فهیم: فقدان درام و خلاقیت، "برادران لیلا" را به پناه نمادگرایی برده است/فراستی: موجسواری فیلمساز روی مشکلات مردم
فهیم و فراستی میگویند که شعارزدگی برجسته و نمادسازی برادران لیلا به خاطر عدم ساخت یک درام و خلاقیت سینمایی است و باعث شده تا با اثری روبرو باشیم که مدعی است واقعی است اما بیشتر یک کار ضدخانواده است که جز ارجاع به بیرون نمیتواند آن را زنده نگه دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فیلم برادران لیلا در ایام اخیر مورد توجه مردم قرار گرفت و درباره آن دیدگاههای گوناگونی خصوصاً ناظر به نمادگرایی و شعارزدگی گل درشت آن منتشر شد.
اما منتقدین در این باره چه میگویند؟
شعارزدگی حزب اللهی و روشنفکر ندارد
محمدتقی فهیم روزنامهنگار قدیمی و منتقد سینما در مصاحبه اختصاصی با ما در اینباره نکاتی را بیان کرد. او با بیان اینکه فیلم برادران لیلا شعارزده است گفت که شعارزدگی مختص جریان و نگاه خاصی در فیلمسازی نیست و هر جریان و نگاهی در سینما میتواند دچار شعارزدگی باشد. شعار یعنی اعلام موضع و البته اعلام موضع چه سیاسی و یا اجتماعی بد نیست پس کجا شعار بد است؟ آنجایی که تکرار یک پدیده بدیهی که همه آن را میدانند و از نزدیک لمس کردهاند را مرتب بیان کنیم. آشکار آن را فریاد بزنیم، این در هنر مذموم و زشت است.
"برادران لیلا" پدیدههای اجتماعی را اگزوتیک کرده است
او در ادامه گفت: این فیلم به شدت متکی بر اگزوتیک کردن پدیدههای اجتماعی است و این را مانند شعار بیان میکند تا به اهداف خودش برسد. تبدیل به چیزی میکند که با آن غریبه هستیم مانند ادرار کردن در سینک ظرفشویی. شاید مواردی باشد که افرادی این کار را بکنند اما نادرند ولی ما آن را در زیست یک خانواده نشان میدهیم. در حالی که توده مردم ایران به طهارت و پاکی و این قبیل مسائل اعتقاد دارند. وقتی فیلمسازی نمونه نادر را در یک فیلم میگنجاند دیگر دنبال فیلم ساختن نیست بلکه دنبال اتفاقات غریبهای با زندگی مردم است که آن ها را سلسله وار در یک فیلم نشان دهد. دیالوگها هم همین را میگوید.
فیلم با شعار دادن از خلاقیت هنری فاصله میگیرد
فهیم گفت: میگویند که فیلم واقعیت را میگوید مگر ما واقعیت گرانی و مشکلات اقتصادی را نمیدانیم؟ اما آیا باید همین را مانند تابلویی کند و رو به سوی خود مردم بگیرد و انگار که سخنرانی کند؟ این شعار دادن است که فاقد خلاقیت هنری است و از سینما فاصله دارد. همه اینها نشان میدهد که فیلمساز دنبال ساختن چیزی به نام فیلم وسینما نیست که در آن مردم به سینما بروند و ضمن سرگرمی و تفریح، چیزی در حوزه فرهنگ یاد بگیرند و فیلم هم بتواند مسألهای را به درستی تبیین یا حل کند. هیچ شخصیتی در فیلم نیست که به دل بچسبد بلکه همه منجر به انضجار ما از آنها میشود.
فیلم با ورود در فضای دوقطبی مانیفست خودش را میخواهد صادر کند
این منتقد سینما در ادامه با اشاره به فلسفه و علت ساخت این فیلم توسط فیلمساز آن گفت که چرا پس فیلمساز به سمت ساخت این فیلم میرود، برای آنکه در فضای دوقطبی فعلی میخواهد وارد شود و چالش ایجاد کند تا مانیفست خودش را صادر کند. فضای توزیع فیلم و رضایت فیلمساز از این هم نشان میدهد که اهداف دیگری غیر از فیلمسازی در کار بوده است نه یک کاسبی آبرومندانه. سینما برای آنها ملعبهای شده که در آن تاجران سیاست و خوردن از کنار مردم کار میکنند.
