ضرورت ساخت فیلم و سریال برای زندگی پیامبر اسلام (ص)
زندگی پیامبر اکرم(ص) سرشار از داستان و اتفاقات تاریخی است که میتواند منبع و مرجع فیلمنامهها باشد اما این مسئله نیازمند آن است که مسئولین فرهنگی بخواهند این چنین آثاری ساخته شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چند روز پیش خبری آمد که قرار است همزمان با مبعث حضرت رسول اکرم(ص)، سریال «حضرت یحیی(ع)» پیشتولید و تولید خود را آغاز کند. اتفاق خوبی بود اما باز هم این نکته مطرح میشود چرا به سراغِ داستانهای زندگی پیامبر مهربانیها نمیرویم؟
یک پرده از این زندگی را که بخش مهمی هم بود کودکانی و نوجوانی پیامبر اکرم(ص) را مجید مجیدی به پرده نقرهای سینماها آورد و قرار بود این نهضت ادامه پیدا کند اما احتمالاً عدم حمایت ارگانها و سازمانهای فرهنگی مرتبط دلیل اصلی این اتفاق بوده و با شروعِ ساخت سریالهای قرآنی و فاخر توسط مؤسسات خصوصی، انتظار میرود تا هالیوود و کمپانیهای غربی دنیا با نگاه تحریفآمیز خود به سراغِ داستانهای پیامبر مهربانیها نرفتهاند در ایران تمهیدی برای ساخت داستانهای زندگی پیامبر اسلام بروند.
همانطور که میدانید زندگی حضرت محمد (ص) سرشار از داستان و اتفاقات تاریخی است که می تواند منبع و مرجع فیلمنامه ها باشد اما این مساله نیازمند آن است که مسئولین فرهنگی بخواهند این چنین آثاری ساخته شود.
در عرصه تولید در تمامی زمینه های تصویری و تئاتر، زندگی رسول اکرم (ص) به نحوی که شایسته بوده پوشش داده نشده است. از طرفی مشکل و ضعف فیلمنامه و فیلمنامه نویس داریم و اگر فیلمنامه ای هم نوشته شده به دلیل بودجه سنگین تولید موفق به ساخت نشده است.
این قبیل پروژه های تاریخی و مذهبی پیش تولید و تولید سنگینی دارند و برای اینکه ما بتوانیم در تولید آثاری با موضوع زندگینامه بزرگان به موفقیت برسیم نیاز به عزمی جدّی و حمایتی فرهنگی داریم. ما نیازمند این هستیم که از پروژههایی مانند «سلمان فارسی» حمایت شود.
وقتی از حامد حقیقت تهیهکننده سریال «حضرت یحیی(ع)» سؤال کردیم که "با توجه به نظر بسیاری از کارشناسان به ساخت سریال درباره پیامبر اکرم(ص)، تولید فیلم و سریال در خصوص ایشان را در دستور کار دارید؟"، اینچنین پاسخ داد: «ضرورت ساخت درباره زندگی شخصیت پیامبر اکرم(ص)، انکارناپذیر است؛ باید برای پیامبر مهربانیها فیلم بسازیم اما دو مقوله وجود دارد؛ اول شرایطی است که باید در دنیا فراهم شود، ما میخواهیم قصه از مرزها عبور کند، دیدید آقای مجیدی زحمت کشیدند و فیلم سینمایی محمد رسولالله(ص) را ساختند چه مقاومتهایی صورت گرفت.
وی خاطرنشان کرد: دیدیم که برخی از فیلمها با همه اهمیتشان مثل «مختارنامه»، چندان از مرزهایمان عبور نکرد اما یوسف پیامبر دهها کشور دنیا دیدند، این مشکل بهخاطر شرایطی است که بر دنیا تحمیل کردند. ما امیدمان این است که با سریال «حضرت یحیی(ع)» و کارهای قرآنی دیگر ارتباطمان را با مخاطبان جهانی بهروزرسانی کنیم، انشاءالله یک سریال جدید و فاخر و طولانی برای پیامبر اکرم(ص) جزو اهداف مؤسسه ما بهشمار میرود، اما تردید نکنید کار درباره انبیاء ساختن یعنی قصههای قرآنی را روایت کردن؛ و قرآن معجزه پیامبر اکرم(ص) است.»
