تعابیر جالب دهنمکی درباره شریفینیا و اکبر عبدی
کارگردان سینما و تلویزیون تأکید کرد که عجیبترین خاطرهام از اخراجیهای۱ زمانی بود که امین حیایی ماسک خودش را به دختری که درگیر شیمیایی شده بود، میدهد که آن دختر فرزند خودم بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مسعود ده نمکی کارگردان میهمان «شبنشینی» تلویزیون شد. او را با فیلم چندگانه "اخراجیها" بیشتر میشناسند و البته «معراجیها»، «دادِستان» و «دارا و ندار» را برای تلویزیون ساخت.
ده نمکی گفت: شرایط سنی ما در زمان جنگ ایجاب میکرد که برای دفاع از کشور بجنگیم. در سن 17 سالگی به جبهه رفتم و تا پایان جنگ آنجا رزمنده بودیم و به عنوان تک تیرانداز وارد گردان سلمان لشکر محمد رسولالله(ص) شدم. پس از آن در چند عملیات حضور داشتم تا آخر جنگ هم بودم. با تقلب یک سال شناسنامهام را دستکاری کردم تا اجازه اعزام به من بدهند و در نهایت بزرگ شدن من در جبهه بود.
ده نمکی تصریح کرد: شخصی میگفت جنگ عراق علیه ایران آخرین جنگ بشری است که انسان در برابر آهن قرار گرفت و بعد از آن جنگها الکترونیک میشود و خیلی کم جنگ کلاسیکی رخ میدهد. در این نوع جنگ عامل انسانی و روحیات و بُعد معنوی خیلی تأثیرگذار است و در همه جنگها صادق است. شهید مطهری میگوید "وقتی شیپور جنگ جنگ نواخته میشود مرد و نامرد را جدا میکند" درباره مردها در موقعیتهای مختلف زیاد حرف زدهایم اما درباره نامردهای این جبهه صحبتی نکردهایم.
وی افزود: سخنی از امام خمینی (ره) هم وجود دارد که میفرمایند "جبهه دانشگاه انسانسازی است". شاید از نظر جسمی در جبههها بزرگ شدیم اما آنجا در واقع آدم شدن و تغییر انفسی است که انسان را به صورت روحی و باطنی بزرگ میکند چون افراد در محک امتحان عملی خداوند قرار میگیرند. وصیتنامههای جوانان 17 ساله را که میخواندیم حرفهای عارفهای مُسن را میزدند که با سالها سیر و سلوک به آن حجم از بیزاری از دنیا رسیدهاند. خیلیها در این مسیر ادعا داشتهاند اما بسیاری پای عمل که میرسد نمیتوانند از جان خود بگذرند.
کارگردان معروف سینما بیان کرد: تغییراتی که جنگ در ما به وجود آورد گفتنی نیست؛ ملموس است؛ آن عاملی که جوان را از آرامشش در شهر و پیش خانواده میکشد در خاک و خون و تا اندازهای گیرا است که جوانان دلشان نمیخواست برای مرخصی هم برگردند. قطعاً چنین ارادهای عشق جنگ نبود که آنها را نگه میداشت. آن اتفاقی که میافتاد به دلیل این بود که جبهه نسبت به خارج از مرزها مدینه فاضله حساب میشد اما درون خودش هم چالشهایی وجود داشت مثلاً همه افراد شجاع و نترس نبودند.
وی خاطرنشان کرد: آنهایی که میآمدند یک گام از آنهایی که نمیآمدند بالاتر بودند. آنهایی که شب عملیات موج 021 نمیگرفتند که یاد شهر کنند و کم بیاورند باز هم یک پله از کسانی که نتوانسته بودند از دنیا دل بکنند بالاتر بودند. بسیاری هم تا عملیات میرفتند و پای میدان مین کم میآوردند و هوای بازگشت میکردند. در شب عملیات کمتر کسانی بودند که حاضر میشدند جلوی دوشکا بایستند.
دهنمکی درباره اصطلاحشان در بین رزمندگان توضیح داد: موج 021 به این معنا است که در جبهه به خاطر اینکه کد تلفن تهران 021 است میگفتیم موج 021 کسی را گرفته یعنی او هوای خانواده و زندگیاش در تهران را کرده است.
وی از رابطه صمیمانه خود با دیگر رزمندگان گفت: کتاب «آدم باش» خاطراتم از تولد تا پایان جنگ است. جبهه به خاطر آدمهایش برای ما عزیز بود؛ نزدیک به 40 سال از آن روزها گذشته اما هنوز هم با رزمندگان از فامیل به هم نزدیکتریم. آن آدمهای فداکار و ایثارگر را در جبههها از دست دادیم، افرادی که روی مین رفتند تا دیگران عبور کنند و دیگران زندگی کنند؛ به خاطر اینکه چنین انسانهایی را از دست دادیم در چاپ نشریات فکر کردم حالا که زنده برگشتهام باید برای آرمانهای آنها بجنگم نه خود آنها.
