چرا سقوط اسرائیل نزدیکتر از هر زمانی است؟
گزارشهای متعدد از کارشناسان و نویسندگان صهیونیست درباره سقوط قریبالوقوع اسرائیل نشان میدهد خود صهیونیستها به جعلی بودن هویت و رژیم خود باور دارند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، شبکه الجزیره در مقالهای به اوضاع داخلی رژیم صهیونیستی و هشدارهایی که گاهی از زبان کارشناسان و تحلیلگران این رژیم درباره فروپاشی قریبالوقوع اسرائیل مطرح میشود پرداخته و نوشت، شاید یک ارزیابی سطحی از اوضاع اسرائیل اینگونه وانمود کند که این رژیم به اوج قدرت خود رسیده و منطقه را تحت کنترل درآورده است؛ به طوری که رژیمهای عربی برقراری روابط با اسرائیلیها را تضمین کننده ثبات خود میدانند.
اما یک ارزیابی عمیق تر دیگری وجود دارد که نشان می دهد استکبار ، احساس برتری و قلدرمآبی می تواند آغاز فروپاشی و سقوط رژیم اشغالگر صهیونیستی باشد.
در همین زمینه کارشناسان و تحلیلگران صهیونیست متوجه جدی شدن اوضاع استکباری موجودیت صهیونیستی و پیامدهای منفی ناشی از ظلم و ستمی که این رژیم علیه ملت فلسطین که دارای حقوق تاریخی در سرزمین فلسطین هستند اعمال میکند، شدهاند. آنها معتقدند اینکه آمریکا سفارت خود را در اراضی اشغالی به قدس منتقل کرده و این شهر را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و ارتش رژیم صهیونیستی به شکل مداوم فلسطینیان را تحت فشار قرار میدهد بدون اینکه حاکمان عرب جرات محکومیت و یا حتی ابراز نگرانی در این زمینه را داشته باشند، تضمینی برای جلوگیری از فروپاشی اسرائیل نیست.
تجزیه و تحلیل مقالات شماری از نویسندگان و کارشناسان صهیونیست نشان میدهد حالتی از ترس و وحشت در وجود آنها نهفته و احساس میکنند که دیگر فرصت احتمال سازش با فلسطینیان وجود ندارد. حتی برخی رژیم های عربی که اقدام به عادی سازی روابط با اسرائیل کردهاند به دنبال جلب رضایت آمریکا هستند و از همه مهمتر اینکه ملتهای این کشورها به شدت سازش با اسرائیل را محکوم میکنند.
یکی از مهم ترین مقالات در این زمینه توسط «آری شبیت» نویسنده صهیونیست در روزنامه اسرائیلی هآرتص منتشر شده که معتقد است اسرائیل نفسهای آخر خود را میکشد.
اما یک بحث مهم در اینجا بحث ایدئولوژیکی است؛ اینکه صاحبان واقعی یک سرزمین میتوانند از آن دفاع کنند و قدرت آنها در ایمان و ثبات و پایداری آنها است. در واقع ملت حقیقی یک کشور برای دفاع از حق حاکمیتی خود مقاومت می کنند و همیشه برای دفاع از سرزمین خود آماده هستند، چیزی که درباره فلسطینیها صدق میکند. اما درباره صهیونیستها اینگونه نیست؛ چرا که خودشان به خوبی میدانند که حق مالکیت در فلسطین ندارند.
تنها راه پیش روی اسرائیلیها فرار است
در اینجا به مقاله آری شبیت برمیگردیم. وی در مقاله اخیر خود نوشت اسرائیل در حال حاضر به یک نقطه غیرقابل بازگشت رسیده و نمیتواند جنبش صهیونیسم را اصلاح کند و تنها راه حلی که پیشروی اسرائیلیهاست ترک اسرائیل و مهاجرت به سانفرانسیسکو یا برلین است.
این نویسنده صهیونیست در ادامه گفت، تنها قدرتی که می تواند اسرائیل را نجات دهد خود اسرائیلیها هستند که باید با ابداع یک زبان سیاسی جدید به واقعیت اعتراف کنند؛ این که فلسطینیها ریشه در این زمین دارند و اسرائیلیها از زمان ورود به فلسطین متوجه شدند آنها صرفاً یک ملت دروغین هستند که توسط جنبش صهیونیسم به وجود آمدهاند.
فلسطین متعلق به ساکنان واقعی آن است
اما چه رابطهای میان انتشار این مقاله با اتفاقات اخیر در فلسطین اشغالی و مقاومت ملت فلسطین برای دفاع از قدس و مسجدالاقصی و اقدامات قهرمانانه فلسطینیان در محله شیخ جراح قدس اشغالی وجود دارد؟ همانطور که گفتیم مالکان واقعی یک سرزمین هستند که میتوانند با همه وجود از آن دفاع کنند و از بالاترین خطرات و حتی مرگ هراسی نداشته باشند. این در حالی است کهچنین پایداری را از شهرک نشینان صهیونیست نمیبینیم و آنها به سرعت فرار میکنند؛ چرا که جان و زندگیشان بسیار مهم تر از زمین است و همین موضوع ثابت میکند که آنها تعلقی به فلسطین ندارند.
فلسطینیان در قدس با همه وجود به این اصل باور دارند که وظیفه آن ها دفاع از سرزمینشان و مسجدالاقصی و مرگ برای آن است و ایمان دارند که پیروز خواهند شد و بیت المقدس و کل فلسطین را آزاد میکنند. همچنین قدرت و وحشی گریهای اسرائیل مانع آنها نخواهد بود.
