تکرار|لابیهای پشت صحنه پربینندههای تلویزیون!/ شفافشدن قراردادهای صدا و سیما اینجا به کار میآید
آگهیهای بازرگانی و سلطه اسپانسرها در تلویزیون فضا را به گونهای پیش میبرد که آنتن رسانه ملّی به فضایی برای تجارت و سرمایهسالاری تبدیل شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این روزها یکی از مشکلات اصلی و آزاردهنده تلویزیون، آگهیهای بازرگانی و حضور پررنگِ اسپانسرهایی است که به گونهای در بسیاری از بخشها، تعیینکنندهاند. سرمایهدار و یا تاجرهایی که بدون اشرافِ مناسب به سریال، برنامه و فرهنگ و هنر فقط با هدف کسب درآمد، برای برخی از آثار تلویزیونی هزینه میکنند. البته پایشان را در بسیاری از موارد از گلیمشان بیشتر دراز کردهاند و حتی در تعیین نقش اصلی برخی از سریالها، مجری برنامه و محتوای خیلی از آثار ورود آشکار دارند.
تعدد پخش آگهیهای بازرگانی صدایِ معاون سیما را هم در نشست خبری، درآورد و او هم به گونهای این موضوع را تکرار کرد که ناگزیرند به دلیل مشکلات بودجهای، آنتن را در اختیار صاحبان کالا و خدمات و سرمایهگذارها و اسپانسرها قرار دهند. نکات و موضوعهای مختلفی مطرح میشود، حتی زمانی که لایحه بودجه 1400 تقدیمِ مجلس شورای اسلامی میشود، سهم صداوسیما که معادل 2 هزار و 619 میلیارد تومان است و حتی به برداشت 150 میلیون یورویی از صندوق توسعه ملّی میرسد، این موضوع بهعنوان بهانه کیفیسازی برنامهها و سریالهای تلویزیونی مطرح میشود، آنچه بهعنوان خروجی شبکهها از آنتن صداوسیما روی آنتن میرود، چقدر با بودجه اختصاصیافته، همخوانی و تناسب دارد؟
البته سؤالات و نکات دیگری هم در این زمینه وجود دارد و هرساله محل بحث بوده است از جمله؛ چطور بودجه میان برنامهسازان، سریالسازان، شبکهها و بخشهای مختلف رسانه ملّی تقسیم میشود؟ چقدر دوباره امسال باید شاهد تبلیغات گسترده و آگهیهای بازرگانی و حضور اسپانسرها باشیم که این پاسخ را از مدیران بشنویم "بودجه کفاف نمیدهد مجبوریم به پخش آگهی بازرگانی" از طرفی دیگر موضوع پایین آمدن سطح سریالسازی و برنامهسازی، شفافنبودن قراردادها و مراوده مالی برخی از مجریان و تهیهکنندگان با اسپانسرها هم محلِ بحث است که در سلسله میزگردهایی با پژوهشگران و کارشناسان این عرصه بهدنبال واکاوی بهتر این مسائلیم؛ تلویزیون چه اشتباهاتی در این زمینه کرده و چه رویکردهایی برای برونرفت از این مسائل، پیشنهاد میشود؟
یدالله سیفی قائممقام شبکه ایرانکالا، مدیرکل سابق بازرگانی صداوسیما، سیدعلی محسنیان و یوسف مرادی از کارشناسان و پژوهشگران رسانه به نکاتی اشاره کردهاند که قابل توجه است، مشروح این صحبتها و بحثها را در ادامه بخوانید:
فکر میکنم منظور شما همان آگهیهای مستقیم است!
تسنیم: موضوع بحث ما در این جلسه آگهیهای بازرگانی است که یک دهه کاملاً ممنوع بود اما تلویزیون از یک جایی وارد این عرصه شد و رفته رفته به خصوص در چند سال اخیر عمده برنامهها و حتی سریالها هم وارد فضای مشارکتی شدند. عدم مدیریت درست اسپانسرها موضوع دیگری است که تهدیدکننده است چرا که رقابت بین شبکهها را ایجاد کرد و این رقابت بین شبکهها باعث شد نرخ میهمانها و کارشناسهای تلویزیونی هم جا به جا شود تا جایی که برخی از کارشناسان تلویزیونی که با مبلغ کمی میآمدند و اظهارنظرهایی داشتند، الان مبالغ 8-9 میلیون تومانی طلب میکنند. این مبالغ منطقی نیست.
