آقا ظریف! تفاوت «لغو» و «تعلیق» را در انگلیسی بلد نبودید؛ معنای «تعامل» و «سازش» را در فارسی هم نمی‌دانید؟!

آقا ظریف! تفاوت «لغو» و «تعلیق» را در انگلیسی بلد نبودید؛ معنای «تعامل» و «سازش» را در فارسی هم نمی‌دانید؟!

محمدجواد ظریف بعد از چند ماه سکوت، مجددا دست به قلم شده و در یک یادداشت اینستاگرامی، پیگیری منافع ملی ایران را «آرزوگرایی» نامیده و مدعی شده است که ایران ظرفیت دستیابی به اهداف بزرگ دیپلماتیک را ندارد.

به گزارش تسنیم، وزیر امور خارجه سابق کشورمان در بخشی از این یادداشت، مجددا و برای چندمین بار از "ترکمانچای" دفاع کرده و آن را یک دستاورد دیپلماتیک واقعی برای ایران خوانده است؛ دقیقا همانند مصاحبه‌ی جنجالی که با سعید لیلاز داشت و فعالیت‌های میدانی و پیگیری عمق استراتژیک ایران را اقدامی برخلاف فعالیت‌های دیپلماتیک نامید.

جالب اینجاست که آقای ظریف حتی دست به تحریف معنای واژگان هم زده و "سازشکاری" را یک اقدام درست در راستای تامین منافع ملی دانسته و از اینکه به عنوان یک سازشکار، با او برخورد منفی شده، گلایه کرده است. به نظر می‌رسد جناب آقای وزیر سابق، علاوه بر اینکه تفاوت معنای "لغو" و "تعلیق" را در زبان انگلیسی نمی‌داند، تفاوت معنای "تعامل" و "سازش" را در زبان فارسی هم بلد نیست.

ظریف در بخشی از یادداشت خود به وصف حال خود دست زده و نوشته است: "آگاهانه یا ناخودآگاه ما مردم انتخاب کرده‌ایم آنان را که به دنبال آرزوهایمان بوده اند بستاییم، هرچند برای خود و کشور خسارت‌ها فراوان به بار آورده باشند." چنین مساله‌ای را می‌توان منطبق بر خود وی دانست؛ جایی که آرزوی وفای به عهد توسط آمریکا و آرزوی لغو تحریم‌ها با مذاکره توسط آمریکا داشت. او حتی آرزوی امیرکبیر شدن هم داشت اما نهایتا مغلوب "تام کاتن، نماینده ضدایرانی آمریکا" شد.

ظریف در یادداشت کوتاه خود، تلاش کرده تا نماینده جریان "واقع‌گرا" باشد اما علاوه بر اینکه به اصول بنیادین رفتاری خود حمله کرده، مبانی نظریه واقع‌گرایی در روابط بین‌الملل را هم زیرسوال برده است. او در حالی ظرفیت دیپلماتیک ایران را زیر سوال برده و تلاش‌های مبتنی بر واقعیت کشورمان برای انتقال از یک قدرت منطقه‌ای به یک قدرت بین‌المللی را زیر سوال برده که مصادیق تجربی این مساله در سال‌های اخیر، حتی دشمنان ایران را هم به پذیرش آن واداشته است. ناکامی رسمی جبهه غربی در جنگ سوریه از یکسو و پذیرش آقایی ایران در غرب آسیا از سوی عربستان سعودی، دو موردی هستند که در همین چند ماه اخیر رخ دادند و رسانه‌های غربی هم با عنوان "پیروزی بزرگ جهانی ایران" از آنها یاد کردند اما به نظر می‌رسد که جشن پیروزی محور مقاومت در تهران با حضور رئیس‌جمهور سوریه، همچنان جناب ظریف را آزرده کرده و اجازه‌ی درک واقعیت را به او نمی‌دهد.

از این جهت، ظریف شباهت کم‌نظیری با محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور سابق کشورمان دارد؛ جایی که هر دو نفر معتقد بودند که حمایت از بشار اسد و مقاومت در برابر نیروهای تکفیری، "آرزو"یی غیرمتناسب با "توانایی"های ایران است؛ فرضیه‌ای که شهید حاج قاسم سلیمانی با حضور میدانی خود روی آن خط بطلان کشید.

توجیه ضعف علم و توان اجرایی خود از سوی ظریف با تلاش برای مثبت نشان دادن عبارت "سازش‌کاری"، قاعدتا در همین نقطه متوقف نخواهد شد و احتمالا در یادداشت‌های بعدی او، شاهد ارائه‌ی تعاریف جدید از واژگانی نظیر "خیانت" و "جاسوسی" خواهیم بود. البته او پیش از این هم در واکنش به بازداشت یک جاسوس در تیم مذاکره‌کننده‌ی هسته‌ای، آن جاسوس - دری اصفهانی - را یک فرد خدمت‌گزار نامیده بود.

در مجموع به نظر می‌رسد دکتر محمدجواد ظریف که آرزوهای شخصی خود - نظیر پایبندی حتمی آمریکا به تعهدات برجامی را نابود شده می‌بیند، تلاش کرده تا این ناکامی بزرگش را به پای آرزوگرایی ساختار در داخل کشور بنویسد؛ بدون اینکه به دستاوردهای درخشان "واقع‌گرایی" راهبردهای کشور و شخص رهبر انقلاب اشاره کند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon