از کاریش تا بابالمندب؛ معادله دریایی حزبالله لبنان و انصارالله یمن چگونه صهیونیستها را محاصره کرده است؟
بعد از هشدارهای جدی حزبالله لبنان به رژیم صهیونیستی در منطقه مورد مناقشه که تحرکات این رژیم را در دریای مدیترانه محدود کرد، این بار معادله دریایی جنبش انصارالله یمن به چالشهای امنیتی صهیونیستها اضافه شده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در دوره اخیر صهیونیستها بارها به پیشرفت چشمگیر قدرت نظامی جنبش انصارالله یمن اعتراف و اعلام کردهاند که این جنبش به عنوان یکی از اعضای محور مقاومت منطقه در کنار سایر گروههای مقاومت از جمله حزبالله لبنان یک تهدید راهبردی برای اسرائیل محسوب میشود و یمنیها در کنار مقاومت لبنان و سایر گروههای مقاومت میتوانند در جنگ احتمالی بعدی سراسر فلسطین اشغالی را محاصره کنند.
البته معادله بازدارندگی که یمنیها طی 8 سال جنگ ویرانگر ائتلاف متجاوز سعودی-آمریکایی علیه یمن، ترسیم و آن را به دشمن تحمیل کردهاند بر کسی پوشیده نیست؛ به ویژه در سطح قدرت موشکی و پهپادی ارتش و کمیتههای مردمی یمن. اما یمنیها به ویژه در 3 سال گذشته توانمندی خود را در نبرد دریایی با دشمن نیز به اثبات رسانده و معادله دریایی خود را به ائتلاف متجاوز تحمیل کردهاند.
رزمایش عظیمی که ارتش یمن هفته گذشته برگزار کرد بر همین قدرت مقاومت این کشور تاکید دارد؛ جایی که نیروی دریایی یمن در رزمایش خود موشک جدید زمین به دریا از نوع «فالق-1» را رونمایی کرده است. در این مراسم همچنین موشکهای زمین به دریای «المندب-2» هم رونمایی شد. موشک جدید دیگری به نام روبیج هم از جمله دستاوردهای حوزه نظامی یمن بود که از آن در کنار مینهای جدید دریایی رونمایی شد.
این رزمایش بزرگ یمنیها و رونمایی از تجهیزات جدید دریایی همزمان با تحولات جدید در پرونده مرزبندی دریایی لبنان و فلسطین اشغالی صورت گرفته است؛ جایی که حزبالله صراحتا به رژیم اشغالگر هشدار داده اگر از تجاوزات خود در آبهای لبنان عقبنشینی نکند مقاومت ساکت نخواهد بود و با وجود اینکه حزبالله هرگز به دنبال جنگ نیست اما اگر تنها راه دفاع از حقوق و حاکمیت و مردم لبنان گزینه نظامی باشد، مقاومت ابایی از آن ندارد.
بر همین اساس ناظران امور منطقه بر این باورند که معادله دریایی حزبالله لبنان و انصارالله یمن تبدیل به چالش و تهدیدی خطرناک برای صهیونیستها شده است.
اوایل فوریه سال جاری ایالات متحده یک مانور دریایی بزرگ با حضور رژیم صهیونستی و برخی کشورهای عربی از جمله کشورهای سازشکار همانند بحرین و امارات در دریای سرخ و شمال غربی اقیانوس هند برگزار کرد و درواقع یک مانور عادی سازی دریایی با رژیم صهیونیستی برای کشورهای مشارکتکننده در آن بود. نیروی دریایی طرفهای حاضر در مانور مذکور به 3 بخش اصلی تقسیم شده و رزمایش خود را در 3 منطقه انجام دادند.
بخش اول بین شرق دریای عرب بود که تا سواحل جنوبی و جنوب غربی هند و پاکستان امتداد دارد. بخش دوم این مانور بین دریای عمان تا امتداد شمال و شمال غربی آن بود که به خلیج فارس میرسد و بین تنگه هرمز و سواحل کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس قرار دارد. بخش سوم این مانور نیز بین سواحل مصر و فلسطین اشغالی و لبنان در دریای مدیترانه به سمت غرب و دریای سرخ انجام شد که شامل مسیر کانال سوئز و جزایر تیران و صنافیر میشود و در نهایت با عبور از بابالمندب به دریای عرب میرسد.
با یک نگاه ژئواستراتژیک به بیشتر این مناطق و خطوط دریایی یا گذرگاههایی که ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در آن حضور دارد میتوان گفت که مانور اخیر اهمیت بالایی به ویژه برای صهیونیستها داشت؛ چرا که شامل حساسترین گذرگاههای دریایی جهان بود و رژیم اشغالگر بنا به دلایلی که ذکر خواهد شد اهمیت زیادی به این مناطق میدهد.
