نگاهی به مستند «کودتای لیتیومی»| رودست تاریخی به شیطان بزرگ!
دوربین مستند «کودتای لیتیومی» در فاصله هزاران کیلومتری از مرزهای ایران، تلاش انسانهای آزاده برای بازگرداندن حق مسلم خود را به تصویر میکشد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اکران مستندهای منتخب دوازدهمین جشنواره عمار در سینما فلسطین در حال اکران است و اکرانکنندگان مردمی نیز میتوانند با مراجعه به سایت جشنواره فیلمهای آن را در شهر خود اکران کنند.
یکی از مستندهای این جشنواره که با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه شده است، اثر «کودتای لیتیومی» به کارگردانی سجاد رضازاده است. این اثر روایتی متفاوت از پشت پرده کودتای آمریکاییها در بولیوی با هدف به دست آوردن معادن لیتیوم در این کشور است، اما مردم این کشور نتیجهای برخلاف انتظار آمریکاییها را رقم زده و خودشان قدرت را در دست میگیرند.
در زیر نگاهی به این مستند داریم:
کاسه داغتر از آش است. خود ناخودش را نخود همان آش میکند و با برنامه از پیشتعیینشده همه را به جان هم میاندازد. به خیال خودش میتواند آقایی کند؛ مالی به جیب بزند و هرهر به ریش مردمی بخندد. چهره نامآشنایی که کوچک و بزرگ او را میشناسند. از دور چنان رنگ و لعاب دارد که اگر سادهلوحی حوالیاش باشد، کم مانده که بر خاک بندگیاش سجده کند. منفعتطلبی یکی از گزینههای همیشگی روی میزش بوده و هست. در طول دورهها ردپایی از بزرگبینی کاذب و دخالتهای تکراریاش به جا مانده است.
مستند «کودتای لیتیومی» به کارگردانی سجاد رضازاده رونمایی از یک تغییر است؛ مطالبه یک اراده جمعی و به دور از دخالت غریبهها است؛ مستند، روایت حقایقی است که شبیه برگههای تاریخ در جایی به تلخی ورق میخورد و در جایی دیگر تکرار میشود. از دستدرازی آمریکا پردهبرداری میکند. عملیات نفوذی را نشان میدهد که مثل همیشه کلهگندهها سازماندهیاش میکنند و برای رسیدن به مطامع خود هرکه را بخواهند از صحنه حذف میکنند.
نقشه براندازی حکومت، امر و نهی به دستنشانده، لابیگری و دیدن دم عدهای، راههای تکراری هستند که برای رسیدن به اهداف، تجربه میشوند؛ بیخیال ندای حقوق بشر. چپاول سهم قانونی مردم و آبی هم رویش؛ شاهراه نگهداشتن انسانها در منجلاب فقر برای شکار فرصتها، همه بیننده را به دنبال خودش میکشاند تا ارتباط آنها با لیتیوم را کشف کند.
دوربین این مستند در فاصله هزاران کیلومتری از مرزهای ایران، تلاش انسانهای آزاده برای بازگرداندن حق مسلم خود را به تصویر میکشد. مستند با گزارشی از انتخابات آزاد که در بیشتر کشورها مرسوم است، آغاز میشود. در ادامه به معرفی بوم و اقلیم کشور بولیوی میپردازد. گذشته تاریخی این منطقه را توسط برخی آدمهای شاخص تبیین میکند. انگیزههای شکلگیری شورشهایی که دامنگیر جامعه بولیوی بوده و هست را به تصاویرش سنجاق میکند و هنوز مخاطب در ذهنش، نخی را جستوجو میکند که بولیوی را به لیتیوم بدوزد.
یکباره مردم و دولت بولیوی در برابر بحرانی قرار میگیرند و آتشی که باید خاموش شود. نقاب نفاق، کار مقابله را سخت میکند. انگار که مستند خواسته تا دست بینظمی بینالمللی را رو کند.
هماهنگی صدا و موسیقی با تصویر، گاه این قابلیت را به وجود آورده که بیننده با شنیدن موسیقی، بتواند تصویر را بخواند و التهاب را لمس کند. نماهای انتخابی دوربین، سند ماندگار اعتراض جامعه بولیوی و رسوایی آمریکا را رقم میزند. روح مخاطب با دیدن این مستند سیوچهاردقیقهای بیدارتر شده و با محتوا همراهی میکند. به فراخور سلیقه مخاطب امروزی، زیباییهای محیطی و فرهنگ مردم بولیوی به تصویر کشیده شده و وفاداری تصویربردار هویداست.
در انتهای مستند ورق برمیگردد و اتفاقاتی رخ میدهد که دیدنش خالی از لطف نیست. تصمیم دولت بولیوی و نسخهای که برای نیت قلبی آمریکا پیچیده میشود، پایان خوشی را رقم میزند.
دوازدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، از شنبه 18 دی ماه شروع شده و تا 23 دی ماه، آثار جشنواره در این مراسم، در سینما فلسطین تهران و به صورت مجازی در Ammaryar.ir به نمایش درمیآیند. آیین اختتامیه جشنواره عمار نیز 24 دی ماه با تقدیر از برگزیدگان بخشهای مسابقه مستند و داستانی برگزار میشود.
نویسنده: ملیحه خانی
انتهای پیام/