عطریانفر: شهید سلیمانی پاسخی به وجه کثرتگرای جامعه ایرانی است
محمد عطریانفر در برنامه «یک و بیست» تلویزیون گفت: سردار سلیمانی شخصیتی است که به وجه کثرتگرای جامعه ایرانی پاسخ داده و همه انسانها در وجود چنین شخصیتی، خود را میبینند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، برنامه تلویزیونی «یک و بیست» شب گذشته با موضوع «وطن از نگاه سردار سلیمانی» روی آنتن شبکه افق سیما رفت. پرویز امینی، محمد عطریانفر، میکائیل دیانی و محمدصادق علیزاده مهمانان این قسمت از برنامه بودند.
محمد عطریانفر در ابتدای سخنان خود گفت: قبل از هر چیز باید نسبت انسان با جامعه خودش را بررسی کنیم. هر انسانی این ظرفیت را دارد که علیرغم محدودیتها، ماموریتی جهانی را برعهده بگیرد. از این منظر، شهید سلیمانی را باید فرادینی ببینیم. اگرچه مبانی ایدئولوژیک، جوامع بشری را از هم جدا کرده و مرزبندی میکند، اما همگی یک ویژگی مشترک دارند و آنهم انسانیت است. کمک به بشریت ویژگی مهمی است که در این دیدگاه وجود دارد. به نظرم شهید سلیمانی به این مبانی اعتقاد داشت و تجربه زندگی او نشان میدهد که این باور را با تمام جانش پذیرفته بود.
وی با اشاره به ویژگی منحصر به فرد سردار سلیمانی که او را ماندگار کرده است، گفت: باید پرسید این چه شخصیتی است که به وجه کثرتگرای جامعه ایرانی پاسخ داده و همه انسانها با همه تفاوتها در وجود چنین شخصیتی، خود را همانند یک آینه تمامنما میبینند.
عضو شورای مرکزی کارگزاران تاکید کرد: معتقدم کسانی میتوانند ماندگار بشوند که از نظر ذهنی، انسانهایی توسعهیافته باشند. منظورم توسعه روحی و قلبی است. ایشان به چنین حقیقتی در زندگی خود دست یافته بود. دقت داشته باشید که او یک روستازاده است که از کرمان وارد دفاع مقدس میشود و با واقعیت خودش وارد سپاه میشود. برخی از دوستان که آن زمان در سپاه کرمان مسئولیت داشتند برای من تعریف میکردند که جوانی جذب شده که انگار تناسبی با این نهاد انقلابی ندارد. دقت داشته باشید که او نفاق ندارد و دوگانه نیست.
پرویز امینی در بخش دیگری از این برنامه گفت: به نظرم برای ورود به این موضوع قبل از هر چیز باید ببینیم که جامعه امروز ایرانی چه چالشهایی دارد و از سمت مقابل چه استعدادهایی در شهید سلیمانی وجود دارد که میتواند مواجهه با این چالشها را بهبود ببخشد. یکی از چالشهای جامعه ما در سالهای اخیر، کثرتگرایی اجتماعی در نظام ارزشها و باورها است. این موضوع شامل سبک زندگی میشود که افراد بدان باور دارند. برای مثال در همین اعتراضات اخیر، دو گونه ظهور اجتماعی در نسلی که به «دهه هشتادی» معروف شدهاند، میبینید. دسته اول کسانی بودند که در قالب سرود سلام فرمانده جای میگرفتند و به مبانی آن باور داشتند و دسته دوم هم کسانی بودند که در اعتراضات خیابانی حضور داشتند.
وی اضافه کرد: در نقطه مقابل باید ببینیم که چه استعدادهایی در شهید سلیمانی نهفته است؟ برای مثال، وقتی در دی ماه سال 98، در شرایطی که یک تنش سنگین اجتماعی در آبان 98 را پشت سر گذاشتهایم، یک ظهور و بروز اجتماعی بسیار بزرگ را میبینید. در تشییع شهید سلیمانی گروههای مختلف با اندیشهها و سبک زندگیهای متنوع حاضرند. باید پرسید چه چیزی در شهید سلیمانی وجود دارد که توانسته این جامعه متکثر را دوباره پیرامون یک نماد فراگیر گردهم بیاورد؟ بنابراین متمرکز شدن بر این ظرفیتها میتواند راهی برای مواجهه با این کثرتگراییهای اجتماعی باشد.
