صدای خاموش شعر فارسی در جهان/ چمدانی کتاب وارد میکنیم، اما صادراتمان دانه دانه است
عبدالرحیم سعیدیراد ضمن اشاره به قابلیتهای شعر معاصر فارسی برای عرضه در مجامع ادبی جهان، از جاده یکطرفه ترجمه در ایران انتقاد کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شاید بتوان از وجهی دهه 90 را دهه آروزها برای حوزه ادبیات نامید. دههای که در آن طرحها و برنامههای مختلفی برای عرضه جهانی ارائه شد، اما در همین مرحله باقی ماند و کمتر به ثمر نشست. دهه 90، دهه آرزوها و امیدها و دهه آزمون و خطاهاست.
ادبیات معاصر به ویژه شعر فارسی در چند سال اخیر با ورود به حوزههای جدید، پرداختن به فرم و طرح مسائل نو، تلاش کرد گامی جدید بردارد. تمام این تلاشها در کنار سابقه درخشان شعر فارسی در یکصد سال اخیر، شعر را به عنوان یکی از شاخههای موفق ادبی معرفی کرده است. با این حال کمتر کتابی از شاعران همعصر است که به دیگر زبانها ترجمه شده و فرصت یافته باشد تا در میان مخاطبان غیر فارسیزبان نیز سخن بگوید. غربت شعر معاصر از این بیشتر نیز هست. شاعران فارسیزبان و حلقههای ادبی در کشورهای مختلف کمتر با یکدیگر ارتباط دارند و همدیگر را میشناسند. اساتید زبان فارسی در دیگر کشورها کمتر با شعر معاصر آشنایی دارند و تدریس در این زمینه در کلاسهای درس، عمدتاً به ادبیات کلاسیک محدود میشود.
مؤسسه شاعران پارسیزبان با در نظر گرفتن این خلأ، تلاش کرده با انتشار آثار شاعران فارسیزبان از کشورهای مختلف این پیوندها را محکمتر کرده و زمینه آشنایی را میان فعالان این حوزه ایجاد کند. انتشار 20 عنوان کتاب از شاعران در سال 99، اولین قدم در این حوزه بود که با استقبال خوبی در کشورهای مختلف به ویژه هندوستان مواجه شد.
عبدالرحیم سعیدیراد، شاعر و کارشناس ادبی، از جمله مسئولان انتشار این آثار است. او در گفتوگویی با تسنیم از تأثیر چاپ این عناوین در میان فارسیزبانان گفت. بخش دیگر صحبتهای سعیدیراد به تأثیر ترجمه و عدم توازن میان صادرات و واردات کتاب اختصاص داشت. او در این زمینه معتقد است که شعر فارسی قابلیتهای عرضه جهانی را دارد، اما زمینه مناسبی برای این امر دیده نمیشود. مشروح گفتوگوی این شاعر را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: مؤسسه شاعران پارسیزبان در سال گذشته تلاش کرد تا با انتشار آثار شاعران فارسیزبان در کشورهای مختلف، پیوند میان این شاعران را محکمتر کرده و درخصوص معرفی شعر فارسی وارد مرحله جدیدی شود. کمی درباره این دست از فعالیتهای مؤسسه در سال گذشته توضیح دهید. چه تعداد اثر در این قالب منتشر شد؟
مؤسسه شاعران پارسیزبان در سال گذشته حدود 20 عنوان کتاب در این قالب منتشر کرد که در این تعداد، آثاری از شاعران کشورهای ایران، هندوستان، تاجیکستان و افغانستان وجود داشت. چاپ اول این آثار با همکاری خانه فرهنگ ایران در دهلی در هند انجام شد. همان زمان نیز مراسم رونمایی برای این آثار برگزار شد که با استقبال خوبی همراه بود.
با حضور علیرضا قزوه در هند، جمع زیادی از اساتید دانشگاهی با اشتیاق زبان فارسی را دنبال میکنند و شعر میگویند. این آثار نیز پس از انتشار، در دسترس جامعه دانشگاهی کشور هند قرار گرفت تا با فضای شعر معاصر فارسی بیشتر آشنا شوند. چاپ دوم این عناوین نیز در حال حاضر در ایران در حال انجام است، کارهای صفحهبندی انجام شده و طراحی جلد مختلفی نیز برای کارها در نظر گرفته شده است.