- بازرگانی سازمان صداوسیما باعث شد برخی از سریالهای محبوب هم ضربه بخورد؛ مثلاً سریالی که موضوع خانواده را دنبال میکرد به واسطه حضورش در بازرگانی رویکردش تغییر کرد. بازرگانی بیشتر از اینکه به محتوا اهمیت بدهد به تجارت و بیزینس توجه دارد؛ تجارتی که آن سرمایهدار پشت صحنه نیاز دارد دنبال میکند به همین دلیل محتوا فدا میشود و از بین میرود. علاوه بر این، از زمانی که پای ستاره مربعها و اپلیکیشنها به تلویزیون باز شد میهمانهایی دعوت میشوند که دلخواه اسپانسرها است. بنابراین بحث تنها آگهی بازرگانی نیست بلکه تأثیراتی است که بازرگانی خواهناخواه روی محتوای برنامهها و البته بیمحتوا کردن برنامهها داشته و البته نظارت را هم در تلویزیون بیهویت کرد...
یدالله سیفی: دقت کنید که دو مقوله در بحث درآمدهای سازمان صداوسیما مطرح است که باید این دو را از هم تفکیک کنیم؛ یکی همان آگهی بازرگانی است و یکی اسپانسر و حامی مالی است که کاملاً جدای از هماند و هرکدام ضوابط و آییننامههای خودشان را دارند.
در بخش آگهیهای بازرگانی، تیزر و باکسهای آگهی قبل، بعد و بین برنامهها و حتی زیرنویسهایی که پخش میشود، متولی اصلی اداره کل بازرگانی صدا و سیما است که طبق ضوابط سالیانه نسبت به عقد قرارداد کالا و خدمات اقدام میکند و آگهیهایشان شامل تیزرهایی است که به شبکهها ارسال میکند.
موضوع دیگر اسپانسرهای مشارکتی است که آن هم آییننامه جدایی دارد و ادارهکل بازرگانی تنها متولی قیمتگذاری آن است. در حقیقت متولی اصلی، کمیتههای مشارکتی است که زیرنظر معاونتهای صدا و سیما جداگانه اداره میشود و مدیران مالی هر شبکه متولی این اسپانسرها هستند. بنابراین اینها دو مقوله جدا از هماند و هر کدام ضوابط و آییننامه خودش را دارد. البته فکر میکنم بحث و نظر شما بیشتر همان حامیان مالی و اسپانسرها است تا آگهیهای مستقیمی که پخش میشود.
سیاستِ اشتباه در زمینه مدیریت اسپانسرها
تسنیم: به نظر میرسد که هم اسپانسرها و هم آگهیهای بازرگانی با توجه به اینکه سبک زندگی مردم را تحتالشعاع قرار داده مشکلاتی را آفریده است.
یدالله سیفی: در خصوص اسپانسرها باید به نکتهای اشاره کنم. البته نه از این منظر که خودم در سازمان صداوسیما کار کردم. اما سیاست اشتباهی در این زمینه صورت گرفت و آن هم این بود که ما مدیران مالی هر شبکه و حوزه را مسئول جذب این درآمدها قرار دادیم و از طرفی این مدیران مالی تهیه کنندهها را متولی و تحت تأثیر قرار دادند که بروید جذب درآمد کنید.
پزشکانی که به تلویزیون آمدند تا مطبهایشان شلوغ شود
تسنیم: یعنی وقتی تهیهکنندهها را درگیر این کار کردند به آنان و حتی مجریها گفتند «بروید اسپانسر بیاورید و درصد خودتان را هم بردارید»؛ درست است؟
یدالله سیفی: وقتی که در هر رسانهای بخش تولید محتوا را درگیر جذب درآمد کنید خواه یا ناخواه آن محتوا تحت تأثیر میزان پولی که میآید، قرار خواهد گرفت و این موضوع متأسفانه در صداوسیما اتفاق افتاد؛ بعضی اسپانسرها و حامیهای مالی، کلاناند و برنامههای کلان و بزرگ را میگیرند. در نقطه مقابل، یکسری اسپانسرهای جزئی هم هستند که برای آیتمهای حتی یک یا دو دقیقهای در برنامهها آمدند تا محصول خود را معرفی کنند که متأسفانه سابقه آنها به عنوان کارشناس و نوع محصول که آیا استاندارد دارد یا ندارد مورد بررسی واقع نشد.
برای مثال فرض کنید یک نفر با پرداخت مبلغی محصولی را معرفی کرد. غافل از اینکه این محصول که مثلاً آرایشی بهداشتی بوده است، نه تأییدیه آرایشی و بهداشتی و نه تأییدیه سلامت را داشته است.یا مثلاً در بحث انتخاب کارشناس، عدهای از پزشکان هجوم آوردند و در برنامهها نشستند و خودشان را معرفی کردند که البته باعث شد مطبهایشان شلوغ شود.
اسپانسر دورهمی و خندوانه کنترل شدند!