سریالهای "امام علی(ع)" و "مختارنامه" از داود میرباقری، از شاخصترین آثار در این حوزه است که بعضاً یه دفعات بسیار زیاد، تکرار و به شکلهای مختلف پخش شده است و از جهت ماندگاری، "مختارنامه" حتی در سطح کشورهای منطقه بهعنوان اثری تصویری و شاید بتوان گفت تهاجمی نسبت به دشمنان دین، قلمداد شده و نوعی قهرمان دینی برای پیروان دین اسلام و بهخصوص شیعیان در کشاکش مبارزات سالهای اخیرشان بوده است.
جدا از این دو اثر، ما 2 سریال دیگر هم داشتیم "ولایت عشق" و "تنهاترینسردار"، یکی درباره امام رضا(ع) و دیگری درباره امام حسن مجتبی(ع). این دو سریال را مهدی فخیمزاده کارگردانی کرده است. کارگردانی که در زمان ساخت این دو سریال شاید در حوزه آثار دینی از تازه واردان به شمار میرفت. شاید پرسشی در اینجا پیش آید که چرا از همین چهار سریال، دو سریال بیشتر مورد توجه قرار گرفته و در ذهن ماندگار شده است و دو سریال دیگر نه؟ علت در چیست؟ تفاوت کارگردانی، تفاوت نگارش متن، تفاوت روش انتخاب مقطع مورد نظر برای داستانسرایی، یا نکات دیگری باید بررسی شود؟
طبیعی است که داود میرباقری را به روش ساخت فیلم دینی برمبنای نگرش مخاطبان، آشناتر ببینیم تا مهدی فخیمزاده. شاید مهدی فخیمزاده را در ساخت سریالهای پلیسی و معمایی، متبحرتر بتوان قلمداد کرد، اما او را همین اندازه که در آن مقطع، جسارت کرد و مسئولیت ساخت این دو اثر سخت از نظر محتوا و متن را پذیرفت، فرد بسیار محترمی باید دانست.
جالب است که هر دو نفر، بار اصلی تنظیم نهایی فیلمنامه را بر دوش داشتهاند، جدا از گروهی از نویسندگان که به هر دو در جمعآوری متون صحیح کمک کردهاند. در زمینه متون این سریالها، اینکه انتخاب بخشهایی از زندگی دو امام معصوم، امامان دوم و هشتم، باید متناسب با چگونگی زندگی این دو، میبود، قبول، اما پردازش ماهوی و تصویری این مقاطع باید بیننده ایرانی را برمیانگیخت تا هر زمان و به هر دلیلی که پخش چندباره اینها را میبیند به آن علاقه نشان دهد.
نکتهای که ما نه در بازتاب داخل ایران از چنین اشتیاقی خبر داریم و نه در کشورهای دیگری که همین آثار و علاوه بر آن، سریال "یوسف پیامبر"، "مریم مقدس" را دیدهاند؛ چرا برای پیامبر گرامی اسلام(ص)، مجموعهای نساختهایم؟ و بهجز اثر مجید مجیدی در مدیوم سینمایی، ما در عرصه تلویزیون هیچ در چنته نداشتهایم؟ درباره شروع سریال «حضرت موسی(ع)» برای سال آینده مطرح شده، سریال «سلمان فارسی» فیلمبرداری فصل بیزانس خود را به پایان رسانده و وارد فصل ایران خواهد شد اما هنوز خبری از سریالی برای «پیامبر اسلام» نیست.
برای این موضوع باید علت را در چه دید؟ در فقدان بودجه، نداشتن نویسنده متبحر، اختلاف نظر در مدیریتهای متغیر در سیمایمان، در چه و چه؟ نکته اصلی این است که ما باید در عین مراعات وحدت میان فرق اسلامی، بتوانیم نگاه خودمان را به روایات و مباحث مندرج در زندگی و سیره پیامبر اسلام(ص) برداشت کنیم و تصویر خودمان را بسازیم.
فقدان سریال در حوزه شخصیتهای دینیمان در دنیای تصویرسازی و ایدهیابی غالب غربی فقط به موضوع توسعه اندیشه شیعی و فراتر از آن، یافتن نقاط صحیح مورد توافق همه فرق اسلامی از زندگی پیامبر(ص) در دنیای امروز آسیب میزند؛ به این نکته باید دقت بیشتر کرد.
انتهای پیام/