«زینب(س) زنی از جنس عقل و عشق و بیداری است...»؛ نذری شاعرانه تقدیم به بانوی کربلا

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جمعی از شاعران همزمان با فرارسیدن ماه عزای حسینی و ایام سوگواری بر سرور و سالار شهیدان، امام حسین(ع)، تازه‌ترین سروده‌های خود را به خاندان رسول خدا(ص) و بانوان حاضر در قیام کربلا تقدیم کردند. 

نغمه مستشار نظامی از جمله این شاعران است که به همین مناسبت، ترکیب‌بندی را به پیشگاه مقدس بانوی کربلا، حضرت زینب کبری(س) تقدیم کرده است. مستشار نظامی که در سال‌های گذشته نیز بنا بر نذری که داشته است، ترکیب‌بندهایی را به سرور و سالار شهیدان تقدیم کرده بود، امسال با سروده خود عرض ارادتی کرده است به عقیله بنی هاشم. بندهایی از این سروده را می‌توانید در ادامه بخوانید:

بند اول

از کربلا می‌گویم، از چشم تر زینب(س)
سرها به پیش روی و من پشت سر زینب(س)

بگذار تا ترکیب‌بندم رنگ گل گیرد
اول سلامی می‌کنم بر مادر زینب(س)

من قصه‌ای پر غصه‌ام از آن تن بی‌سر
با من بیا شعری بخوان از حنجر زینب(س)

این مسجد شام است و این سرها و این قرآن
جبریل بالا می‌رود از منبر زینب(س)

چیزی نمانده جز غم از جان من شاعر
چیزی نمانده غیر اشک از پیکر زینب(س)

هر بند شعرم واژه‌های حضرت سجاد
هر بند قلبم خطبه روشنگر زینب(س)

تا نور ایمان میوه صبر جمیل اوست
عالم چه زیبا می‌شود از منظر زینب(س)

زینب(س) زنی از جنس عقل و عشق و بیداری است
اسطوره ایثار و ایمان و فداکاری است

بند دوم

ای مرهم درد دلم دست پرستارت
من می‌روم خواهر، خدای من نگهدارت

من می‌روم تو مانده‌ای و مکتب ایمان
ای نور چشم کاروان چشمان بیدارت

دنیا نشسته پیش رویت خطبه می‌خوانی
نور خدا جاری است در رفتار و گفتارت

خون می‌چکد از آسمان با دیدن اشکت
عالم فدای گوهر چشمان خونبارت

دستان شب رو شد به اعجاز کلام تو
در شام تیره ماه شو، دست خدا یارت

گنجشک‌ها، پروانه‌ها، دیوارها، درها
مشتاق گفتار تواند و محو دیدارت

جان جهان شد پاسدار کاروان نور
صدها هزاران سرو این بستان علمدارت

در کوچه‌های شام غوغایی است نور آمد
عطر رسول‌الله از قلب تنور آمد

بند سوم

با شروه بر سر می‌زند دفتر، چه می‌بیند
از آسمان خون می‌چکد، مادر چه می‌بیند

اذن شهادت با گلوی تشنه می‌خواهد
بر روی دستان پدر اصغر چه می‌بیند

ای واژه‌ها از خاک و خون آیینه‌ بردارید
آیینه در آیینه ساغر چه می‌بینید

پروانه‌های شعله‌ور در خیمه، برگردید
قلب پدر بی‌تاب شد، دختر چه می‌بیند

جان جهان است این غریب افتاده در میدان
آسیمه‌سر، بر سر زنان خواهر چه می‌بیند

عرش خدا می‌لرزد و خورشید می‌سوزد
رحمی کن ای خار بیابان، سر چه می‌بیند

رحمی کن ای خورشید، ای صحرای خونین‌دل
دنیا پس از او با دو چشم تر چه می‌بیند

دردی است بر جانش اگرچه زخم جانکاهی است
مفهوم زیبایی است زینب(س) هر چه می‌بیند

ای رشک خورشید، ای سراج نور، بانو جان
از تو نگاه، از ما سلام از دور بانو جان ...

تکتم حسینی، شاعر افغانستانی، نیز همزمان با سومین روز از محرم، سروده‌ای را به پیشگاه مقدس حضرت رقیه(س) به این شرح تقدیم کرده است:

مداح روضه خواند: پدر را خبر کنید
شیون کنید یکسر و خون در جگر کنید

دختر دلش برای پدر تنگ می‌شود
رحمی به حال دختر دور از پدر کنید

دختر چه دیده است که قدش خمیده است؟
کافی است تا به موی سپیدش نظر کنید

با تشت خونی آمد و گفت: این سر حسین
تا صبح فرصت است که با عشق سر کنید

خود آتش جهنمتان است شامیان
از دختر سه ساله و آهش حذر کنید

سیلی به گوش دختر اگر رسم مردی است
ننگ شماست دعوی مردی اگر کنید...

آن سو نشسته دخترکی با عروسکش
ای من فدای آن قد و بالای کوچکش

انتهای پیام/