مستغاثی: فیلمها تا "استاندارد" نباشند مجوز نمیگیرند/ در سینمای ایران "برسون" نمیشناسم
عضو شورای پروانه ساخت میگوید که قبل از ارزیابی محتوا این ساختار است که در شوراها مورد بررسی قرار میگیرد بعد محتوا؛ تغییر فضای فیلم توسط سبک بدون تغییر فیلمنامه کاری است که تنها فردی مانند روبر برسون از پس آن برمیآید اما مانند او نداریم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سعید مستغاثی عضو شورای پروانه نمایش و پروانه ساخت درباره رویکرد و شیوه کار خود و همکارانش در شورای پروانه ساخت به خبرنگار تسنیم گفت: مهمترین نکته آن است که فیلمنامهای که به شورا میآید از نظر سینمایی استاندارد باشد. این نکته برای اولین بار است که در شورای پروانه ساخت و نمایش صورت میگیرد تا قبل از این بیشتر ممیزیها مورد توجه قرار داشت اما این بار تلاش و مبنای ما این است که استانداردهای سینمایی را در فیلمنامه ارزیابی کنیم. اینکه چقدر فیلمنامه عناصر سینمایی را در بر دارد و بعد محتوا مورد بررسی قرار میگیرد، آن هم بر اساس سیاستها و ضوابطی که سازمان سینمایی اعلام کرده است. برای همین اصل استانداردهای سینمایی است.
وی با اشاره به اینکه فیلمهای سینمای ما عموماً از این نظر دچار مشکلات فراواناند گفت: اما متأسفانه بیشتر فیلمهایی که در سالهای قبل دیدهام از نظر ساختار و چارچوبها زیر خط استانداردها قرار دارد. محتوا در درجه دوم قرار دارد. این فیلمها نشان میدهد که با الفبای ساختار سینمایی آشنا نیستند و از این نظر اشکالات فراوان دارند و اساساً جذاب نیستند. این عدم جذابیت و نداشتن مخاطب بلای بزرگی است که بر سر سینمای کشور ما آمده است. در شورا سعی میکنیم که فیلمنامههایی را که ضعیف است و با ضوابط همخوانی ندارد با جلسه و همکاری مشکلش را حل کنیم. یعنی فیلمنامهای که مشخص است به دلیل ضعف چشمگیری که دارد در اکران فروش ندارد ساخته نشود مگر آنکه تغییر کند.
این منتقد سینمای کشور در ادامه در پاسخ به راهکارهای شورا برای کاهش عدم همخوانی میان فیلمنامه و فیلم، بیان کرد: متأسفانه برخی هستند که بعد از آنکه پروانه ساخت را گرفتند 180 درجه خلاف آنچه که در فیلمنامه نوشته است فیلم را ساخته است. طبیعی است که چنین فیلمی در شورای پروانه نمایش مجوز لازم را اخذ نمیکند. چیزی نباید به فیلمنامه بعد از ساخت اضافه یا کم شود این کار منجر به ایراد و اشکال در شورای پروانه نمایش میشود و سرمایه آسیب میبیند. باید فیلمساز در نظر داشته باشد آنچه که تصویب شده است باید عین همان ساخته شود. نکات و ملاحظات صورت گرفته باید رعایت شود. به نظرم این همسانی باید صورت گیرد وگرنه جلوی فیلم گرفته میشود و در نتیجه سرمایه فیلم آسیب میبیند و این ضرری است که فیلمساز به فیلم زده است نه شوراها. به عنوان مثال خودرویی که از چراغ قرمز رد میشود جریمه میشود، مقصر این جریمه پلیس نیست بلکه خود راننده است. دور زدن این شوراها و ضوابط آن به ضرر سرمایهگذار و تهیهکننده منجر میشود و باعث تأسف ما هم خواهد بود.
مستغاثی در پاسخ به سؤال ما درباره نقش سبک و ساخت فیلم در تغییر محتوای فیلم بدون تغییر فیلمنامه، گفت: در فیلمسازان ایرانی چنین قوتی را ندیدهام چنین چیزی برای "روبر برسون" است که از داستان "اسکناس تقلبی" تولستوی فیلم "پول" را میسازد که با دکوپاژی که میکند، فیلم از نظر خط داستانی مطابق و نعل به نعل داستان است اما پیام و دیدگاه خودش را منتقل میکند. متأسفانه در حال حاضر، من برسون در سینمای ایران نمیشناسم. در اغلب کارگردانان چنین قدرتی نیست، البته برخی خوش قریحهها هستند، اما انگشت شمارند که البته فیلم و فیلمنامه آنها نیز قصد و غرضی ندارد. فیلمسازی که چنین قوتی از نظر داستانی و سینمایی داشته باشد را باید تحسین و ستایش کرد اما من خیلی کم چنین مواردی را در سینمای ایران دیدهام. اگر فیلمساز بخواهد فضای فیلم را عوض کند باید فیلمنامه را عوض کند بنابراین کماکان خود فیلمنامه از اهمیت موضوعی برخوردار است.
آسیب سینمای ما بیشتر سر ساختار است که بیشتر از 10 دقیقه نمیشود فیلم را تحمل کرد، غیر از کمدیهای سخیف که اصل و اساس ضعف آنان نیز به ساختار ربط دارد؛ محتوا در درجه بعد است که مورد بررسی قرار میگیرد. در جلسه اول شورا هم که گفتم بیشتر فیلمنامهها مشکلات ساختاری دارند و از این منظر باید مورد بررسی قرار بگیرد، گفته شد که تا بهحال چنین چیزی در شورا مطرح نبوده است و بیشتر ممیزی محتوا میشده و به ساختار کار نداشتند. برای همین با سیل عظیمی از فیلمهایی که زیر خط استاندارد هستند مواجه میشویم. بعد از آن است که با محتوا سروکار داریم که چقدر با فرهنگ و آیین و ارزشهای ما فاصله دارد که آن هم بر اساس ضوابط سازمان است مانند فرهنگ، خانواده، روابط، اندیشه و ... که در ضمیر هر ایرانی وجود دارد.
او در پایان بیان کرد: سینمای ایران دو وجه دارد یکی اینکه سینمای درست و اصولی باشد و دیگری اینکه ایرانی باشد، نه به این معنا که فارسی حرف بزنند بلکه به این معنا که شخصیتها، فضا و داستان برگرفته از فرهنگ و اندیشه و باورهای ایرانی اسلامی باشد؛ این میشود سینمای ایران.
انتهای پیام/