چطور میتوان "میراث فرهنگی کشور" را قدرتمند کرد؟
رئیس موزه ملک با تاکید بر اینکه میراث فرهنگی در صورت وجود برنامهریزیهای قوی و منسجم نقطهای مهم برای توسعه قدرت فرهنگی جوامع است، به این پرسش پاسخ داد که چطور میتوان "میراث فرهنگی کشور" را قدرتمند کرد؟
گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ رضا دبیرینژاد: "میراث فرهنگی به معنای مجموعه ارزشهای یک جامعه است که از سوی کل جامعه مقبولیت و مشروعیت یافته است و همین ارزشمندی برای جامعه باعث ثبت و نگهداری آن می شود، از اینرو بنیان پیدایش و ایجاد جایگاه و یا شناسایی و برجستهسازی میراث فرهنگی را باید در خود جامعه دید.
بر همین اساس رابطه میراث فرهنگی و جامعه را باید یک رابطه دوسویه دانست. از سویی جامعه و مردم ارزشهایی را میسازند، برمیگزینند و برایشان چنان اهمیت مییابد که آن را در مجموعه میراث فرهنگی جای میدهد و یا از سوی دیگر متولیان و یا متخصصان میراث فرهنگی با قرار دادن نام میراث فرهنگی بر آنها، جامعه را حساس میسازند و برای جامعه مهم میسازند تا جلب توجه کنند.
از همین رو میراث فرهنگی یک نظام حاصل از قدرت فرهنگی است، قدرتی که با تجربه زیسته برای جامعه به وجود آمده است و دارای چنان جایگاه قدرتمندی در فرهنگ است که مردم آن را میطلبند و میخواهند آن را دریابند و برای همین با عنوان میراث فرهنگی برای جامعه ایجاد مسئولیت میکنند.
این گونه است که میراث فرهنگی قدرت خود را در پیوند با اذهان جامعه و مردم به دست میآورد. این مقبولیت و مشروعیت مردمی است که میراث فرهنگی را صاحب یک پشتوانه و یک نفوذ مردمی میکند. اما از سوی دیگر سیاستگذاری و برنامهریزی میراث فرهنگی یک بر ساخت قدرت است که میتوان با آن ایجاد قدرت فرهنگی کرد.
در واقع قدرتمندسازی میراث فرهنگی حاصل عمومی و مردمی کردن آن است وقتی پدیدهای پایگاه مردمی خود را به دست می آورد نه تنها شالودهای محکم ایجاد کرده است بلکه حریمی امن فراهم آورده است. از این رو تبدیل میراث فرهنگی به پدیدهای اجتماعی و عمومی اقدامی برای قدرتمندسازی میراث فرهنگی است ولی باید در نظر داشت که این موضوع متناظر به این برنامه است.
برنامهای که میراث فرهنگی را در زیست امروزی جاری سازد و در واقع به عرصه زیست عمومی وارد کند. عمومی کردنی که با عوامزدگی تمایز دارد بلکه از طریق تولیدات فرهنگی و یا تولید روایتهایی اکنونی که بتواند میراث فرهنگی را به فهمی همگانی و خاطرهای مشترک برساند زمینههای عمومی کردن فراهم شده است، همچنین میتواند امکان تجربههایی اختصاصی میراث فرهنگی را با جامعه معاصر پیوند دهد و معطوف به تجربیات گذشته نباشد بلکه بستر حیات فرهنگی جامعه شود.
اما در نظر داشته باشیم که میراث فرهنگی برای رویدادسازی نیاز به وامگیری تقلید از حوزههای فرهنگی دیگر ندارد اما می تواند از قابلیتهای آنها استفاده کند تا در پیوند با ظرفیتهای موضوعی و فرهنگی تجربههایی اختصاصی و متمایز را ایجاد کند.
این گونه است که رسیدن به یک برنامهریزی فرهنگی برآمده از شاکله و ظرفیتهای میراث فرهنگی اما در قالبهایی روزآمد می تواند به فراگیری میراث فرهنگی و در نتیجه قدرت میراث قرهنگی بیانجامد".
انتهای پیام/