تفسیر « در حج منافع مادی هم وجود دارد» چیست؟

تفسیر « در حج منافع مادی هم وجود دارد» چیست؟

در زمان جاهلیت هنگام مراسم حجّ هرگونه معامله و تجارت را گناه می‌دانستند اما اسلام ین حکم جاهلی را بی‌ارزش و باطل اعلام کرد اما سوال این است که تاکید اسلام بر وجود منافع مادی در زمان حج به چه معناست؟

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، هر ساله با نزدیک شدن موسم حج این مساله دوباره مطرح می‌شود که با فرهنگ زشت بازارگردی و تبدیل حج به یک فستیوال خرید چه کنیم؟

متن حاضر به اختصار به تبیین مساله منافع حج به خصوص منافع اقتصادی آن و رابطه‌ی آن با مساله خرید سوغات و بازارگردی می‌پردازد.

آیا منافع حج شامل مادیات هم می‌شود؟

هر ساله در آستانه‌ی موسم حج، این سوال یکبار دیگر در میان متدینان جامعه بروز می‌کند که آیا در انجام مناسک حج باید به دنبال منافع مادی و مالی و اقتصادی هم بود؟ آیا خرید سوغات و مشغول شدن به بازارگردی با معنویت و مناسک حج سازگار است؟ آیا منافعی که خدای متعال برای حج ذکر کرده است را نباید منافع معنوی دانست و یا باید شامل این منافع مادی و مالی نیز در نظر گرفت؟

رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات اخیرشان در جمع دست اندرکاران حج به اختصار مطلبی در همین رابطه بیان کردند که شایان توجه است: «از امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) پرسیدند مراد از این منافع، منافع اخروی است، یعنی ثواب و مانند اینها؟ فرمود نه، هر دو. البتّه منافع اخروی هم هست، امّا منافع دنیوی [هم هست]. امّت اسلامی در حج منافعی میبرد که با هیچ عامل دیگری این منفعت قابل استیفاء نیست؛ جز با حج، جز با این میقات بین‌المللی [ممکن نیست]؛ فقط با این میعاد جهانی ممکن است. خب، از جمله‌ی منافع دنیوی، ارتقاء سطح مدنیّت دنیای اسلام است، به خاطر همین تفاهم و هماهنگی‌هایی که وجود دارد. یک چیزهایی هست که خیلی ظاهر است، امّا از چشم انسان پوشیده میماند؛ یکی از آنها همین قضیّه است.[1]»

فرهنگ سازی در مورد حج و لزوم بهره برداری برتر از حج

البته رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین بیان خویش به همین میزان اکتفا نکردند و در جایی دیگر از همین بیانات در باب لزوم فرهنگ سازی در باب منافع حج فرمودند: «من حالا در این [مطلبی] که عرض میکنم ــ خب بارها گفته‌ایم این مسائل را ــ اصرارم بر این است که مسئولان محترم حج در این زمینه‌ها فرهنگ‌سازی کنند. کاری کنید که تا اسم حج می‌آید، تا اسم کعبه‌ی معظّمه می‌آید، آن جوانِ امروزیِ ما این مفاهیم به ذهنش خطور کند: مفهوم تمدّن‌سازی، مفهوم اتّحاد جهانی، مفهوم نگاه فرامرزی و بین‌المللی، مفهوم رفع تمایز و مانند اینها به ذهنش بیاید. فرهنگ‌سازی در این زمینه‌ها باید انجام بگیرد؛ این، هم به عهده‌ی روحانیّونی است که در کاروانها هستند، هم به عهده‌ی مسئولین حج است، هم به عهده‌ی مسئولین بعثه است؛ همه؛ هر کسی که توانایی دارد، در این زمینه‌ها فرهنگ‌سازی کند در باب حج. کاری کنید که حج را مردم با این نیّت به جا بیاورند. آن‌وقت اگر ما توانستیم این فرهنگ را در ذهن مردم رسوخ بدهیم، دیگر نگرانِ این نخواهیم بود که حالا فلان برادر ما یا خواهر ما در حج مشغول بازارگردی است برای اینکه یک جنس بنجلی را بخرد به عنوان سوغاتی بیاورد. این نگرانی است دیگر، این جزو نگرانی‌ها است؛ اگر آن‌جور بشود، این نگرانی‌ها را دیگر نخواهیم داشت. [2]»