علیزاده درباره حضور شهید سلیمانی در سوریه در فضای غبارآلود سالهای ابتدایی دهه 90 گفت: سال 1389 بود که زمزمههای فتنه در سوریه آغاز شد و ایشان برای حل بحران شام ماموریت پیدا کردند. اکنون، صحبت کردن از عراق و سوریه خیلی راحت است، چرا که صحنه روشن است اما در آن زمان اینگونه نبود و هیچکس به جز رهبری حامی این حرکت نبود. همه مخالف ورود ما به عراق و سوریه بودند اما شهید سلیمانی به واسطه حامی که داشت ورود کرد و اکنون نتایج آن را میبینید.
دیانی با بیان یک مثال صحبتهای خود را مطرح کرد و گفت: اگر بخواهم بحث را مصداقیتر کنم، شهید سلیمانی را در اواخر سال 1395 و اوایل سال 1396 میبینم. آنجایی که نظرسنجیهای محبوبیتی در بین شخصیتهای ایرانی، حاج قاسم را نفر اول نشان میدهد و در فضای سیاسی کشور موضوعاتی مطرح میشود که انگار شهید سلیمانی میخواهد کاندیدای ریاست جمهوری بشود و ایشان در پاسخ به این شائبهها نامهای مینویسد و خود را سرباز جمهور معرفی میکند. او میگوید که قصد ورود به عرصه سیاست را ندارد و میخواهد سربازی مردم ایران را بکند.
امینی در بخش دوم صحبتهای خود با اشاره به اینکه افرادی که در تشییع شهید سلیمانی حاضر شدند، نقطه عزیمت یکسانی نداشتند، تاکید کرد: بگذارید شما را به وصیتنامه ایشان ارجاع بدهم که یکی از پربسامدترین واژهها در آن، «ایران» است. هم جمهوری اسلامی را حرم میداند و هم میگوید که امروز قرارگاه اباعبدالله الحسین، ایران است. شهید سلیمانی تجلی مفهومی است که در نظریات فیلسوف شناخته شده قرن بیست و یکم آمده است. او از مفهوم اجماع همپوشان استفاده میکند. شهید سلیمانی نماد اجماع همپوشان در ایران بود، چرا که به دلایل مختلفی جامعه با او ارتباط پیدا میکرد. کسانی که در تشییع ایشان حاضر شدند، نقطه عزیمت یکسانی نداشتند و دلایل یکسانی نیز برای پیوند با او نداشتند.
وی خاطرنشان کرد: برخیها از نظر ایدئولوژیکی او را قبول داشتند و برخی دیگر میگفتند که او در همه مسئولیتهایی که برعهده گرفته موفق بوده است. او کسی است که خیر عمومی که امنیت هست را برای همه تامین کرد. برخی دیگر از این جهت او را قبول داشتند که میدیدند از موضع فراگیری با جامعه صحبت میکند. آنها میدیدند شهید سلیمانی همان کسی است که اگر بحرانی نظیر سیل در کشور رخ بدهد، تشدیدکننده آن نیست، بلکه کمککننده است. او نه تنها دست به دوقطبیها و ایجاد نزاع اجتماعی نمیزد، بلکه با دوقطبی مخالفت میکرد. همان جملات معروف او درباره دختر کمحجاب یا اصلاحطلب و اصولگرا را به یاد آورید.
عطریانفر نیز در بخش دوم صحبتهای خود بیان داشت: به نظرم موضوع مهم این است که هر انسانی چه ماموریتی برای خودش تعریف کرده باشد. همین ماموریت است که باعث به تصویر کشیدن او شده و جایگاه قومی، خانوادگی، ملی و جهانی او را به نمایش میگذارد. در این مسیر، آن فرد باید در اوج فداکاری قرار گیرد و از همه چیز خود بگذرد. به نظرم باید این ویژگی را احیا کرد و اگر احیا شود بسیاری از بنبستهای اجتماعی ما رفع میشود. شهید سلیمانی کسی است که اولویتبندیها را رعایت کرده و منافع کل را به منافع جزء ترجیح میدهد.
انتهای پیام/