از سوی دیگر، قرار است آثار جدیدی از شاعران پاکستانی، ایرانی، هندی و تاجیکستانی نیز در سال جدید منتشر شود. تعداد این آثار نیز به 12 عنوان خواهد رسید که فعلاً در مرحله ویراستاری قرار دارند.
*تسنیم: استقبال از آثار به چه صورت بود؟
خوشبختانه استقبال خوبی صورت گرفت. البته انتشار این آثار برنامه اول مؤسسه بود. در قدم بعدی، به دنبال انتشار آثار در قالبهای جدیدتری مانند کتابهای صوتی هستیم که با صدای خود شاعران به صورت گزیده منتشر شود. در کنار این مسائل، انتشار آثار در دیگر قالبهای ادبی مانند نثر ادبی نیز در برنامه کاری ما هست؛ قالبهایی که کمتر مورد توجه قرار گرفته و از این طریق میتوان بیشتر به آنها پرداخت.
*تسنیم: با برخی از شاعران و جامعه فرهنگی فارسیزبان در کشورهایی مانند هند وستان صحبت میکردیم، اشاره داشتند که جامعه دانشگاهی این کشورها کمتر با شعر معاصر فارسی آشنا هستند.
بله، همینطور است. متأسفانه در دانشگاهها کمتر به شعر معاصر فارسی توجه نشان داده شده است؛ از این منظر، انتشار آثار اینچنینی میتواند برای معرفی جریانهای شعر معاصر فارسی مفید باشد. فکر میکنم این آشنایی میان شاعران فارسیزبان قدم بزرگی است. از سوی دیگر، اساتید دانشگاه همین کتابها را برای معرفی شعر معاصر فارسی به کلاسهای خود میبرند که این امر نیز در آشنایی جامعه دانشگاهی کشورهایی مانند هند با شعر معاصر اثرگذار خواهد بود.
یکی از کارهای خوبی که طی چند وقت اخیر شکل گرفته، تمرین خوشنویسی و خط است که به نظرم یکی از مهمترین راهها در انتقال فرهنگ اسلامی ایرانی به کشورهای مختلف است. با تمرین برای نوشتن، یک مصرع یا یک بیت در ذهن فرد ملکه میشود.
*تسنیم: شعر فارسی در دهههای گذشته توانسته تجربیات جدیدی به دست آورد. از سوی دیگر، حضور چهرهها و استعدادهای جدید در این حوزه از دیگر نکات مثبت شعر معاصر است. میشود گفت یکی از آرزوهای اهالی فرهنگ در دهه 90، ترجمه آثار و تسهیل این امر بود که میتوان گفت چندان عملی نشد. چرا با وجود این ظرفیت و قابلیت، صدای شعر معاصر فارسی کمتر به گوش مخاطبان در خارج از مرزها رسیده است؟
فکر میکنم این کار در حد مقدماتی فراهم شده است، اما حقیقت این است که واردات کتاب به صورت چمدان چمدان صورت میگیرد اما صادرات ما دانه دانه است. در سالهای اخیر ناشرانی بودهاند که کتابهای خوب و پرمخاطب در حوزههای مختلف مانند دفاع مقدس را در قالب مجموعههای شعر و داستان و ... ترجمه کرده و به ناشران خارجی عرضه کردهاند، اما شمار این دست از آثار در مقایسه با تعداد عناوینی که به صورت ترجمه وارد کشور میشود، بسیار اندک است.
یکی از اقدامات خوب حوزه هنری در سالهای اخیر، راهاندازی مرکز ترجمه بوده است. تعداد زبانها و کشورهای مقصد بیشتر شده اما این دست فعالیتها به نسبت تولیدات خوبی که در داخل کشور اتفاق میافتد، کم است. شناخت مخاطبان خارجی از شعر ایران طی سالهای اخیر بیشتر محدود به اسامی مانند فروغ و قیصر بوده است، این در حالی است که شعر معاصر ایران حرفهای زیادی برای گفتن دارد. متأسفانه باید بگوییم که شعر انقلاب این فرصت را به ندرت پیدا کرده است که صدایش در خارج از مرزهای ایران شنیده شود.
