اندیشکده صهیونیستی: اسرائیل موفق به نفوذ در روابط ایران و چین نشده است
افزایش روابط میان چین و ایران باعث نگرانی رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه شده و تلاشهای این رژیم برای ایجاد اختلال در این رابطه هنوز به نتیجه خاصی نرسیده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، اندیشکده صهیونیستی انسیتو مطالعات امنیت ملی در مقالهای به بررسی توافق راهبردی میان ایران و چین و تاثیر آن بر رژیم صهیونیستی و روابط این رژیم با آمریکا و چین پرداخته است.
به اعتقاد نویسنده این توافق تبعات منفی برای امنیت داخلی اسرائیل داشته، باعث افزایش تنش در سیاست این رژیم شده و مقامات اسرائیلی را مجبور خواهد ساخت که اصلاحات و تغییراتی در سیاستگذاریهای خود انجام دهند. این توافق باعث خواهد شد که رژیم صهیونیستی نیازمند مدیریت ریسک بیشتری در روابط خود با چین بوده و حتی همکاری راهبردی اسرائیل با آمریکا و کشورهای حوزه خلیج فارس نیز دستخوش تغییر خواهد شد.
چین و ایران هر دو در مخالفت با سیاستهای آمریکا اتفاق نظر دارند و از یک سو ایران با تلاش برای نگاه به شرق سعی در یافتن منبعی به جز غرب است و از سوی دیگر پکن قصد دارد از طریق ایران توجه آمریکا از شرق آسیا را دور کرده و تمرکز واشنگتن همچنان معطوف به تحولات خاورمیانه باشد.
تنش در روابط چین و رژیم صهیونیستی از مثلث اسرائیل-چین-آمریکا نشات گرفته و روابط ایران و چین نیز به این پیچیدگی افزوده است. رژیم صهیونیستی برخلاف روسیه نفوذ چندانی بر سیاست چین برای کاهش ارتباط با ایران نداشته است.
مهمترین چالش امنیتی رژیم صهیونیستی در روابط ایران و چین مشارکت فعال پکن در افزایش توانمندیهای نظامی ایران است. تقویت همکاری چین و ایران در زمینههای اطلاعاتی-امنیتی-نظامی، تسلیحات سایبری، توسعه تسلیحاتی و جنگ افزارهای دریایی به شدت برای اسرائیل نگران کننده است.
رژیم صهیونیستی باوجود نگاه اقتصادی به چین مسلما از افزایش همکاریهای این کشور با ایران ناراحت است اما سعی داشته که این عدم رضایت را از کانالهای مخفی به اطلاع مقامات پکن برساند، هرچند به دلیل نفوذ کم بر سیاستهای چین هنوز به نتیجه خاصی دست نیافته است.
توصیهها
در این زمینه، اندیشکده صهیونیستی به اسرائیل توصیه میکند که عناصر سیاسی زیر را دنبال کند:
1. نظارت منظم و معمول اطلاعاتی بر روابط چین و ایران و توسعه تهدیدهای اسرائیل در پی آن.
2. تلاش برای گفتگوی سطح بالا با چین، ضمن اینکه قاطعانه و پیوسته نگرانیهای اسرائیل نسبت به تهدیدهای ایران را در تمام سطوح گفتگو مطرح کند. در این زمینه، برقراری ارتباط از طریق دانشگاهی، موسسات تحقیقاتی و کانالهای اتاق فکر نیز درست است.
3- گفتگو با کشورهای حاشیه خلیج فارس در مورد روابط چین و ایران، در حالی که تلاش شود به طور مشترک و هماهنگ به ایالات متحده و چین نزدیک شود تا تهدیدات ایران را تعدیل کند و تهران را از سلاحهای هستهای دور نگه دارد.
4. تلاش برای گفتگوی راهبردی منظم با ایالات متحده در مورد روابط چین و ایران در سطح سیاسی، اطلاعاتی، دفاعی، اقتصادی و فناوری.
5- برقراری گفتگوی منظم با احزاب در دولت ایالات متحده که مسئول آسیا و هند-اقیانوسیه (در شورای امنیت ملی، وزارت امور خارجه و پنتاگون) هستند، علاوه بر گفتگوی منظم اسرائیل با مذاکره کنندگانی که مسئول خاورمیانه هستند.