قرآن بر منافع حج تاکید دارد

قبل از ورود به بحث تحلیلی در این باره شایسته است توجه داشته باشیم که قرآن کریم به صراحت بیان می‌دارد که حج برای منفعت مومنان وضع شده است و یکی از اهداف حج آن است که مومنان به منافعی دست یابند. از این جهت در سوره‌ی مبارکه‌ی حج آیه 28 فرموده است:

لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم وَیَذکُرُوا اسمَ اللَّهِ فی أَیّامٍ مَعلوماتٍ عَلی ما رَزَقَهُم مِن بَهیمَةِ الأَنعامِ فَکُلوا مِنها وَأَطعِمُوا البائِسَ الفَقیرَ
ترجمه:
تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیاتبخش) باشند؛ و در ایّام معیّنی نام خدا را، بر چهارپایانی که به آنان داده است، (به هنگام قربانی‌کردن) ببرند؛ پس از گوشت آنها بخورید؛ و بینوای فقیر را نیز اطعام نمایید!

منافع حج از نگاه اسلامی به حدی بوده است که حج از واجباتی است که نباید ترک شود. هم افرادی که حج بر آنها واجب شده است اگر آن را ترک کنند گرفتار گناه بزرگی شده‌اند و هم اگر به صورت دسته جمعی همه مسلمین حج را ترک کنند گناهی بسیار بزرگ صورت گرفته است که باید با آن برخورد شود. از این جهت است که در برخی از روایات آمده است که اگر مردم همگی حج را ترک کردند حاکم اسلامی لازم است که حج را بر گروهی از آنان الزامی کند و آنها را برای انجام این فریضه بفرستد:

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهَ ع قَالَ: لَوْ أَنَّ النَّاسَ تَرَکُوا الْحَجَّ لَکَانَ عَلَی الْوَالِی أَنْ یُجْبِرَهُمْ عَلَی ذَلِکَ وَ عَلَی الْمُقَامِ عِنْدَهُ، وَ لَوْ تَرَکُوا زِیَارَةَ النَّبِیِّ ص لَکَانَ عَلَی الْوَالِی أَنْ یُجْبِرَهُمْ عَلَی ذَلِکَ وَ عَلَی الْمُقَامِ عِنْدَهُ، فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ أَمْوَالٌ أَنْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْتِ مَالِ الْمُسْلِمِین‏» (وسائل الشیعه شیخ حر عاملی، سال نشر 1372ش، ج11، ص24).

کسانی که تصور می‌کنند حج باید فقط منحصر در معنویات باشد دچار خطا هستند. حج مانند اصل اسلام یک دین اجتماعی و انسانی و معنوی در کنار هم است دینی است که هم به دنیا توجه دارد و هم به آخرت.

از این روست که در سوره‌ی بقره در دو آیه متوالی به این مساله پرداخته شده است که کسب منافع مادی از حج اشکالی ندارد:

الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَی وَاتَّقُونِ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ (بقره 197)

حج، در ماه‌های معینی است! و کسانی که (با بستن احرام، و شروع به مناسک حج،) حج را بر خود فرض کرده‌اند، (باید بدانند که) در حج، آمیزش جنسی با زنان، و گناه و جدال نیست! و آنچه از کارهای نیک انجام دهید، خدا آن را می‌داند. و زاد و توشه تهیه کنید، که بهترین زاد و توشه، پرهیزکاری است! و از من بپرهیزید ای خردمندان! (ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)

لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ (بقره‌ 198)

گناهی بر شما نیست که از فضلِ پروردگارتان (و از منافع اقتصادی در ایّام حج) طلب کنید (که یکی از منافع حج، پی ریزیِ یک اقتصادِ صحیح است). و هنگامی که از «عرفات» کوچ کردید، خدا را نزد «مشعَر الحرام» یاد کنید! او را یاد کنید همان‌طور که شما را هدایت نمود و قطعاً شما پیش از این، از گمراهان بودید. (ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)

از مراجعه به تفاسیر در ذیل این آیات برداشت می‌شود که مشرکان در دوران جاهلیت تصور می‌کردند که نباید کسی از حج بهره‌ی دنیوی و مادی ببرد ولی اسلام این تصور غلط را اصلاح کرد و چنان که در خلاصه‌ی تفسیر نمونه ذیل همین آیه بیان شده است:

«در این آیه به رفع پاره‌ای از اشتباهات در زمینه مسأله حجّ پرداخته می‌فرماید: «گناهی بر شما نیست که از فضل پروردگارتان (و منافع اقتصادی در ایام حجّ) بر خوردار شوید» (لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ). در زمان جاهلیت هنگام مراسم حجّ هر گونه معامله و تجارت و بارکشی و مسافربری را گناه می‌دانستند و حجّ کسانی را که چنین می‌کردند باطل می‌شمردند آیه فوق این حکم جاهلی را بی‌ارزش و باطل اعلام کرد و فرمود هیچ مانعی ندارد که در موسم حجّ از معامله و تجارت حلال که بخشی از فضل خداوند بر بندگان است بهره گیرید و یا کار کنید و از دست رنج خود استفاده کنید، علاوه بر این، مسافرت مسلمانان از نقاط مختلف به سوی خانه خدا می‌تواند پایه و اساسی برای یک جهش اقتصادی عمومی در جوامع اسلامی گردد.

همچنین در سایر تفاسیر شیعی نیز ذیل این آیات احادیثی ذکر شد است که نشان می‌دهد حتی خرید و فروش و تجارت در موسم ایرادی ندارد. چنان که مرحوم عیاشی از امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه فوق چنین روایت کرده است: «یَعْنِی الرِّزْقَ إِذَا أَحَلَّ الرَّجُلُ مِنْ إِحْرَامِهِ وَ قَضَی نُسُکَهُ فَلْیَشْتَرِ وَ لْیَبِعْ فِی الْمَوْسِمِ.» (ترجمه: منظور آیه رزق است و وقتی که حاجی از احرام خارج شد و مناسک را به پایان برد، پس در موسم خرید و فروش کند. (البرهان فی تفسیر القرآن، ج1، ص431 از تفسیر عیاشی.)

پس حج در کنار منافع اخروی و معنوی آن، هم منافع مادی دارد و هم این منافع مادی می‌تواند شامل منافع اقتصادی باشد. اما آیا تاکید اسلام بر وجود چنین منافعی کار برخی از ما در تبدیل حج ابراهیمی به یک جشنواره‌ی خرید را توجیه می‌کند؟ آیا این که اسلام گفته است حج منافع اقتصادی دارد، یعنی حج را از محتوای اصلی آن خالی کنیم و آن را تبدیل به کار گردشگری و تفریحی و تجاری کنیم؟ مسلما نه. در ادامه به ابعاد دیگر این مساله خواهیم پرداخت.

خرید سوغات

مسلما خرید سوغاتی برای هر مسافری از مصادیق فرهنگ اسلامی است و در متون دینی نیز توصیه شده است که مسافر برای اهل خودش سوغات بیاورد. چنان که از امام صادق (علیه السلام) چنین روایت شده است که فرمودند: «إِذَا سَافَرَ أَحَدُکُمْ فَقَدِمَ مِنْ سَفَرِهِ فَلْیَأْتِ أَهْلَهُ بِمَا تَیَسَّر» ترجمه: هرگاه یکی از شما به مسافرت رود و سپس از سفر بازگردد، پس باید برای خانواده خود به اندازه‌ای که توانایی دارد سوغاتی بیاورد. (وسایل الشیعه شیخ حر عاملی، ج15، ص337.)

از این جهت می‌توان گفت که یکی از آداب سفارش‌شده در متون دینی برای سفر، تهیه سوغات برای نزدیکان و دوستان است. صاحب وسائل ضمن روایت «...هَدِیَّةَ الْحَاجِّ مِنْ نَفَقَةِ الْحَاجّ‏»، می‌نویسد: مستحب است که حج‌گزار در صورت امکان به دوستان خود هدیه دهد و ثواب هزینه کردن برای خرید هدیه را همانند ثواب هزینه کردن برای حج می‌شمارد (عاملی، 1372ش، ج11، ص149)؛ ثوابی که بر اساس برخی روایات، از انفاق کردن طلا به اندازه کوه ابوقیس در راه خدا برتر است و هر درهمی که حاجی انفاق می‌کند، معادل انفاق هزاران هزار درهم در راه خدا است:ِ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللِه قَالَ: لَوْ کَانَ لِأَحَدِکُمْ مِثْلَ أَبِی قُبَیْسٍ ذَهَبٌ یُنْفِقُهُ فِی سَبِیلِ اللهِ مَا عَدَلَ الْحَجَّ وَ لَدِرْهَمٌ یُنْفِقُهُ الْحَاجُّ یَعْدِلُ أَلْفَیْ أَلْفِ دِرْهَمٍ فِی سَبِیلِ الله». (علامه مجلسی در بحار الانوار، چاپ سال 1403ق، ج96، ص8).[3]