کارگردان «معراجیها» درباره ارزش قهرمانان برای مردم در دیگر کشورها تصریح کرد: در مسکو مقبره شهدای گمنام هست که بسیار مورد توجه مردم بود و عروس و دامادها گل میآوردند روی مزار این شهدا میگذاشتند و بعد زندگیشان را آغاز میکردند. روزی در فرودگاه یکی از کشورهای خارجی دیدم همه افراد دور یک فرد جمع شدهاند فکر کردم یک بازیگر معروف یا یک فرد سلبریتی است اما بعداً فهمیدم پیرمردی که مدالهای زیادی بر گردن دارد در آن مکان حضور دارد که بازمانده جنگ جهانی دوم بود و جوانان در فرودگاه از او عکس میگرفتند.
ده نمکی تأکید کرد: دنیا با قهرمانهای خود اینگونه رفتار میکند، در کشورهای دیگر در متروها جایگاههای ویژه برای جانبازان جنگی درنظر گرفته میشود و اسم خیابانها در این کشور براساس اسامی قهرمانان انتخاب میشود و پُز نامزدهای ریاست جمهوری در گذشته حضورشان در جبهه بوده است.
وی افزود: نشریه راه انداختم برای حفظ آرمان بچهها تا آنها را برجسته کنم اسمش هم شلمچه بود چون بدترین جنگها در شلمچه اتفاق افتاد، روی کاغذ کاهی شهدا را معرفی میکردم تا آرمانهای همسنگرانمان را مطالبه کنم.
این کارگردان سینما و تلویزیون ادامه داد: فرزند کوچکترم موقع خواب میگفت از خاطراتی که تا حالا برای کسی نگفتی برایم بگو. مثل قصه خاطراتم را برایش تعریف میکردم و کِیف میکرد که از من آتو دارد و چیزهایی را میداند که به رسانهها نمیگویم. با بچههای ایران و دنیا باید با زبان خودشان از وضع جبهه بگوییم و سعی کردم در آثارم هم با ادبیات جهانشمول وضع جبهه را با ادبیات اقشار مختلف برای مردم روایت کند.
وی بیان کرد: عجیبترین خاطرهام از «اخراجیها1» زمانی بود که امین حیایی ماسک خودش را به دختری که درگیر شیمیایی شده بود، میدهد که آن دختر، فرزند خودم بود که آن روز کلاس اول بود. یک برای برگرداندش از مدرسه به دنبالش رفتم که یکی از بچههای کلاس مرا از پنجره دید و از کلاس بیرون آمد و شروع کرد به خواندن "ایول ایول داش مجیدو ایول ایول ایول داش مسعودو ایول" و بعد همه مدرسه در دادن این شعار او را همراهی کردند.
ده نمکی اظهار داشت: به نظرم کاری به این عظمت نمیتوانست اینگونه تأثیرگذار باشد. وقتی از جبهه برمیگشتم فکر میکردم همه مردم کل خیابانها را پُر کردهاند و روبانها را حاضر کردند تا جشنی بزرگ به مناسبت این پیروزی برگزار کنند اما آن روز سیستم تبلیغاتی ما این توانمندی را نداشت که از این پیروزی، درست استفاده کند. من در «اخراجیها2» به این حسّ رسیدم. وقتی این فیلم اکران شد سینماها شبانهروزی شده بود، بلیط نبود و میلیونها نفر برای دیدن این فیلم به سینما آمدند؛ مردم کف زمین مینشستند در سینما فرش میانداختند و چای دم میکردند تا این فیلم را ببینند. در شمال خانوادهها از روستا به شهر میرفتند که فیلم را ببینند. این حسّ برایم غرور آفرین بود.
وی درباره استقبال از اخراجیها گفت: یکی از روزنامههای خارجی درباره این فیلم نوشته بود «اخراجیها» تصورات آمریکا را درباره جوانان ایران به هم ریخت. چون آنها فکر میکردند اگر دوباره جنگ شود همان کهنه سربازان دفاع مقدس دوباره به جبهه میروند اما استقبال این چنینی از یک فیلم جنگی همه قشرهای مختلف مردم را به سینماها کشاند و نشان داد که هنوز هم کسانی هستند که برای وطن خود بجنگند.
کارگردان سینمای ایران در خصوص بازیگرانی که در «اخراجیها» همکاری کرده بودند، گفت: اکبر عبدی سربازی نرفت اما در اخراجیهای یک دو و سه دوره سربازیاش را گذراند. امین حیایی یکی از بازیگران بسیار خوب سینما است. شریفینیا کُپل سینما است و با اکبر عبدی تام و جریاند.
ده نمکی در پایان خبر داد: در حال تدوین و چاپ فرهنگنامهایام که بزرگترین کار مرجع جنگ در دنیا است. در این فرهنگنامه تاریخنویسی اسارت از چند هزار اسیر دفاع مقدس انجام و خاطراتشان جمعآوری شده است که میتواند منبع خوبی برای تحقیقات در موضوع دفاع مقدس باشد.
انتهای پیام/