علت هجوم اروتیک سریالهای نتفلیکس به جامعه اسپانیا/ ترس از بازگشت به اسلام و مخالفت با آمریکا و اسرائیل
رایزن فرهنگی ایران در اسپانیا میگوید که بعد از ترویج اباحیگری مردم اسپانیا توسط مسیحیان در قرون گذشته، سریالهای نتفلیکس در حال تشدید اروتیسم و هنجارشکنیاند که این موضوع با مسئله بازگشت به اسلام در این کشور نیز مرتبط است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نتفلیکس بهعنوان یکی از بزرگترین شرکتهای تولیدی فیلم و سریال نهتنها در آمریکا مشغول به کار است و صدها قسمت سریال و فیلم در سال تولید میکند، بلکه در کشورهای دیگر آمریکای جنوبی، آسیایی و اروپایی نیز هزاران قسمت سریال و صدها فیلم سینمایی و انیمیشن و مستند میسازد.
شناختن و تماشای تمامی فیلمها و سریالهای نتفلیکس سخت است اما طبیعتاً میان آثار تولیدی در هر کشور برخی مشهور میشوند و میان گزینههای تماشای علاقهمندان صنعت سرگرمی جایی برای خود باز میکنند اما این طرفداری و شهره شدن تنها بهواسطه ساختار استاندارد و جذاب و یا داستان و بازی قوی نیست بلکه برخی از سریالها بهواسطه تابوشکنی و زیر پا گذاشتن هنجارهای اخلاقی یک ملت و کشور خود را برای مدتی معروف میکنند و بعد از مدتی فراموش میشوند اما آثار مخرب آنان بر ذهن و فرهنگ جوانان و مردم آن کشور باقی میماند، چیزی که باید آن را ساختارشکنی اخلاقی بنیادین و اساسی نامید که در راستای هژمونی کلی تمدن غرب است.
یکی از کشورهایی که توسط نتفلیکس و دیگر رسانههای سرگرمیساز بهشدت مورد تخریب و اباحهسازی و قبحشکنی فزاینده از اخلاق است، اسپانیا است. کشور ورزش فوتبال و مشاهیر این ورزش محبوب در سالهای اخیر شاهد فیلمها و سریالهای بهشدت ضد هنجار و خانواده است و بهنظر میرسد که تا چندی دیگر یکی از نامناسبترین ممالک از حیث تولیدات فرهنگی و هنری باشد. بهنظر میرسد که اتفاقی که برای اسپانیا در سالهای فتح آندلس بهعنوان یکی از افتخارات اسلام در شمال آفریقا و جنوب اروپا که تنها یکی از دانشمندان آن ابنعربی است رخ داد و مسیونرهای مسیحی و غربی استراتژی «دارالمسیحیت» (chiristandom) را بنا کردند، هنوز ادامه دارد و این بار مسیونرهای همجنسگرا و سکولار از دریچه فیلم و سریال دست به کارند.
ما هم برای فهمیدن اصل ماجرا و شناختن دستان پشتپرده سکولاریزاسیون ممتد در اسپانیا سراغ کارشناسان این حوزه را گرفتیم و بهنظرمان رسید که یکی از چهرههایی که میتواند در این باره تحلیلی نزدیک به واقعیت را بیان کند، رایزن فرهنگی ایران در اسپانیا است. صحبتهایی که نشان میدهد این اباحهگری شدید بیعلت نیست و ناشی از اسلامگرایی این کشور و همینطور توجه آنان به رفتارهای ضدبشری استکبار جهانی نسبت به فلسطین و خاورمیانه است.