به طور کلی مناطق دریایی مذکور از نظر منافع و تلاش رژیم صهیونیستی برای نفوذ به آنها به دو بخش تقسیم میشود: یک منطقه امنیتی دریایی مستقیم و یک منطقه امنیتی دریایی غیرمستقیم.
منطقه امنیتی مستقیم رژیم صهیونیستی در دو جهت قرار دارد که اولی بندر ایلات با گذرگاههای آن در جزایر تیران و صنافیر است و دومی به مرز دریایی لبنان و فلسطین اشغالی به ویژه در حوزه میدان گازی کاریش مربوط میشود.
اما منطقه امنیتی دریایی غیرمستقیم رژیم صهیونیستی را میتوان در کل دریای سرخ و امتداد آن تا سواحل شرقی یمن با عبور از تنگه باب المندب و جزیره سقطری بررسی کرد که به تنگه هرمز میرسد.
اگر به نام مناطق و خطوط دریایی مشمول مناطق امنیتی مستقیم و غیر مستقیم رژیم صهیونیستی دقت کنیم متوجه میشویم که جزایر تیران و صنافیر، میدان کاریش، تنگه بابالمندب و جزیره سقطری برای اسرائیل بسیار مهم و حساس هستند و اتفاقا نقطه آسیبپذیری این رژیم نیز میتواند در همین مناطق باشد.
اما هدف از بیان این مطالب و شرح عوامل حساسیت مناطق مذکور برای رژیم صهیونیستی این بود که اهمیت معادلات دریایی جدیدی که مقاومت لبنان و یمن در برابر دشمن ترسیم کردهاند را ارزیابی کنیم؛ معادلاتی راهبردی که امنیت دریایی اسرائیل را چه در سطح مستقیم و چه غیرمستقیم تهدید میکند.
در معادلهای که مربوط به مقاومت لبنان است حزبالله توانست با اتخاذ مواضع جدی و تهدید دشمن اشغالگر به گزینه نظامی در صورت عدم عقبنشینی از میدان کاریش، وضعیتی را به صهیونیستها تحمیل کند که بیانگر به خطر افتادن منافع و همچنین امنیت آنها در دریاست. این معادله حزبالله ابتدا در چارچوب محافظت از حقوق لبنان در هرگونه مذاکره غیرمستقیم احتمالی که ممکن است میان این کشور و رژیم اشغالگر صورت بگیرد ترسیم شد و سپس ابعاد استراتژیک به خود گرفت؛ جایی که صهیونیستها خطر این معادله را صرفا مربوط به تهدید منافع اقتصادی اسرائیل نمیدانند بلکه معتقدند که خطرات امنیتی این معادله حزبالله برای اسرائیل بیشتر است.
همچنین دستاوردهایی که انصارالله یمن در حوزه قابلیتهای دریایی کسب کرده نیز علاوه بر تثبیت مقاومت و پایداری این کشور در برابر تجاوزات ائتلاف سعودی-آمریکایی، چالش تازهای برای صهیونیستها به ویژه در دریای سرخ و تنگه باب المندب بوده و نگرانی سران این رژیم را برانگیخته است. موشکهایی که یمنیها در رژه نظامی عظیم خود از آن رونمایی کردند برای رژیم صهیونیستی شوکهکننده بود و این هشدار را میداد که ارتش یمن میتواند با قدرت دریایی خود بر مناطق راهبردی باب المندب و جزایر «میون» و «سقطری» به طور کامل و بر بخشهایی در دریای سرخ و مناطق جنوبی یمن مسلط گردد.
از آن گذشته شاخصها نشان میدهد که رزمایش مذکور یمنیها میتواند تحولات استراتژیکی را نه صرفا در زمینه جنگ یمن بلکه کل منطقه ایجاد کند و توانمندی مقاومت یمن تا مرز تهدید منافع اسرائیل نیز رسیده است.
بر همین اساس ناظران معتقدند که دستاوردها و معادلات دریایی انصارالله و حزبالله علاوه بر اینکه تبدیل به تهدیدی راهبردی برای امنیت صهیونیستها شده، بر پروژههای بینالمللی کنونیِ مرتبط با بحران انرژی در جهان نیز تاثیرگذار است؛ جایی که غرب و آمریکا برای یافتن جایگزین منابع انرژی روسیه، به سمت منطقه و به طور خاص دریای مدیترانه متمایل شدهاند. بنابراین مقاومت و به طور ویژه حزبالله لبنان و انصارالله یمن در حال حاضر تبدیل به بازیگران اصلی در تحولات منطقه و جهان شدهاند.
انتهای پیام/