوان راشتراپاتی (کاخ رئیسجمهور) برگزار میشود و از دروازه قدیمی هند میگذرد.
هند، بخش بزرگ جنوب آسیا وشبه قاره هندرا به خود اختصاص دادهاست. این کشور با پاکستان، بنگلادش، نپال، بوتان، چین و برمه هممرز است.
منابع طبیعی هند شامل زغال سنگ،آهن،منگنز،میکا،بوکسیت،تیتانیوم،کرومیت،گاز طبیعی،الماس،نفت خام،سنگ آهک،توریوم(بیشترین در جهان در سواحل ایالتکرالا) میباشد. ذخایر نفت هند که در ساحل بمبئی درمهاراشترا، گجرات و در شرقآساموجود دارند. بیش از 25٪ از نیازهای داخل را برطرف میکنند.
جغرافیای هند به طور کلی به سه بخش تقسیم میشود: فلات بلندهیمالیا، جلگهگنگو شبه جزیره جنوب هند که مناطق مختلف کوهستانی، دره رود خانهای، کویر، دشت و جنگل را در بر میگیرد. پائینترین سطح هند، در اقیانوس هند، با ارتفاع صفر و بلندترین نقطه این کشور، قلهکانچنجونگا، با ارتفاع 8568 متر در هیمالیا قرار دارد که سومین قله مرتفع جهان است
وسعت کشور هند بالغ بر 3.402.873 کیلومتر مربع می باشد که تقریباً 2برابر وسعت ایران است. بیشتر سرزمین هند پست و هموار است و رشتهکوههیمالیاکه در شمال کشور قرار دارد باعث شده که رطوبت و ابرهای بارانزا به شمالآسیانفوذ نکند و در نتیجه هند کشوری پرباران و مرطوب و دارای خاک بسیار حاصلخیز است. این موضوع باعث شده که این کشور بتواند جمعیت بسیاری را در خود جای دهد.
جمعیت هند نیز بالغ بر 1.210.193.422 نفر است که دومینکشور پرجمعیت دنیاپس ازچینبه شمار میآید.
جنبش استقلال طلبی هند
جنبش استقلالطلبی هند، سلسلهای از انقلابات بود که توسط مردم هندوستانو در جنگ باامپراتوری بریتانیابر سر استقلال سیاسی هند صورت گرفت. جنبش از شورش 1857 میلادی شروع شد و در اواسط دهه 40 میلادی با «جنبش خروج از هند» به رهبریمهاتما گاندیو تسخیر هند بریتانیا توسط ارتش ملی هندبه رهبریسوبهاش چاندرا بوزاوج گرفت. آزادی نهایی بالاخره در 15 اوت1947میلادیممکن شد.
تظاهرات 50 میلیون نفری به رهبری گاندی
مبارزات این جنبش با بسیاری از وقایع تاریخی و یگانه شناخته میشود. برای مثال اولین و بزرگترین مقاومت غیرخشونتآمیز تودهای که در آن 50 میلیون نفر از1918میلادیتا1945میلادیبه رهبری مهاتما گاندی شرکت کردند.
این جنبش قلمرو وسیعی همچون سازمانهای سیاسی، فلسفهها و عقاید متفاوت و جنبشها را در برمی گیرد که همگی یک هدف مشترک داشتند و آن پایان دادن به حکمرانیکمپانی هند شرقیو استیلای امپراطوری بریتانیا در بخشهای جنوب آسیا بود. جنبش استقلال، کمپینهای مختلف ملی و منطقهای، تلاشها و تلاطم بسیاری را تجربه کرده که برخی از آنها بدون خشونت و برخی دیگر خشونتآمیز بودهاند.
آخرین مراحل مبارزه برای آزادی از دهه 1920 به بعد، با قبول سیاستمهاتما کارامچاند گاندیدر مورد عدم خشونت و مقاومت مدنی، مبارزه مشروطهمحمدعلی جناحبرای دفاع از حقوق اقلیتها در هند و چندین کمپین دیگر همراه بود.
انقلابیونی نظیرسوبهاش چاندرا بوزوبی هاگات سینگبرای دستیابی به استقلال، موعظاتی در زمینه یک حرکت انقلابی مسلح ارائه دادند. شاعرانی نظیررابیندرانات تاگوروکازی نازرول اسلاماز ادبیات، شعر و سخنرانی به عنوان ابزاری برای بیداری سیاسی مردم بهره بردند. برخی از طرفداران حقوق زنان نظیرساروجینی نایدووبگوم روکیااز آزادی زنان هندی و شرکت آنها در سیاستهای ملی کشورشان حمایت کردند.
در طولجنگ جهانی دوماوج کمپینها به وسیله ترک جنبش هند (که توسطمهاتما گاندیرهبری میشد) و جنبش ارتش ملی هند (INA) (که توسط نتاجیسوبهاش چاندرا بوزرهبری میشد و نیز دیگران اتفاق افتاد که در نهایت منجر به عقبنشینی بریتانیاییها شد.
کار این جنبشها نهایتاً به تصویبنامه استقلال هند در 1947 منتهی شد، که به موجب آن سلطنتهای مستقل هند و پاکستان شکل گرفت. هندوستان تا 26 ژانویه سال 1950 به صورت یک سلطنت پادشاهی باقیماند، سپس قانون اساسی هند مجبور شد تا جمهوری هند را تأسیس کند.
تنوع نژادی، فرهنگی، زبانی و مذهبی به این کشور چشم اندازی شگرف از همزیستی مسالمت آمیز میان اعتقادات گوناگون بخشیدهاست. نژاد مردم هند شامل: 72 ٪ هندوآریائی، 25 ٪ دراویدی و 3 ٪ نژاد زرد است که این نژادها بر اساس شرایط مکانی، فرهنگی و دینی نیز دارای تقسیمات خاص خود هستند.
درآمریکا 3.182.053 و در میانمار 3.100.000 هندی زندگی میکنند. کریستف کلمبوقتی برای نخستین باربومیهای آمریکارا دید تصور کرد آنها هندی هستند و سرزمین جدید هند است.
هند معجونی از ادیان مختلف و فرقههای مذهبی گوناگون است که اغلب آنها از هندوئیسم، اسلام و آیین بودایی نشات گرفتهاند. حدود 5/80% مردم هند پیرو آئینهای هندو و حدود 4/13% مسلمان هستند. هند همچنین بیش از 3/2% مسیحی و 9/1% سیک دارد. هند اگرچه زادگاه آئین بودا بوده، اما جمعیت بودائیان هند در حال حاضر تنها حدود 8/0% برآورد میشود.
علاوهبر آن پیروان آیین جینیسم 8/0% و مجموع پیروان دین زرتشتی، یهودی، بهایی و بقیه مذاهب 4/0% میباشد. با این وجود هند بزرگترین اجتماع فرقه احمدیه و مذاهب ایرانی بهائی و زرتشتی در سراسر جهان است. مسلمانان بیشتر در دهلی، بنگال غربی و نواحی شمال غربی کشور زندگی میکنند و در کشمیر، بیشتر جمعیت را تشکیل دادهاند. به این ترتیب هند پس از اندونزی و پاکستان پرشمارترین جمعیت مسلمان جهان را داراست.
