مسیری که حاج قاسم شروع کرد به آزادی قدس ختم میشود/ همواره سلیمانی را متواضع و دارای کرامتهای عظیم دیدم| گفتگو با سخنگو دارالافتای اهلسنت عراق
"دغدغه اول و آخر شهید حاج قاسم سلیمانی همسو و متحد کردن تمام طرفها بود، دغدغه مستمر ایشان وحدت کلمه تمام امت اسلام بود، این کار از آزادسازی استانهای عراق آغاز شد و به آزادی قدس شریف منتهی میشود".
خبرگزاری تسنیمـ دفتر عراق: از جمله موضوعات مهم در استراتژی سردار شهید قاسم سلیمانی برای مقابله با تکفیریها در کشورهای اسلامی، تکیه بر وحدت و پرهیز کامل از هرگونه اقدام تفرقهانگیز بین مذاهب اسلامی خصوصاً شیعه و سنی بود.
این موضوع بهویژه در عراق که از تنوع قومی و مذهبی زیادی برخوردار است، بیش از همه جا به چشم آمد.
به همین مناسبت و در دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی و یارانش بهدست تروریستهای آمریکایی در بغداد، در گفتگو با شیخ عامر البیاتی سخنگوی «دارالافتاء» عراق به تبیین این مسئله پرداختیم.
عامر البیاتی علاوه بر سخنگویی دارالافتای عراق، عضو هیئت امنای «مجمع العراقی للوحدة الاسلامیة» است و همزمان امامت مسجد و تولیت مدرسه علمیه «امّالطبول» بغداد را بهعهده دارد. مسجد امالطبول؛ از بزرگترین و باشکوهترین مساجد اهلسنت عراق است که در دوران نظام سابق، بهعنوان مسجد رسمی و اصلی میزبان حکام عراق در مراسمات مذهبی مانند نماز عید و... بوده است.
نهاد «دارالافتاء» میان اهلسنت عراق، معادل نهاد «مرجعیت» میان شیعیان است، به این ترتیب، میتوان اظهارات شیخ عامر البیاتی را معادل جایگاه ـ فرضی ـ «سخنگوی مراجع تقلید» میان شیعیان تلقی کرد.
* آنچه در قالب گروههای تکفیری و بهخصوص داعش تمامیت ارضی و امنیت عراق را تهدید کرد، یک موضوع بسیار بزرگ و خطرناک بود. شما چهمیزان این تهدید را جدی میدانستید و شخصیتی مثل سردار سلیمانی چقدر در مهار این خطر توانست به کشور عراق کمک کند؟
این خطر در آن زمان برای عراق بسیار شدید و سنگین بود و میتوانست وحدت و کرامت ملت و میهن را تحت تأثیر خود قرار دهد، اما با همت غیورمردان مخلص این ملت و بعد از فتوای مرجعیت در نجف اشرف که روز نهم ژوئن 2014 میلادی صادر شد و همچنین 5 روز پس از آن فتوای جهاد الزامی از سوی شیخ دکتر مهدی بن احمد الصمیدعی مفتی اهلسنت جمهوری عراق صادر شد، بیش از 82 هزار نفر از اهلتسنن وارد عرصه جنگ شدند تا از تمامیت عراق دفاع کنند و با دیگر برادرانشان از تمام طوایف، اقلیتها، قومیتها و ادیان دیگر برای مقابله با تهاجم داعشی که اصولاً یک تهاجم فکری بود، همراه شوند.
داعش طی چند ساعت، 4 استان عراق را به تصرف خود در آوردند، اما غیورمردان مخلص مقابل آنها ایستادگی کردند.
حاج قاسم سلیمانی در آن زمان موضعی جوانمردانه در این رابطه داشتند که همگان به آن اذعان دارند و بر آن مهر تأیید میگذارند. وی در عمق این مسئولیت قرار داشت، مسئولیتی که به او محول شد، آزادسازی بود که بهفضل خداوند عزّ و جلّ و اعتماد به نفس و مدد گرفتن از آیه شریفه "وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ" به این مهم نائل آمد.
* کشور عراق در قیاس با بسیاری از کشورها از یک تنوع زیاد قومی و مذهبی و فرهنگی برخوردار است که در نگاه اول بهنظر میرسد جمع کردن همه این دیدگاهها کنار هم سخت باشد، چطور اینها با هم یکجا جمع شدند و در یک جبهه واحد علیه دشمن جنگیدند؟ در این میان نقش حاج قاسم برای نزدیکی قلبها به هم چه بود؟
عراق یک بادیه زیباست، یک باغ کامل و وسیع است که انواع و اقسام گُلها در آن روییده است و صنوف مختلفی از عطرها در آن استشمام میشود، قومیتهای مختلفی در آن زندگی میکنند، اقلیتهای متعددی در آن هستند و ادیان متعددی در آن وجود دارد؛ چون عراق دارای تمدن عظیمی است و تمدن بینالنهرین را در خود جای داده است، خداوند تبارک و تعالی به ما این توفیق را داد که از کسانی باشیم که به مقابله با تجاوز علیه عراق بپردازیم.
