اهداف ۲۰۳۰ ناتو و چالشهایی که ترکیه با آن روبهروست
ناتو تمام اهداف استراتژی و اسناد بالادستی خود را بر اساس مهار روسیه و چین تنظیم کرده است و این در حالی است که ترکیه بهشدت تلاش میکند خود را به این دو کشور نزدیک کند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، بیانیه پایانی نشست سران کشورهای عضو پیمان نظامی ناتو نشان داد که تخاصم با روسیه و چین همچنان، اهداف حیاتی و استراتژیک این پیمان است و پس از به قدرت رسیدن جو بایدن در واشنگتن، ناتو انگیزه بیشتری پیدا کرده است تا اهداف و برنامههای بلندمدت خود را بهشکلی طراحی و تدوین کند که در موازنات جهانی قدرت، کفه غرب، سنگینتر باشد.
سران ناتو از این خشنود هستند که بایدن رئیس جمهور جدید بهخلاف سلف خود ترامپ، بر اساس سنت سیاسی آمریکا، روسیه و چین را تهدید میپندارد و به همین خاطر، بهای ویژهای به ناتو میدهد.
موقعیت درخشان یا آچمز دفاعی؟
برگزاری نشست سران ناتو، در رسانههای ترکیه بازتاب وسیعی داشت و بهطور مداوم بهروی این مسئله بحث شد که دیدارهای اردوغان در نشست سران ناتو، تاریخی و مهم خواهد بود اما اظهارات سران کشورهای اروپایی، دبیرکل ناتو و رئیس جمهور آمریکا، حاوی نکات جدید و تاریخی در مورد ترکیه نبود.
ینس استولتنبرگ نقش ترکیه را در ناتو، یک نقش مهم و کلیدی دانست که البته بر اساس آموزههای علم جغرافیای سیاسی، اشاره به این نقش، بهخاطر اهمیت موقعیت جغرافیایی ترکیه است و نه تدابیر و استراتژی خاص سیاسی و دفاعی ترکیه در ناتو.
ترکیه امیدوار است که بهخاطر عضویت در پیمان نظامی ناتو، در جایگاه و موقعیت جهانی و منطقهای بهتری باشد اما آنچه از سوی سران ناتو در مورد ترکیه بر زبان جاری شد، چندان پرشور و انگیزهبخش نبود،
بهعنوان مثال، بایدن، استولتنبرگ و بیانیه ناتو، در مورد امنیت ترکیه بهخاطر قرار گفتن در معرض خطر موشکهای بالستیک سوریه، اظهار نگرانی کردند که بیشتر شبیه یک شوخی است.
آنان همچنین از ترکیه بهخاطر پذیرایی از آوارگان سوری تقدیر کردند که این نیز مانند یک تعارف بود، چرا که آمریکا در مقام همهکاره ناتو، تحریم نظامی قابلتوجهی بر ترکیه اعمال کرده است.
آمریکا، نه در گذشته حاضر شد به ترکیه موشک پاتریوت بدهد و نه حالا حاضر است جنگندههای اف35 خریداریشده را به آنکارا تحویل دهد، تنها به این دلیل که ترکیه، از روسیه سامانه موشکی خریده بود و این معامله در شرایطی انجام شد که ترکیه بارها تلاش کرده بود بهجای اس400 روسی، پاتریوت آمریکایی یا موشک فرانسوی بخرد اما این درخواست رد شد.
چهار چالش بزرگ ترکیه در ناتو
در بیانیه ناتو، اهداف و الفاظ روشنفکرانه و مدرنی همچون توجه به تغییرات اقلیمی، مقابله با تهدیدات سایبری و مسائل دیگر نیز گنجانده شده است اما شواهد موجود و اظهارات ینس استولتنبرگ، نشاندهنده این است که ناتو، مهار روسیه و چین را از هر موضوع دیگری، مهمتر و حیاتیتر میداند.
ناتو، تمام اهداف استراتژی و اسناد بالادستی خود را بر اساس مهار روسیه و چین تنظیم کرده است و این در حالی است که ترکیه بهشدت تلاش میکند خود را به این دو کشور نزدیک کند، بنابراین اصلیترین چالشهای ترکیه در جمع اعضای ناتو عبارتند از:
1. روسیه: تمام فکر و ذکر ناتو، مقابله با روسیه است و این در حالی است که ترکیه روابط اقتصادی و سیاسی گستردهای با روسیه دارد و چیدمان منافع بهگونهای است که اگر روسیه در برخی بزنگاهها بهدنبال تنبیه و آزار ترکیه باشد، میتواند از چندین ابزار متفاوت استفاده کند.
2. چین:منافع تجاری ترکیه در توسعه روابط با چین در حدی است که حتی حاضر نیست بر اساس خواستههای مخالفین، اشارهای به وضعیت اویغورها کند و در شرایطی که ناتو، چین را یک بازیخرابکن و تهدید بالقوه میداند، ترکیه مداوماً بهدنبال توسعه روابط با چین بوده و حتی خواستار عضویت در پیمان شانگهای شده است.
ممکن است گفته شود "غربیها از تجارت با چین ابایی ندارند و تجارت کلانی بین چین و بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا وجود دارد و بنابراین، تناقضی بین عضویت در ناتو و تجارت با چین وجود ندارد"، این گفته در ظاهر درست است، اما واقعیت این است که از منظر توان و نیروی اقتصادی، ترکیه با بسیاری از کشورهای اروپایی طرف تجاری چین قابل مقایسه نیست و بروز مشکلات و فراز و نشیبهای سیاسی، خیلی زود بر بازار ترکیه اثر میگذارد و خود را مقابل معضلاتی همچون شوک دلاری، تورم و بیکاری، نشان میدهد.
