تلاش برای فصل تازهای در سینمای انقلابی/ آیا اتحاد حوزه هنری و شهرداری موجب حذف مافیای سینمای سرمایه محور می شود؟
به نظر میرسد امضای تفاهمنامه دو موسسه دولتیِ پخش فیلمهای سینمایی برای عبور از سد مافیا و رخوت سینمای ایران، فصل تازهای برای اهالی سینمای انقلابی باشد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پخش و اکران فیلمهای سینمایی یکی از مهمترین بخشهای سینماست که تاثیر شگرفی در میزان فروش و دیده شدن و اساسا جریان سازی بر آثار سینمایی دارد. پس از انقلاب اسلامی و تحول در فرم و محتوای سینمای ایران، بسیاری از هنرمندان و تهیهکنندگان به سمت تاسیس سازمان پخش سینمایی رفتند تا با به تصاحب آوردن گلوگاههای مهم پخش و توزیع فیلم در سینمای ایران، جریان بازیگری و نقش آفرینی در بخش مهمی از سینما را بدست گیرند. در این بین، طبعا بخشی از این جریان در اختیار سازمانهای دولتی و بخشی دیگر در اختیار ساختارهای خصوصی مهمی مانند «فیلمیران»، «خانه فیلم»، «بشرا فیلم»، «شایسته فیلم» و... هستند. اغلب این سازمانهای پخش، مدیریت برخی سینماها را نیز برعهده دارند و حتی به حوزه فروش بلیت نیز ورود کرده اند و وظایف متعددی در این راستا انجام میدهند.
از سویی یکی از موضوعات بحثبرانگیز این روزها بین منتقدان سینمایی، بیمار شدن سینما پس از همهگیری ویروس کرونا در ایران است. از اواخر سال 1398 به بعد که سینماداران مجبور شدند تا مدتی کرکره سالنها را پایین بکشند، رخوتی بر سرتاسر سینمای ایران و گیشه نقش بست و نه تنها سینماداران بلکه اهالی هنر و منتقدان را هم به ترس از آینده انداخت. از زمان تعطیلی سینماها و شیوع ویروس کرونا به بعد، مردم کمکم سینما رفتن را از تفریحاتشان خط زدند و حتی فیلمروها هم به جای تماشا فیلم در سالن سینما، ترجیح دادند فیلم های مورد علاقهشان را در خانه و صفحه تلویزیون یا تلفن همراه خود ببینند. از همین رو، سازمان سینمایی و امور سمعی بصری تلاش کرد تا فیلمهایی را روی پرده ببرد که مردم را با سینما رفتن آشتی دهد. همچنین این مسئله دغدغهای شد تا موسسههای پخش به فکر فرو روند و چارهای برای این معضل بیابند.
اگر نگاهی به فیلمهای پرفروش در این چند ساله اخیر بیندازید، مشاهده میکنید که اکثر آنها، آثار کمدی هستند که از نظر محتوا مدام تکرار میشوند و به نوعی آورده ارزشمندی هم برای مخاطبان ندارند و هشدار بسیاری از دلسوزان سینما در راستای زنگ خطر ابتذال و ضعف در کیفیت سینمای ایران را به صدا درآورد. به همین دلیل سینمای ما نیاز به گامهای استواری دارد تا بتواند آثاری ارزشمند در ژانرهای مختلف اجتماعی، مذهبی، دفاع مقدس و... را حمایت کند و با کمک به بهتر دیده شدن آنها، جریان سینمای ایران را هدایت نماید.
اکنون به تازگی خبری از امضای تفاهمنامه برای همکاری موسسه «تصویرشهر» وابسته به شهرداری تهران و زنجیره سینماهای موسسه «بهمن سبز» وابسته به حوزه هنری منتشر شد که در این تفاهمنامه دو ساله، ظرفیت سالنداری طرفین در حوزه سینماداری یکپارچه میشوند و طرفین متعهد میشوند تا تمامی ظرفیتهای خود در حوزه سینماداری از قبیل سالنها، دفاتر پخش، تجهیزات سختافزاری، تبلیغات و کمپین، ظرفیتهای تبلیغات محیطی، ارتباطات سازمانی، آمار و اطلاعات ارزیابی فروش را در اختیار یکدیگر قرار دهند.