دستها، اندیشهها و انگشتان و چشمانی مشغول نگهبانی بودند، شب را نمیخوابیدند و راحتی و خواب و آرامش و توقف را با هدف حفظ کرامت عراق بر خود حرام کرده بودند. حاج قاسم سلیمانی توانست تمام آنها را که از تمام ادیان و مذاهب و اقلیتها بودند در چارچوب واحدی که همانا خط دفاع از عراق، کرامت این کشور و خاک و مقدسات آن است جمع و متحد کند، اینجا بود که جانها فدای برافراشته شدن پرچم عراق، کرامت عراق و تمام عراقیها و مسلمانان بهطور اعم شد، چون این مسئله بیشتر مورد توجه مسلمانان است.
* رابطه حاج قاسم سلیمانی با مسئولین عراقی و روحانیون بهویژه روحانیون اهلتسنن چگونه بود، این روحانیون چه دیدگاهی نسبت به حاج قاسم سلیمانی داشتند؟
ایشان نگاه و دیدگاهی کاملاً فراگیر داشتند، این نگاه فارغ از گرایشهای مختلف و عاری از هر نوع نژادپرستی بود و نفسانیات در این دیدگاه جایگاه نداشت. او به لا اله الّا اللّه محمّد رسول اللّه ایمان داشت و یقین داشت که آنها برادران او هستند و باید آنها را یاری دهد و آنها نیز باید او را یاری کنند، خداوند باری تعالی فرمودهاند: إن تنصروا اللّه ینصرکم و یثبّت اقدامکم.
حاج قاسم سلیمانی رحمة الله علیه دستاورد بسیار عظیمی در نزدیک کردن دیدگاهها از طریق روابط عمیقی که با آحاد ملت عراق و بهویژه اهلتسنن ایجاد کرده بودند، داشتند، وقتی ما ایشان را با جناب مفتی دکتر شیخ مهدی بن احمد الصمیدعی میدیدیم، او را مردی والامقام و با کرامتهای عظیم میدیدیم که در قالبی از تواضع بسیار زیاد قرار داشت.
آنچه ما در شخصیت حاج قاسم سلیمانی میدیدیم این بود که هرگز بر کسی تکبر و فخرفروشی نمیکرد، تفاوتی هم نمیکرد که چهکسی مقابل او قرار داشته باشد، با هر جایگاه و صنفی و هر دیانتی که داشت، هرگز وی مقابل آنها تکبر نمیکرد، بلکه تواضع میکرد.
هرگاه که او را میدیدی و او میان جمع بود، هیچ تفاوتی با دیگران نداشت، نه صندلی خاصی داشت و نه جایگاه خاصی برای خود انتخاب میکرد، به زمین مینشست و با همه همدم میشد.
* همانگونه که گفتیم یکی از خطراتی که عراق را طی سالهای اخیر تهدید کرد، مسئله تروریسم تکفیری بود، تروریسم تکفیری قربانیان زیادی بهجا گذاشت، بخش زیادی از این قربانیان از عراقیها بودند، نسبت قربانیان سنی، شیعه و دیگر دیانتها چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند، اما شاهد آن هستیم که اندیشه تکفیری تلاش دارد این تقابل را که در واقع بین گروه تروریستی داعش و مردم عراق است بهعنوان جنگ علیه اهلتسنن نشان دهد، شما این گفته را چگونه تفسیر میکنید؟
امروز خورشید طلوع کرده و حق پدیدار شده است، خداوند عز و جل در مژدهای که به پیامبرش حضرت محمد مصطفی(ص) داده است میفرماید: وقل جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا، حق از طریق رفتارهای روزانه مردم عراق بروز کرده است، ما خطراتی را که بهشکل روزانه خاک عراق، شخصیت و هویت عراقیها را هدف قرار گرفته است، میبینیم، زیرا بهخوبی میدانند که در عراق حق عظیمی وجود دارد و در عراق مردانی هستند که نه تجارت و نه خرید و فروش آنها را از ذکر خداوند بازنمیدارد، خداوند در مورد آنها فرموده است مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَابَدَّلُوا تَبْدِیلًا.
عراق بهفضل خداوند تبارک و تعالی شاهد اتحادی عظیم بین مردم و رهبری، حشد شعبی مقدس، نیروهای ارتش، پلیس، امنیت داخلی، پلیس فدرال و فرزندان غیور عشایر بود، فرزندان این ملت جسم خود را به سپری برای دفاع از شهرها، ناموس و مقدسات خود تبدیل کردند.
بهفضل خداوند تبارک و تعالی امروز به عراق بهدید سرور این منطقه نگریسته میشود، عراق بسیاری از توطئهها را پشتسر گذاشته و تجاوزات متعددی را از سر گذرانده، اما خود باقی مانده است در حالی که آنها از میان رفتند.
