نقدهایی تند به کتاب میرزا محمدکاظم تهرانی / آثار پوسیده نباید در کتاب درج میشد
کتاب «میرزا محمدکاظم تهرانی» را انتشارات سبزه به چاپ رسانده و اکنون رضا مشعشعی نقدی تند بر این کتاب نوشته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب « میرزا محمدکاظم تهرانی» ملاحظه و بررسی شد. کتاب را انتشارات سبزه به چاپ رسانده و امیر عباس نصیری یزدی گردآورنده آن است. این کتاب درشرایط بحران اقتصادی به دست نشر سپرده شد و شایسته بود که بر مسائل کیفی آثار و کمیٌت آن نیز توجهی ویژه مبذول میشد تا قیمت عرضه آن مقرون به صرفه باشد. اما ناخشنودانه این امر محقق نشده است.
من باشنیدن خبر مسرت بخش چاپ آثار «میرزامحمد کاظم» درشرایط نابسامان و فراگیری کرونا، خود را موظف و مکلف دانستم که با حسن نیت همه تجربیاتم را در اختیار مؤلفین قرار داده و درحد توان مشکلات آنان را در راه گردآوری آثار، ازمجموعه داران در انجام این مهم(فرهنگی و هنری) برطرف سازم، تا کتاب فوق به سرنوشت کتاب «میرزا غلامرضا اصفهانی» دچار نشود.
مشکل اساسی کتاب را در بدو امر (بی هیچ حُب وبغض وچشم داشتی) رفع کردم، اشخاصی که از دادن آثارشان به نصیری به دلیل(جوانی و ناپختگی) امتناع میکردند با وساطت من آثارشان برای اسکن و نشر ارائه شد و حتی مشکلات( آقای سبزه) را هم علیرغم میلم بر طرف کردم. بر این مبنا من هیچگونه اغماض و سستی و کاستی در مورد معرفی مجموعه داران و ارائه آثارشان دربارهٔ میرزا کاظم فروگذار نکردم و از ناحیهی من قصوری صورت نگرفته و من مدیون ایشان نیستم.
کتاب مذکور دارای :
سخن ناشر ومطلبی از گردآورنده و دومقدمه از استادان پیشکسوت اخوین و امیرخانی است!؟
حال صرفنظر از محتوای مطالب و بی دقتی و غلطهای املائی و موارد دستوری در سخن ناشر و گردآورنده و الزام وجود دو مقدمه از دو استاد!؟ جملگی حکایت از عدم آشنائی به یک رویه خاص و قانونمند و اصول نگارش وپژوهش است که موجب سردرگمی دستاندرکاران شده است که سلیقهای عمل کرده و
شنوای نظرات سازنده و آکادمیک صاحب نظران و کارشناسان نبوده و خود را جامع الاطراف بدانند، ناباورانه مخفی کاری و خود رائی در جریان امر و لزوم درج دو مقدمه جملگی حاکی از بی برنامگی و بی تجربگی ناشیانه مؤلفان در انجام کار بود. لذا من به محض اطلاع از چگونگی امر و مراتب مذکور بلادرنگ عدم همکاری خود را در پایان روند تولید و صفحه آرائی کتاب اعلام و از ادامه راه با دستاندکاران، امتناع کرده و پوزش خواستم زیرا بدیهی است که هیچ منطق و عقل سلیمی نمیپذیرد که قانونمندی جای خود رابه خودکامگی و در نهایت به بینظمی و هرج و مرج دهد. بنابراین فورا به عواقب و نتایج آن اندیشیدم و اینکه هنگام بحث و جدل در این مرحله نبود که آنان هر دو عزم جزم کرده بودند که هر چه دل خواهشان است در خفا به انجام برسانند و در کتاب بگنجانند و دست آخر مرا وجه المصالحه وقربانی منویات وکوتاهیهای خود قرار دهند.
