عرض اندام کتابهای غیر قانونی در آسفالت داغ خیابان انقلاب/ ارادهای برای مقابله نیست
حقی با بیان اینکه راسته کتابفروشان انقلاب عملاً بورس فروش غیرمجازها در بساطیها است، گفت: اراده و اهتمام جدی برای مقابله با این پدیده وجود نداشته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آشفته بازار نشر کتاب در ایران همچون دریایی است که کرانهای را نمیشود برایش متصور بود. از نایابی کاغذ و قیمتهای عجیب و غریبی که برایش اعلام میکنند تا آثار عجیبی که مشخص نیست، چگونه از فیلتر نظارتی عبور و قدم به بازار گذاشته است. در این میان اما وضعیت توزیع و فروش به عنوان حلقه آخر ارتباط با مخاطب دراماتیکتر از سایر بخشهاست.
هزینههای نگهداری و اداره کتابفروشیها سر به فلک گذاشته و در مقابل محصولی که قرار است آنها عرضه و مختصر سودی بابتش به دست بیاورند، در سر هر کوی و بازاری به شکلی عجیب میتوان یافت، با تخفیفهای آنچنانی و محتوایی که مشخص نیست با چه استانداردی و تحت لوای برند کدام موسسه نشر قدم به خانههای مخاطبان میگذارد.
در این میان کتابسازیها بلای جان ناشران شده و صاحبان این بازار که گاهی زیرزمینی و با عنوان قاچاق کتاب و گاهی با مجوزهای رسمی از وزارت ارشاد تحت عنوان کتابسازی فعالیت میکنند، هر روز بیشتر پای خود را بر ضربان ناشران میفشارند تا اندک نفس باقیمانده را نیز در گلوی نشر خاموش کنند و خود یکهتاز این بازار باشند.
نکته حائز اهمیت در این میان سوالی است که ناشران در سالهای گذشته بارها از خود پرسیدهاند و چون جوابی برایش نیافتهاند، دیگر از تکرار آن خسته شده و سکوت را در پیش گرفتهاند و آن این است: «چرا برخوردی با بازار سیاه نشر نمیشود؟» چرا بساطیها و دستفروشان کتاب هر روز بیشتر بساطشان را پهن میکنند و حالا بازار اصلی کتاب در راسته انقلاب را از آن خود کردهاند و کتابفروشیهای قدیمی با سابقههای طویل را به حاشیه راندهاند؟
محمد حقی مدیر انتشارات کتابستان معرفت در این زمینه معتقد است که مسئله عیان است و دیده شده است، حجم فاجعه نیز بالاست به گونهای که راسته انقلاب بورس غیرقانونیها و بدون مجوزها شده است، اما اراده و اهتمام برای برخورد با این مسئله تاکنون به صورت جدی وجود نداشته است.
حقی معتقد است که در مواجهه با کتابسازیها فرهنگسازی و افزایش سطح آگاهی مخاطب بیشتر از برخوردهای سلبی جوابگوست، اما در برخورد با کتابهای بدون مجوز که عمدتا ضدنظام هم هستند، باید متصدی کتاب در کشور که وزارت ارشاد است به عنوان مدعیالعوم وارد جریان قضایی شود. گفتوگوی تسنیم با محمد حقی به شرح ذیل است:
* تسنیم: آشفته بازار این روزهای صنعت نشر همچون کلاف سردرگمی شده است که از هر طرف که آن را بگیریم باز هم گره کور است و مشکالات متعدد در هم تنیده، در میان همه مشکلات از نبود کاغذ گرفته تا وضعیت نامناسب اقتصادی و ... این سالها تب کتابسازیها تند شده و از این آشفته بازار برای خود کسب و کار پررونقی رقم زدهاند، حجم کتابسازی در آمار نشر تا چه میزان است و چه اندازه این پدیده برای نشر و فرهنگ ما دردسر آفرین شده است؟
عمدهترین مسئله در جریان کتابسازیها چاپ ترجمههای کپی بدون کیفیت است که به صورت جدی در حال وقوع است و در موارد متعدد آثاری که مورد اقبال مخاطب قرار میگیرد، سریعا توسط ناشرانی که حرفهای هم نیستند و مسائل ترجمه و کپیرایت و ... را رعایت نمیکنند چاپ میشود.
در برخورد با این مسئله نیز به نظر من برخورد قهری جوابگو نیست. اینکه منع قانونی قرار دهیم و وزارت ارشاد بگوید از هر کتاب چند ترجمه اجازه انتشار دارند، پشتوانه منطقی ندارد به نظر من راهحل این مسئله آگاهی بخشی برای مردم است.