جایگاه زرتشتیان در هند
زرتشتیان، از مهمترین اقلیتهای دینی هند هستند که به پارسی معروفند و طی بیش از پنج سده اولیه حمله اعراب به ایران، از ایران به هند مهاجرت کردهاند و بیشتر در مناطق مختلف گجرات و مهاراشترا به مرکزیت بمبئی اقامت دارند. اگر چه جمعیت آنان کمتر از200 هزار نفر است، اما نزدیک به 17 ٪ اقتصاد هند را در دست دارند. شرکتهای بزرگی مانند: «تاتا» و «گودریج»، متعلق به زرتشتیان است.
وضعیت فساد در هند
فسادیکی از مسائل فراگیری بوده که هند را تحتالشعاع خود قرار دادهاست. فساد در قالبرشوه خواری،فرار از مالیاتوضبط و ربط ارز خارجی،اختلاس مالیو غیره صورت میگیرد. اصلاحات اقتصادی 1991تشریفات اداری، بوروکراسی و «پروانه راجه» که موانعی را بر سر راه بخش خصوصی ایجاد کرده بود و باعث و سبب فساد و بیکفایتی شناخته میشد، کاهش داد. با وجود این، یک بررسی در سال 2005 که توسطترانسپارنس بینالمللی (TI) هند انجام شد، روشن ساخت که بیش از نیمی از موارد بررسی شده تجربه پرداخت یک بار رشوه یا سوء استفاده و اعمال نفوذ برای پیدا کردن کار در ادارات دولتی را داشتهاند.
عواقب اقتصادی اصلی فساد لطمه و آسیبی است که بهوزارت داراییوارد میشود، ایجاد یک محیط و فضای ناسالم برای سرمایهگذاری و افزایش هزینه خدمات یارانهای دولت از جمله آن عواقب است.
مطالعه و بررسی انجام شده توسط IT هند پیشبینی میکند که ارزش مالی فساد مالی کوچک در 11 خدمات پایهای ارائه شده توسط دولت، از قبیل آموزش و پرورش، مراقبتهای بهداشتی، قوه قضاییه، پلیس و غیره، قریب به 068/21 کرور بوده است. هند هنوز هم در سطح پایینی در میان کشورهای در حال توسعه از لحاظ انجام تجارت و کارهای اقتصادی قرار دارد. در مقایسه با چین، میانگین زمانی که برای تأمین تسویه حساب اقتصادی برای شروع به کار و کمک به ورشکستگان در هند صرف شده، به مراتب بیشتر است.
قانون حق دسترسی به اطلاعات(2005) و قوانین مشابه آن در استانهای مختلف که میگوید مسئولان دولتی میبایست اطلاعات مورد درخواست شهروندان را در اختیار آنها قرار دهند و در صورت تخلف از آن با اقدامات تنبیهی مواجه میشوند، یارانهای کردن خدمات و قوانین مختلف هیئت حاکمه مرکزی یا استانی که کمیتههای نظارت برای آنها تأسیس شدهاست، تا حد بسیار زیادی موجب کاهش فساد شده یا دست کم زمینه را برای جبران خساران ناشی از فساد مهیا کردهاست.
1- نوع نظام سیاسی و تغییرات آن
حکومت هند را بزرگتریندموکراسیجهان مینامند.استقلال هند (که در آن هنگام پاکستان، بنگلادش و نپال را هم در بر میگرفت ) در 15 اوت1947( برابر23مرداد1326)اعلام شد. جواهر لعل نهروکه «پاندیت» به معنی «معلم» خوانده میشد و یکی از بزرگترین رهبران جنبش استقلال هند ازکنگره ملی هندبود به عنوان اولین نخستوزیرهند انتخاب شد.
قانون اساسی هند در سال 1949 به تصویب رسید و از 26 ژانویه 1950 به اجرا درآمد که از آن هنگام تاکنون بدون تغییر اساسی با موفقیت اجرا شدهاست. این قانون به دولتهای ایالتی اختیارات گستردهای اعطا کردهاست. در نظام سیاسی هند، نخستوزیر بالاترین مقام اجرایی کشور است ورئیسجمهورمقامی تشریفاتی است که معمولاً از میان چهرههای دارای محبوبیت گسترده در سراسر کشور انتخاب میشود.
حزبی که اکثریت آرا را در انتخابات به دست آورد، نخستوزیر را تعیین میکند و با احزاب ائتلافی هیئت دولت را تشکیل میدهد. رئیسجمهور از جمع بندی آراء نمایندگان مجالس مرکزی و ایالتی از میان کاندیداهای احزاب تعیین میشود. کمیسیون انتخابات این کشور یک نهاد مستقل دولتی است که اختیار کامل در تشخیص شرایط برگزاری و نظارت کامل بر برگزاری انتخابات را دارد. حداقل سن قانونی رایدهندگان 18 سال است.
قوه مقننه هنددربرگیرنده دو مجلس با نامهایلوکسابا(مجلس عوام) وراجیاسابا(مجلس سنا) است. نمایندگان راجیا سابا 250 نفرند که 12 تن را رئیسجمهور و بقیه را نمایندگان مجالس ایالتی برمیگزیند. سناتورها باید در زمینهادبیات،علم،هنرو مسائل اجتماعی متخصص باشند. همچنین ریاست جلسات این مجلس با معاون رئیسجمهور است. لوک سابا 545 نماینده دارد که 530تن با رای مستقیم شهروندان و 13 تن از 7 فرمانداری کل انتخاب میشوند، 2 نفر را نیز رئیسجمهور از میان بریتانیاییهای هندیتبار برمیگزیند. نخستوزیر از سوی حزب حاکم در مجلس لوک سابا معرفی میشود.
اولینانتخابات سراسریهند در 1952 برگزار شد. از آن زمان تا سال 1967کنگره ملی هندپیوسته بیش از 73٪ کرسیهای لوک سابا را در اختیار داشت، اما پس از آن احزاب دیگر به ویژه حزب ناسیونالیستبهاراتیا جاناتاو احزاب ایالتی رشد چشمگیری را در محبوبیت خود شاهد بودهاند.
تنها یک بار وقفهای در روند دمکراسی این کشور ایجاد شد. آن هم در اواخر دهه 1970 بود که درگیریهای داخلی منجر به اعلام حالت فوقالعاده از سویایندیرا گاندیو در نهایت سرنگونی دولت وی توسطارتش هندشد. گفتنی است یکی از مهمترین عوامل نارضایتی از ایندیرا گاندی برنامههای او برای ترویجتنظیم خانوادهبه منظور کاهش رشد سرسامآور جمعیت بود.
رئیسجمهوری هند بهطور غیرمستقیم با آرایمجلس هندکه شامل مجالس قانونگذاری (مجلس نمایندگان)، معروف به لوکسابا کهمجلس سفلیگویند ومجلس علیامعروف به راجیا سابا و همچنین مجلس قانونگذاری ایالتها انتخاب میشود.
در انتخابات ریاست جمهوری هند علاوه بر نمایندگان پارلمانی، نمایندگان کشوری در ایالتهای مختلف (مجالس ایالتی) نیز شرکت میکنند که با احتساب رای نمایندگان پارلمان در مجموع 4896 نماینده هستند که رئیسجمهور را برای یک دوره پنج ساله انتخاب میکنند.
