۵ شرط برای راستیآزمایی رفع تحریمهای ضد ایرانی
این گزارش به بررسی پنج شرطی میپردازد که لازم است برای راستیآزمایی واقعی تحریمها مورد توجه مذاکرهکنندگان قرار بگیرد.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- آمریکا بعد از اجرایی شدن توافق هستهای برجام به طرق مختلف تلاش کرد مانع از انتقاع ایران از مزایای اقتصادی ناشی از رفع تحریمها شود.
ایجاد هراس در بانکها درباره انجام تراکنشهای مربوط به ایران، تمدید 10 ساله «قانون تحریمهای ایران»، امضای قانون ویزا برای هراساندن تجار از ورود به ایران و گره زدن انتفاع اقتصادی ایران به مسائل غیرهستهای تنها بخشی از اقداماتی بود که در دوران ریاستجمهوری «باراک اوباما» برای محدود کردن منافع اقتصادی ایران از توافق هستهای انجام شد.
نشانههای بسیاری حاکی است دولت «جو بایدن»، رئیسجمهور فعلی آمریکا هم در صدد تکرار تجربه دوران اوباما از اجرای برجام است و اصولاً آوردن فردی مانند «ریچارد نفیو» به وزارت خارجه هم برای کمک به رفع نمادین تحریمها، بدون نتایج موثر برای ایران است.
در چنین شرایطی حضرت آیتالله خامنهای، مقام معظم رهبری در چند سخنرانی تأکید فرمودهاند که هر گونه اقدام آمریکا در زمینه رفع تحریمها باید مورد راستیآزمایی قرار بگیرد.
به عنوان مثال ایشان روز 29 بهمنماه فرمودند: « «حرفهایی زده میشود، وعدههایی داده میشود. من میخواهم امروز فقط همین یک کلمه را بگویم؛ بگویم ما حرف و وعدهی خوب خیلی شنیدهایم که در عمل، آن حرفها و وعدهها نقض شده و ضدّش عمل شده. حرف فایده ندارد، وعده فایده ندارد؛ این دفعه فقط عمل، عمل؛ عمل از طرف مقابل را ببینیم، ما هم عمل خواهیم کرد. با حرف و وعده و اینکه "ما این کار را خواهیم کرد، آن کار را خواهیم کرد" جمهوری اسلامی این دفعه قانع نخواهد بود، مثل گذشته نخواهد بود.»
مقام معظم رهبری در ادامه تصریح کردند تعهدات ایران مورد راستیآزمایی آژانس اتمی قرار میگیرد و لازم است که تعهدات طرف مقابل هم موارد راستیآزمایی قرار گیرد. ایشان میفرمایند: «علاوه بر این بحث راستیآزمایی هم از بحثهای بسیار مهمی است که ما حتماً بر آن تأکید داریم. ما وقتی تعهداتمان را در چهارچوب برجام اجرا میکنیم، نمایندهی آژانس نظارت دارد. این کاری است که نمایندگان آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام میدهند و آنها مشخص میکنند که تعهد ایران انجام شده یا انجام نشده است. سابقهی کار ما روشن است. ما وقتی موردی را قبول میکنیم، به تعهداتمان هم عمل میکنیم؛ امّا در ارتباط با لغو تحریمهایی که باید آمریکاییها انجام بدهند، ما باید بهعنوان کشور ذینفع راستیآزمایی کنیم؛ یعنی اگر آمریکاییها میگویند ما تحریم نفت یا پتروشیمی ایران را برداشتیم، ما نمیتوانیم فقط به امضای یک نامه یا اعلام موضع رضایت بدهیم. اگر امضاء همراه با فرآیندی برای راستیآزمایی اقدامات نباشد، معنی ندارد. بهطور مثال، نفتفروختن ما یکسری لوازمی دارد. شرکتی که میخواهد از ایران نفت بخرد، نباید از تحریمشدن توسط آمریکا هراس داشته باشد. درحقیقت مجموعهای از تحریمها باید لغو بشود تا فروش نفت بهصورت دقیق و کامل انجام شود. یعنی اگر اعلام شود که تحریم نفت ایران لغو شد، فینفسه نمیتواند کفایت کند. باید در کنارش تضمینهایی هم وجود داشته باشد که مشکلی برای فروش نفت هم پیش نیاید.»
بعد از این اظهارات مقام معظم رهبری بعضی از مقامهای دولت ایران گفتهاند که راستیآزمایی لغو تحریمها زمان زیادی نمیبرد و فوراً قابل انجام است. این در حالی است که گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نشان میدهد انجام این راستیآزمایی نیازمند بین 3 تا 6 ماه زمان است.
