دومین یادواره شهدای کوشه در شهرستان خوسف به روایت تصویر
گروه استانها- دومین یادواره شهدای کوشه و قیس آباد و حومه شهرستان خوسف برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، به راستی زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست و چه زیبا گفت شهید اهل قلم سید مرتضی آوینی که زندگی زیباست اما شهادت زیباتر.
آری مادر که باشی هروقت که نگاه به قاب عکس فرزندت میکنی باورت نمیشود که او دیگر نمی آید، مادر که باشی صبح با خاطرات فرزند شهیدت از خواب بیدار میشوی و شب هم با خاطرات او سر بر بالین میگذاری.
اما حکایت گزارش ما روایت یادواره هفت شهیدی است که در حال حاضر مادرانشان در قید حیات نبودند اما جمعیتی که برای یادواره آمده بودند، برای این شهدا مادری کردند.
ماجرا از اینجا شروع شد از چند روز مانده تا مراسم شور و غوغایی عجیبی در روستا برپاست، با آن که برنامههای دهه اول محرم هم در حال برگزاری بود اما برنامه ریزی برای هر چه بهتر برگزار کردن یادواره شهدا هم با قوت ادامه داشت و هر کدام از جوانان و اهالی روستا برای بهتر برگزار شدن مراسم برای یاد و خاطره شهدا دست از پا نمیشناختند و هر کس به طریقی تلاش میکرد تا ارادت خود را برای شهدا به نمایش بگذارد.
یکی پرچم ایران نصب میکرد، دیگری تمثال شهدا را در دست داشت تا در جایگاه مراسم به نمایش بگذارد، یکی هم چراغها را آویزان میکرد.
غوغایی عجیبی برپا بود، هر کس در حد توانش گوشه ای از کار را گرفته بود، چرا که قرار بود محفلی برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره هفت تن از شهدا روستای کوشه قیس آباد و حومه برگزار شود.
جمعیت با رعایت فاصله گذاری در حالی که ماسک بر چهره دارند،یکی پس از دیگری وارد میشوند، یکی از میهمانان ویزه جلسه فرمانده سپاه انصارالرضا استان خراسان جنوبی بود و با اینکه یادواره در روستا و در یک محیطی ساده به دور از تجملات برگزار میشود اما گرمای صمیمت حاکم است گرمایی که نشان از همدلی اهالی روستا و ارادتشان برای شهدا را میرساند.
دختر شهید فرخی دل نوشته ای برای پدرش میخواند وی وقتی از پدر میخواند اشک از گوشه چشمان جمعیت سرازیر میشود، گویی همه با او هم نوا شده اند، فرزند شهید وقتی از روزهایی میگفت که پدر را تنها در قاب عکس کنج خانه میبینند، بغض سخت گلویشان را میفشارد، شاید جمعیت حاضر در یادواره حرفشان این بود که شهدای مجلس در روز قیامت آنها را شفاعت کنند.
نوبت به سخنرانی فرمانده سپاه انصارالرضا خراسان جنوبی که میرسد، باز هم سکوت عجیبی در محفل حاکم است، گویی همه سراپا گوش شده اند تا سخنان فرمانده را از جان و دل بشنوند وقتی وی از پیامهای روز عاشورا میگفت، وقتی او از فریاد استکبارستیزی می گفت، ناخودآگاه مشتهای جمعیت در حالی که رو به آسمان رفت فریاد استکبارستیزی را سر دادند تا بگویند این ملت با دشمنان خود هیچ گاه مذاکره نمیکند.
انتهای پیام/254/ح