سمت ریاست جمهوری هند هرچند حالت تشریفاتی دارد اما این سمت بالاترین مقام اجرایی بوده و از اختیارات قانونی گستردهای برخوردار است. رئیسجمهوری رئیس رسمی قوای مقننه، مجریه و قضاییه و همچنین فرمانده کل نیروهای مسلح این کشور است.
بر اساس ماده 53 قانون اساسی هند، رئیسجمهوری میتواند از قدرتهای قانونی خود بطور مستقیم، به استثنای موارد بسیار معدودی استفاده کند، ولی شورای وزرای تحت ریاست نخستوزیر همه قدرتهای رئیسجمهوری را عملاً اجرا میکند.
بیش از 700 حزب سیاسی در هند وجود دارد که به سه گروه ملی، منطقهای (ایالتی) و محلی تقسیم میشوند. از میان آنهاکنگره ملی هند (INC)،حزب بهاراتیا جاناتا(BJP) و حزبکمونیست مارکسیست هند (CPI-M) از بزرگترین احزاب بهشمار میروند.
حزب کنگره ملی هند در سال 1885 تأسیس شد و در سال 1914 با ورود مهاتما گاندی به این حزب دوره جدیدی در فعالیتهای آن آغاز شد. گاندی با رهبری حزب کنگره پرچمدار نهضت استقلال هند شد و در اثر مبارزات این حزب، سرانجام هند در سال 1947 به استقلال رسید. حکومت هند پس از استقلال، بیش از چهار دهه در دست حزب کنگره قرار داشت.
حزب بهاراتیا جاناتا (BJP) که در سال 1980 تأسیس شد، طی 20 سال به تدریج از قدرت چشمگیری برخوردار گردید. پس از واقعه تخریبمسجد بابری، این حزب توانست طی سالهای 1998 تا 2004 قدرت را در دست داشته باشد. این حزب اگرچه مجدداً قدرت را به حزب کنگره واگذار کرد، ولی همچنان به عنوان یک رقیب جدی برای حزب کنگره باقیماند.[7]
هند یک جمهوری فدرال است که از زمان استقلال، دولتی مردمسالار داشتهاست. سیاست هند در قبضه میانه-چپروها، کنگره ملی هند (INC)، راستیها، حزب بهاراتیا جاناتا، چپیها، حزب کمونیست هند (CPI)، حزب کمونیست هند (مارکسیست) و تعدادی حزب منطقهای که یا میانه-راست یا میانه- چپ هستند. با وجود طیف سیاسی گسترده و مختلف این احزاب، لزوم تشکیلدولت ائتلافیبرای ایجاد حکومت، افزایش افراد طبقهِ اجتماعی متوسط که خواستار لیبرال شدن و کنترلکسری بودجهبهویژه در سطوح دولتی هستند. بهاین معنا است که تمامی احزاب سیاسی دیدی متعادل نسبت به اصلاحات اقتصادی دارند
نخست وزیر، همان رئیس حزب اکثریت مجلس است که به رئیسجمهور پیشنهاد میشود و پس از تأییدشدنش، وزرا توسط او به رئیسجمهور پیشنهاد میشود. رئیسجمهور هند که بر اساس آرای حدود 4500 عضو مجلس ملی و مجلس ایالتی انتخاب میشود، نقشی تشریفاتی همانند پادشاه انگلیس ایفا میکند یعنی «توصیه، تشویق و هشدار» خود را در مورد رعایت قانون اساسی به دولت منتخب اعلام میکند. اکنون نارندرا مودی نخستوزیر هند و رئیس حکومت یا کابینه است.
2 - تاریخچهای از توسعه در کشور هندوستان :
تاریخاقتصاد هندرا میتوان به سه دوره تقسیم کرد که دوره اول آن از دوران پیش از استعمار تا قرن هفدهم ادامه مییابد. دوران استعمار انگلیس از قرن هفدهم شروع میشود و بااستقلال هنددر سال 1947 پایان میگیرد. دوره سوم از سال 1947 تا حال حاضر ادامه دارد.
مردمانتمدن دره هند، که در فاصله سالهای 2800 تا 1800 پیش از میلاد یک اقامتگاه دائم شهری بود، به کشاورزی و دامداری اشتغال داشتند، از معیارهای وزنی و طولی یکسان استفاده میکردند، ابزار و اسلحه میساختند و با سایر شهرها تجارت میکردند. شواهدی که از خیابانهای خوش طرح و سیستم آب و فاضلاب آن زمان بدست آمده نشان میدهد که این مردم در زمینهبرنامهریزی شهری، که اولین سیستمبهداشتیو اولین گونه ازدولت شهریدر جهان را شامل میشود، دانش وسیعی داشتهاند. [1]
آمارگیری صورت گرفته در سال 1872 نشان داد 3/91درصد از جمعیت منطقهای که هند کنونی را تشکیل داده، در روستاهایی زندگی میکردهاند که اقتصادهای آنها کاملاً منفک و مستقل بوده و برپایه کشاورزی استوار بودهاند. کشاورزی نیازمندیهای غذایی و نیز مواد خام مورد نیاز در صنایع دستی همچوننساجی،فراوری غذاوصنایع دستی این روستاها را تأمین میکرد. روستاها بخشی از تولیدات کشاورزی خود را به عنوان مالیات به حاکمان میدادند و کارگران نیز به هنگام برداشت، بخشی از محصولات را به عنوان حقالزحمه دریافت میکردند.
به دلیل کمبود اطلاعات کمیتی در مورد اقتصاد پیش از استعمار در هند، بررسی اقتصاد این دوره بیشتر بصورت کیفی صورت میگیرد. یک تخمین صورت گرفته نشان میدهد درآمدامپراتوری مغولی هنددر زمان شاهاکبردر سال 1600، به 5/17 میلیون پوند بالغ میشد و این در حالی بود که کل درآمد بریتانیای کبیر در سال 1800، نهایتاً به 16 میلیون پوند میرسید. در زمان ورود بریتانیا به هند، اقتصاد این کشور بطور سنتی مبتنی بر کشاورزی بود که کلیت این نظام امرار معاش بر فناوریهای بدوی استوار بود. این سیستم در کنار یک شبکه پیشرفته تجاری، تولیدی و اعتباری به کار خود ادامه میداد. با سرنگونیامپراتوری مغولی هندو روی کار آمدنسلسله ماراتا، به دلیل آغاز جنگ و کشتار و مناقشات، اقتصاد هند ناگهان به ورطه بیثباتیهای سیاسی سقوط کرد.
درحاکمیت استعمارفضایی پدید آمد که باعث تضمینحق مالکیتو تشویقتجارت آزادشد و واحد پولی یکپارچه بانرخ برابری ثابت،اندازهگیریوزن و سایر اندازهها،بازار سرمایهو نیز سیستم پیشرفتهراهآهن هند،تلگراف، خدمات اجتماعی مستقل از مداخلات سیاسی، قانون واحد و یک نظام حقوقی خصومتآمیز را پدید آورد. استعمار هند توسط انگلیس با تحولات مهم در اقتصاد جهانی همچون: صنعتیسازی و رشد چشمگیر در تولید و تجارت جهانی همزمان شد. با این حال در پایان سلطه استعمار اقتصاد هند به یکی از فقیرترین اقتصادها در جهان در حال پیشرفت تبدیل شده بودکه صنعت آن متوقف شده، کشاورزی آن قادر به سیر کردن جمعیت رو به رشد نبود و در سطح جهانی یکی از پایینترین سطوحامید به زندگیوباسوادیرا داشت.