استحباب سوغاتی منجر به هدر دادن فرصت حج نشود!

اما نباید تصور کرد که چون سوغاتی مستحب است، پس همه‌ی کارهایی که گاهی از ما در سفر حج سر می‌زند و حج ابراهیمی را تبدیل به یک فستیوال خرید و بازارگردی می‌کنیم، درست است. مستحب بودن سوغاتی برای حاجی مثل مستحب بودن اطعام برای عروسی است، که آن هم روایاتی دارد و توصیه شده است، اما آیا می‌توان با آن روایات، عروسی‌های پرهزینه و خرج‌های گزاف و تجملاتی که به اسم جشن عروسی می‌شود را توجیه کرد؟ مسلما خیر. البته اسلام یک دین چند بعدی است و به دنیا و آخرت توجه داشت است اما نباید این امر بهانه‌ای بشود که جنبه‌ی معنوی حج را نابود کنیم و آن را تبدیل به یک فستیوال خرید و بازارگردی کنیم. از این جهت است که در روایات ما آمده است:

«الْحَجُّ وَ الْعُمْرَةُ سُوقَانِ مِنْ أَسْوَاقِ اْلآخِرَةِ اللَّازِمُ لَهُمَا مِنْ أَضْیَافِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنْ أَبْقَاهُ أَبْقَاهُ وَ لا ذَنْبَ لَهُ وَ إِنْ أَمَاتَهُ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ». (مرحوم شیخ صدوق در کتاب شریف من لا یحضره الفقیه، ج2، ص144)

ترجمه: «حج و عمره دو بازارند از بازارهای آخرت، آن کس که به این دو تمسک جوید در زمره میهمانان خدا است اگر او را زنده بدارد گناهی برای وی باقی نگذارد و اگر بمیراند او را در بهشت برین جای دهد.»

به همین دلیل از کسانی که حج را وسیله تفرّج و تجارت و تکدّی قرار داده اند نکوهش شده است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روایتی که از آینده روزگار خبر می دهد، درباره کسانی که حج را وسیله مقاصد مادّی قرار داده اند، با لحن انتقادی فرموده است:

«یَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ یَکُونُ فِیهِ حَجُّ الْمُلُوکِ نُزْهَةً وَ حَجُّ اْلأَغْنِیَاءِ تِجَارَةً وَ حَجُّ الْمَسَاکِینِ مَسْأَلَةً...» (شیخ حر عاملی در کتاب شریف وسائل الشیعه، ج8، ص41)

ترجمه: «برای مردم زمانی می رسد که حج زمامدارانشان برای تفریح و تفرّج و حج توانگران برای تجارت و زراندوزی و حج مستمندان برای سؤال و تکدّی گری است». [4]

این مطالب نشان می‌دهد که همان اولیاء دینی که می‌خواستند ما حج را صرفا معنوی ندانیم وبه ابعاد مادی آن هم توجه کنیم، از این که حج را حالت اصلی آن خارج شود و تبدیل به یک کار تفریحی و تجاری و درآمدزای صرف شود ناراحت می‌شدند و آن را نکوهش می‌کردند. همان طور که اولیاء دین که اطعام عروسی را مستحب بیان کردند، بر ازدواج آسان و ساده تاکید داشتند. پس نباید اجازه داد که حج از محتوای اصلی آن خارج شود و به تصور این که در حال استیفای منافع مادی حج هستیم کاری کنیم که اصل حج از دست برود و هم منافع مادی آن و هم منافع معنوی آن باطل شود. زیرا با تبدیل حج به یک سفر تفریحی و تجاری و بازارگردی در واقع به منافع مادی کلان و اجتماعی مهم حج نیز دست پیدا نمی‌کنیم و منافع معنوی آن را نیز باطل می‌کنیم. آری قرآن کریم فرموده است که حج برای مومنان منفعت داشته باشد و ائمه معصوم نیز فرموده‌اند که این منفعت فقط اخروی نیست و دنیوی هم هست. اما این سخنان به این معنی نیست که با نگاهی کوته بینانه و سطحی نگر کاری کنیم که هم از منافع مادی اصلی حج (که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد) محروم شویم و هم حج را خراب کنیم و تبدیل به گردشگری و بازارگردی کنیم.

