دیوار زیرزمینی اسرائیل در مرز غزه و تکاپوی بیسرانجام برای جبران شکست
ناظران معتقدند که ساخت دیوار زیرزمینی رژیم صهیونیستی در اطراف نوار غزه در راستای تلاش این رژیم برای جبران شکست استراتژی خود در پایان دادن به خطر تونلهای مقاومت است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، چند روز قبل رژیم صهیونیستی ساخت دیوار زیرزمینی اطراف نوار غزه به طول 65 کیلومتر را بعد از سه سال به پایان رساند. کار ساخت این دیوار در سال 2017 آغاز شد و حدود 3.5 میلیارد «شیکل» (واحد پول رژیم صهیونیستی) برای صهیونیستها هزینه داشت. «بنی گانتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بعد از پایان کار ساخت این دیوار اعلام کرد که این دیوار، مقاومت در نوار غزه را از یکی از قابلیتهای تهاجمی آن یعنی تونلها محروم میکند؛ به طوری که مانع از ارتباط شبکه تونلهایی میشود که نوار غزه را به جنوب اراضی اشغالی متصل میکنند.
ساخت دیوار زیرزمینی در برابر تونلهای مقاومت، بعد از جنگ 2014 غزه در دستور کار رژیم صهیونیستی قرار گرفت و موسسه نظامی اسرائیل حدود 30 میلیون متر مکعب بتن و 140 هزار تن آهن و فولاد برای ساخت این دیوار استفاده کرد. مدیر این پروژه اشاره میکند که ساخت دیوار زیرزمینی با ماهیت دفاعی انجام شده و بیانگر تغییرات استراتژیک در دکترین نظامی ارتش اسرائیل است.
در همین زمینه کارشناسان به بررسی علل تغییر استراتژی صهیونیستها و اهداف پشت پرده ساخت چنین دیواری پرداخته و معتقدند، افزایش تهدیدهای خارجی و شلیک موشکها به سمت جبهه داخلی رژیم صهیونیستی موجب شده تا صهیونیستها برخلاف گذشته تا حد زیادی مجبور شوند از گرایش تهاجمی خود فاصله بگیرند.
آشکار شدن نقاط ضعف رژیم صهیونیستی در مقابله با تهدیدات موشکی و راکتی در جریان انتفاضه دوم و جنگ جولای 2006 با لبنان و درسهایی که از این جنگ ها آموخت، موسسه نظامی این رژیم را به سمت اختصاص دادن بودجه فراوان جهت توسعه تسلیحات و تجهیز سامانههای دفاعی سوق داد که از جمله آنها سامانه «گنبد آهنین» و «عصای جادویی» بود. تولید این سامانهها با هدف ایجاد حفاظ چند لایهای برای جبهه داخلی رژیم صهیونیستی در برابر موشکهای مقاومت با بردهای مختلف انجام شد.
ارتش رژیم اشغالگر در ابتدا از روی آوردن به پروژههای دفاعی خودداری میکرد، اما سطح سیاسی رژیم صهیونیستی از این ایده حمایت کرد و صهیونیستها بعد از خسارتهایی که در جنگ جولای 2006 با حزب الله لبنان متحمل شدند به فکر ساختن سامانههای دفاعی جدید و پیشرفته افتادند.
فاصله گرفتن از گرایش تهاجمی و فرو رفتن در لاک دفاعی به چند دلیل تبدیل به یک هدف اصلی در دکترین نظامی رژیم صهیونیستی شده است.
یکی از دلایل این امر آن است که تعداد تهدیدات ضد جبهه داخلی رژیم صهیونیستی به شکل چشمگیری افزایش یافته و طی دو دهه اخیر موشکهای مقاومت از جمله موشکهای دقیق حزب الله لبنان تبدیل به کابوس بزرگ صهیونیستها شده است.
اصل دفاع با اصولی که دکترین نظامی رژیم صهیونیستی طبق آن بنا شده مغایرت دارد و این رژیم همواره آغازگر جنگ و تجاوزات بوده است؛ اما صهیونیستها بعد از تغییر معادلات درگیری در منطقه طی دو دهه گذشته متوجه شدند که برای تغییر فضای امنیتی راهبردی خود نیاز به ایجاد تغییراتی در دکترین نظامی این رژیم دارند.