در ادامه صحبتهای تسنیم را با دکتر «محمد مهدی احمدی» رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا میخوانید:
مردم اسپانیا مخالف شدید رفتار آمریکا و اسرائیل علیه فلسطیناند
* آقای احمدی، شاید بهتر باشد برای فهمیدن ریشه ترویج فرهنگ ملحدانه و ضددین در اسپانیا به روزگاری که یکی از کانونهای جهان اسلام بود سفر کنیم، علت تغییر جهت و سکولاریزه شدن اسپانیا توسط مسیحیان چیست؟
مسلمانان شبهجزیره «ایبریا» در جنوب اروپا را اندلس یا اندلس اسلامی مینامیدند. مسلمانان پس از فتح مراکش در اندیشه تصرف اندلس برآمدند. این فتح پس از گشایش جبل الطارق و توسط «طارقبن زیاد» در عصر «ولیدبن عبدالملک» صورت گرفت. حاکمیت مسلمانان در اندلس که حدود هشت قرن بهطول انجامید تمدنی شکوفا و ارزشمند را در قلب اروپا پدید آورد که آثار آن بسیار شگرف و قابل توجه بوده است.
تردیدی نیست سقوط آندلس و خروج این سرزمین از حوزه اسلام معلول عوامل گوناگون بود. کنار تنش و اختلاف میان مسلمانان اندلس دلایل دیگری هم در سقوط آن نقش داشته است، از جمله این دلایل گسترش اباحیگری میان مردم این سرزمین و دور شدن تدریجی آنان از آموزههای اسلامی، کاهش قدرت نظامی مسلمانان، تلاش گسترده مسیحیان برای اسلامزدایی و دور کردن مردم آندلس از آموزههای اسلامی بوده است بهویژه آموزههای اخلاقی فردی و اجتماعی که البته در شرایط فعلی هم رفتارهای غیراخلاقی در موضوعات هنری آنان مشاهده میشود.
روبهروشدن ابوعبدالله با پادشاه و ملکه کاتولیک پس از واگذاری گرانادای اسپانیا، اثر فرانسیسکو پرادیا نقاش اسپانیایی در سال 1882 میلادی
امتیازی که مردم اسپانیا دارند این است که حقیقتجو هستند و اگر واقعیات اخلاقی اسلام برای آنان تبیین شود صادقانه میپذیرند. امروز بدنه جامعه اسپانیا متوجه شدهاند که آمریکا و اسرائیل به مردم فلسطین ستم میکنند لذا شدیداً با آمریکا و اسرائیل مخالف هستند اما بهدلایلی نمیتوانند بهصورت علنی آن را ابراز کنند اگرچه بعضی گروهها بهصراحت این مخالفت را بیان میکنند.
بنابراین با داشتن برنامههای فرهنگی و هنری و تبیین مواضع انقلاب اسلامی ایران میتوان افراد بیشتری را آگاه کرد کمااینکه این آگاهی در بخشهایی از جامعه رخ داده است، بهعنوان مثال برخی کتابهای امام خمینی(ره) توسط استادان اسپانیایی ترجمه شده است و یا درباره موضوع انقلاب اسلامی نشستها و برنامههایی از سوی آنان صورت گرفته است، لذا رایزنی فرهنگی در اسپانیا با تعامل منطقی و برگزاری همایشهای مشترک سعی میکند آموزههای اسلام و انقلاب را بهطریقی عقلانی و منطقی بیان کند.
پس بهطور خلاصه باید گفت که اولاً فرهنگ و تاریخ کشور اسپانیا پیش از هرچیز متأثر از فرهنگ رومی و سنت مسیحیت کاتولیک بوده است. دوم اینکه مسیحیان پس از شکست دادن مسلمانان کوشیدند آثار فرهنگی و تاریخی مربوط به دوران اسلامی را پاک کنند و به سنت مسیحی بازگردند. اسپانیای امروز نتیجه بیش از 500 سال حکمرانی در چارچوب مسیحی است.
سوم اینکه همانطور که گفته شد، یکی از دلایل مهم شکست خوردن مسلمانان فسادی بود که میان امرای مسلمان بهتدریج رایج شد و باعث کمرنگ شدن مزیت اصلی مسلمانان یعنی زیست اخلاقمدارانه شد.
