نگاهی به فیلم «روایت ناتمام سیما» | آن روی سکه شهرت!
«روایت ناتمام سیما» سومین ساخته بلند سینمایی علیرضا صمدی در کسوت کارگردان، تجربهای متفاوت نسبت به ساختههای پیشین او محسوب میشود.
خبرگزاری تسنیم-محمد خاجی
«روایت ناتمام سیما» سومین فیلم بلند سینمایی علیرضا صمدی در کسوت کارگردان، در فضایی کاملا متفاوت نسبت به آثار پیشین او ساخته شده است. فیلم، روایتگر برشی از زندگی دکتر آرش سمین (با بازی حامد کمیلی) روانشناس حوزه موفقیت و خودیاری است که بهواسطه برگزاری همایشهای «تد» به شهرت دست یافته، مخاطبان بسیاری به دست آورده است، اما ناگهان خود با مشکلات و چالشهای جدی در زندگی شخصیاش مواجه میشود.
«روایت ناتمام سیما» اگرچه تلاش میکند در قالب یک ملودرام قصهگو ظاهر شود و مخاطب را با طرح قصهاش همراه کند اما کارگردان آنچنان که باید در پیشبرد داستان و بسط و ارائه جزئیات مربوط به روایتپردازی موفق نیست. قصه در بسیاری از دقایق بیهوده امتداد پیدا میکند و حادثه محرک آنچنان که باید مخاطب را درگیر نمیسازد. فیلمنامه در ارائه برخی جزئیات و اطلاعاتی که آگاهی از آنها ضروری است، خساست به خرج میدهد و بدین ترتیب، مخاطب را در پایان با ابهامات و گرههای گشودهنشده تنها میگذارد. برای مثال، روایت زندگی سیما (با بازی غزل شاکری) اساسا در میان روایتهای مربوط به زندگی آرش سمین گم و هضم میشود و سیما که دستکم براساس نام فیلم قرار است در متن قصه قرار داشته باشد، در حاشیه قرار میگیرد. بدینترتیب، فیلمنامه از ارائه جزئیات کافی درباره کاراکتر سیما سر بازمیزند و مخاطب جز نیل به یک لایه شناخت سطحی از او، به جزئیات بیشتری دست پیدا نمیکند.
از سوی دیگر با توجه به اینکه یکی از مهمترین اتفاقات حادثشده در قصه، غیبت غیرمنتظره آرش در روز عروسی با سیما است، اما در نهایت مشخص نمیشود که او با چه انگیزهای دست به اتخاذ چنین تصمیمی زده است. آیا سودای ساخت یک زندگی مرفه و متمولانه با لاله (با بازی آزاده صمدی) باعث اخذ چنین تصمیمی شده یا جاهطلبیهای شخصی آرش در این زمینه تأثرگذار بوده است؟ این درحالی است که واکاوی انگیزه یا انگیزههای شخصی آرش در اتخاذ چنین تصمیم مهمی برای درک خرده پیرنگ و روند تعلیلی قصه از اهمیت بهسزایی برخوردار است. همچنین مشخص نیست که در فیلم منتشرشده علیه آرش، چه جزئیاتی افشا شده و فیلمساز تنها به ذکر این گزاره کلی در اظهارات زن افشاگر بسنده میکند که آرش زندگی او را نابود کرده است.
«روایت ناتمام سیما» تلاش میکند در حوالی مفهوم «فرهنگ شهرت» قدم بزند و علاوه بر نمایش وجوه مثبت اشتهار، بر وجوه منفی و مخربی که در آن روی سکه شهرت قرار دارد نیز متمرکز شود. کارگردان در این راستا توجه خود را به شهرت در فضای مجازی که یکی از کاذبترین و پوشالیترین اقسام شهرت است، معطوف میکند و آفات و عوارض مترتب بر آن را برمیشمارد. یکی از خصوصیات مهم شهرتهای شکلگرفته برپایه فضای مجازی، اضمحلالپذیری و زودگذر بودن آنهاست و تأکید بر این خصلت ذاتی، بهخوبی مورد توجه فیلمساز قرار گرفته است.
نکته دیگری که بهدرستی در فیلم به نمایش گذاشته میشود، مکافات عمل است که در زبان فارسی نیز دستمایه ضربالمثل «از هر دستی بدهی، از همان دست پس میگیری» قرار گرفته است. بر این اساس، آرش که بدون عذر موجه به تعهد خود نسبت به سیما پایبند نبوده است، اکنون به ابتلائات و عوارضی دچار شده است که میتواند مکافات رفتارهای پیشین او محسوب شود.
«روایت ناتمام سیما» میتواند از منظرها و زوایای دیگری نیز مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد که با توجه به بضاعت مزجات این یادداشت، بهتر است طرح آنها را به زمان اکران عمومی فیلم موکول کرد. باوجود این، ماحصل تلاش علیرضا صمدی در ساخت سومین فیلم بلند سینماییاش، درخور توجه است و با عنایت به ترکیب بازیگران حاضر در فیلم و موضوع امروزی آن، میتوان امیدوار بود که «روایت ناتمام سیما» در اکران عمومی موفق عمل کند.
انتهای پیام/