با تمام این تفاسیر، آن چیزی در کلان اتفاق افتاد به ویژه در برنامههایی مثل دورهمی، خندوانه و ... این بود که اسپانسرها کنترل شدند. مثلاً اسپانسر عصر جدید، تنها در توزیع جوایز حضور پیدا کرد و نقش کمتری داشت.
ضررهایی که اسپانسر به صداوسیما زد
تسنیم: البته من شنیدهام که از طرف تیم آقای آذری جهرمی جلوی ادامه بعضی از کمکها گرفته شد. برای مثال در فصل اول عصر جدید به تلویزیون حمله کردند و جلوی ادامه آگهیهای تلویزیون را گرفتند.
یدالله سیفی: این طور بگویم که در کلان، ماجرا کنترل شد اما در جزئیات قبول دارم مشکلاتی پیش آمد. در خصوص موضوعی که مطرح کردید باید بگویم بخشی از شرکتهای وابسته به حوزه ارتباطات وارد این اسپانسرها شدند اما بعد از آن قرارداد (توسکا) ماجرا کمی فرق کرد. همانطور که میدانید توسکا شرکتی بود که یک هفتهای از طرف همراه اول خلق شد، اسپانسری بزرگی در سازمان راه انداخت و متولی بخش اعظمی از آن شد و با ورود بخش نظارتی جلوی قرارداد سه ساله توسکا را گرفتند. البته از آنجا که تعهدات توسکا به همراه اول منتقل شد خود آقای آذری جهرمی نامه زد و گفت تمام تعهدات این شرکت به عهده ما است منتها چون جلوی پخش را گرفت درگیریهایی میان همراه اول با سازمان صداوسیما ایجاد شد و دستگاه نظارتی وارد شد؛ درست هم بود چون آن قرارداد به ضرر سازمان صدا و سیما بود.
چرا که قبلا اگر یک سایت اینترنتی میخواست آگهیهایش را از تلویزیون پخش کند براساس همان تعرفههای موجود سازمان صداوسیما حساب میکرد اما وقتی توسکا آمد مجبور میشد برود با توسکا قرارداد ببندد در نتیجه رقم و پرداختیهای آن سه برابر رقم و پرداختیهایی بود که باید به سازمانی میداد که عملاً خیلی از اینها از این حوزه خارج شدند و ثانیاً توسکا حامی مالی خیلی از برنامهها شد و از این محل منافع زیادی هم برد اما ضررهایش به سازمان صداوسیما رسید.
چه زمانی اقتصاد مولد و نامولد وارد صداوسیما شدند؟
تسنیم: آیا اینکه تأثیرش بر روی محتوای سریال یا آن برنامه چه باشد بررسی و کنترل میشود؟
یدالله سیفی: تمام پیامهایی که قرار است پخش شود را کنترل میکنند اما اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم، خاطرم هست روزی به همراه یکی از مدیران سازمان صداوسیما (آقای تقدسنژاد) به بررسی یک تبلیغ تلویزیونی پرداختیم؛ آن تبلیغ صابون کوسه بود. پرسیدیم این صابون چیست؟ دیدیم که در برنامه "به خانه برمیگردیم" شخصی آمده بود و این صابون را تبلیغ کرده بود یا مثلاً ماجرای "کرمحلزون" پیش آمد که معلوم نبود چه استانداردی دارد.
در حقیقت با این کار یک بخش به نام اقتصاد مولد و بخشی دیگر به نام اقتصاد نامولد همزمان وارد صداوسیما شدند. آن بخش نامولد معلوم نبود که چه کاری انجام میدهد، چه استانداری دارد و ...
حامیان مالی که برای سریالها تعیین نقش هم میکنند
تسنیم: بعد از پایتخت 6 اتفاقاتی به وجود آمد که تعجببرانگیز بود؛ گفته میشود 25 میلیارد دستمزدهایی بوده که پرداخت شده و دیوان محاسبات هم وارد این ماجرا شد. حتی برای قرارداد فصل جدید و خیلی از اتفاقات دیگر؛ به نظر شما چرا صداوسیما به سمتِ شفاف کردن قراردادهای سریالها و برنامههایش نمیرود؟
یدالله سیفی: در آن قرارداد اتفاقی که میافتد این است که معمولاً خیلی از حامیهای مالی قدرتمند و کلان در تعیین نقش، مسئولیت دارند. مثلاً میگویند من این سریال را میخواهم و خود هم با تهیهکننده و کارگردان و نقش اول آن سریال مذاکره میکنند و ارتباطات مالی میگیرند؛ بهگونهای که اهداف تبلیغاتی خودشان را پیش ببرند. برای مثال فرض کنید در یک سریال همان حامیان مالی اجبار میکنند که باید به این تعداد روی آنتن برود؛ مثلاً شما به بازیگر نقش اصلی کاری نداشته باشید ما جداگانه پول او را خواهیم داد.