به نظر میرسد یکی از ضعفهایی که ما در این حوزه به آن دچار هستیم، عدم بازارسازی موفق و خوب است. تا وقتی این امر شکل نگیرد، تا زمانی که ارتباطات فرهنگی قوی نشود، قطعاً این زنجیره به هم متصل نخواهد شد. میشد در این سالها به تقویت این حلقههای ارتباطی بیشتر فکر کرد تا علاوه بر کشورهای عربزبان که بیشتر با آنها در ارتباط هستیم، با دیگر فرهنگها و کشورها نیز ارتباط برقرار کرده و این دایره را گسترش میدادیم. امیدوارم با تجربهای که در دهه 90 کسب کردیم، در دهه نخست 1400 موفقتر عمل کنیم.
*تسنیم: منتقدان و کارشناسان در سالهای اخیر بارها درباره تأثیر ترجمه بر آثار ادبی فارسی تذکر دادهاند. در مواردی مانند حوزه داستان، این تأثیرپذیری بیشتر مشهود است و گفته میشود که در برخی از داستانها که به اسم آثار تألیفی منتشر میشوند، تنها نام شخصیتها تغییر میکند و داستان، کپی از آثار خارجی است. این تأثیرپذیری در حوزه شعر به چه صورت بوده است؟
اشکالی که برای تأثیرپذیری آثار در دیگر قالبهای ادبی از ترجمه وجود دارد، برای شعر هم به صورت عام وجود دارد. نکتهای که باید به آن توجه شود این است که ما هیچگاه نتوانستیم در سالهای گذشته در مجامع ادبی دیگر کشورها مانند شب شعرهای آنها حاضر شویم. بررسی میزان و نوع تأثیرپذیری زمانی دقیقتر صورت میگیرد که بتوان این محل مقایسه را ایجاد کرد. در سالهای قبلتر مشارکت و حضور بیشتر بود، اما در سالهای اخیر کمتر از قبل شده است. هرگاه این حضور و ارتباط بیشتر بود و وجود داشت، نتیجه خوبی نیز برای شعر ما حاصل میشد. به عنوان نمونه، شعر آقای قزوه با عنوان «بهار در آسانسور» در یکی از این فستیوالهای جهانی اول شد. این دست از نمونهها نشان میدهد که شعر ما ظرفیت برای حضور در مجامع ادبی جهانی را دارد، اما از آن غافلیم.
این ظرفیت در میان آثار شاعران جوان بیشتر دیده میشود. کارهای آنها حرفهای خوبی برای گفتن دارد، حرفهای جهانی که زبان مشترک دنیا است، اما بستر مناسبی برای عرضه و ارائه این آثار دیده نمیشود. در کشورهای عربی این اتفاقات رخ میداد، مثلاً خاطرم هست شب شعری در سطح خاورمیانه در بصره برگزار میشد یا اخیراً در کویت نیز رویدادی اینچنینی رخ داده بود که از برخی از شاعران ما نیز دعوت کرده بودند.همه اینها نشان میدهد که شعر معاصر ما ظرفیت عرضه در عرصه جهانی را دارد.
در بحث آسیبشناسی باید بگویم که بله گاه آثار تحت تأثیر ترجمهها بودهاند. بعضاً در حوزه نقد شعر که وارد میشویم، میبینیم که برخی از شعرها کپی ترجمه فلان شعر خارجی است. از این آفاقات در ادبیات دیده میشود، اما میزان آن در حوزه شعر آنقدر نیست مانعی برای جهانی شدن باشد. باید به بخش دیگر این قضیه نیز نگاه کنیم. آثار ترجمه میتواند در رشد فکری و گسترش دایره واژگانی شاعر، تنوع در تصویرسازی و ... کمک کند.
انتهای پیام/