تخمینی که توسط آنگوس مادیسون، از تاریخ شناساندانشگاه کمبریجصورت گرفته نشان میدهد در حالیکه در سال 1700 سهم هند در اقتصاد جهانی 6/22 درصد بوده- در مقایسه با سهم 3/23 درصدی اروپا- در سال 1952 سهم این کشور تا سطح 8/3 درصد نزول یافته بود. درحالیکه در دوران مبارزات استقلالطلبانه، رهبران هند و ملیگرایان چپگرا حاکمیت استعمار را مقصر اصلی وضعیت اسفبار اقتصاد هند و پیامدهای آن دانستهاند، بررسیاقتصاد کلانهند در طی این دوره نشان میدهد فراز و نشیبهایی در اقتصاد هند رخ دادهاست که به خاطر تغییر در استعمار و در جهانی بوجود آمده که به سمت صنعتی شدن ویکپارچگی اقتصادیپیش میرود.
پس ازاستقلال هند،خطمشی اقتصادیهند تحت تأثیرتجربه دوران استعمار(که رهبران هند ماهیت ویرانگر آن را دیده بودند) و نیز رویکردسوسیالیسم فابیوسیاین رهبران قرار گرفت. این خطمشی بهحامی تولیدات داخلیگرایش داشت و تأکید اصلی آن بریافتن جایگزین برای واردات،صنعتیسازی،تصدیگری دولتدربازار مالی و کار، توسعه بخش دولتی، تنظیم مقررات تجاری وبرنامهریزی در مرکزقرار داشت.
جواهر لعل نهرو، اولیننخست وزیربه همراهپراسانتا چاندرا ماهالانوبیس، خط مشی اقتصادی را تنظیم و مورد بازنگری قرار دادند. آنان انتظار داشتند از این راهبرد نتایج مطلوبی بگیرند چراکه این استراتژی هم بخش خصوصی و هم بخش دولتی را دربرمیگرفت و بر خلاف نظاماقتصاد شورویکه در آن حاکمیت شدیدی از مرکز اعمال میشد، مبتنی بر دخالت مستقیم و غیر مستقیم دولتی بود.
سیاست تمرکز همزمان بر سرمایه وصنایع سنگینمبتنی بر فناوری و ارائه یارانه بهصنایع خانگیدستی و کممهارت، توسطمیلتون فریدمناقتصاددان مورد انتقاد قرار میگرفت، چراکه وی معتقد بود این کار باعث اتلاف سرمایه و نیروی کار میشود و پیشرفت تولیدکنندگان کوچک را به تأخیر میاندازد.
از سال 1947 تا 1980، رشد کند افزایش درآمد در هند را به استهزاءنرخ رشد هندوییمیخواندند چراکه این رشد در مقایسه با میزان رشد درآمد در سایر کشورهای جنوب آسیا و به ویژه«ببرهای شرق آسیا»بسیار نامطلوب بود. اصلاحات اقتصادی صورت گرفته پس از سال 1980 را که به رشد ناگهانی اقتصاد هند منجر شد، میتوان به دو مرحله اصلاحات نسبت داد. اقدامات حامی تجارت که در سال 1980 توسطایندیرا گاندیآغاز و توسطراجیو گاندیپیگیری شد، محدودیتهای اعمال شده بر رشد ظرفیتها را کمتر کرد، کنترل بر قیمتها را حذف کرد و مالیات بر شرکتها را کاهش داد.
پس از آن آزادسازی اقتصادی که در سال 1991 در واکنش به بحران تعدیل درآمدها توسطپی وی ناراسیمها رائونخست وزیر هند ومونموهان سینگوزیر دارایی وی صورت گرفت، جریانلایسنس راج(مجوزدهی به سرمایهگذاری، امور صنعتی و واردات) را منتفی کرد و به بسیاری از حقوق انحصاری دولت پایان داد و این امکان را به وجود آورد کهسرمایهگذاری مستقیم خارجیخودبهخود در بسیاری از بخشها تصویب شود. از آن زمان به بعد، صرف نظر از دولتهای حاکم، جهتگیری کلی جریان آزادسازی به همان شکل بودهاست هر چند که هنوز هیچ حزبی تلاش نکرده تا به لابیهای قدرتمندی همچوناتحادیههای کارگریو کشاورزان، یا مباحث جنجال برانگیزی همچون اصلاح قوانین کار و کاهش یارانههای کشاورزی، توسل بجوید.
از سال 1990 به بعد، هند به یکی از ثروتمندترین کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است؛ در این مدت اقتصاد این کشور به استثنای چند عقبگرد کوچک همواره رشدی چشمگیر داشتهاست. این رشد با مؤلفههایی همچون افزایش امید به زندگی، میزان باسوادی و امنیت غذایی همراه شدهاست.
هندوستان نیز از جمله کشورهای جنوب است که تهیه و اجرای برنامههای اقتصادی متمرکز جهت دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی را تجربه کرده است. هندوستان بزرگترین کشور غیرکمونیست دنیا است که تجربه بیش از نیم قرن تهیه و اجرای برنامه متمرکز دولتی را دارد. سازمان برنامهریزی هندوستان از زمان شروع فعالیت و به خصوص پس از تکامل، دارای جایگاه مهمیدر نظام تصمیمگیری هندوستان بوده است.
جواهر لعل نهرو، معمار اصلی برنامهریزی اقتصادی در هندوستان است. بعد از استقلال آن کشور با پیشنهاد نهرو، دولتهند در سال 1950، کمیسیون برنامهریزی (Planning Commission) را دایر کرد. وظیفه این کمیسیون «بررسی و برآورد نیاز کشور به سرمایه مادی و منابع انسانی به منظور تهیه برنامهای برای استفاده متوازن و کارآمدتر از آنها» تعیین شد. از شروع کار کمیسیون برنامهریزی، ریاست آن بر عهده نخست وزیر، مهمترین فرد سیاسی- اجرایی هندوستان بوده است و فعالیت آن همراه با تحولاتی تا سالهای اخیر ادامه یافته است. از ابتدای شروع فعالیت کمیسیون برنامهریزی هندوستان، ماهالانوبیس(P. C. Mahalanobis) اقتصاددان و نظریهپرداز معروف هندی و طراح نظریه رشد دوبخشی در برنامهریزی اقتصادی، عضو افتخاری کمیسیون برنامهریزی هندوستان بوده است (توفیق، 1383).
برنامه های 5 ساله توسعه اقتصادی و چند نکته
تهیه و اجرای برنامههای توسعه اقتصادی هندوستان از سال 1951 شروع شد و از آن تاریخ تا سال 207 جمعاً 10 برنامه پنج ساله تهیه و به اجرا گذاشته شده است که مهمترین نکات آنها به شرح زیر است:
برنامه اولهندوستان (1956-1951) با اولویت در افزایش تولید بخشهای برق، مخابرات، ترابری، آبیاری، کشاورزی و خدمات اجتماعی تهیه و به اجرا گذاشته شد. علاوه بر بخشعمومی، کمیسیون برنامهریزی، برنامههایی را برای 42 صنعت بخش خصوصی هم تدوین کرد.