لابیهای پشت صحنه پربینندههای تلویزیون!
تسنیم: به موضوع محتوا اشاره کردیم و سوء محتوا در "پایتخت6" به اوج خود رسید. شما بهتر میدانید که سیما برای ساخت سریال فرآیندی دارد و فیلمنامه باید در شورای مربوطه تأیید شود، اما من از جایی متوجه شدم زمانی که برنامه و سریالی وارد بازرگانی میشود دیگر نقش سیما خیلی منفعل میشود، از این جهت که بازرگانی میگوید من پول این سریال را میدهم و باید روی آنتن برود. سؤالم این است که آیا سیما و معاونین آن در این ماجرا دخالت دارند یا منفعلانه عمل میکنند؟
یدالله سیفی: کل سریالها و فیلمنامهها در مرکزی به نام طرح و برنامه برنامهریزی می شود و بعد به سیما فیلم داده میشود تا آن را ببینند. بازرگانی اصلاً هیچ نقشی بر تدوین فیلمنامه فیلم ندارد. وقتی هم فیلمنامهای درون شورا تصویب میشود خلاصهای از آن فیلمنامه و طرح و داستان برای آن کمیته مشارکت ارسال میشود که این داستان است و این فیلمنامه. حتی مشخص میشود که کدام شبکه متولی ساخت آن است.
اما بعضی از اینها تا قبل از اینکه این طرحها به دست کمیته مشارکت برسد، ارتباطاتشان را میگیرند. در واقع خود تهیهکننده میرود و لابی میکند. مثلاً برخی از تهیهکنندگان یا افرادی که اجرای برخی از برنامهها را بر عهده دارند ممکن است برای برنامه خود اسپانسر را بیاورد.
اسپانسرها میگویند شما قبول کنید بقیهاش با ما...
تسنیم: بر این مراودههای مستقیمی که اینها با اسپانسرها دارند هیچ نظارتی وجود ندارد؟
یدالله سیفی: در سازمان صداوسیما که همه قراردادها درست است. مثلاً اسپانسری آمده و قرارداد بسته اما آیا اینکه تهیهکننده در بیرون از سازمان چه کرده و با چه کسی قرارداد بسته است سندی در دست صداوسیما نیست.
البته متولی این نظارت همان دستگاه نظارتی است که برود و وضعیت آن اسپانسر و حامی مالی را بررسی کند. نکتهای که پیش میآید این است که سازمان صدا و سیما میگوید من برای آن اسپانسر، فلان مجری که مدنظر شماست الگوی پرداختی خاصی دارم و بیش از این نمیتوانم پرداخت کنم.
مثلاً میگوید برای پرداخت به آقای سوپراستار نمیتوانم ویژهتر مبلغی را پرداخت کنم اما آن اسپانسر و حامی مالی میگوید این پرداخت به عهده من است. شما کارتان را پیش ببرید و تنها قبول کنید که این آدم بیاید. بخشهای دیگر برعهده من است.
ماجرای 150 میلیون یورو
تسنیم: بعضی از مدیران میگویند ما مجبوریم و مشکل مالی داریم و باید از آگهی بازرگانی به صورت گسترده استفاده کنیم
یدالله سیفی: در قانون برنامه ششم توسعه، بندی آمده است که دولت مکلف است میزان اعتبارات سازمان صدا و سیما را تا 7 دهم درصد از بودجه عمومی کشور تعیین کند. اما این بند اجرایی نشد و اختصاص این اعتبارات به سازمان صداوسیما، عملیاتی نشد.
برای مثال، امسال حدود 2 هزار میلیارد درآمد سازمان صداوسیما و 1800 میلیارد کمک دولت بود. این مقدار کمک در لایحه بودجه 1400، 2800 میلیارد درآمد شده و کمک دولت هم همان 1800 میلیارد است که حدوداً 5 هزار میلیارد میشود.
به تبصره 4 در صداوسیما معروف شد
دولت براساس قانون بودجه مجاز است که برای تامین بحث 7 دهم درصد از ورودیهای صندوق توسعه ملی یعنی مجموعه درآمدهایی که به صندوق توسعه ملی میآید، برداشت کند. سازمان صدا و سیما نیز با نظر دولت بخشی از این رقم را در آیتمهایی هزینه میکند که البته آن هم در جهت ارتقاء و کیفیسازی برنامهها است که به چه ترتیب پرداخت شود. این موضوع با عنوان تبصره 4 در سازمان معروف شده است.