موسسه بهمن سبز با مدیریت هادی اسماعیلی وابسته به سازمان سینمایی سوره حوزه هنری است که از سال 1383 تاسیس شده و اکنون در استانهای مختلفی و مدیریت پخش و سالن سینما را برعهده دارد. برخی سینماهای وابسته به «بهمن سبز» در تهران عبارتند از بهمن، آزادی، استقلال، فرهنگ و... . موسسه «تصویر شهر» نیز وابسته به شهرداری تهران است که مدیریت آن را مریم پیرکاری برعهده دارد و سینماهای وابسته به آن پردیس سینمایی ملت، راگا، تماشا و راز هستند. این موسسه از بهمن سال 1400 وارد حوزه پخش آثار سینمایی نیز شد. مجموع ناوگان سینمایی این دو نهاد بیش از 200 پرده نمایش در بیش از 21 استان کشور را شامل می شود که روی هم رفته سهمی بیش از 30 درصدی در ظرفیت توزیع سینمای ایران را دربرمی گیرد. این ظرفیت به خودی خود برای ایجاد جریانی خلاف جریان موجود کافی و چه بسا بسیار کنش گر و قدرتمند است. اما چرا تاکنون در چنین مسیری بکار گرفته نشد؟ یا اگر شد، تاثیر خاصی بر تغییر ریل سینمای بدنه و عامه پسند نداشت؟
همکاری حوزه هنری و شهرداری تهران به خودی خود به دلیل اینکه هر دوی آنها - حداقل در دوران مدیریت فعلی خود - رویکرد انقلابی دارند، میتواند گام مثبت و ارزشمندی در راستای حرکت به سمت تغییر این ریل و تقویت فیلمهای انقلابی به حساب آید. چه بسا انتظار آن بود که پیش تر از این، نهادهای همسو در مسیر جریان سینمای انقلاب اسلامی در کنار یکدیگر قرار بگیرند و به تقویت جریان نمایش آثار ارزشمند بپردازند.
پدیده ای که در سال های اخیر به کرّات شاهد آن بودیم که چه بسیار آثار استراتژیک و مهم سینمای انقلاب در منطق بازار آزاد لیبرالی نهادینه شده در اذهان برخی فعالان بخش خصوصی سینمای ایران، نادیده گرفته و به کناری زده شدند و عملا دچار پدیده «فیلم سوزی» شدند. اشتهای سیری ناپذیر و منطق سرمایه محور برخی گروههای منفعت طلب در زیر پوست سینمای ایران همواره تلاش کرده تا کفه سینمای عامه پسند، زرد، بفروش و نازل را در برابر سینمای ارزشمند و مترقی به نفع خود تغییر دهد. اما باید پذیرفت سینما در کنار فروش به کیفیت هم نیازمند است و فرهنگ و هنر چیزی نیست که بدون سیاستگذاری صحیح و حمایت از جریانهای مقوم کیفی و ارزشی، بتوان آن را هدایت کرد.
در این مسیر بارها و بارها شاهد لطمه دیدن سینمای دغدغه مند و مسئولیت پذیر بودیم. در چنین شرایطی که بیحالی همچنان به جان سینما افتاده و مافیا در بخش اکران، تبلیغات و فروش برخی فیلمها وجود دارد، شاید بتوان امضای تفاهمنامه این دو نهاد را به فال نیک گرفت. زیرا همانطور که پیشتر گفته شد حوزه هنری و شهرداری از شمال گرفته تا جنوب و غرب و شرق کشور، سالنهای متعددی دارند که خود در تغییر ریل ساختار اکران در سینما حائز اهمیت است.
البته در کنار این، لازم است گوشزد کنیم برای رسیدن به نتیجه مناسب و درخور، نیازمند برنامهریزی و عملکرد دقیق و همچنین پشتکار هستیم. نیازمند بلندنظری و دوری از انحصارگرایی در مواجهه با آثاری که مظلوم واقع می شوند. این تفاهم و حمایت ابدا نباید محدود به تولیدات این دو ارگان شود، بلکه باید به حمایت کلیه آثار شامل در سینمای انقلاب اسلامی درآید. درنهایت باید صبر کرد و دید آیا هدفهای این تفاهمنامه که پس از مدتها در سینمای ما اتفاق افتاده است میتواند محقق شود یا خیر.
انتهای پیام/