پس منافع حج را چگونه باید فهمید؟

از آنچه تاکنون ذکر شد معلوم می‌شود که خدای متعال خواسته است که حج را یک عبادت اجتماعی و دینی بدانیم که برای ما دارای منافع است و منافع آن فقط اخروی و معنوی نیست. این منافع مادی و دنیایی هم هست. اما لزومی ندارد که این منافع مادی ودنیایی را به گونه‌ای قرار دهیم که منافع معنوی و دستاوردهای دینی حج را تخریب کنیم و حج را از حالت اصلی آن که یک عبادت سیاسی و اجتماعی است خارج کرده و به یک جشنواره خرید بی‌محتوا تبدیل کنیم.

شاید بتوان گفت یکی از بهترین تحلیل‌ها در باب منافع حج و توجه به بعد مادی و معنوی آن در کنار هم از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی انجام شده است که ایشان به خوبی متذکر می‌شوند:

یک نقطه‌ی مهم و اساسی دیگر در حج، همان چیزی است که اشاره شد: تقویت معنویّت در وجود خود ما. عزیزان من! ما در میدانهای جهاد در راه خدا در صورتی میتوانیم مقاومت کنیم که دلمان لبالب باشد از ایمان به خدا و سرشار از توکّل به خدای متعال؛ بدون معنویّت نمیشود حرکت کرد، بدون ایمان قوی نمیشود گردنه‌های دشوار را پیمود، بدون توکّل به خدای متعال نمیشود چشم بر هیمنه‌ی ظاهری قدرتها بست و قدرت حقیقی را دید؛ توکّل لازم است، ایمان لازم است، حُسن‌ظنّ به وعده‌ی الهی لازم است؛ اینها در حج تأمین میشود. آنجا انسان میرود «لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم»؛این منافع فقط منافع دنیوی نیست؛ منافع دنیوی است، منافع اخروی است، منافع معنوی است، منافع روحی است؛ این حج است. [5]

از برترین مصداق منافع حج، دیدار سالیانه حجاج است اگر از آن بهره گرفته شود

رهبر معظم انقلاب اسلامی در باب حج و منافع آن بارها و بارها متذکر شده‌اند. ایشان در این زمینه می‌فرمایند که دیدار سالیانه‌ی حجاج از سراسر جهان، منفعتی کم نظیر و بی‌بدیل است که اگر از آن در راستای حل مشکلات مادی جهان اسلام استفاده شود می‌توان آن را از برترین منافع حج دانست. چرا منافع مادی حج را منحصر در خرید و فروش و تجارت فردی کنیم و منافع برتر و بالاتر مادی واجتماعی حج را نادیده بگیریم:

«نکته‌ی مهمّی که هر انسان اندیشه‌ورز را کنجکاو و حسّاس میکند، تعیین یک میعادگاه دائمی برای همه‌ی مردم و همه‌ی نسلها و در همه‌ی سالها، در یک نقطه‌ی معیّن و در یک محدوده‌ی زمانی واحد است. این وحدت زمان و مکان، یکی از رازهای اصلی فریضه‌ی حج است. بی‌شک یکی از برترین مصداقها برای «لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم» همین دیدار سالیانه‌ی آحاد امّت اسلامی در کنار خانه‌ی خدا است. این، رمز وحدت اسلامی و نماد امّت‌سازی اسلام است که باید در زیر سایه‌ی بیت‌الله قرار داشته باشد. خانه‌ی خدا متعلّق به همگان است: «سَواءً العاکِفُ فیهِ وَ الباد»[6]