برنامه دوم (61-1956) که هدفهای کلی آن افزایش درآمد ملی به میزان 25درصد در افقبرنامه (رشد 6/4درصد در سال)، ایجاد اشتغال دست کم به میزان لازم برای جذب افزایش نیروی کار (ثبات بیکاری) و برداشتن گام بزرگ در راه صنعتی شدن و آماده کردن زمینه برای گامهای بزرگتر در برنامههای آتی ذکر شده است. در این برنامه صنایع به ویژه صنایع سنگین و ملزومات آن مانند ترابری، اولویت بیشتری یافته است. در این برنامه اعتبارات بخش کشاورزی نسبت به برنامه نخست 6/1 برابر و صنعت و معدن 5 برابر شدهاست. برای تحقق اهداف برنامه ضمن اینکه همکاری و هماهنگی بخش خصوصی لازم شمرده شده؛ اما نقش دولت حیاتی تشخیص داده شده است.
دربرنامه سوم (66-1961) با توجه به موفقیتها و شکستهای دو برنامه اول و دوم، برنامه سوم افزایش کارآیی عوامل تولید را هدف قرار داده است. برنامه همچنین مجموعهای از اهداف کمی را تدارک دیده بود که باید ظرف 15 سال پس از شروع برنامه و فراتر از آن، تحقق یابد؛ به عنوان نمونه در افق مذکور قرار بود ظرفیت تولید فولاد به 18تا 19میلیون تن، آهن به 3 تا 4میلیون تن، آلومینیوم به230 تا 250هزار تن، نیروی برق به 23میلیون کیلووات و تولید غلات به 125میلیون تن برسد.
برنامه چهارم (74-1969) با یک تاخیر دو ساله و پس از خاتمه جنگهای سالهای 1965 تهیه شد. هدف اصلی این برنامه، ارتقای سطح زندگی مردم به ویژه بخش محروم جامعه انتخاب شده است. احساس درگیرشدن، مشارکت همه مردم برای موفقیت برنامه و همچنین رشد سریع اقتصادی، حیاتی تشخیص داده شده است.
اهدافاصلیبرنامه پنجم (78-1974) حذف فقر و دستیابی به خوداتکایی کشور انتخاب شده است. استراتژیهای توسعه اقتصادی در این برنامه در سه بخش اساسی؛ یعنی کشاورزی، انرژی و کالاهای واسطهای کلیدی و فرصتهای اضافی اشتغال به صورتدرصدهای کمی رشد به تفکیک شاخههای گوناگون مشخص شده است.
برنامه ششم (85-1980) در شرایط دشوار اقتصادی هندوستان تهیه شد و در پیشگفتار آنکه به امضای ایندیراگاندی است، میخوانیم: «به دلیل تنگناهای مالی و انتظارات سیاسی، جای شگفتی نیست که برنامه برای بسیاری خوشایند نباشد؛ اما این دلیلی بر نفی برنامه نیست. برنامه چیزی بیشتر از کنارهم گذاشتن طرحها و پروژههای دولت مرکزی و ایالات است. برنامه جهتگیری است. سنجه برنامه نیت آن نیست، دستاوردهای آن است، تخصیص نیست، فایده آن است. ما مصممیم که این برنامه را با عزم راسخ اجرا کنیم.»
هدف رشد اقتصادی در برنامه ششم سالانه 5درصد انتخاب شدهاست و دولت انتظار داشته ظرف پنجسال از میزان فقر، بیکاری و نابرابریهای میان مناطق کاسته شود. در این برنامه اولویت زیادی به کشاورزی و توسعه روستایی و فعالیتهای وابسته و همزمان تاکید بر توسعه و حفاظت از محیطزیست شدهاست. در برنامه اعتبارات شایان توجهی نیز به بخشهای محوری و صنایع کوچک، صنایع دستی و روستایی و همچنین به طرحهایی که حداقل نیازهای مصرفی جامعه را برآورده میکند، اختصاص یافته است. تخمینهای متکی بر مطالعات نشان میدهد، هدفهای برنامه از جمله ایجاد رشد سالانه 5درصد و توسعه بخش کشاورزی تحقق یافته است.
برنامه هفتم (90-1985) برآن بوده است که نوسازی اقتصاد و فناوری را فراتر از برنامه ششم ببرد که برای خوداتکایی اقتصاد هندوستان حیاتی تشخیص داده شده است؛ زیرا اتکا به خود، انزوا یا خودبسی نیست، بلکه برپاکردن اقتصاد ملی نیرومند و مستقل همراه با دادوستد زیاد با دنیای خارج اما در موضع مساوی تعریف شدهاست. برنامه هشتم (97-1992) به دلیل آشفتگی سیاسی در مرکز، با یک سال تاخیر در اول آوریل 1991 به راه افتاد. این برنامه زمانی آغازشد که اقتصاد هندوستان دچار پدیده رکود توام با تورم (رکود تورمی) بود و نیاز به اصلاحات اساسی داشت.
برنامه هشتم هند، برنامهگذار از اقتصاد با برنامهریزی متمرکز مرکزی به اقتصاد تحت هدایت بازار است؛ بیآنکه بافت اجتماعی و فرهنگی جامعه از هم گسیخته شود. از این برنامه، هندوستان از نظام برنامهریزی متمرکز رفتهرفته در جهت برنامهریزی ارشادی گام برمیدارد. اهم هدفهای برنامه هشتم به اختصار شامل متوسط رشد سالانه 6/5درصد، ایجاد فرصتهای جدید شغلی، مهار رشد جمعیت، همگانی کردن آموزش ابتدایی و ریشهکنی بیسوادی در گروه سنی 15 تا 35 ساله، تقویت زیرساختها (انرژی، ترابری، مخابرات و آبیاری) انتخاب شده است؛ امابرنامه هشتمدر عمل به این هدف دست نیافت.
در برنامه نهم (2002-1997) تاکید اصلی بر ارتباط میان رشد سریع اقتصادی و کیفیت زندگی تودههای مردم و نیز بهبود وضع قشرهای فقیر و حذف نابرابریهای تاریخی است. از این رو شعاربرنامه نهم، رشد همراه با عدالت اجتماعی و مساوات انتخاب شدهاست. در برنامه آمده است، از آنجایی که موفقیت هر استراتژی توسعه، به توانایی دولت برای حفظ ثبات محیط اقتصاد کلان بستگی دارد، لازم است از کسری بودجه دولت (ملی و ایالات) کاسته شود تا این امر به تورم دامن نزده و موجب افزایش نرخ بهره نشود.
در این راستا کاهش کسری درآمد با بهبود سیستم وصول مالیاتها و اجتناب از هزینههای غیرضروری مانند برخی از یارانههای غیرموجه، امکانپذیر تشخیص داده شدهاست. برنامه دهم (2007-2002)آخرین برنامه میان مدت اقتصادی در هند است. در این برنامه از ایده سنتی افزایش مستمر منابع تولید و انتظار نتیجه بهتر از آن، دست برداشته شده و تصمیم گرفته شده برنامه دهم، یک برنامه رفورم باشد نه برنامه منابع.
دربرنامه دهمبهجای حداکثر کردن کمیت اعتبارات توسعه، به کیفیت نتایج توسعه و افزایش کارآیی بخش عمومی در ارائه خدمات پرداخته شده است. تاکید برنامهدهم بر افزایش کارآیی، بهبود کیفیت و اصلاح ساختار (رفورم) است. در دوره تهیه برنامه دهم، برنامهریزان هندی به این باور رسیده بودند که در دهه آخر قرن بیستم، محور سیاست توسعه بهجای آنکه صرفا برنامهریزی برای تولید کالاها و خدمات و بر اثر آن افزایش درآمد سرانه باشد، به ارتقای کیفیت زندگی انسانها مبدل شدهاست.