این روابطی است که بین تمام آحاد اهلتسنن با حاج قاسم سلیمانی برقرار بود، نگاه او هم نسبت به این مسئله ژرفنگرانه بود، ما معتقدیم که این جنگ پیش از هر چیز یک جنگ فکری بود که بهتدریج به جنگ میدانی تبدیل شد.
دارالفتوای (اهلسنت) عراق هم بهفضل خداوند عز و جل، مسئله مبارزه فکری را از طریق رهنمودهای مستقیم مفتی به ائمه و خطبا مدنظر قرار داد، کار آموزشهای عمیقی در متون و عقاید صورت گرفت و دورههای آموزشی انجام و مفتی گواهی پایان دوره مربوط به مقاومت این نوع اندیشهها را به آنها داد، زیرا با اندیشه فقط با اندیشه باید مقابله شود، در رابطه با تقابل میدانی هم صحنه جنگ به اهل آن سپرده شد، جوانان غیور و مخلص عراقی که برخی از آنها به شهادت رسیدند و برخی دیگر نیز زخمی شدند و خداوند به برخی دیگر نیز توفیق جهاد فی سبیل الله و یاری رساندن به این امت را داد.
در اینجا میگوییم خداوند شهدای ما را رحمت و مجروحان را شفا عنایت فرماید و گرفتاران ما را هم نجات بدهد، خدایا این سرزمین را امن و آباد و شکوفا کن و مقابل وبا و بلا همچون بقیه بلاد مسلمین مصون بدار!
* جناب شیخ، بازخورد روابط شهید قاسم سلیمانی با روحانیون اهلتسنن و حشد شعبی چگونه بود؟
همّ و غم اول و آخر ایشان همسو و متحد کردن تمام طرفها بود، دغدغه مستمر ایشان وحدت کلمه تمام امت اسلام بود، این کار از آزادسازی استانهای عراق آغاز شد و به آزادی قدس شریف منتهی میشود.
حاج قاسم سلیمانی چه در بُعد اندیشه و چه در بُعد اقدامات روزمره در بخش جبهه مواضع عظیمی داشتند، او در جبهه و در جنگهای تن به تن هم با اقتدار و شجاعت تمام فعالیتهایی را که منجر به پیروزی عراق و خلاصیاش از این وبا ـ یعنی وبای اندیشههای تاریک و ظلمانی داعشی ـ شد رهبری میکرد. خفاشهای تاریکی همچنان هستند، اما ما بهفضل خداوند تبارک و تعالی با آنها به مبارزه میپردازیم، ما جنگ فکر و اندیشه را انجام میدهیم و همانگونه که گفتم جنگ میدانی را به فرزندان و برادرانمان فرزندان عراق عظیم سپردهایم.
* حاج قاسم نماینده جمهوری اسلامی ایران در حمایت از دوستان خود در منطقه بود، شما سیاست خارجی ایران در این موضوع و همکاری با کشورهای دوست و همسایه بهویژه عراق را چطور ارزیابی میکنید؟
از طریق فعالیت و عملکرد روزمره خود و در چارچوب دارالفتوای عراق بر این باوریم که سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در عراق سیاستی منضبط و منظم است که بهدنبال خیر و صلاح و خواهان شکوفایی و توسعه عراق است و میخواهد عراق با عزت و کرامت سربلند روی پای خود بایستد.
نباید فراموش کنیم که ایرانیان کسانی هستند که در مشکلات عراق کنار ما قرار گرفتند و در زمانی که چهار استان عراق اشغال شد، آنها به یاری ما شتافتند، از ما حمایت مالی و انسانی کرده سلاح و مهمات و دانش و تجربه خود را در اختیار ما قرار دادند، خون شماری از فرماندهان میدانی آنها در خون عراقیها در هم آمیخت، رزمندگان آنها در خاک عراق به شهادت رسیدند و خونشان با خون عراقیها در هم آمیخته شد، خون ملت ایران و مردم جمهوری اسلامی ایران در این سرزمین ریخته شد و روح مطهرشان از این سرزمین به لقاء الله جلّ و علا عروج کرد، آنها بهعنوان مدافعان از مرزهای اسلام و مسلمانان و مدافعان از همسایه عزیز خود یعنی عراق به شهادت رسیدند، جایی که مرقد امام علیبن ابیطالب و امام حسین و حضرت عباس علیهم السلام و نیز بغداد عزیز که در سوی دیگر آن امام موسی کاظم علیه السلام مدفون است و نیز سامرا که مرقد امام حسن عسکری و امام هادی علیهما السلام در آنجاست، قرار دارد.
از خداوند تبارک و تعالی میخواهم که این روابط را با محبت و احترام متقابل بین دو طرف مستدام بدارد. خداوند تبارک و تعالی از آسمان هفتم به ما نظر میافکند وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ.
* جناب شیخ، خیلی ممنون، از شما کمال تشکر را داریم.
زنده باشید و خداوند به ملت ایران در هر نقطهای از آن زندگی میکنند توفیق دهد و به دولت ایران هم میگوییم که "ما خوبیهای شما را تا زمانی که زنده هستیم، فراموش نمیکنیم و به آن وفادار خواهیم ماند."
انتهای پیام/+