صدای اسلامگرایی اسپانیا در سینما بلند نیست
* فرهنگ و هنر اسپانیا بهعنوان ابزاری که مفاهیم و جنبههای ضد دینی و اخلاقی را میتواند القا کند چه نقشی داشته است؟
هنر اسپانیا بهویژه در حوزه نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی و ادبیات وامدار سنت کاتولیک بوده است. در قرن نوزدهم و بیستم با ظهور جنبشهای مدرن در اروپا هنر اسپانیا نیز متحول شد و هنرمندان مشهوری همچون پیکاسو و دالی مسیر آن را تغییر دادند.
سینما بهعنوان هنری که در قرن بیستم در جهان ظهور کرده است از اساس در اسپانیای مدرن متولد شد و پدیدآورندگان آن نسبتی با دوران اسلامی و امارات اندلس ندارند، با این حال باید توجه کنیم همواره پس از پایان دوران اسلامی چه در دوران پادشاهان قدرتمند، چه در دوران دیکتاتوری ژنرال فرانکو و چه در دوران حاکمیت دموکراسی (چهار دهه اخیر) تلاشی صورت گرفته است تا این جامعه خاطره اندلس را فراموش کند و ریشههای خود را در مسیحیت بشناسد. تنها در سالهای اخیر است که جریانهای اجتماعی و فرهنگی پیشرو بهتدریج سعی کردهاند بازگشتی به گذشته اسلامی داشته باشند و نشانههای این تاریخ را در جامعه اسپانیا بازیابند. این جریانها البته در هنر و سینما هنوز صدای بلندی ندارند و بیشتر در فضای آکادمی و نخبگانی شنیده میشوند.
جریان آمریکاییشدن سینمای اسپانیا را نمیتوان نادیده گرفت
* نهتنها صدای بلندی ندارند که صدای ضد اخلاقی و انسانی جریانهای مقابل آنها از دل سریالهای اسپانیاییزبان مانند «نخبه» و... که از حیث اخلاق بسیار هنجارشکن هستند بلند شده است؛ چه تحلیلی درباره آنها دارید؟ آیا آن را در یک برنامهریزی کلی تحت عنوان تهاجم فرهنگی و سکولاریزه شدن میدانید؟
در ابتدا باید تأکید کنم که در اکثریت محصولات تولیدشده در فضای فرهنگی اسپانیا، آنچه ما بهعنوان چارچوب اخلاقی و بنمایه نگاه اسلامی میدانیم به هیچ عنوان رعایت نمیشود. ما از این منظر به چنین جریانی نقد داریم و معتقدیم اصول اخلاقی اسلامی بیشک بهترین محیط را برای رشد و شکوفایی افراد جامعه فراهم میکند. ابتذال موجود در تولیدات سینمایی و تلویزیونی اسپانیا از سویی باعث میشود این سبک زندگی به دل فرهنگ عمومی و فضای اجتماعی نیز راه یابد کما اینکه این آسیب را در نوع پوشش و رفتارهای عمومی افراد میتوان بعینه دید.
فضای کلی صنعت سرگرمی در کشور اسپانیا نیز مانند بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی کاملاً تحت تاثیر شیوه تولید آمریکایی است. این امر اگرچه در یک سیر طبیعی و در چارچوب اقتضائات نظام سرمایهداری و بازار آزاد رخ داده است (سریالهای اسپانیایی باید بتوانند روی پلتفرمهایی مثل نتفلیکس و اچبیاو با صدها محصول مشابه که ساخت شرکتهای بزرگ آمریکایی است رقابت کنند) اما به هیچ وجه نمیتوان این جریان «آمریکایی شدن» را نادیده گرفت، در واقع بازار آمریکا توانسته است خود را بر شیوه ساخت و شکل داستانگویی محصولات اسپانیایی تحمیل کند و از این منظر میتوانیم این پدیده را مصداق نوعی از تهاجم فرهنگی آمریکایی بدانیم.