تسلیحات پیشرفتهای که در اختیار محور مقاومت قرار دارد و توانایی این محور برای کشاندن جنگ به جبهه داخلی رژیم صهیونیستی -چه از طریق حملات موشکی و -چه عملیاتهای سایبری ، وجود یک اصل دفاعی در دکترین نظامی رژیم صهیونیستی را ضروری کرده است که ناشی از کاهش تواناییهای تهاجمی ارتش این رژیم در دهههای اخیر میباشد.
پیش از این رژیم صهیونیستی برتری نظامی خود در منطقه را که با حمایت آمریکا و کشورهای اروپایی به دست آورده بود راهی مطمئن برای ایجاد ثبات امنیتی استراتژیک در جبهه داخلی میدانست و به قدرت بازدارندگی خود مطمئن بود.
اما بعد از تحولات چند دهه گذشته در منطقه و افزایش چشمگیر توانایی نظامی محور مقاومت که معادلات درگیری را کاملاً تغییر داد، رژیم صهیونیستی در مرحله ای قرار گرفت که متوجه شد باید یک استراتژی دفاعی جهت مقابله با خطرات ناشی از تهدیدات گروههای مقاومت اتخاذ کند.
به بیان دیگر بازدارندگی رژیم صهیونیستی که پیش از این در قالب تجاوزات نظامی این رژیم و رویکرد تهاجمی آن در برابر طرفهای مقاومت تعریف میشد اکنون در قالب اتخاذ یک استراتژی دفاعی و تلاش برای کاهش تلفات در جنگهای احتمالی تعبیر میشود. محافل سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی در مرحله کنونی تلاش میکنند تا درباره ناتوانی خود در ادامه رویکرد تهاجمی صحبت نکرده و ظاهراً نشان دهند که وضعیت جنگی اسرائیل همچنان پابرجاست.
اما واقعیت آن است که خودِ صهیونیستها نیز اذعان دارند که بازدارندگی فعلی رژیم صهیونیستی دیگر در درازمدت برای حفظ امنیت داخلی این رژیم کافی نیست؛ به ویژه در سایه عدم توانایی صهیونیستها جهت رسیدن به یک تصمیم نظامی. این ضعف در محافل امنیتی و نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر غزه کاملا مشهود بود و رژیم اشغالگر نتوانست حتی به مدت 11 روز جنگ با گروههای فلسطینی را مدیریت کند.
اکنون محافل امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند دشمن خود یعنی گروههای وابسته به محور مقاومت را شکست دهند بنابراین مجبور هستند به دنبال راه دیگری برای مقابله با تهدیدات محور مقاومت باشند.
در این شرایط عملیات نظامی اسرائیل در مرحله فعلی با هدف پیشگیری از ورود به هرگونه تقابل با محور مقاومت انجام میشود. صهیونیستها به این نتیجه رسیدهاند که در اثر کاهش توانایی آنها برای ادامه رویکرد تهاجمی قادر نخواهند بود، دستاوردی در هرگونه جنگ احتمالی به دست بیاورند؛ بنابراین باید دست کم با اتخاذ یک رویکرد دفاعی تا حد ممکن خسارتهای ناشی از جنگهای احتمالی را کاهش دهند.
ناظران معتقدند که اقداماتی همچون ساخت دیوار زیرزمینی در اطراف نوار غزه ناشی از کاهش توانایی نظامی و تهاجمی رژیم صهیونیستی و افزایش نگرانیهای این رژیم از تهدیدات پیش روی آن است. درواقع ساخت یک دیوار 65 کیلومتری در اطراف نوار غزه تلاشی برای جبران شکست استراتژی اسرائیل در پایان دادن به خطر تونلهای مقاومت در نوار غزه است. اما بلافاصله بعد از پایان کار ساخت این دیوار، مقاومت فلسطین اعلام کرد که راه نفوذ به آن را پیدا کرده است که همین امر پایانی زودهنگام برای شادی صهیونیستها بود؛ چرا که عملا کارآیی این دیوار را ازبین میبرد.
منبع: المیادین
انتهای پیام/