مشکلی با تلخی و انتقاد نیست بلکه با ضدسینما بودن فیلم است
او در پاسخ به این سؤال که علاقمندان به فیلم در پاسخ به نقدها میگویند که فیلم واقعیت تلخ را نشان میدهند و نباید آن را انکار کرد گفت: به طور کلی هر چیزی را میشود به فیلم تبدیل کرد و مشکلی هم با فیلم و درام تلخ ندارم و برای همین به سمت نمادپردازی و شعار زدگی میرود. میشود سیلی یک فرزند به پدر و مادر را هم نشان داد اما زمانی اینها قابل قبول میشود که دراماتیک باشد و با یک رابطه علی و معلولی درست تبیین شود. وگرنه شکی نیست که پدران و مادران بدتر از این چیزی که در فیلم هست وجود دارد. آیا سینما وظیفه دارد که همین را صرفا نشان دهد یا بلکه با رویکرد منتقدانه برای بهبود فرهنگ آن را بسازد.
فیلمسازان آمریکا در بدترین شرایط اقتصادی امید را به جامعه دادند
فهیم در ادامه در تبیین این موضوع گفت که در دهه 40 و 50 میلادی آمریکا، این کشور بدترین شرایط را داشت و سیستم ممیزی نیز سختترین اعمال و نظارت را داشت، اما فیلمسازانی مانند بیلی وایلدر و یا جان فورد که اتفاقاً سراغ تلخترین داستانها رفته بودند فیلمهایی ساختند که بسیار امیدوارانه و سرشار از زندگی و احساس است اما قبل از اینها مخاطب با یک فیلم روبرو است که از داستان، خلاقیت هنری و درام واقعی روبرو بود.
او درباره نگاه ضد خانواده فیلم که در فضای مجازی گفته میشود، بیان کرد که به علت آنکه در فیلم همه چیز علیه همدیگر است و همه یکدیگر را در یک محیط پلشت نابود میکنند، کارکرد ضد خانوادگی اینگونه نمودار میشود که یک خانواده مضمحل داریم که خودش را نابود میکند. اما در همان فیلمهای خارجی مانند خوشههای خشم حتی به حماسه میرسیم و انسان تکریم میشود و شاهد بخشش و ایثار و گذشتیم. همین میشود که در فیلم برادران لیلا که فاقد این نگاه انسانی هستیم و همه چیز اگزوتیک میشود، جایزهای که میگیرد هم فرعی است.
فیلمساز میداند که فیلمش نمادگرا است
مسعود فراستی نیز در نقدی که به تازگی منتشر کرده است نکاتی را ناظر به همین نمادگرایی و شعارهای اگزوتیک فیلم بیان میکند. این منتقد سینما معتقد است که اگر گفته میشود که فیلم برادران لیلا نمادگرا است، در این موضوع خود فیلم بیگناه نیست و میداند که تعداد سکهها و یا پدر میتواند چه کارکردی داشته باشد.
"برادران لیلا" روی مشکلات مردم موج سواری میکند
فراستی میگوید که فیلم در زمانی ساخته شده است که مشکلات اقتصادی کشور زیاد است و مشخص است که فیلمساز روی موضع مخاطب و مردم نسبت به مسائل و مشکلات کشور درحال موج سواری است. نظرات مثبتی که درباره فیلم وجود دارد نیز به خاطر همین شرایط است.
فیلم کش آمده فیلم کوتاه روستایی در 10 سال قبل است
او میگوید: این فیلم کش آمده فیلم مراسم ساخته روستایی برای 10 سال قبل است که حالا به آن آب بسته و فیلمنامه ندارد؛ حتی در حد ابد و یک روز هم قصه ندارد بلکه از آن هم عقبتر است. نه فقط از نظر تماتیک (مضمونی) و نگاه بلکه دوربین بشدت عقب است و فقط به خاطر اوضاع فعلی ساخته شده و مدت 9 ماهگی را در شکم طی نکرده و سزارین شده به دنیا آمده است. فیلم به شدت سریالی و رادیویی است و میشود بدون تصاویر هم فیلم را دید.