بنابراین پس از چهل سال پژوهش و نگارش باخودگفتم تو اگر توانی تا دیر نشده، سرخودگیر و راه مجانبت درپیش!؟ چرا که از این منّیتها و خودرائیها کتابی «اصولی» و «روشمند» بیرون نخواهد آمد. بنابراین تأکید کردم که نامی از من در این کتاب برده نشود. در انجامه هم پس از چاپ و نشر کتاب شاهد نقصها و کاستیهای کمّی وکیفی هستیم که اغماض بر آنها اجتناب ناپذیراست. زیرا طبعا وقتی نظارت بزرگان و کارشناسان بر کتاب کمرنگ شده و یا اصلا غربالگری و باز نگری قبل از چاپ در کار نبوده، لذا انتظار میرفت کتاب حاضر دارای معایب و مشکلاتی باشد که در زمرهٔ کتب با هویت قرار نگیرد.
یکی از مشکلات ما وجود افراد و «جوان»های از خودراضی است که «توّهم» دانایی دارند و خود محور هستند و تصور میکنند که بهترین را انجام میدهند و با تعصب و لجبازی میگویند حرف حرف ماست و مرغ یک پا دارد! و از غورگی خود را مویز میپندارند.
در نتیجه این کنش، موجب هدر رفتن بخشی از سرمایه شده و از طرفی اثری مطلوب و مطابق اصول و موازین در راستای پژوهشهای اصولی عرضه نگشته و باعث میشود که اثری « سنجیده ومؤثر » شکل نگیرید و فرصت سوزی شود.
- چرا درصفحات آغازین، مسطرهای مدادی مقدمه اخوین امحأ نشده و بی توجهی شده است.
- سبزه درپیشگفتارش دربارهٔ امیرخانی باعبارتِ (استاد بزرگ و یگانهام) ... یاد کرده!!! که این روش گونه ای خود ستایی و برتری نمایی قلمداد میشود، اگر کتاب فقط به یک مقدمه بسنده کرده بود اشکالی نداشت. اما در این صورت خواننده دچار سؤتفاهم و نتیجهگیری نادرست از مراتب دو پیر استاد پیشکسوت میگردد و بی درنگ او را متوجه مناقشات در جامعه خوشنویسان درابتدای مقال میکند.
- اگراغلب آثار (پوسیده و آب دیده) که مشابه بهتردارد، درکتاب نمیآمد وزینتر بود.
- رسم بوده مطالب جالب توسط خطاطان هر دوره نوشته و تکرار میشده است؛ تطبیق آنها (سطر وسیاه مشق) چه چیزی را قرار بوده ثابت کند؟
واضح است جایگاه میرزا کاظم با این شیوه یا چاپ آثار ضایع بالاتر نمیرود. (اصرار من به دیدن این اثر قبل از چاپ) به همین دلایل بود، درواقع اگر این قطعات معیوب حذف میشد و حدود 200 صفحه مطالبی که تکرار مکررات بوده از کتاب برداشته میشد، باحذف آنها هیچ خدشهای هم به عیار خوشنویسی و ساحت میرزا کاظم(رحمت الله علیه) وارد نمیآمد و کتاب موجهتر وسنجیده و مطلوبتری میداشتیم و کتابی ناقص با قیمتی چنین گزاف عرضه نمیشد.
- کتاب دارای تعدادی قطعات غیر اصیل و برخی آثار نامربوط خط نویسان گمنام است که محل درج آن کتاب میرزا کاظم نبوده است که جای تأمل وبحث دارد.
درنتیجه کتاب میرزا کاظم فاقد روش و رویکرد پژوهشی معمول است که مورد قبول فرهیختگان و پژوهندگان وجامعهٔ خوشنویسان نیست و انتظارات آنان را برآورده نمیسازد.
یارب مبادکس را مخدوم بی عنایت
باده بادوست نمایان تو ننوشی زنهار
بخورند بادهات وسنگ به جام اندازند
تیرماه 1400
رضا مشعشعی
انتهای پیام/