چرائی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر-۴|تصمیم به ادامه جنگ و ورود به خاک عراق
محسن رضایی گفت: اگر ما کنار مرزها بمانیم و تکلیف جنگ نیز مشخص نشود و نیروهای ما فرسوده شوند، آنها بهمحض یافتن فرصت، مجدداً به ما حمله خواهند کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «واقعه آزادی خرمشهر از دور فقط یک حادثه تاریخی است که برای ملت ایران هیجانآور و افتخارآمیز است؛ ولی از نزدیک، این قضیه شبیه یک معجزه بزرگ بود». این جمله از سخنان گرهربار رهبر انقلاب اسلامی در اول خرداد ماه 1381 است که به موضوع عملیات بیتالمقدس اشاره دارند.
این عملیات، در منطقه جبهه جنوبی(غرب رود کارون)، با رمز عملیات یا علی بن ابیطالب علیه السلام، در تاریخ 10 اردیبهشت ماه تا سوم خرداد ماه سال 1361 آغاز شد، مهمترین اهداف آن آزادسازی شهرهای خرمشهر و هویزه؛ همچنین خارج کردن شهرهای از برد توپخانه دشمن بود. لذا خبرگزاری تسنیم همزمان با سالروز این عملیات افتخارآفرین طی یادداشتهایی به «چرائی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر» میپردازد. در قسمت چهارم و پایانی این یادداشتها میخوانیم:
بعد از اینکه به شروط مشروع و بحق جمهوری اسلامی ایران برای آتشبس و پذیرش صلح، بهعنوان کشوری که دست برتر را در جنگ بعد از فتح خرمشهر داشت توسط رژیم بعثی و مجامع منطقهای و بینالمللی توجه ای نشد، مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی در خصوص بررسی بحث ادامه جنگ و ورود به خاک عراق مصمم شدند.
«در واقع در چنین شرایطی گزینههای دوگانه ایران عبارت بودند از:
- توقف بر روی مرزهای بینالمللی و خودداری از ورود به داخل خاک عراق، با امید به تأمین خواستههای ایران از طریق مذاکره سیاسی با عراق و حامیانش.
- استفاده از فرصت حاصل از شکست نظامی عراق در خاک ایران برای ورود به داخل خاک عراق، بهمنظور فشار به این کشور و حامیانش برای تأمین اهداف سیاسی و (حقوقی) ایران در جنگ»1
صدور قطعنامه 514 سازمان ملل متحد که یکطرفه به نفع رژیم بعثی و بدون در نظر گرفتن خواستهها و منویات بحق جمهوری اسلامی صادر شده بود، اتمام حجتی برای مقامات ایران بود که از طریق دیپلماتیک و سیاسی و توسل به نهادهای قانونی بینالمللی و در رأس آنان سازمان ملل متحد، نمیتوانند منافع و حقوق ملت ایران را در جنگ با صدام استیفا کنند.
رژیم بعثی علیرغم اعلام رعایت و پایبندی آتشبس یکطرفه، هرروز بخشهایی از خاک ایران در نزدیکی مرز خود همچون آبادان و دزفول و... را مورد اصابت موشک و آتش توپخانهای خود قرار میداد و عملاً به آتشبس پایبند نبود.
در خصوص ادعای عقبنشینی و بازگشت به مرزهای بینالمللی خود نیز همانطور که بر اساس اسناد، شواهد و قرائن در قسمت دوم این بحث بررسی کردیم، رژیم بعثی، برخی از مناطق مهم و استراتژیک و سوقالجیشی ایران را همچنان در تصرف خود نگاه داشته بود و در این مناطق دست به استحکام مواضع نظامی خود زده و آرایش نظامی گرفته بود.
از طرفی دیگر حاضر به پرداخت غرامت و خسارت به ایران نیز نبود چراکه از سوی هیچ مرجع و نهاد حقوقی بینالمللی و در رأس آن سازمان ملل بهعنوان عالیترین نهاد سیاسی و حقوقی بینالملل، بهعنوان متجاوز و آغازگر جنگ معرفی نشده بود.
در چنین شرایطی جمهوری اسلامی برای ادامه جنگ با رژیم بعثی و تنبیه متجاوز و وادار نمودن او به قبول شروط مشروع خویش مصمم شد.
تصمیمگیری در مورد ادامه جنگ
«تصمیمگیری برای چگونگی ادامه جنگ از موضوعات مهمی بود که در نشست مشترک فرماندهان لشکری و سران کشوری در جلسه شورای عالی دفاع با امام، درباره آن گفتوگو شد. مستند به خاطرات آقای اکبر هاشمی رفسنجانی، نظامیان بهمنظور تنبیه متجاوز و دستیابی به حقوق ملی، خواهان ورود به خاک عراق بودند، اما امام درباره عبور از مرزهای بینالمللی ابهام داشتند. ایشان پس از شنیدن استدلالها گفتند: «من یک هفته فکر میکنم سپس پاسخ میدهم.»2
استدلالها برای ادامه جنگ چه بود؟
استدلال سیاسیون و در رأس آنان آقای حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی که در آن زمان نماینده امام در شورای عالی دفاع بودند، به نقل از آقای موسویخوئینیها این بود: «ما اینجا ایستادنمان مشکلی را از ما حل نمیکند و نمیتوانیم در مذاکرات کار جدی انجام بدهیم. تنها راهش این است که عملیات دیگری انجام بدهیم و برویم بخش قابلتوجهی از خاک عراق را به دست بگیریم، بعد بنشینیم، مذاکره کنیم.
