چرا دانشآموزان به مطالعه کتابهای غیردرسی روی خوش نشان نمیدهند؟
براساس نظرسنجی سال ۱۳۹۸ حدود ۷۰درصد دانشآموزان سنین ۱۵ تا ۱۸ سال گفتهاند که کتاب غیردرسی نمیخوانند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب کودک و نوجوان در دهههای اخیر همواره بهعنوان یکی از حوزههای درخشان چه بهلحاظ کیفی و چه از نظر کمی در حوزه فرهنگ مطرح بوده است. معرفی نویسندگان و شاعران جوان و مؤلفانی که حرفی برای گفتن دارند، سبب شد حوزه ادبیات کودک و نوجوان در ایران پس از انقلاب رشد چشمگیری داشته باشد؛ حوزهای که همواره بهعنوان یکی از ظرفیتهای نشر ایران برای حضور در بازارهای بینالمللی کتاب نیز مطرح است و تاکنون توانسته است موفقیتهای قابل تأملی را کسب کند، با وجود این، نشر کودک و نوجوان نیز در سالهای اخیر بهتبع اوضاع نابسامان صنعت نشر از روزهای طلایی و رشد خود فاصله گرفته و امروز با مشکلات خرد و کلان متعددی روبهروست.
کتاب کودک که در دهه 60 و اوایل دهه 70 با شمارگان 20 هزار نسخه منتشر میشد، در این سالها در خوشبینانهترین حالت بر مدار دو هزار نسخه میچرخد. کاهش شمارگان کتاب کودک و نوجوان در دهههای اخیر رشد بسیاری داشته است. اگر نگاهی به آمارها بیندازیم، متوجه خواهیم شد آنچه در چرخه نشر کودک و نوجوان در جریان است، با تعداد مخاطبانش و احتمالاً نیازهایی که در این عرصه وجود دارد، همخوانی ندارد،
بهعنوان نمونه، بنا به گفته معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش؛ در سال تحصیلی 1401 ـ 1400، تعداد 15 میلیون و 375 هزار و 677 نفر در مدارس سراسر کشور ثبتنام کردهاند؛ این در حالی است که تعداد عناوین کتابهای منتشرشده برای کودکان و نوجوانان در سال 1400، تنها 16 هزار و 846 اعلام شده است. البته باید در این آمار و بررسی، تعداد کودکانی را که هنوز به سن مدرسه رفتن نرسیده یا از تحصیل بازماندهاند نیز در نظر گرفت که با وجود این، کفه تعداد مخاطبان بسی سنگینتر از میزان کتابهایی است که در یک سال عرضه میشود.
در چرایی بر هم خوردن این عرضه و تقاضا میتوان عوامل مختلفی را یاد کرد؛ از عوامل فرهنگی و تغییر سبک زندگی گرفته تا عوامل اقتصادی و سیاسی. میزان مطالعه میان کودکان و نوجوانان رو به کاهش است. بنا به گفته وزیر سابق ارشاد در تیرماه 1400؛ براساس نظرسنجی سال 1398، حدود 70 درصد دانشآموزان سنین 15 تا 18 سال گفتهاند که کتاب غیردرسی نمیخوانند.
ناصر نادری، از نویسندگان حوزه کودک و نوجوان و از فعالان بخش پژوهش در عرصه آموزشی، یکی از دلایل اصلی بروز این پدیده را نبود برنامهریزی و سیاستگذاری در آموزش و پرورش برای ترغیب کودکان و نوجوانان به مطالعه میداند. او در گفتوگویی با تسنیم در این رابطه میگوید: بخش قابلتوجهی از مدارس کشور، بهلحاظ امکاناتی که باید مکمل متنهای آموزشی باشند، استاندارد لازم را ندارند؛ یعنی فضاهای آموزشی ما اغلب فاقد محیط کتابخانه است و اگر دارند، در زمان حاضر در مدارس عنوانی بهاسم «کتابدار» وجود خارجی ندارد. وقتی در فضای مدرسه کتابخانه و کتابدار ندارید، انگیزه و قدرت متفکری که باید موضوع کتاب در مدارس را برنامهریزی، سازماندهی و مدیریت کند، دچار نقصان خواهد شد و این چالشی جدی در مدارس ماست.
این نویسنده ابراز کرد: اگر بهصورت میدانی نیز بررسی کنیم، به نتایج خوبی دست خواهیم یافت. اگر همین تهران را در نظر بگیریم، کمتر مدرسهای است که از این امکانات برخوردار باشد؛ به همین جهت ما تا رسیدن به مرز مطلوب فاصله بسیاری داریم.
او ادامه میدهد: سوای خود کتاب، بهعنوان سازههای متنی، به محیط شوقانگیزی برای کودکان در جهت ترغیب به مطالعه نیز نیاز داریم. از سوی دیگر، ما با خودبسندگی در متنهای آموزش و پرورش مواجه هستیم که کودکان را به پژوهش ترغیب نمیکند. اگر کنار لذت متنهای کتابهای درسی، مشوقهایی در این متون نباشد، فرایند کتابخوانی دچار مشکل خواهد شد.