در اینجا مشکلی پیش میآمد و ناگهان در چند روز پایانی سال بخشی از این پول را نگه میداشتند تا کیفیسازی شود. دقت کنید که مقوله برنامهسازی مقولهای نیست که بیاییم در چند روز کیفیسازی این برنامه را پیدا کنیم. سازمان صداوسیما مجبور میشد برای اینکه اعتبارات را از دست ندهد به تمام طرحهایی که در سیمافیلم و شبکهها مطرح میشد، ورود کرده و فعالیتهایی را روی آنان انجام دهد.
تسنیم: پس در این نکتهای که من گفتم تأثیر نمیگذارد؛ یعنی جلوی آن تعدد آگهی بازرگانی را نمیگیرد و این حجم آنتن بیرویه را کم نمیکند؟
یدالله سیفی: خیر. هزینههای سازمان صداوسیما خیلی بالا است. بخش عمده هزینههای صداوسیما، چه درآمدها و چه به عناوین دیگر، تقریباً نزدیک به 70 درصد آن خرج حقوق و مزایای کارمندان میشود. 30 درصد برای تولید و پشتیبانی و ... میماند که بخشی از این اعتبارات عمرانی هم که تخصیص داده میشود صرف هزینههای توسعه ایستگاههای تلویزیونی و بخشهای مختلف دیگر خواهد شد اما برای اینکه پوشش برنامهریزی به آن حد نهایی و در واقع کیفیسازی برسد از رقم تخصیصی از صندوق توسعه ملی استفاده میکند.
چرا باید حجم زیادی از آنتن به آگهیبازرگانی اختصاص پیدا کند؟
سیدعلی محسنیان: من نکتهای عرض میکنم. کمک دولت در بودجه 1400، 2 هزار و 619 میلیارد تومان است. 2 هزار و 850 میلیارد تومان هم درآمد اختصاصی است. ما از بابت همین 2 هزار و 850 میلیارد تومان هم نگرانی داریم و در گزارشمان هم آمده است و حتی در آن جلسهای هم که آقای شهریاری و سایر به کمیسیون فرهنگی دوستان آمدند توضیح دادیم که نگرانی ما از سه بابت است: یکی از بابت تولیدکنندگان خدمات و محصولات؛ به جهت آنکه آنها باید هزینه بیشتری بدهند و امسال 2 هزا رو 200 میلیارد تومان بوده و اگر قرار شود که به 2 هزار و 850 میلیارد تومان افزایش یابد، عدد خیلی بالایی است. این عدد بالا از چه کسی باید گرفته شود؟ باید از همان تولیدکننده محتوا، کالا و محصولات گرفته شود.
دلیل این همه بمباران تبلیغاتی چیست؟
دوم اینکه حجم زیادی از آنتن باید اختصاص پیدا کند به بحث تبلیغات و آگهیهای تجاری و مردم دائماً در حال بمباران تبلیغاتیاند و نگرانی سوم هم درباره خود رسانه ملّی و اعتبار آن است که در واقع باید زبان و چهره انقلاب اسلامی باشد اما جایگاهش بدین واسطه روز به روز تنزل خواهد یافت. البته قبلاً به صورت مفصل صحبت کردیم که صداوسیما چه شخصیتی دارد؛ آیا مؤسسه دولتی است یا واحد سازمانی؟ آیا قانون خاص دارد یا موسسه دولتی است و ... تمام اینها در گزارش مفصلی دو سال رویش کار شد و روی سایت مرکز پژوهشها تحت عنوان گزینههای شخصیتی سازمان صداوسیما منتشر شد.
باید در حوزه قانون نظارت دقت بیشتری شود
ما واقعاً دغدغه این را داریم و باید در حوزه قانون نظارت و خط و مشی صداوسیما دقت بیشتری به خرج داد. به نظرم با توجه به مسائل و چالشهایی که در حوزه آگهیهای بازرگانی و جذب اسپانسر اشاره کردید باید به یک راه حل برسیم. معتقدم در حوزه تبلیغات بازرگانی چه در بخش جذب اسپانسر و چه در بخش خود آگهیها از دو زاویه میتوانیم نگاه کنیم. یکیازاین زاویهکهبحثهایاقتصادیوتجاریوبازرگانی چگونه باشد و از طرف دیگر بحثهای محتوایی که در آییننامه صدا و سیما آمده است چگونه باید رعایت شود که البته بررسی همین موضوع نیز خود جای بحث دیگری دارد.
در خصوص بحثهای اقتصادی آن باید بگویم که وقتی اساسنامه صدا و سیما را بررسی میکنیم، میبینیم که مواردی بدان اختصاص پیدا کرده است. خود صداوسیماییها معتقدند که ما قانون داریم اما این قانون به روز نیست. بنابراین اینگونه نیست که قانون نداشته باشیم و در اساسنامه بدان اشارههایی شده است. در فصل پنجم این قانون به امور مالی اشاره شده و از ماده 22 تا انتها که ماده 28 است به امور مالی اشاره شده است.