چنین اختلاف تفاسیری درباره راستیآزمایی رفع تحریمها بحث را درباره اینکه این راستیآزمایی باید چه ملاکهایی داشته باشد به پیش میکشد. در این گزارش به بررسی این موضوع پرداختهایم.
1- رفع موثر تحریمهای بانکی
علیرغم آنکه تحریمهای آمریکا مشکلات زیادی برای بخش اقتصاد و صنعت کشور ایجاد میکند مهمترین صدمه تحریمهای آمریکا در گلوگاه تبادلات بانکی است، به گونهای که بعد از اجرایی شدن برجام با وجود منعقد شدن قراردادهای گوناگون با شرکتهای خارجی گشایشی در مبادلات بانکی صورت نگرفت. بنابراین، هر گونه گشایش در دیگر تحریمها بدون رفع گره مبادلات بانکی بیاثر و یا کماثر خواهد بود.
در دوران دولت باراک اوباما، بعد از امتناع بانکها از انجام تراکنشهای مربوط به ایران، از وزارت خزانهداری آمریکا خواسته شد با مرقوم کردن یک بخشنامه مکتوب به بانکها اطمینان خاطر داده شود انجام تراکنشهای مربوط به ایران آنها را مشمول جریمههای سنگین نخواهد کرد. دولت اوباما از انجام این کار امتناع کرد، زیرا اصرار داشت که رفع تحریمها آثاری فراتر از آثار نمادین نداشته باشد.
بر همین اساس، در حال حاضر لازم است برای حصول اطمینان از عدم بازگشت آمریکا به رویههای قبل، از دولت آمریکا ضمانتهای مکتوب برای رفع تحریمهای بانکی اخذ شود و رفع این تحریمها در بازههای زمانی لازم مورد راستیآزمایی قرار گیرد.
2- تأکید بر شاخصهای عینی رفع تحریم
همانطور که در ابتدای این متن هم اشاره شد تجربه اجرای برجام در گذشته نشان میدهد تأکید صرف بر رفع حقوقی تحریمها صرفاً به رفع نمادین تحریمها بدون آثار عملی و انتفاع اقتصادی ایران منجر میشود.
دولت ایالات متحده از ابزارهای حقوقی مختلفی برخوردار است که میتواند حین ادعای رفع تحریم، ریسک همکاری اقتصادی با ایران را افزایش داده و مانع از بهرهمندی ایران از مزایای اقتصادی ناشی از رفع تحریم شود.
لذا ضروری است علاوه بر پافشاری روی رفع حقوقی تحریم، شرایط انتفاع ایران از رفع تحریمها در قالب شاخصهای عینی و سنجشپذیر مشخص شود تا راه برای بهانهجوییها و مانعتراشیهای طرف آمریکایی سد شود.
در این زمینه تأکید بر این نکته ضروری است بعد از اجرایی شدن برجام که احتمال وضع مجدد تحریمها بسیار کم تلقی میشد باز هم ایالات متحده با استفاده از ابزارهای سیاسی، رسانهای و امنیتی خود سطح نااطمینانی را علیه فضای کلان اقتصاد ایران افزایش داد. در شرایطی فعلی که تجربه خروج آمریکا از برجام در ذهن کنشگران اقتصاد بینالملل جاگیر شده تأکید بر ضرورت اجتناب از رویکرد حقوقی اهمیت بیشتری دارد.
مرکز پژوهشهای مجلس در همین راستا در گزارشی که چندی پیش منتشر شد به مواردی نظیر «مطالبه و اطمینان از انجام سطح مشخصی از نفت، امکان تراکنش آزادانه بر منابع مالی حاصل، تحقق سطح مشخصی از تراکنش ماهیانه و عملیات بانکی توسط بانکهای خارجی»، به عنوان نمونه، اشاره کرده است.
3- ضرورت نقشآفرینی مجلس
مجلس شورای اسلامی بایستی درراستیآزمایی رفع تحریمها و تحقق شاخصهای اقتصادی انتفاع اقتصادی ایران نقش به سزایی ایفا کند. همانطور که در ماده 7 قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» آمده، بازگشت ایران به اقدامات هستهای پس از رفع تحریمها و تحقق شاخصهای سنجشپذیر متوقف بر تعیین تکلیف مجلس شورای اسلامی است.
4- رعایت زمان راستیآزمایی
راستیآزمایی سریع تلهای است که آمریکاییها و طرف غربی برای مذاکرات تدارک دیدهاند این در حالی است که گزارشها و تحلیلهای مختلف نشان میدهند راستیآزمایی واقعی تحریمها نمیتواند عجولانه صورت گیرد.