کیفیت زندگی انسانها تنها شامل مصرف بیشتر کالاها و خدمات نیست، بلکه حصول اطمینان از این است که همه بخشهای جامعه بهویژه بخشهایی که زیر خط فقر قرار دارند، به لوازم اساسی زندگی مادی دسترسی داشته باشند. پرداختن به این موضوع از آن روی ضروری است که پیشرفت اقتصادی که با درآمد سرانه سنجیده میشود، به تنهایی بهبود کیفیت زندگی را چنانکه در نماگرهایی چون سلامت، طول عمر، سواد و پایداری از نظر زیستمحیطی متجلی است، تضمین نمیکند. نماگرهای اخیر باید خود به هدفهای توسعه مبدل شده، مستقیما پی گرفته شوند.
در سال 1991 در پی بحران شدید اقتصادی و کسری بسیار بالای تجاری و همچنین کمبود شدید ارز حتی برای واردات نیازهای ضروری کشور، دولت توجه ویژهای به اجرای یک برنامه با ثبات اقتصاد کلان از طریق آزادسازی و رفع موانع نظام بازار آزاد نشان داد. در این مرحله دولت هند تلاش کرد تا با تقویت انگیزههای خصوصی و توجه به تجارت خارجی حرکت در مسیر توسعه را اصلاح نماید.
به طور مشخص اصلاحات مهمی که در بودجه سال 1992 پیشنهاد شده بود، عبارت بودند از:
- موافقت با کاهش ارزش پول ملی
- کاهش حقوق گمرکی و تنزل بالاترین تعرفه به حداکثر 150 درصد به جای 300 درصد.
- واگذاری بخش هایی از اعمال تصدی دولت مرکزی
- همچنین به منظور جذب سرمایه بخش خصوصی و سرمایهگذاری مستقیم خارجی فعالیتهای زیر انجام شد:
- تشویق سرمایهگذاران داخلی جهت سرمایهگذاری مشترک با دولت در تکمیل پروژههای عظیم دولتی.
- استقبال از سرمایهگذاریهای صنعتی از کشورهای ژاپن، انگلستان، آمریکا و سوئد بهصورت 49 درصد سهم خارجی و 51 درصد سهم داخلی.
- ارتقای آموزشهای بهبود و ارتقای کمی و کیفی تولیدات صنایع کوچک صادراتی و انجام همکاریهای فرعی صنایع کوچک با صنایع بزرگ داخلی و خارجی.
- افزایش تسهیلات برای سازمانهای پشتیبانیکننده از صنایع کوچک و متوسط در کل کشور
- اختصاص 50 درصد از بودجه توسعهصنعتی کشور به پیشرفت و نوسازی صنایع کوچک
به دنبال اعمال این سیاستها، کشورهای خارجی به ویژه آمریکا، سرمایهگذاریهای قابل ملاحظهای در اقتصاد هند انجام دادند که عمده این سرمایهگذاریها مربوط به بخش بانکداری، خدمات مالی، مخابرات و صنعت بود. بر اساس سیاستهای اقتصادی مذکور، رشد اقتصادی هند بین سالهای 1990 تا 2002 سالانه به 5/6 درصد رسید و بین سالهای 2002 تا 2006 سالانه به 5/7 درصد افزایش پیدا کرد.
در یک نگاه کلی، عملکرد برنامههای توسعه اقتصادی در هند مثبت ارزیابی میشود، به خصوص در دوران بعد از رفورم و گذار از برنامهریزی متمرکز سوسیالیستی به برنامهریزی بر مبنای مکانیزم بازار. پس از این رفورم، رشد تولید ناخالص داخلی از برنامههفتم روند بهبود را شروع کرده و در برنامههای هشتم و نهم به ترتیب به 7/5 و 1/6درصد در سال رسیده است. رشد اقتصادی برنامههای هفتم، هشتم و نهم سبب کاهش فقر، افزایش با سوادی به حدود 65درصد جمعیت در سال 2001 و کاهش نرخ رشد جمعیت به زیر 2درصد شده است، اما بهرغم رشد مناسب تولید ناخالص ملی در این دوره، به هنگام تهیه برنامهدهم، اقتصاد هند در سیر نزولی (رکود) قرار داشت. رشد اقتصادی دهه 1990 بهاندازهای که در برنامهها انتظار میرفت، اشتغال ایجاد نکرده بود.
نرخ مرگومیر کودکان در حدود 71 نفر در هزار در جا زده و هنوز 60درصد خانوارهای روستایی و 20درصد خانوارهای شهری انشعاب برق نداشتند. فرسایش خاک و واپسگرایی جنگلها و استفاده بیش از حد از آبهای زیرزمینی به تهدید جدی برای پایداری منابع زندگی روستایی و تولید غذا تبدیلشده و آلودگی در شهرها در حال افزایش بوده است، اما سیاستهای نوینسازی اقتصاد هند سبب ظهور بخشهایی چون خدمات نرمافزاری و خدمات متکی به IT به صورت زمینههای نوین قدرت اقتصادی در سالهای ابتدایی قرن بیستویکم شده و همه را نسبت به پتانسیل اقتصاد هند برای رقابتی شدن در فضای اقتصاد جهانی، امیدوار ساخته است.
3- راهبردهای توسعه در کشور هندوستان :
اقتصاد هندوستان در چارچوب اقتصاد مختلط (ترکیبی) شکل گرفته است. در واقع اقتصاد این کشور ترکیبی است از بخش خصوصی و بخش دولتی در کنار هم. بخش خصوصی معمولاً در برگیرنده چهار گونه فعالیت تولیدی است:
- کشاورزی معیشتی و صنایع دستی
- صنایع کسب و کار کوچک مقیاس با مالکیت فامیلی
- بنگاههای با اندازههای متوسط در صنعت، تجارت، حمل و نقل و کشاورزی
- کارخانهها و صنایع بزرگ (عظیمی و ورمزیار، 1391)
بخش دولتی نیز در قسمتهای زیربنایی و صنایع سنگین و بزرگ مشغول به فعالیت است. در این چارچوب رابطه بخش دولتی و خصوصی بر اساس دو اصل مهم تنظیم میشود:
– دولت منابع داخلی را تجهیز و همچنین تأمین مالی خارجی را افزایش میدهد که انتظار میرود این اقدامات بخش خصوصی را به فعالیتهای تولیدی تشویق کند. مانند فراهم کردن منابع برای راهآهن، پروژههای تولید برق، سیستم آبیاری.
– دولت سیاستهای خاصی مثل سیستم مالیاتی، گواهینامههای صنعتی، تعرفهها، دستمزدها و قیمتها و نرخ بهره را اعمال میکند که باعث تحریک فعالیتهای اقتصادی بخش خصوصی میشود و خود نیز باعث هماهنگی بین دو بخش خصوصی و دولتی میشود.
هند توانست برای نخستین بار در سه ماه چهارم سال 2017 رشد اقتصادی بالاتر از چین را تجربه کند.