در آنجا میبینیم که نوشته شده است:
درآمدهای سازمان عبارتند از:
1- درآمدهای ناشی از واگذاری حق پخش و توزیع محصولات و ارائه خدمات به اشکال مختلف
2- اجرای شبکههای تلویزیونی کشور
3- درآمدهای ناشی از فعالیتهای تولیدی و وجوه مربوط به آنها
4- وجوه دریافتی از محل بودجه کل کشور و سایر وجوهی که به عناوین دیگر از طرف سازمان صداوسیما در اختیاردولت گذاشته میشود.
5- اعتبارات از محل بودجه عمرانی کشور
6- درآمدهای ناشی از اعتبارات و پخش برنامههای تبلیغاتی و آگهیهای بازرگانی
7- کمکهای نقدی و غیرنقدی اشخاص حقیقی و حقوقی
8- عواید دیگری که طبق قانون یا مقررات دیگر به سازمان صداوسیما تعلق میگیرد.
پس 8 آیتم در اساسنامه صداوسیما و در ماده 22 برای درآمدزایی صداوسیما پیشبینی شده است. در قانون اساسی هم آمده است که اداره صدا و سیما با همین قانون است و اساسنامه محورها را شناسایی کرده است اما وقتی وارد اجرای این قانون میشوند، میگویند که ما طبق ماده 22 درآمدزایی را پیش میبریم. در آن بهکارگیری حامیان مالی و اداره بازرگانی اجازه داده شده و حتی برآورد شده است که 2 هزار و 850 میلیارد تومان در سال 1400 از این طریق درآمدزایی داشته باشیم.
دولت به تکلیفش عمل نکرده است
ماده 93 برنامه ششم توسعه چه تکالیفی را برعهده سازمان گذاشته است؟ این که پویانمایی تولید کنیم، سیگنالسازی انجام بدهیم، ارسال دیجیتال به مناطقی که مشخص شده است داشته باشیم و ... اکنون 3 هزار نقطه در کشور هست که ارسال دیجیتال برایش وجود دارد. خب این کارها باید انجام شود. علاوه بر این در این ماده گفته شده است که صدا و سیما موظف است گزارش عملکرد خود را به مجلس بدهد که هنوز نداده است. البته آقای شهریاری تعهد کرده است که ریزپروژهها را به مجلس میدهد.
به عبارت دیگر ما از آن طرف که میگوییم دولت به تکلیفش در لایحه 1400 عمل نکرده و آن 7 دهم درصد را محقق نکرده است، از آن طرف به صدا و سیما هم میگوییم شما هم به این تکالیفت عمل نکردهاید. خب برای اینکه اینها اتفاق بیفتد در سالهای اخیر یکسری فعالیتهایی صورت گرفته که میبینیم مبهم است و شفاف نیست و از یک طرف هم یکسری تکالیف قانونی هم گذاشته شده که اجرا نشده یعنی در واقع محقق نشده است. شاید ناموفق بوده و ما اگر بتوانیم سمت و سوی بحثها را به رویهها و الگوهای ارتباطی، اقتصادی ساده و شفاف و پاسخگو ببریم بهترین حالت رخ میدهد.
به خاطر بیانضباطی و غیرشفاف بودن درآمدهای صداوسیما، قانون آمد
اگر بخواهم کوتاه عرض کنم حداقل دو الگوی جدید برای درآمدزایی صداوسیما در قوانین اخیر پیشبینی شده که هر دوی آن ناموفق بوده یکی از آنها بند (چ) ماده 37 قانون احکام برنامههای توسعه است. به خاطر این بیانضباطی و غیرشفاف بودن درآمدهای صداوسیما قانون آمد و گفت دستگاهها موظفاند که یک درصد از اعتبارات هزینهای فصول خودشان را به استثنای فصل اول، چهارم و ششم در اختیار صداوسیما قرار بدهند. وقتی این رقم را برآورد میکنید میبینید که 800 میلیارد شده، اما آن چیزی که محقق شده، 10 میلیارد است. چرا این الگو ناموفق است؟
بحث دیگری که وجود داشت ماده 99 بند «پ» بود. در آنجا درآمدهای تبلیغاتی حاصل از پخش مسابقات ورزشی مورد اشاره قرار گرفته است که این هم ناموفق بوده و هیچ چیز اجرا نشده است. یک سال گفته شده، 50 درصد وزارت ورزش و 5 درصد صداوسیما، یک سال دیگر گفته شده 30 درصد وزارت ورزش و 50 درصد صداوسیما اما هیچکدام اجرا نشده است. در حقیقت در قانون خلأهایی داریم که در خلال روابط غیرسالم، ناشفاف و مبهم شکل گرفته است.