برای فهم زیربنای پیشنهاد این بازه زمانی باید به مقوله ای بسیار مهم توجه شود و آن هم، تفاوت جنس اقدامات ایران و طرف های مقابل در برجام است؛ آنچه ایران ذیل برجام انجام داده مجموعه ای از الزامات فنی و فیزیکی بوده و ازاینرو کاملاً ملموس و رصدپذیر هستند، اما تعهدات طرفهای مقابل، از جنس کاهش ریسک و به تبع، دستیابی به عایدی های ملموس اقتصادی است.
باید توجه داشت که بالا بودن ریسک تعامل با ایران، نتیجه مجموعه ای از اقدام ها و محدودیت های آمریکا علیه ایران است که تنها یکی از آنها، زیرساخت های حقوقی تحریم است. کاهش ریسک تعامل با ایران، امری زمانبر است و تنها زمانی، کنشگران تجاری در سطح بین المللی تصمیم به تعامل با ایران خواهند گرفت که زنجیره ای از علامت های مثبت (اعم از توالی زمانی و تکثر اقد
5- اقدام بعد از راستیآزمایی
باز هم تجربه پسابرجام نشان میدهد طرف غربی برای پایبند کردن ایران به اجرای برجام معمولاً وعده و وعیدهای زیادی درباره عمل به تعهداتش میدهد اما هنگام اجرای آن وعدهها حداکثر تلاش را برای عمل نکردن به آن تعهدات انجام میدهد.
یکی از طرحهایی که طرف آمریکایی و غربی در همین راستا طرحهایی مانند بازگشت «گام به گام به برجام» را مطرح میکنند که خصوصا اگر ابتکار اجرای آن به طرف غربی سپرده شود ممکن است در اجرای راستیآزمایی توسط ایران اخلال ایجاد کند.
بر اساس شواهدی از همین دست است که مقام معظم رهبری موضع رسمی جمهوری اسلامی را این اعلام کرده است که تهران تنها بعد از رفع همه تحریمها و راستیآزمایی اجرای تعهدات آمریکا حاضر است اقدامات جبرانیای را که در واکنش به نقض توافق توسط واشنگتن و بیعملی کشورهای اروپایی آغاز شدهاند به عقب برگرداند.
این موضوع، علاوه بر آنکه این طرح دولت آمریکا و کشورهای غربی را خنثی میکند با بسیاری از واقعیتهای میدانی هم تناسب منطقی و وضعی دارد، زیرا طرح «گامبهگام»، تنها در صورتی میتواند موضوعیت داشته باشد که اولاً دو طرف بهیکشکل و بهیکاندازه از چیزی دور شده باشند، حال آنکه در موضوع برجام میبینیم که آمریکا برجام را عملاً نقض کرده است در حالی که ایران بعد از یک سال اجرای کامل برجام و فرصت به طرفهای غربی برای عمل به وعدههایشان، تنها تعهداتش را آن هم طبق مفاد موجود در خود برجام کاهش داده است. با توجه به اینکه اقدام ایران در واکنش به نقض عهد آمریکا صورت گرفته است حکم هر عقل سلیم این خواهد بود طرف ناقض ابتدا خسارتش را جبران کند و بعد از طرف مقابل بخواهد به عقب برگردد.
ثانیاً، اگر ایران بهفرض هم بخواهد مسئله اول را نادیده بگیرد و بپذیرد که گامهایی را در برابر برخی گامهای آمریکا بردارد میان گامهای احتمالی دو طرف نمیتوان تجانسی برقرار کرد که بتوان از طرح «گامبهگام» سخن گفت. آنطور که از روال اجرای برجام در 5 سال گذشته هم مشخص است تعهدات ایران در این توافق کاملاً ملموس و اندازهپذیر است در حالی که طرف مقابل هم تعهداتش تفسیرپذیر است و هم خودش اهل مغلطه و سفسطه.
مورد سوم اینکه، میان ایران و آمریکا «توازن در اعتماد» وجود ندارد و در چنین شرایطی مطالبه توازن در گامها منطقی بهنظر نمیرسد. طرف آمریکایی بهاستناد رفتار گذشته ایران میتواند انتظار داشته باشد که تهران در صورت اعلام پایبندی به تعهداتش، تمامی مفاد برجام را همانند گذشته موبهمو اجرا خواهد کرد؛ اما اگر از کارنامه آمریکا در دبه کردن در توافقهای بینالمللی هم بگذریم و فقط از مورد برجام صحبت کنیم، طبعاً ایران نمیتواند به دولتی که از نخستین روز اجرایی شدن برجام تلاش کرد رفع تحریمها فقط روی کاغذ انجام شود و در ادامه از همان سیاست رفع تحریمها روی کاغذ هم عدول کرد، اساس را بر اعتماد قرار دهد، آن هم در شرایطی که مقامهای دولت بایدن بهصراحت میگویند که برجام را سکویی برای اهداف دیگری میخواهند.
انتهای پیام/