به جای اینکه از دولت توقع کنیم که مقابل این اقدام را بگیرد، باید مردم را مدیریت کنیم، اگر مخاطبان اطلاعات خود از وضعیت بازار نشر را افزایش دهند و در این زمینه آگاهیهای عمومی را افزایش دهیم، مخاطب متوجه خواهد شد که تخفیفهای عجیب و غریب برای کالایی چون کتاب که قیمت پشت جلد دارد مشکوک است و شخص است که یک جای کار میلنگد.
کتابسازی امروز فاجعهای در حوزه تولید کتاب به شمار میرود که چون از طرف مخاطبان مورد اقبال قرار گرفته رونق پیدا کرده است، به نظر من باید از فرهنگسازی شروع کنیم، برخورد سلبی در این زمینه کافی و راهگشا نیست.
* تسنیم: بخشی از کتابسازیها متوجه کپی کردنهای آثار پرفروش ناشران است، اما در بساط کتابسازها و فروشندگان آن، انواع و اقسام کتابهای قاچاق و بدون مجوز که مغایر با موازین نظام و انقلاب و ... است، دیده میشود. در برخورد با این گونه آثار چه باید کرد؟ آیا فرهنگسازی کافی است؟
اگر سری به خیابان انقلاب در یکسال اخیر زده باشیم با بساطیهای کتاب مواجه شدهایم که انواع و اقسام کتابهای بدون مجوز و لغو مجوز شده را در معرض فروش گذاشتهاند، وضعیت به گونهای شده که راسته کتابفروشان انقلاب عملاً بورس فروش غیرمجازها در بساطیهاست. تنها یک بخش از کتابهای دستفروشان کپی شده کتابهای ناشران یا کتابهای مجوزدار ولی نایاب کتابفروشیهاست، بخش عمده آن بدون مجوزها و لغو مجوز شده است.
وزارت ارشاد اراده و اهتمام جدی برای برخورد ندارد
*تسنیم: اگر وضعیت بدون مجوزها به این روشنی است و آزادانه خرید و فروش میشود ان هم در خیابانی که بنام کتاب و کتابفروشی در افکار عمومی شناخته شده است، چرا تاکنون نسبت به جمعآوری این آثار اقدامی نشده است؟
من احساس میکنم اراده و اهتمام جدی که باید شکل بگیرد، شکل نگرفته است، در مورد کتابهای مجاز که متعلق به ناشران است و توسط شبکههای قاچاق زیرزمینی چاپ میشود، گاهاً برخوردهایی انجام میشود، چون مدعی خاص داشت و معلوم بود من ناشر شکایت دارم.
* تسنیم: حجم عرضه کتابهای بدون مجوز و غیرقانونی در مقابل کتابسازیها در بازار نشر و رد بساط دستفروشان و شبکههای اجتماعی و ... چه میزان است؟
من آمار دقیقی ندارم، اما بر اساس مشاهدات عینی خود میگویم که شاید 50 درصد بازارشان را کتابسازیها و 50 درصد دیگر را بدون مجوزها تشکیل بدهند.
* تسنیم: اشاره کردید که وزارت ارشاد میتواند به عنوان مدعیالعموم وارد شود و موضوع را از طریق قانونی حل کند، به نظر شما چگونه میتوان با این حجم از عرضه برخورد کرد؟
ببینید، تلقی من این است که در وزارت ارشاد تصمیم بر برخورد وجود دارد، ولی اراده بر برخورد نیست، در گفتوگوهای رسانهای مسئولان همواره بر لزوم برخورد تاکید میشود اما اینکه فردی پای کار باشد تا این مشکل را ریشهکن کند وجود ندارد، بالاخره چاپ اینگونه کتابها توسط فرد یا افرادی سازماندهی میشود، که میتوان به سرنخ دست پیدا کرد، اما وزارت ارشاد قضیه را رها کرده است. در مسئله راهبردی حوزه نشر حرکتی که درد را درمان کند رخ نمیدهد چه در موزد کاغذ و چه سایر مشکلات. در جریان کاغذ هر زمان که انتقاد کردیم گفتند تلاش میکنیم ولی ما هیچ ضمانت اجرایی نداریم.
*تسنیم: شما تمام مسئولیت کار را برعهده وزارت ارشاد میدانید اما به نظر میرسد نهادهای دیگر هم در این جریان سهیم هستند، شهرداری، قوه قضائیه و حتی نهادهای امنیتی که میتوانند به ماجرا ورود کنند ولی نمیکنند؟
بله، ولی اینگونه موارد نیازمند یک مرکز تصمیمگیری است، تا امور را هماهنگ کند، شاید شهرداریها دغدغه حل ترافیکی که بارفروشان ایجاد میکنند را بیشتر داشته باشند و یا حتی با چند بساطی کتاب هم در روزهای برخورد کنند اما برای حل موضوع باید یک کانون تصمیمگیر وجود داشته باشد که بتواند بخشهای دیگر مرتبط با این ماجرا را هماهنگ کند.