با منتشر شدن گزارش عملکرد اقتصادی هند در سال 2017، این کشور توانست برای نخستین بار در سه ماه چهارم سال 2017 رشد اقتصادی بالاتر از چین را تجربه کند. آخرین آمار اقتصادی منتشرشده از اقتصاد هند نشان میدهد تولید ناخالص داخلی هند در سه ماه چهارم سال 2017 ، رشد 7.2 درصدی داشته که نسبت به رشد اقتصادی چین در همین برهه 4/.. درصد بیشتر بوده است.
انتظار میرود روند رشد اقتصادی هند در سال 2018 نیز ادامه داشته باشد و فاصله رشد اقتصادی خود را با چین افزایش دهد. در همین راستا صندوق بینالمللی پول پیشبینیهای خود را برای رشد اقتصادی هند افزایش داده و به 7.4 درصد رسانده است. هند با رسیدن به این میزان از رشد اقتصادی اکنون صاحب سریعترین رشد اقتصادی در جهان است.
همچنین مطابق به آمار منتشرشده، هند توانسته است رشد سالانه مربوط به بخش خدمات را 1.2 درصد بهبود بخشد و این میزان را از 6.9 درصد سه ماه سوم به 8.1 درصد در سه ماهم چهارم افزایش دهد. همچنین در بخش مالی نیز بهبود وضعیت مشاهده میشود به صورتی که رشد بخش مالی و سایر خدمات از 5.6 درصد در سه ماه سوم سال 2017 به 7.2 درصد در سه ماه چهارم رسیده است. در این زمینه«چاندراجیت بانرجی» مدیر صنعتی کنگره هند معتقد است: توجه به بخش تولید و خدمات فرعی از اصلیترین دلایل رشد چشمگیری سهماه چهارم سال 2017 است. لذا میتوان توجه به بخش خدمات در هند یکی از اصلیترین دلایل این رشد اقتصادی میباشد.
چهار بخش مهم اقتصادی و تجاری هند عبارتاند از صنعت، کشاورزی، خدمات و بخش مالی. تمرکز اقتصاد هند عمدتاً بر این چهار بخش استوار است و توجه بر بخش خدمات و مالی توانست در سال 2017 رشد اقتصادی شگفتانگیزی برای هند به ارمغان بیاورد.
در بخش صنعت هند در لیست سطح بازده صنعتی کشورها در مکان چهاردهم جهان قرار دارد. بخش صنعت تأمین کنند 27 درصد تولید ناخالص ملی هند است. فناوری و IT، صنایع حمل نقل، صنایع فلزی، داروسازی و صنایع شیمیایی، فراوردههای نفتی، صنایع کشاورزی، سیمان، معدن، ساختوساز و صنایع خرد دیگری چون چرمسازی از مهمترین بخشها و نهادهای بخش صنعت هند هستند که به نظر تمرکز هند بر IT و صنایع شیمیایی بر روند رشد این کشور بسیار مؤثر بوده است
بهعلاوه، باوجود اهمیت کشاورزی در اقتصاد هند و اینکه هنوز چیزی حدود دوسوم نیروی کار هند در بخش کشاورزی و بخشهای مربوط همچون صنایعدستی مشغول به کارند اما به نظر میرسد هند به بخش خدمات، اهمیت بیشتری در آینده به خدمات در مقابل کشاورزی خواهد داد چراکه اکنون بالغبر 30 درصد نیروی کار هند در بخش خدمات مشغول به کارند و این میزان در حال افزایش است.
بهعلاوه بخش خدمات بیشترین سهم را در تولید ناخالص ملی این کشور دارد. مهمترین بخشهای خدماتی هند عبارتاند از: حملونقل هوایی، بانکداری و امور مالی، فناوری اطلاعات، فناوری مالی، بیمه، بخشهای مربوط به مخابرات و برق، گردشگری تحصیلات، مراکز درمانی و بهداشت و دیگر بخشها.
جمعیت بالا و همچنین برنامههای اقتصادی و تجاری هند و همچنین نبود منابع طبیعی چشمگیر (در مقایسه با کشورهای نفت خیز خاورمیانه) موجب شده است که از نظر اقتصادی هند بر بخش خدمات و تجارت تمرکز ویژهای داشته باشد. در سال 2017، میزان صادرات این کشور 276 میلیارد دلار و میزان واردات 384 میلیارد دلار بوده است.
در بخش صادرات مهمترین محصولات هند عبارتاند از: محصولات کشاورزی 13.2 %، سوخت و استخراج معادن 15.7٪ و کالاهای تولیدی 68.4٪ و اقلام وارداتی هند نیز شامل : محصولات کشاورزی 7/1٪ سوخت و استخراج معادن 33.1٪، کالاهای تولید 47.8٪.
بهعلاوه مهمترین شرکای تجاری هند و حجم مبادلات تجاری آنها به شکل زیر است:
صادرات:
اتحادیه اروپا 17.6٪، ایالاتمتحده 16.1٪، امارات متحده عربی 11.5٪، هنگکنگ 5.1٪، چین 3.4٪ و دیگر کشورها 46.3 درصد
واردات:
چین 17٪، اتحادیه اروپا 11.3٪، ایالاتمتحده 5.7٪، امارات متحده عربی 5.4٪ عربستان سعودی 5.2٪ و دیگر 55.5٪
هند که چهارمین اقتصاد بزرگ جهان را دارا میباشد، یکی از مرجحترین و مطلوبترین مقصدها برایسرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) محسوب میشود؛ هند همچنین درفناوری اطلاعاتو دیگر حوزهها از قبیل قطعات اتومات و خودکار، محصولات شیمیایی، پوشاک، داروسازی و جواهرات توان بالایی دارد. هند همیشه یکی از منابع و استعدادها برای سرمایه گذاران جهانی بودهاست، اما سیاستهای خشک مربوط به سرمایهگذاری مستقیم این کشور، مانع بزرگی در این زمینه محسوب میشد. اکنون در نتیجه یک سری اصلاحات اقتصادی مثبت و خوش بینانه که به منظور حذف نظارت دولت از اقتصاد و سرمایهگذاری خارجی صورت گرفته، هند به یکی از کشورهای پیش روی منطقه آسیا-اقیانوسیه تبدیل شدهاست که با سرعت بالا در حال رشد و پیش روی است.
هند خاستگاه منبع عظیمی از کارشناسان و متخصصان زبده مدیریتی و فنی است. میزان جمعیتطبقه متوسطاین کشور 300 میلیون نفر است که از جمعیتایالات متحدهو اتحادیه اروپا بیشتر است و نشان میدهد که این کشور بازار مصرف بسیار قدرتمندی دارد.
سیاستسرمایهگذاری خارجیهند که در سال 2005 آزاد شدهاست، سرمایهگذاری تا حد سهام 100٪ را مجاز میداند. با اصلاحاتی که در سیاست صنعتی این کشور رخ داده، الزامات مربوط به صدور پروانه تا حد متنابعی کاهش یافته، محدودیتهای توسعه تا حد زیادی از بین رفته و دسترسی آسان بهفناوری خارجی و سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) تسهیل شدهاست. منحنی رو به رشد بخشاملاک و مستغلاتمدیون اقتصاد رونق یافته هند و آزادسازی نظام سرمایهگذاری مستقیم خارجی در این کشور است. در مارس 2005، دولت با اصلاح و تعدیل قوانین مربوطه، سرمایهگذاری مستقیم خارجی تا حد 100٪ را در تجارت و اقتصاد مجاز اعلام کرد
این مسیر خودکار و اتومات در احداث شهرکهای کوچک، مسکن، زیر ساخت و پروژههای مرتبط با توسعه ساختمانی از جمله خانه سازی، محوطههای بازرگانی، هتلها، تفریح گاهها، بیمارستانها، موسسات آموزشی، مکانهای تفریح و سرگرمی و زیرساختهایی که در سطح شهر و منطقه صورت میگیرد نیز رعایت میشود.