از برترین مصداق منافع حج، اتحاد جهان اسلام است

اتحاد جهان اسلام و رسیدن مسلمین به وحدت نیز از منافع مادی و معنوی حج است. مسلما پی‌گیری چنین منافع کلانی از اهمیت بسیار بالاتری برخوردار است تا مشغول شدن به بازارگردی و جشنواره خرید راه انداختن و تهی کردن حج از محتوای اصلی آن و تبدیل کردن آن به گردشگری و تجارتی که معصومان از آن گلایه داشتند. از این جهت است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیان منافع حج خاطر نشان می‌سازند:

«یکی دیگر از شرایط[ی که حج را به معنای حقیقی خود نزدیک تر می کند]، همین «مسئله‌ی اتحاد مسلمین» است. حج باید آئینه‌ی اتحاد باشد، نه آئینه‌ی اختلاف. اگر قرار باشد ما همه یک‌جا جمع بشویم تا در آنجا یکی به یکی بگوید تو بدی، آن دیگری بگوید تو بدتری؛ این چه جمع شدنی است! اگر اختلافی هم وجود دارد، جای بروزش آنجایی نیست که خدای متعال فرموده است: جمع بشوید تا «لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم» که منافع خودشان را در آنجا به دست بیاورند. بعضیها - حالا نگاه خوش‌بینانه همین است که بگوییم کج‌سلیقگی است، والّا اگر به چشم بدبینانه نگاه کنیم، حرفهای دیگر هم می‌شود زد - حج را جایی قرار می‌دهند برای دندان نشان دادن و لج کردن و چهره در هم کردن نسبت به اختلافات فرقه‌ای و طائفی؛ شیعه و سنی را آنجا مقابل هم قرار دادن. چقدر باید به ما بگویند تا باور کنیم که امروز بیش از گذشته اختلافات شیعه و سنی یکی از محورهای اساسی است که دشمنان اسلام دارند رویش سرمایه‌گذاری می‌کنند.» [7]

حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی در نوشتاری به ابعاد مختلف موضوع خرید سوغاتی در حج پرداخته است[8] که برخی از مهم‎ترین توصیه‎های وی عبارت است از:

موضوع هدیه دادن و سوغاتی آوردن در اسلام مورد توجه بوده، به آن سفارش شده است، تا آنجا که امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: هدیه حج نیز جزو حج است و پولی که صرف تهیه آن می‌شود، پاداش همان مالی را دارد که صرف اصل حج می شود؛ ولی در خرید سوغات باید نکاتی را با دقت مراعات کرد:

از خرید اشیای تجملاتی که با شأن زائران خانه‌ی خدا سازگار نیست دوری کنید.

خرید به‌صورت اتلاف وقت و پرسه زدن در بازار، باعث حسرت و خسارت در قیامت و خلاف رضای خداست.

هنگام نماز جماعت هرگز مشغول خرید و فروش نباشید.

از خریدن اجناسی که سودش به جیب دشمنان اسلام می‌رود جدا دوری کنید.

خرید هدایا و سوغات نباید به‌صورتی درآید که بر حاجی فشار و اکراه وارد کند و نشاط حج را از او بگیرد. امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: از صرف بودجه‌های غیرضروری در حج صرف نظر کن تا نشاط حج در تو همچنان زنده بماند.

هدایا را تنها برای کسانی نیاورید که با آن‌ها دوست هستید یا قبلا هدایایی برای‌تان آورده‌اند. امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: "اَهدِ اِلی مَن لا یُهدی اِلیکَ " حتی به کسانی که به تو هدیه نمی‌دهند، هدیه بده.

تقسیم سوغات باید عادلانه و بدون منت و محترمانه باشد.

گرچه در خرید و فروش باید سعی کنیم که مغبون نشویم، زیرا که در حدیث می‌خوانیم " اِنَّ المَغبُونَ فی بَیعِهِ وَ شَرائِهِ غَیرُ مَحمُودٍ وَ لا مَاجِورٍ" " کسی که در خرید و فروش کلاه سرش رود نه اجر دارد و نه پسندیده است". به همین جهت است که امام صادق (علیه‌السلام) در سرزمین منی برای خرید گوسفند چانه می‌زد، به‌طوری که بعضی از یاران تعجب کردند، حضرت حدیث فوق را خواندند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار ویژه نامه‌ها
اخبار روز ویژه نامه‌ها
آخرین خبرهای روز
مدیران