متصدی کتاب در کشور به لحاظ حقوقی و قانونی کیست؟ مگر وزارت ارشاد نیست؟ طبیعتا باید هماهنگسازی بین بخشهای مختلف برای رفع این موضوع از سوی این وزارتخانه انجام شود. اگر قرار است شهرداریها ورود کنند، وزارت ارشاد باید موضوع را دنبال کند اگر قرار است حکم قضایی صادر شود باز باید وزارت ارشاد آن را دنبال کند نه اینکه این ماجرا را به کل رها کنیم.
* تسنیم: صنف نیز به نظر میرسد ماجرا را به حال خود رها کرده است.
صنف نهاد بالادستی این ماجرا نیست، اتحادیه نیز نقشی ندارد، صنف انقدر مسئله و دغدغه دارد که دیگر حوصله و توان اینگونه پیگیریها را ندارد. اگر صنف بتواند مشکل کاغذ را حل کند، شاهکار کرده است.
*تسنیم: اگر اجازه دهید اندکی از موضوع کتابسازی فاصله بگیریم، در حوزه فرهنگ به صورت عام و نشر به صورت خاص مسائل و مشکلات بسیاری وجود دارد که این مسائل و مشکلات چندی دیگر به دولت و وزیر جدید منتقل میشود. اگر بپذیریم در حوزه نشر اولویت اصلی با کاغذ است، سایر اولویتها برای حل مشکلات چیست؟
در حوزه نشر چه باید کرد؟ در پاسخ به این پرسش هم در حوزه راهبرد و هم در حوزه برنامهها و عملیاتها میتوان مفصل سخن گفت اما فرصت دیگری میطلبد، اما به اجمال اگر بخواهم اشاره کنم، نخستین مشکل کاغذ است، امروز دیگر فرقی نمیکند که ناشر بزرگ باشی با 1500 کتاب یا ناشری کوچک با 20 کتاب. کمبود کاغذ موجب کاهش تولید شده است، طبق آمارهای نشر در چند ماه اخیر تولید ما 20 درصد کاهش داشته است، بخشی از ماجرا به نبود کاغذ مرتبط است. اما این همه ماجرا نیست.
وزارت ارشاد مشوق ناشران در تولید نیست
ناشران مشوقهای لازم برای تولید که از سیاستهای کلان جمهوری اسلامی است را ندارند، منظورم از مشوق، حمایت مادی نیست، بلکه منظور حمایت معنوی از ناشری است که فعالیت خوب میکند. اگر ناشری با 50 کتاب قابل توجه به لحاظ محتوا و عرضه در نمایشگاه شرکت کند، با ناشری که 50 اثر زرد و بیکیفیت تولید کرده است، در چشم وزارت ارشاد یکی است. ناشرنماهایی که در سالهای گذشته با کنار هم قراردادن ابیاتی از شاعران کلاسیک کتابهای شعر سرهم کرده و برای خود کارنامهسازی کردهاند با ناشری که برای انتخاب، ترجمه و انتشار هر کتابش با سختگیری عملکرده است، در یک ترازو میگنجند. این انگیزه را از ناشران میگیرد.
کتاب بالاخره یک تعریف استانداردی دارد، اما وزارت ارشاد استاندارد کیفی برای کتاب ندارد. بسیاری از بودجههای ادارات دولتی برای ترویج کتاب و کتابخوانی به آثار بیکیفیت اختصاص پیدا میکند چرا که وزارت ارشاد معیاری برای معرفی کتاب خوب و تمیز آن از کتاب بد ندارد. اگر دولت بعد بتواند کیفیتسنجی در چاپ کتاب را در حمایتها لحاظ کند، اتفاقات خوبی در این عرصه رخ خواهد داد.
کتابفروشیهای معدود جبهه انقلاب
مسئله دوم اینکه، میزان تولید و عرضه در عرصه نشر با هم هماهنگ نیست، در مقابل حجم انتشار سالیانه کتاب در ایران را اگر با تعداد کتابفروشیها مقایسه کنیم پی به عمق فاجعه خواهیم برد، سه هزار کتابفروشی برای نشر ایران یعنی چه؟ در این میان اگر خود کتابفروشیها را با کتابفروشیهایی که در فضای جبهه انقلاب فعالیت میکنند، مقایسه کنیم خواهیم دید که تعداد کتابفروشیهای جبهه انقلاب نسبت به کتابفروشیهای سراسر کشور عدد ناچیزی است. در بسیاری از شهرستانها حتی یک کتابفروشی نیز نداریم. هر چقدر این ویترینها بیشتر شود، وضعیت اقتصاد نشر نیز بهتر خواهد شد.
انتهای پیام/