به نظر میرسد نویسنده مقاله هآرتص به این نتیجه رسیده اسرائیل نمیتواند بر صاحبان سرزمینی که با جان خود از آن دفاع میکنند پیروز شود و اگر اسرائیلی ها خواهان نجات زندگی خود هستند باید این سرزمین را ترک کنند.
مشاهده و ارزیابی واقعیت و صحنههایی که فلسطینیان در ماه مبارک رمضان برای دفاع از بیتالمقدس و مسجد الاقصی رقم زدند و خود را به عنوان الگویی از مقاومت به جهان معرفی کردند تنها تهدید بزرگی برای اشغالگران صهیونیست نبود، بلکه یک هشدار برای رژیم های مستبدی است که خودشان را زیر پای رژیم اشغالگر صهیونیستی انداخته و گمان میکنند که جلب رضایت اشغالگران همان چیزی است که از تاج و تخت حاکمان عربی محافظت میکند.
آری شبیت در ادامه مقاله خود صادقانه به اسرائیلیها توصیه کرد که دست از اشغالگری بردارند و شهرکها را تخلیه کنند و تنها در قدس غربی ساکن شوند.
این نویسنده صهیونیست به این باور رسیده که ادامه اشغالگری اسرائیلیها در فلسطین منجر به بروز یک فاجعه بزرگ خواهد شد. البته این نخستین بار نیست که او درباره خطر ادامه اشغالگری در فلسطین هشدار میدهد اما این هشدار در آخرین مقاله وی بسیار واضحتر بود.
شبیت پیش از این مقالاتی درباره خطر شهرکسازی منتشر کرده و کتابی با عنوان «سرزمین موعود من» نوشته بود. البته توجه به این نکته لازم است که این کارشناس صهیونیست همواره خود را به اسرائیل وفادار نشان میدهد و خواستار اصلاح جنبش صهیونیسم است؛ یعنی اینگونه نیست که مقالات او وهمی و یا مغرضانه باشد.
اسرائیل با دستان خود قبرش را میکند
«روگل آلور» نویسنده دیگر صهیونیست نیز با همین موضع گیری، شهرکنشینان اسرائیلی را جنایتکار و فاشیستهایی میداند که به هیچ چیزی جز منافع خودشان اهمیت نمیدهند.
وی همچنین تجاوز به غزه را از حماقتهای بزرگ اسرائیل برشمرد، چرا که تجربه 3 جنگ قبلی ثابت کرده ارتش اسرائیل پیروز نمیشود.
در تاریخ 19 اکتبر 2015 آلور در مقالهای در روزنامه هاآرتص نوشت، اگر اسرائیل به جنگهای تجاوزگرانه خود ادامه داده و حقوق فلسطینیان را به رسمیت نشناسد با دستان خودش قبرش را کنده است.
این نویسنده صهیونیستی همچنین لابی رژیم اسرائیل در ایالات متحده را مورد هجمه قرار داده و آن را مافیایی توصیف کرد.
وی در مقالهای اسرائیل را مملکت داعش اسرائیلی دانست و اعلام کرد اسرائیلیها به پایان تاریخ خود یا دستکم پایان تاریخ سیاسی بعد از درگیریهای عمیق میان احزاب چپ و راست رسیدهاند. چپگرایان اسرائیل از نقشههای رسانهای و گفتمان عمومی محو شدهاند و موجودیت صهیونیستی به شکل دیوانهوار به سمت راست افراطیهایی که خواستار الحاق کرانه باختری هستند پیش میرود. اما باید چشمان خود را باز کنیم.
تنها مقاومت است که آینده اعراب را میسازد
شاید این گونه به نظر برسد مهمترین چیزی که اسرائیل طی سالهای گذشته به دست آورده به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت آن توسط آمریکا باشد، اما «تسفی برئیل» نویسنده صهیونیست معتقد است این اقدام دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق ایالات متحده تاثیر منفی بر روابط بین المللی و قانون بین المللی دارد و طرح «معامله قرن» ادامه اشغالگری با شروط جدید است که تلاش می کند سرقت زمینهای فلسطینیان را که طی 53 سال اشغالگری انجام شد توجیه کند.
وی افزود، ترامپ با نابودی خاورمیانه این منطقه را ترک کرد؛ زیرا معتقد بود که امکان توافق با دیکتاتورها وجود دارد و در رویای خود صلح جامع میان اسرائیل و اعراب را در این منطقه خونین تصور میکرد؛ اما زمانی که ادامه اشغالگری اسرائیل را به رسمیت شناخت همه چشماندازها برای توافق سیاسی میان اسرائیلیها و فلسطینیها نابود شد.
شاید یکی از نتایج معامله ترامپ این بود که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی میتواند از طریق قراردادهای صلح با رژیمهای عربی برای خود جایگاهی میان صهیونیستها به دست بیاورد؛ اما هیچگونه صلح منطقهای با اسرائیل وجود ندارد و این اتحادها تهدیدهای استراتژیک پیشروی رژیم صهیونیستی را برطرف نمیکند. همچنین دشمنی تاریخی اعراب با صهیونیستها به قوت خود باقی خواهد ماند.
مهمترین نکتهای که از مقالات نویسندگان و کارشناسان صهیونیست در این زمینه میتوان دریافت این است که خود صهیونیستها به خوبی متوجه شدهاند که صلح با اسرائیل امکان پذیر نیست و به زودی همه اعراب نیز به این واقعیت پی میبرند و متوجه میشوند این مقاومت است که میتواند آینده آنها را بسازد.
انتهای پیام/