3. اوراسیا: ترکیه پس از تحولات اخیر قرهباغ، همکاریهای خود را با جمهوری آذربایجان و روسیه توسعه بخشیده و در مسیر پیشروی سیاسی و تجاری خود در اوراسیا، همکاری گستردهای با روسیه دارد، این در حالی است که از منظر ناتو، حمایت ترکیه از گرجستان و اوکراین، میتواند برای منافع مشترک اعضا، مهمتر باشد.
4. شرق مدیترانه: ترکیه منافع مهمی در شرق مدیترانه دارد و در این حوزه، در مقطع کنونی با یونان، قبرس و فرانسه مشکلاتی دارد و بدون شک، در ادامه این راه، اختلافات و مشکلاتی نیز با رژیم صهیونیستی خواهد داشت اما ناتو در رأس آن آمریکا، در این مسیر، نهتنها همراه و حامی ترکیه نیست بلکه رفتار ترکیه را نگرانکننده میداند.
آزمون و کاغذ تورنسل افغانستان
یکی از اقدامات مهم در راستای همراهی و همکاری با اعضای ناتو، حضور در خاک افغانستان بوده است. نزدیک به 2 هزار نفر از نیروهای ترکیه، بهعنوان نیروی تحت امر ناتو در افغانستان حضور داشتهاند و شواهد نشان میدهد که مردم افغانستان، در مقایسه با سربازان آمریکایی و آلمانی، حساسیت کمتری نسبت به دیدن نظامیان ترک در کوچه و خیابان شهرهای خود دارند.
در شرایط کنونی که آمریکا و ناتو قصد دارند نیروهایشان را از افغانستان خارج کنند، حضور در این کشور برای تیم اردوغان به یک موضوع جذاب و ارزشمند تبدیل شده است.
چنین بهنظر می رسد که علاوه بر ارتباط این تصمیم با تمایل و اشتیاق ترکیه به حضور در مناطقی همچون سوریه، عراق، خلیج فارس، لیبی، سودان و مناطق دیگر، انگیزههای دیگری هم وجود دارد که به تمامی مرتبط با شرایط خاص جغرافیای افغانستان و مرزهای این کشور بهسمت اوراسیا و قفاز است که امکانات خاصی در اختیار ترکیه میگذارد، به همین خاطر ترکیه اصطلاحاً بهعنوان دستگرمی، پیشنهاد تحویل گرفتن بخش امنیت فرودگاه بینالمللی حامد کرزی کابل را بهروی میز گذاشته است.
با وجود آن که کربی سخنگوی پنتاگون اعلام کرده بود که در مورد پیمانکاری امنیتی فرودگاه کرزی، گفتگوهایی بین مقامات سیاسی ـ دفاعی واشنگتن و آنکارا صورت گرفته است، اما در نشست سران ناتو در بروکسل، تصمیم قاطعانه در این مورد اتخاذ نشد و فعلاً معلوم نیست که آیا ترکیه این مأموریت را خواهد گرفت یا خیر. اما در سخنان اردوغان در مورد افغانستان، چهار موضوع مهم جلب توجه کرد:
1. پیشنهاد اردوغان به همراهی با پاکستان و تشکیل مثلث ترکیه ـ افغانستان ـ پاکستان. این پیشنهاد رندانه، نشان میدهد که ترکیه قصد دارد برای حل مشکلات افغانستان و نمایش قدرت نرم دیپلماسی و میانجیگری، پاکستان را هم در امنیت افغانستان درگیر کند.
2. پیشنهاد همراهی نظامیان مجارستان با ترکیه و پاکستان در خاک افغانستان. این پیشنهاد نیز زیرکانه است و اردوغان میخواهد با حضور یک نیروی مسیحی ـ اروپایی کنار دو نیروی آسیایی ـ مسلمان، شرایطی بهوجود بیاورد که آمریکا و ناتو، همواره حامی و مشوق تداوم حضور ترکیه در افغانستان باشند.
با جمعبندی اهمیت ابعاد پیشنهاد ترکیه برای حضور در افغانستان، میتوان گفت که این مجموعه پیشنهاد، در واقع یک محک و کاغذ تورنسل برای ارزیابی چندوچون روابط ترکیه و شرکای این کشور در ناتو است.
اگر پیشنهاد ترکیه مورد قبول واقع شود و در افغانستان، صاحب جایگاه و موقعیت جدید شود، چنین چیزی به این معنی است که ترکیه در ناتو وسیاست های 10 سال آتی این پیمان نظامی، جایگاه قابل قبولی دارد اما اگر پیشنهاد رد شود یا معلق و بلاتکلیف بماند، نشانه این است که رابطه ناتو با ترکیه، بر اساس منطقه کج دار و مریز، پیش خواهد رفت.
در پایان باید گفت، بدون تردید ترکیه تاکنون بهخاطر عضویت در پیمان نظامی ناتو امتیازات خاصی به دست آورده است و از این به بعد نیز تلاش میکند با اتکا بر عضویت در این باشگاه بینالمللی نظامی، باز هم امتیازاتی به دست بیاورد.
اما سیاست خارجی و اهداف اقتصادی ترکیه در چند سال اخیر و تمایل این کشور برای افزایش حجم مبادلات تجاری با چین و روسیه، انتقال انرژی، حضور فعال در اوراسیا در همکاری با روسیه و سایر تعاملات سیاسی و امنیتی بین ترکیه و این دو قدرت بزرگ ضدناتو، یک پارادوکس و تناقض جدی است. این تناقض، هر از چندگاهی میتواند تبدیل به یک ابزار فشار شود و ترکیه را در شرایط دشوار قرار دهد.
انتهای پیام/+