نکته دیگری که شما نیز به آن اشاره کردید این است که در عین حال سریالهای اسپانیایی با افراط خود در اروتیسم و صحنههای هنجارشکن (که در سریالهای آمریکایی کمتر با این غلظت دیده میشوند) بهنوعی در حال تلافی فشار تاریخی کلیسای کاتولیک در کنترل زندگی مردم بهویژه در عرصه اجتماعی بوده است، بهعبارتی ممکن است بتوانیم این تفریط در نمایش برهنگی و امر جنسی را نتیجه افراطی بدانیم که در دوران حاکمیت قدرتمند کلیسا بر همه عرصههای زندگی مردم اسپانیا اعمال شده است.
نمایی از سریال خشن سرقت پول از نتفلیکس اسپانیا
ما معتقدیم هر نوعی از افراط و تفریط منجر به از بین رفتن تعادل اجتماعی میشود و بر همین اساس فرهنگ اسلامی و زیست اخلاقی مبتنی بر این فرهنگ را که همواره بهدور از افراط و تفریط همه نیازهای زیستی انسانی را در نظر گرفته و برای آنها راهحلهای متعالی و اخلاقی ارائه کرده است، بهترین مسیر برای دوری از انحطاط و ابتذالی میدانیم که در جوامع غربی وجود دارد.
اسپانیا سینمای اخلاقمدار ایران را دنبال میکند
* ممنونم، فکر میکنم با توجه به اینکه ایران در جشنوارههای سینمایی اسپانیا چندین بار شرکت کرده است و نتایج خوبی را هم کسب کرده است، درباره جشنوارهها نیز سؤال کنیم؛ جشنوارههای سنسباستین و دیگر جشنوارههای سینمایی اسپانیا چه سیاستگذاریای نسبت به فیلمهای ایران که در آن شرکت میکنند دارند؟
سینمای ایران در اسپانیا و میان علاقهمندان به سینما کاملاً شناختهشده است. سینمای بعد از انقلاب ایران بهدلیل تمرکز بر وجه انسانی و اخلاقی زندگی اجتماعی و فاصله گرفتن از جریان سینمای بازاری و سرگرمی از سوی سینماگران و سینمادوستان، در این کشور با جدیت دنبال میشود، به همین دلیل سینمای ما در رخدادهای مهم سینمایی این کشور حضور نسبتاً پررنگی دارد. این حضور تنها در جشنواره سنسباستین که مهمترین رخداد بینالمللی سینمایی در اسپانیا بهشمار میرود نیست بلکه تقریباً در تمامی جشنوارههای سینمایی اسپانیا ردپایی از سینمای ایران را میتوانیم ببینیم.
در جشنواره فیلم بارسلونا که هر سال در زمستان در این شهر برگزار میشود مدتها است که سینمای ایران با حدود هشت تا 10 فیلم حضوری برجسته دارد و هر سال نیز چند جایزه مهم را سینمای ایران در این کشور از آن خود میکند. همین الآن که سینماها تازه دارد دوباره به رونق برمیگردد و محدودیتهای کرونایی برداشته میشوند، در مادرید و بارسلونا و شهرهای بزرگ اسپانیا سه فیلم ایرانی به نمایش درآمدهاند و این هم موفقیت بزرگی برای سینمای ایران است و هم نشان میدهد مردم به پیام انسانی فیلمهای ایرانی علاقهمند هستند.