6- تلاش برای یک گفتگوی نظامی بین ارتش اسرائیل، سنتکام و INDOPACOM در مورد تهدیدات مشترک نظامی: موشکها، راکتها، تهدیدات دریایی، هواپیماهای بدون سرنشین و جنگ سایبری، از جمله توسعه پاسخهای مشترک به این تهدیدات. شرکای منطقهای و سایر شرکا باید در جنبههای مختلف مربوط به این گفتگو گنجانده شوند.
7- گفتگوی راهبردی در این باره با سایر طرفهای مایل و علاقمند در هند-اقیانوسیه، از جمله کشورهای کواد، انگلیس و کشورهای بزرگ اتحادیه اروپا.
8. ایجاد "طرح مرجع" ملی به روز شده برای مدیریت ریسکهای ویژه در روابط اسرائیل با چین. انجام یک بررسی و ارزیابی خطر بر این اساس، از جمله عنصر روابط چین با ایران به عنوان یک عامل اساسی.
9. ادغام جنبههای راهبردی و امنیتی سیاست چین در چارچوب ارزیابی وضعیت توسط سازمانهای اطلاعاتی، برنامه ریزی استراتژیک و برنامه ریزی سیاسی.
10. بررسی دورهای تصمیمات مشخص شده، تحت قانون مبارزه با برنامه هستهای ایران برای شرکتهایی که کمک قابل توجهی به ایران و برنامههای هستهای و موشکی آن میکنند، با در نظر گرفتن منافع و هزینههای پیش بینی شده.
11. جلوگیری از وابستگی اقتصادی - راهبردی اسرائیل به هر یک از عاملان خارجی با جلوگیری از تمرکز بیش از حد و متنوع کردن بازارها، منابع و زنجیرههای مهم عرضه و تامین.
نتیجه گیری
سیاست اسرائیل در خصوص روابطش با چین عمدتا مبتنی بر به حداکثر رساندن منافع برای اقتصاد اسرائیل بدون آسیب رساندن به روابط راهبردی با ایالات متحده است. در سالهای اخیر، با توجه به شدت یافتن رقابت بین دو قدرت، واشنگتن خواستههای خود از اسرائیل را در ارتباط با چین افزایش داده و آگاهی اسرائیل از حساسیت آمریکا در این زمینه، به عنوان یک خطر غیرمستقیم اما جدی، بدون شک افزایش یافته است. صادرات نظامی اسرائیل به چین پیش از این تا سال 2005 ممنوع شده بود و ساز و کار مشورتی برای قانونگذاران ایالتی در سال 2020 تأسیس شد تا نظارت بر سرمایه گذاریهای خارجی تا حدودی بهبود یابد.
روابط چین با ایران، به ویژه روند رو شکل گیری به منظور تقویت همکاریهای نظامی، دفاعی و اطلاعاتی بین آنها، خطرات مستقیم این روابط برای اسرائیل را برجسته میکند. این امر مستلزم آن است که اسرائیل هوشیارتر باشد، احتیاط بیشتری داشته و تعادل را در سیاست خود بین سود و خطر بار دیگر مورد بازنگری قرار دهد. در چارچوب این روند، فن آوریهای چینی احتمالاً به طور فزایندهای در تشدید تهدیدات نظامی از طرف ایران و نمایندگان آن برای اسرائیل، کمک خواهند کرد. اطلاعات، جاسوسی و فن آوریهای به دست آمده توسط چین، از جمله از اسرائیل به طور فزایندهای به دست ایرانیها میرسد.
اسرائیل باید مدیریت ریسک خود را با واقعیتی تطبیق دهد که در آن یک شریک اقتصادی مهم با دشمن اصلی اسرائیل همکاری میکند و به طور فزایندهای احتمال دارد اطلاعات، فناوریهای نظامی، سیستمهای تسلیحاتی و دانش نظامی و عملیاتی را با آن به اشتراک بگذارد. در عین حال، اسرائیل باید گفتگوی خود را با ایالات متحده مطابق با اولویتهای جدید واشنگتن تنظیم کند.
روابط چین و ایران تهدیدهای شماره یک برای ایالات متحده و اسرائیل است. این امر خواستار نظارت مشترک است. مذاکره در مورد چالشهای سیاسی، پیوندها، معاملات و تنشها. طراحی و برنامه ریزی پاسخهای مربوطه؛ و هماهنگی تلاشها. مشارکتهای جدید اسرائیل در منطقه امکان گسترش این حلقه را به امضا کنندگان توافقنامه صلح ابراهیم و کشورهای دیگر نیز میدهد.
انتهای پیام/