4- توسعه اقتصادیکشور هندوستان بر اساس آمار
جدول تولید ناخالص داخلی کشور هندوستان در سالهای 2017-1960 به میلیارد دلار
GDP production (current US$)
1990 | 1985 | 1980 | 1975 | 1970 | 1965 | 1960 |
316.7 | 229.41 | 183.84 | 97.16 | 61.59 | 58.76 | 36.54 |
2004 | 2003 | 2002 | 2001 | 2000 | 1997 | 1995 |
699.69 | 599.6 | 508.06 | 478.97 | 462.15 | 410.32 | 355.48 |
2011 | 2010 | 2009 | 2008 | 2007 | 2006 | 2005 |
1823 | 1657 | 1324 | 1187 | 1201 | 920.32 | 808.9 |
2018 | 2017 | 2016 | 2015 | 2014 | 2013 | 2012 |
| 2597 | 2274 | 2102 | 2039 | 1857 | 1828 |
جدول درصد رشد تولید ناخالص داخلی کشور هندوستان در سالهای 2017-1961
GDP growth rate ( % )
1990 | 1985 | 1980 | 1975 | 1970 | 1965 | 1961 |
5/53 | 5/25 | 6/74 | 9/15 | 5/16 | -2/64 | 3/72 |
2004 | 2003 | 2002 | 2001 | 2000 | 1997 | 1995 |
7/92 | 7/86 | 3/8 | 4/82 | 3/82 | 4/05 | 7/57 |
2011 | 2010 | 2009 | 2008 | 2007 | 2006 | 2005 |
6/64 | 10/26 | 8/48 | 3/89 | 9/8 | 9/26 | 9/28 |
2018 | 2017 | 2016 | 2015 | 2014 | 2013 | 2012 |
-------- | 6/62 | 7/11 | 8/15 | 7/41 | 6/39 | 5/46 |
جدول درآمد ملی کشور هندوستان در سالهای 2017-1960 به میلیارد دلار
GNI (current US$)
1990 | 1985 | 1980 | 1975 | 1970 | 1965 | 1960 |
312.5 | 228.24 | 183.4 | 96.86 | 61.21 | 58.41 | 36.38 |
2004 | 2003 | 2002 | 2001 | 2000 | 1997 | 1995 |
694.7 | 595 | 504.6 | 474.8 | 457.17 | 406.76 | 351.4 |
2011 | 2010 | 2009 | 2008 | 2007 | 2006 | 2005 |
1807 | 1638 | 1316 | 1180 | 1196 | 912.97 | 803 |
2018 | 2017 | 2016 | 2015 | 2014 | 2013 | 2012 |
---- | 2597 | 2248 | 2078 | 2015 | 1837 | 1806 |
جدول درآمد سرانه بر اساس قدرت خرید دلار کشور هندوستان در سالهای 2017-1990
GNI per capita in PPP dollars
2003 | 2002 | 2001 | 2000 | 1997 | 1995 | 1990 |
2320 | 2140 | 2070 | 1960 | 1640 | 1470 | 1120 |
2010 | 2009 | 2008 | 2007 | 2006 | 2005 | 2004 |
4270 | 3900 | 3620 | 3470 | 3110 | 2810 | 2530 |
2017 | 2016 | 2015 | 2014 | 2013 | 2012 | 2011 |
7060 | 6500 | 6060 | 5610 | 5190 | 4860 | 4600 |
جدول سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشور هندوستان در سالهای 2017-1975 میلیون دلار
Foreign direct investment, net inflows (BoP, current US$)
2000 | 1997 | 1995 | 1990 | 1985 | 1980 | 1975 |
3074- | 3464- | 2026- | 0 | 0 | 0 | 10.33 |
2007 | 2006 | 2005 | 2004 | 2003 | 2002 | 2001 |
8201- | 5992- | 4628- | 3592- | 2441- | 3948- | 4074- |
2014 | 2013 | 2012 | 2011 | 2010 | 2009 | 2008 |
22890- | 26388- | 15442- | 23890- | 11428- | 19485- | 24149- |
| 2017 | 2016 | 2015 | |||
28728- | 39411- | 36495- |
جدول درصد سرمایهگذاری مستقیم خارجی نسبت به تولید ناخالص داخلی در کشور هندوستان در سالهای 2017-1975
Foreign direct investment, net inflows (% of GDP)
2000 | 1997 | 1995 | 1990 | 1985 | 1980 | 1975 |
78/0 | 87/0 | 6/0 | 07/0 | 05/0 | 04/0 | 01/0- |
2007 | 2006 | 2005 | 2004 | 2003 | 2002 | 2001 |
1/2 | 18/2 | 9/0 | 78/0 | 61/0 | 03/1 | 07/1 |
2014 | 2013 | 2012 | 2011 | 2010 | 2009 | 2008 |
7/1 | 52/1 | 31/1 | 2 | 65/1 | 69/2 | 66/3 |
| 2017 | 2016 | 2015 | |||
54/1 | 95/1 | 09/2 |
جدول درصد تجارت از تولید ناخالص داخلی کشور هندوستان در سالهای 2017-1960
Trade (% of GDP)
1990 | 1985 | 1980 | 1975 | 1970 | 1965 | 1960 |
67/15 | 04/13 | 55/15 | 43/12 | 74/7 | 61/8 | 42/11 |
2004 | 2003 | 2002 | 2001 | 2000 | 1997 | 1995 |
91/37 | 92/30 | 83/29 | 27/26 | 19/27 | 86/22 | 12/23 |
2011 | 2010 | 2009 | 2008 | 2007 | 2006 | 2005 |
62/55 | 69/49 | 78/46 | 76/53 | 16/46 | 59/46 | 49/42 |
2018 | 2017 | 2016 | 2015 | 2014 | 2013 | 2012 |
| 64/40 | 35/40 | 95/41 | 92/48 | 84/53 | 79/55 |
جدول توسعه انسانی (توسعه، درآمد، بهداشت) کشور هندوستان در سالهای 2018-1990
Human development index (HDI), value
2004 | 2003 | 2002 | 2001 | 2000 | 1995 | 1990 |
53/0 | 52/0 | 51/0 | 5/0 | 5/0 | 46/0 | 43/0 |
2011 | 2010 | 2009 | 2008 | 2007 | 2006 | 2005 |
59/0 | 59/0 | 57/0 | 56/0 | 56/0 | 54/0 | 53/0 |
2018 | 2017 | 2016 | 2015 | 2014 | 2013 | 2012 |
---- | 64/0 | 64/0 | 63/0 | 62/0 | 61/0 | 6/0 |
نمودار توسعه انسانی (توسعه، درآمد، بهداشت) کشور هندوستان در سالهای 2018-1990
نویسنده: حمیده هوشور کارشناس مسائل هند
انتهای پیام/