جایزه جشنواره سنسباستین
از این منظر ما در برنامههای رایزنی فرهنگی کوشیدهایم از این اقبال به سینمای ایران بهره بگیریم و اصول اخلاقی و فرهنگی خود را به مردم اسپانیا معرفی کنیم، بهعنوان مثال همایشی که بهکمک دانشگاه «کمپلوتنسه» مادرید برای تحلیل آثار «مجید مجیدی» و معرفی نگاه عرفانی و اخلاقی او به انسان برگزار کردیم، حرکتی در همین جهت بود و با استقبال بینظیری هم در این کشور روبهرو شد، بهگونهای که اساتید دانشگاه «مادرید» از دانشجویان خود خواستند این دوره را بهعنوان بخشی از کلاسهای خود در نظر بگیرند و در آنها شرکت کنند، همچنین با همکاری نزدیکی که با سازمانهای سینمایی کشور از جمله بنیاد فارابی داریم تلاش میکنیم با انتخاب فیلمهایی که نگاه اخلاقی و ارزشمدار ما را به جهان معرفی میکنند، بهتدریج بتوانیم نهتنها بر راهبردهای این جشنوارهها در انتخاب فیلمهای ایرانی تأثیرگذار باشیم، که بتوانیم چارچوب اخلاقی خود را به جامعه اسپانیایی معرفی کنیم.
درباره وجه سیاستگذارانه جشنوارهها نیز باید دقت کنیم که بهدلیل همین توجهی که گفته شد، برای جشنوارههای اسپانیایی (و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی مثل فرانسه و آلمان) حضور فیلمهایی از سینمای ایران امروز نوعی اعتبار بینالمللی بهشمار میرود، بهعبارتی مدیران این جشنوارهها برای افزایش اعتبار جشنواره خود اغلب محصول یا محصولاتی را از سینمای ایران در بخشهای مختلف جشنواره خود انتخاب و روی آن تبلیغ میکنند. این توجه همانطور که گفته شد بهدلیل روایت انسانی و اخلاقی سینمای ایران است که توانسته در عرصه بینالمللی به درجه بالایی از اعتبار برسد. سینمای ایران امروز چه در عرصه مستند، چه فیلمهای کوتاه و چه فیلم بلند حضور موفقی در جشنوارههای مختلف کشور اسپانیا دارد.
تصویری که از ایران نمایش میدهند مخدوش است
* در پایان سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نسبت به اسپانیا چیست؟
سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای خارجی از جمله در اسپانیا بر دو مبنا قرار گرفته است؛ اول اینکه فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی را به مردم کشور میزبان منتقل کنیم، هر دوی این صفات، هم ایرانی و هم اسلامی، دارای اهمیت هستند، از سویی باید بتوانیم سابقه فرهنگی و تاریخی طولانی خود را که قدمتی 3 تا 7 هزار ساله دارد معرفی کنیم و نشان بدهیم که آنچه از ایران در رسانههای جمعی ارائه میشود تصویری مخدوش و نادرست است، و از سوی دیگر باید بر وجه اسلامی جامعه ایران تأکید کنیم و نشان بدهیم که بهخلاف آنچه گفته میشود ایران اسلامی با تکیه بر اعتقادات خود و عزمی که برای تأسیس یک تمدن نوین اسلامی با محوریت اخلاق دارد در مسیر رشد و تعالی است و هر روز قدرتمندتر و عزتمندتر میشود.
مبنای دوم سیاست فرهنگی ما در این کشور ایجاد ارتباط منطقی با ایرانیان مقیم اسپانیا است. همانطور که مقام معظم رهبری نیز در فرمایشات خودشان تأکید کردهاند، مهم است که ایرانیان خارج از کشور هویت خود را حفظ کنند. متأسفانه در سالهای اخیر بهدلیل هجمههای رسانهای سنگین دشمن، برای برخی از ایرانیان هویت ملی به چیزی تبدیل شده است که باید پنهانش کرد، ما با این وضعیت مخالفیم و معتقدیم باید به همه ایرانیان کمک کنیم تا ارتباط خود را با هویت و سرزمین مادری خود حفظ کنند و هر جا که هستند به ایرانی بودن خودشان افتخار کنند.
/گفتوگو از محمدباقر صنیعیمنش/
انتهای پیام/+