درباره استدلالها و آنچه نظامیها مطرح کردهاند؛ آقای دکتر روحانی دبیر (اسبق) شورای عالی امنیت و (رئیسجمهور فعلی) میگوید «استدلال آنها نیز این بود که اگر ما بخواهیم سر مرز در منطقه جنوب، در منطقه خرمشهر عمدتاً بایستیم و آتشبس را بپذیریم، عراقیها ممکن است در یک مقطع دیگری یک هجمهای بزرگتر انجام دهند و ما را برسانند به نقطه اول.» در واقع برای دفاع از سرزمین ایران و مخصوصاً سرزمین خوزستان، بهترین جایی که برای پدافند مصلحت میدیدند، رودخانه اروند بود. برای اینکه یک مقداری پیشروی کنند و خودشان را بچسبانند به پشت شط العرب یا اروندرود، به دلیل آنکه دفاع در آنجا از سرزمین ایران آسانتر خواهد بود.»3
محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران طی سخنانی که بعد از عملیات بیتالمقدس، در قرارگاه کربلا در 21 تیرماه سال 1361 ایراد کرد، گفت «اگر ما کنار مرزها بمانیم و تکلیف جنگ نیز مشخص نشود (نه جنگ، نه صلح) و نیروهای ما فرسوده گردند، آنها بهمحض یافتن فرصت، مجدداً به ما حمله خواهند کرد؛ زیرا دشمن جمهوری اسلامی هستند. آنها از اینکه اسلام اعتبار پیدا کند، میترسند.
هر روز خرمشهر و آبادان را با خمپاره و توپ هدف قرار میدهند. خب، این ملت فداکار تا چه زمان باید این وضع را تحمل کند. ما واقعاً قصد ادامه جنگ را نداشتیم و صادقانه با قضیه برخورد کردیم، اما دیدیم که اینها حتی حاضر نیستند، کمترین خواستههای ما را تأمین کنند و اصلاً به حرف ما گوش نمیدهند و تنها حرف خودشان ر ا میزنند. بدین ترتیب مجبوریم برای دفاع از کشور و مردم ایران به دفاع خود ادامه دهیم.
باید متجاوز را تنبیه کنیم تا دیگر نه او و نه هیچ کشور دیگری جرئت نکند به ما حمله کند. اگر دشمن ما را هدف حمله قرار دهد،22 ماه شهرهای مهم ما ر ا اشغال کند، مردم را از خانه و کاشانهشان آواره نماید و اینهمه جنایت ر ا مرتکب شود و ما بیتفاوت از کنار آن عبور کنیم، این اعتبار حفظ خواهد شد؟
اگر ما دشمن و متجاوز را تنبیه نکنیم، فردا دیگر همسایگان ما، ترکیه و پاکستان، با دو تیپ کشور ما را هدف حمله قرار میدهند، آنهم با این استدلال که عراق 22 ماه در این کشور تاخت و کسی مانع نشد، بنابراین ما نیز میتوانیم اینگونه کنیم، اگر متجاوز را تنبیه نکنیم، همه نسبت به خاک ما طمع خواهند داشت.»4
سردار سرلشکر یحیی (رحیم) صفوی، فرمانده اسبق سپاه پاسداران و فرمانده نیروی زمینی سپاه در آن روزها نیز میگوید «از نظر نظامی تصور ما این بود که اگر در اینجا متوقف بشویم و عراقیها قرارداد 1975 را قبول نکنند، به صلح و امنیت پایدار نمیرسیم و همینجوری میان زمین و آسمان معطل میمانیم. در این صورت نیروهای ما که عمدتاً داوطلب بودند، به شهرها و خانههایشان برمیگشتند. بسیجیها همهشان برای عملیات میآمدند، نه برای پدافند. آنها روحیه اینکه 3،4 ماه یا یک سال در خط پدافندی بمانند، نداشتند و نمیماندند.
از طرف دیگر اگر متوقف میشدیم، رهبر سیاسی عراق با دیکتاتوریای که داشت، همه یگانهایش را که در عملیاتها آسیب دیده بودند، بازسازی و آماده حمله میکرد و دلارهای نفتی کشورهای عربستان، کویت و امارات هم به کمک او میآمد.
دو راهحل بیشتر نبود؛ پذیرش قرارداد 1975 از طرف عراق یا ادامه عملیات و تحمیل اراده ایران بر رهبری عراق.»5
یک هفته بعد از جلسه مهم شورای عالی دفاع با امام (ره)، احمد آقا تماس گرفت و نظر موافق امام را همراه با شروطی اعلام کرد. ایشان فرموده بودند: «اگر داخل میشوید، در جایی بروید که جمعیت نباشد و کسی اذیت نشود. اگر تعداد کمی باشند، مهم نیست.» در پی اعلام نظر امام عملیات رمضان طراحی شد و هدف آن پیشروی نیروهای خودی تا کناره ساحلی شط العرب (اروندرود) بود تا افزون برتامین منطقه آزاد شده، با دستیابی به حاشیههای مرزی خاک عراق و سیطره بر دشمن، امکان دستیابی به حقوق ملی فراهم شود.»6
منابع:
{1}درودیان، محمد، مسایل اساسی جنگ، جداول، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، 1397، صفحه 545
{2}کیهان پناه، امیرحسین، اطلس نبرد بیتالمقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول 1396، صفحه 237
{3}درودیان، محمد، علل تداوم جنگ (نقد و بررسی جنگ ایران و عراق-3)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ پنجم،1392 صفحات 136،147 و 148
{4}فصلنامه نگین ایران، شماره 4، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، بهار 1382، صفحات 110 و 111
{5}اردستانی، حسین، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: از سنندج تا خرمشهر (روایت سید یحیی صفوی)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم 1399، صفحات 604 و 605
{6} کیهان پناه، امیرحسین، اطلس نبرد بیتالمقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول 1396، صفحه 237
انتهای پیام/