دریافتی مجری باید شفاف باشد/ در میان مراوده بین اسپانسر و مجری، خلأ قانونی داریم
برای مثال همین درآمدهایی که درباره رابطه بین اسپانسر ومجری یک برنامه اشاره شد، به واسطه خلأ در قوانین رخ داده است. اگر گروههای تولیدکننده و تهیهکنندهها نسبت به کاری که انجام میدهند متعهد بشوند ایرادی ندارد. در خیلی از جاهای دنیا این گونه است که قرارداد مینویسند اما قرارداد باید شفاف باشد و تهیهکننده تعهد بگیرد. دریافتی مجری برنامه باید شفاف باشد.
با سازمانی مواجهیم که درآمدهایش با هزینههایش، نمیخواند
این دغدغه را در بحثهای محتوایی هم داریم. برای مثال وقتی متعهد به بازی در یک نقش میشوید اجازه ندارید تا 5 سال یک نقش منفی را بازی کنید حتی اگر پولش خوب باشد. شاید نتوان خیلی از چیزها را در قانون پیشبینی کنیم اما میتوان صداوسیما را ملزم کرد که با تعهد پیش برود و در قبال این تعهد حتی خسارت هم بگیرد. خلأ این موضوعات به این دلیل است که با سازمانی مواجهیم که از نظر اقتصادی به نوعی درآمدها و هزینههایش، همخوانی ندارد و طرازش منفی است.
باید قراردادهای صداوسیما شفاف شوند
تسنیم: به قول گفتنی زیانده است...
محسنیان: بله. همین امسال در قانون بودجه، صدا و سیما شرکت دولتی زیانده است. به همین جهت به اقدامات اینگونه دست میزنند و راهکارشان این است که قراردادها شفاف شود که اسپانسرها هرچه اختصاص میدهند، بیاید و از مکانیسم قانونی و رسمی دنبال شود قراردادهایی که منعقد میشود انضباط داشته باشد و هرآنچه قراراست به افراد داده شود از این مکانیسم صورت بگیرد.
در عین حال ممکن است صداوسیما را متهم کنند به اینکه شما آنتن را نمیفهمید. یا فلان سوپراستار برای اجرای برنامه نمیآید. باید درباره اینها فکر کرد که آیا واقعاً میآیند یا خیر؟ اینها چیزهایی است که آن بخش میتواند اعلام بکند تا یک قانون شفاف، پویا و اثربخش نوشته شود.
سلبریتیها تعادل را به هم ریختند/ 75 درصد بودجه فیلمها برای بازیگران
تسنیم: صحبتهای آقای محسنیان چند نکته دارد. یکی از این نکات این است که تعهدات شفاف نیست. یک نکته دیگر هم شما اشاره کردید مبنی بر اینکه اگر در جریان تولید یک سریال یا برنامه عوامل آن از ادامه همکاری خودداری کردند باید خسارت پرداخت کنند. به نظر میرسد که سیستم نظارتی تلویزیون ضعیف است که نتوانسته این خسارتها را پیگیری کند. در کنار اینها یک رقیب سرسخت به نام نمایشخانگی برای تلویزیون به وجود آمده و آن را به سمتی میبرد که رسانه ملّی برای اینکه از این قافله عقب نماند مجبور شود که دستمزدهای بالا بدهد. در این زمینه نظر شما چیست؟
یدالله سیفی: آقای محسنیان به درستی به قوانین اشاره کردند که البته معتقدم قانون و اساسنامه سازمان صداوسیما هم باید مورد بازنگری قرار میگرفت. دستور مقام معظم رهبری هم در انتقال مسئولیتهای مدیرعامل و تیم شورای سرپرستی به ریاست سازمان این بوده که این مسئولیت تا تصویب قانون جدید به شورای سرپرستی جدید و به ریاست سازمان صداوسیما منتقل شود اما تاریخ این موضوع مربوط به سال 1373 است.
تقریباً نزدیک به 26 سال از این موضوع گذشته و هنوز قانون و اساسنامه سازمان مورد بازنگری قرار نگرفته است البته لوایح متعددی به مجلس رفته و مطرح شده اما آمدنش به صحن علنی و قرار گرفتن این قانون هنوز ناتمام مانده است. در نتیجه سازمان هنوز ملزم است بیاید و با آن قانون گذشته عمل کند. دوم اینکه لازم است که از مجری طرح تعهدات و تضامینی گرفته شود که اگر کسی خلاف تعهدات خود عمل کرد خسارت را برعهده گیرد.
نکته آقای محسنیان کاملاً درست بود من قبول دارم که وارد شدن این سلبریتیها وقتی 75 درصد بودجه پروژه را به عنوان دستمزد میگیرند در حالی که عوامل فنی و حتی تجهیزات به اندازه آنان نیست، باعث برهم خوردن تعادل و کیفیت کار میشود.
