اغتشاشات اخیر و ابتلا به عارضهی ابتذالِ شرارت
"آیا ممکن است آدمهای شرور جرأت ارتکاب بدترین شرارتها یعنی کشتن افراد بیگناه به طور دستهجمعی را پیدا کنند؟ بله ممکن است، اگر شرارت مبتذل شود!"
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم_ جعفر علیاننژادی: اعترافات یکی از ضاربین شهید آرمان علی وردی و شرارتهای اراذل و اوباش در کرج که به شهادت بسیجی کوهدشتی منجر شد، از جهاتی شباهتهایی به هم داشت که اگر بخواهم در موردش بنویسم، میگویم «ابتذالِشرارت».
دوم. هانا آرنت فیلسوف یهودی اولین کسی است که نظریه ابتذال شر را در توصیف یهودیکشی آیشمن به کار برد. نظریه ابتذال شر، در پاسخ به این سوال تولید شده بود: آیا آدمهای نرمال، معمولی و سالم هم میتوانند با خونسردی، بدون اینکه خم به ابرو بیاورند، مرتکب بزرگترین شرها یعنی کشتار انسانها شوند؟ وی پاسخ میداد بله میتواند به شرطی که شر مبتذل شود. ابتذال شر یعنی قبیح بودن شر بدلیل ارتکاب همگانی آن بیمعنا شود.
سوم. هاناآرنت یهودی در واقع این نظریه را به منظور تئوریزه کردن مظلومیت دروغین یهودیان در مقابل رژیم نازیستی آلمانی و بزرگنمایی کشتار یهودیان، تدوین کرده بود یعنی میخواست القاء کند، خشونت رژیم نازیستی علیه یهودیان آنقدر گسترده و عادی شده که معنای کشتار را نزد آنها مبتذل و بیمعنا کرده است.
چهارم. من اما از اصطلاح «ابتذالِ شرارت»، استفاده میکنم، چون میخواهم از یک شرارت واقعی حرف بزنم. ابتذالِ شرارت پاسخی به این سوال است که آیا ممکن است، آدمهای شرور جرأت ارتکاب بدترین شرارتها یعنی کشتن افراد بیگناه به طور دستهجمعی را پیدا کنند؟ بله ممکن است، اگر شرارت مبتذل شود.
پنجم. ابتذالِ شرارت، به اشرار جرأت کشتن افراد بیگناه را به صورت دستهجمعی و علنی میدهد. در شرارت معمولی میل به ارتکاب شر نزد شرور، معمولا در لایهای نهان و فردی ایجاد میشود. وی ممکن است دست به کشتن فردی بزند، اما فلسفهاش پنهانکاری و پنهانسازی یا کتمان و انکار شر مرتکب شده در صورت دستگیری است.
ششم. اکنون اشرار شهید آرمان علیوردی را به نحو دستهجمعی شکنجه کرده و فیلم از آن تهیه میکنند یا از ضرب و جرح دستهجمعی ماموران پلیس، یک روحانی ملبس و شهید کردن بسیجی کوهدشتی در کرج فیلم تهیه کرده و رجزخوانی میکنند. همه این ویژگیها نشان میدهد که با عارضه جدیدی به نام ابتذالِ شرارت مواجه شدهایم.
هفتم. اما چرا عارضه ابتذالِ شرارت ظاهر شد؟ پاسخ در جرأتیابی کاذبی است که اراذل و اوباش آن را حس کردند. جرأتی که نتیجه جنگ ترکیبی دشمن بود. در واقع هم میزان تحریک پذیریشان بالاتر رفت و هم میزان تطمیعشدگیشان بیشتر شد. شناسایی سرچشمههای تحریک از یک طرف و گلوگاههای تطمیع از طرف دیگر میتواند، چنین فرضیهای را اثبات کند.
هشتم. این شرارتها تنها یک جنایت و یا جرم دستهجمعی معمولی نیست. اشد مجازات نیز نمیتواند پاسخ کاملی به عارضه ابتذالِ شرارت بدهد. عارضه ابتذالِ شرارت خود نیاز به محاکمه جداگانه دارد. باید هزینه همصداشدن یا تابعِ جوّ شدن اشرار در بدترین شرارت واقعی ممکن یعنی کشتار دسته جمعی چند برابر شود. کشتار دسته جمعی چند بسیجی، زدن روحانیون ملبس و مجروح و شهید کردن مأموران نیروی انتظامی، ماحصل ابتذالِشرارت است. این عارضه نیاز به محاکمه ملی دارد، ابتذالِشرارت باید در محکمه افکار عمومی جواب پس بدهد. همه مردم شاکی این محکمه هستند، همه مردم باید به مبارزه با این عارضه مشغول شوند. باید ابتذالِ شرارت را به استثنایِ شرارت تبدیل کرد.
انتهای پیام/