آرزوهای آدمهای فیلم در توالت گیر کرده است
نویسنده کتاب لذت نقد میگوید که فیلم روی دو چیز سوار است و باعث شده تا بتواند دیده شود، اول وضعیت نابسمانان اقتصادی ما و دوم از اعتراضات در ماههای اخیر و سوم هم جریان می تو. علت وجودی فیلم اینها است و نه فیلمنامه که حالا شاید نقص هم داشته باشد. این فیلم به ابد و یک روز هم بدهکار است. چیزی که در میان فیلمهای روستایی مشترک است خانواده است که همگی بزه کارند و مشکلات فراوان دارند. فیلم شدیداً ضد خانواده است و ظاهرا از آنها دفاع میکند اما باطناً همه را میزند. تصویری که از خانواده است پاره پاره است حتی لیلا که آگاه است هم کلاهبردار است و میخواهد سود ببرد. هیچ کس عضو خانواده نیست بلکه همه کنار هم جمع شدند. اما نه یک جمع خانوادگی این روزها بلکه یک جمع اگزوتیک که ربطی بهم ندارند، فقط شعارها ربط دارند کاملاً. همه برادران فیلم در حد کاریکاتورند و به تیپ نمیرسند هیچ رابطه ارگانیکی میان آنان نیست فیلم ضد پدر خانواده هم هست. نگاه فیلمساز به پدر این است که در سینک دستشویی میکند و به مادر این است که موقع ازدواج 6 ماهه حامله بوده است. این نگاه در فیلم ساخته نمیشود بلکه بیرون از فیلم ساخته شده است. آرزوهای آنها هم اگزوتیک است حتی به این فکر نمی کنند که مغازه دو متر در چهار متر بخرند و کاری راه بیاندازند فکر توالتند، این توهین آمیز است. چرا آرزوهای آنها باید در توالت باشد، چرا آبرومندی نیست؟ میشود خانواده پیدا کرد که از اینها هم فقیرتر اما شریف و آبرومند باشد، که فیلمساز دوستشان داشته باشد، اما او آنها را دوست ندارد. آیا این نگاه در دفاع از یک خانواده فقیر است یا علیه آن است؟ در سکانس ماشینی که زنان مدل از ماشینهای لوکس پیاده میشوند، دوربین و برادران مبهوت زنانند.
هرچه فیلم سیاهتر امکان جایزه در جشنواره خارجی بیشتر
فراستی در بخش دیگری میگوید که فیلم از دو طرف میخورد و بهرهمند میشود، یکی با تم خانواده فقیر برای جشنواره و یک طرف هم موج سواری روی شرایط کشور و مشکلات و حمایت از خانواده فقیر که دروغ است. در مورد جوایز خارجی بارها حرف زدهام و گفتهام که چطور دوستان جایزه بگیر ما حاضرند همه چیزشان را بفروشند تا جایزه بگیرند. ما از نظر انها کشور جهان پنجمی هستیم که هرچه فلاکتبارتر و سیاهتر و بیهویتتر باشیم، امکان جایزه بیشتر است؛ درست این فیلم مصداق این است.
"برادران لیلا" فقط با ارجاع به بیرون زنده است
چه نسبتی این فیلم با واقعیت دارد که دوستان فیلمبین ما طرفدار آن شده اند؟ آیا صرف موضوع گرانی یعنی اینکه به وضعیت ما خیلی نظر دارد؟ آیا نفس اینکه یک تم را بگیریم و با واقعیت ارتباط دهیم یعنی واقعیت ساختیم؟ اصلاً واقعی ساختن یعنی چه؟ وقتی فیلم واقعی است که بعد از آن که همه چیز را طراحی کامل کردیم و فضای زیست آنها را ساختیم بگوییم این است که قابل باور است و احتمالا هم به چیزهایی نظر داشته است، نه فیلمی که همه چیزش مفروض است. باورپذیر کردن فقط با یک المان و یک خبر درنمیآید؛ واقعیت باید ساخته شود. در اثر، واقعیت و خیال دو بال اثر هنری هستند که در این فیلم اصلا خیالی نیست فقط واقعیت مضمحلی است که ارجاع به بیرون میتواند آن را زنده نگه دارد.
انتهای پیام/