شفافشدن قراردادها اینجا به کار میآید
تسنیم: در حقیقت کسی مثل نویسنده دیگر جایگاهی ندارد.
یدالله سیفی: بله. از کیفیت زده میشود و به همین دلیل است که تأکید داریم قراردادها باید شفافسازی شود. گرفتن تعهدات و تضامین نیز برای همینجا مناسب است. یک اتفاقی که در سازمان صداوسیما رخ داده این است که وجود حامیان ملی در حالی که درآمد برای سازمان ایجاد کرده از آن طرف هم هزینههای سازمان را بالا برده است.
بازیگر از تلویزیون دستمزد نجومی میخواهد
برای مثال حامی مالی 100 میلیون به سازمان داده از آن طرف از این 100 میلیون، هزار میلیون در سازمان ایجاد هزینه کرده است. این هزینه در حوزه دستمزدها خودش را نشان داده است. وقتی بازیگر به نمایشخانگی میرود و میگوید من چنین پولی را از آنجا دریافت کردم و حالا هم برای کار کردن در تلویزیون چنین پولی را میخواهم اثرش را نشان میدهد.
چرا قانونی در حوزه تبلیغات بازرگانی نداریم؟
تسنیم: در حقیقت تلویزیون از یک سو باید با محتوای زرد موجود در فضای مجازی رقابت کند و از سوی دیگر با دستمزدهای نجومی شبکه نمایشخانگی.
یوسف مرادی: من میخواهم بگویم این انتقادهایی که به صدا و سیما میشود حتی اینکه میگویند مقصر شرایط موجود صدا و سیما نیست، غلط است. جالب است که میگویند صدا و سیما وارد ساختاری شده است که راهی جز این ندارد اما اگر من سیستم را تصحیح نکنم ماجرا حل نمیشود. تاکنون چند مجلس داشتیم که هیچکدام وارد تبلیغات بازرگانی نشدند.
اولین قانونی که در حوزه تبلیغات بازرگانی تصویب شد مصوبه مجلس نبود بلکه مصوبه شورای انقلاب که شورای انقلاب اسلامی میگفتند، بود. بعداً مجلس گفت هرچه شورای انقلاب تصویب کرده به مثابه قانون است. قانونی که شورای انقلاب تصوب کرد در واقع تغییر کارنامه آگهیهای بازرگانی از سال 1354 بود که در واقع قانونی تصویب نکرد
صداوسیما هیچ آییننامهای برای تبلیغات ندارد
در دهه 1360 به طورکل تبلیغات تجاری و بازرگانی در ایران وجود نداشت و صداوسیما به طورکل تبلیغاتی نداشت و لزوماً به نیازی به قانونی نبود. ما حتی در دوره جنگ تبلیغات محیطی هم نداشتیم، بعد که وارد دهه 1370 شدیم شرایط کشور تغییر کرد و تبلیغات تجاری را آغاز کردیم. در این دوران هم دولت و هم مجلس در دست کسانی بود که اعتقادشان به اقتصاد آزاد بود و اساساً هر نوع محدودیتی را غیرمجاز میدانستند. اکنون هم که صداوسیما هیچ آییننامهای ندارد.
صداوسیما پول را میشناسد/ تأثیر آگهیهای بازرگانی بیشتر از اخبار تلویزیون
یوسف مرادی: تأثیری که تبلغات تجاری صداوسیما دارد اخبار سازمان صداوسیما ندارد یعنی تأثیرگذاریاش در حوزه خرید کالا بسیار بالاست. آیا شما نمونهای از تبلیغاتی که ما میکنیم را در دیگر کشورها دیدهاید؟ برای مثال مارکوپولو تبلیغات شامپو میکند یا مثلاً ابوعلی سینا تبلیغات شامپو میکند!
نباید کودکان را با تلویزیون و آگهیهایش تنها بگذاریم
صداوسیما ذهن مخاطبانش را مورد رگبار قرار میدهد. البته صداوسیما از آن طرف هم گناهی ندارد. با کسانی کار تبلیغات میکنند که حرفهایاند. ممکن است مخاطب به صورت مستقیم متوجه نشود اما در ذهنش تأثیر میگذارد.
این تبلیغات روز به روز حرفهایتر هم میشود. تمام این موضوعات در حالی است که برخلاف قانون بالادستیمان عمل میکنیم. برای مثال در قانون آمده است که نباید خدمات و کالاهای بیارزش و فاقد اعتبار را جلوه داد یا حتی در این قانون آمده است که نباید کودکان را بدون حضور والدین در حال خرید نشان داد اما این کار را میکنیم و آنها را با تلویزیون و آگهیهایش تنها میگذاریم.
انتهای پیام/