نادری یکی از مهمترین مسائل در علت کاهش علاقه دانشآموزان بهسمت مطالعه کتابهای غیردرسی را مسئله «اقتصاد نشر» میداند و میگوید: در دو سه سال اخیر قطعاً پدیده شوم کرونا در ایجاد رکود در این زمینه بیتأثیر نبوده است، کنار این موضوع ما با تعطیل شدن مدارس نیز مواجه بودیم. گرانی منابع اولیه از جمله کاغذ طی چند سال اخیر همواره بهعنوان یکی از دغدغههای اصلی ناشران برای ادامه فعالیت مطرح بوده است. ناشران از این شرایط گلهمند هستند و این عوامل بر قیمت کتاب نیز تأثیر گذاشته است، ضمن اینکه فرایند تهیه و تولید متن کتاب و تصویرگری و هزینه آن را نیز در این چرخه باید در نظر گرفت، در مجموع باید گفت شاهد تأثیر سایه تیره اقتصاد بر این زمینه فرهنگی هستیم، این سایه شوم در همه سازههای تولید متن، تصویرگری، ویرایش و چاپ تأثیرگذار است.
بهگفته این فعال حوزه کتاب کودک و نوجوان، مشکلات اقتصادی بر روند خلق متن ادبی نیز تأثیر گذاشته است. او ضمن اشاره به این موضوع، ادامه میدهد: یکی از بحثهای مهم در این حوزه، انگیزشها برای خلق یک متن است. همه اتفاقها، چه در حوزههای آموزشی یا آثاری که جنبه ادبیات دارند، در بخش آفرینش شکل میگیرد. وقتی فضای نویسنده، دارای آرامش در حوزههای اقتصادی باشد، میتوان انتظار داشت که متنهای خوب تولید شود.
او بروز تأثیر این موضوع را در افزایش تعداد ترجمهها در سالهای اخیر میداند و اضافه میکند: چرا ما با پدیده ترجمه سخیف در حوزه نشر مواجه هستیم؟ چون ناشر نمیخواهد هزینه کند، از سوی دیگر او ملزم به رعایت حق کپیرایت نیست، در نتیجه به پختهخواری روی میآورد، همین سبب شده است متنهای تألیفی کنار رود.
نادری با بیان اینکه در بررسی یک پدیده فرهنگی، نباید از بررسی عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در کلان کشور نیز غافل بود، به نقش رسانهها در ترویج فرهنگ مطالعه اشاره میکند. او ضمن تأکید بر اینکه رسانهها بهعنوان یکی از ابزارهای مهم در تغییر ذائقه مردم، میتوانند نقش مؤثری در فرهنگسازی ایفا کنند، میگوید: یکی از رسانههایی که میتواند شوق را میان بچهها برای مطالعه ایجاد کند، صداوسیماست.
در زمان حاضر چند درصد از برنامههای صداوسیما به این مهم میپردازد؟ این سازمان از چه چهرههای فعالی در حوزه کتاب بهره برده است تا بتوانند کتاب را از وجوه مختلف آن بررسی و معرفی کنند؟ چند برنامه خوب هم در شبکه چهار بود که متأسفانه بهدلیل نگاههای تنگ مسئولان و تحلیلهای غلط فرهنگی، تعطیل شد؛ این در حالی است که عرصه فرهنگ، عرصه تکثر اندیشه و احساس است و نمیتوان با یک نگاه بسته، انتظار داشته باشیم که به یک فضای بالنده برسیم.
این نویسنده کودک و نوجوان پنجمین عامل در کاهش مطالعه میان دانشآموزان را «تغییر سبک زندگی» میداند؛ تغییری که نسل جوان کشور را از سمت مطالعه هدفمند، بهسمت مطالعه سطحی با موضوعات متنوع پیش برده است. نادری دراینباره معتقد است: رغبت به کتابهای نوشتاری نسبت به رقبایی که جنبه مجازی دارند، کمرنگتر شده است. فضای مجازی این سیطره را داشته است که علاقه فرد را بهسمت خودبسندگی سطحی و پختهخواری بیشتر کرده است، اینکه فرد به یک سری اطلاعات متنوع تهییجی اکتفا کند که خیلی عمق ندارد، اما در آنها تنوع دیده میشود. این پدیده یک نوع اشباع کاذب را بین بچهها ایجاد میکند؛ به همین دلیل مطالعهای که از آن سراغ داریم، رخ نمیدهد.
نادری راهحل در پدیده کاهش مطالعه غیردرسی میان دانشآموزان را در بررسی عوامل متعدد جامعهشناختی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی میداند، در واقع میتوان گفت کاهش میل مطالعه میان این قشر از جامعه محصول عوامل متعدد است که از یک نقطه نبود عدالت توزیعی آغاز شده و دومینووار زیر سایه مسائل مختلف، ادامه یافته است.
انتهای پیام/+