گزارش تاریخ|"قحطی" و "کشتار"؛ رهاورد حضور نظامیان انگلیسی طی ۲ جنگ جهانی در ایران
۱۱ اسفندماه مصادف با خروج نظامیان اشغالگر انگلیسی از ایران در دو جنگ جهانی اول و دوم است. حضور انگلیسیها حدود ۱۲ سال بهطول انجامید و در این مدت زمان کشور شاهد قطحی و بیماریهای واگیردار بود و میلیونها نفر ایرانی کشته شدند.
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم ـ علیرغم اینکه دولت ایران هم در جنگ جهانی اول و هم در جنگ جهانی دوم که در دوران قاجاریه و پهلوی به وقوع پیوست اعلام بیطرفی کرد، اما کشورمان به اشغال متجاوزان و نیروهای بیگانه درآمد. در هر دو اشغال نیز نیروهای انگلیسی نقش اصلی داشتند. نظامیان انگلیسی تا شش ـ هفت سال پس از وقوع جنگ جهانی اول در ایران حضور داشتند و پس از وقوع کودتای سوم اسفند 1299 بهتدریج ایران را ترک کردند. حضور آنان در ایران پس از جنگ جهانی دوم نیز چهار ـ پنج سال بهطول انجامید.
بهمناسبت سالگرد خروج نیروهای انگلیسی از ایران پس از جنگهای جهانی اول و دوم به بازخوانی خسارتهایی که نظامیان انگلیسی به ایران وارد کردند، پرداختهایم.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در صفحه اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
** قحطی بزرگ و کشتار میلیونها ایرانی در جنگ جهانی اول
جنگ جهانی اول هشت روز پس از تاجگذاری احمد شاه قاجار با قتل ولیعهد اتریش در سارایوو آغاز شد. نخستوزیر وقت ایران مستوفیالممالک بلافاصله پس از آغاز جنگ، بیطرفی کامل خود را اعلام کرد اما ضعف دولت مرکزی ایران بهحدی بود که طرفین درگیر جنگ از جمله روسها و انگلیسیها از شمال و جنوب به خاک ایران تجاوز کردند و توجهی به اظهارنظر دولت ایران نکردند. انگلیسیها که در جنوب ایران و خلیج فارس از گذشته پایگاه داشتند، وارد خاک ایران شدند. علیرغم اینکه ایران از کانون جنگ یعنی اروپا فاصله داشت و اعلام بیطرفی کرده بود اما یکی از میادین اصلی جنگ بود.
سربازان انگلیسی علاوه بر این به دلیل عدم رعایت بهداشت موجب شیوع بیماریهایی نظیر آنفولانزا و وبا در ایران شدند که به دلیل قحطی و عدم توانایی مردم برای مقاومت در برابر بیماریها، مبتلایان جان خود را از دست میدادند. جان لارنس کالدول وزیر مختار آمریکا در ایران در این رابطه نوشته است: «کمبود مواد غذایی به ویژه گندم و انواع نان، سراسر ایران به ویژه مناطق شمالی، حاشیهای و نیز تهران را چنان در برگرفته که پیش از آغاز زمستان، فقر و رنج وسیعی پدید آمده است. تردیدی نیست که زمستان امسال مرگ و گرسنگی چند برابر خواهد شد. حتی در این موقع از سال، قیمت ارزاق به بالاترین حد خود در چندین سال گذشته رسیده و کمبود غله و میوهجات حقیقتاً هشداردهنده است و همین اتفاقها هم افتاد.»
جعفر شهری باف، نویسنده و پژوهشگر ایرانی نیز که در زمان وقوع این فاجعه، دوران کودکی را میگذرانده، نوشته است: «در همین قحطی نیز بود که نیمی از جمعیت پایتخت از گرسنگی تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و کنار کوچه و بازار هیزموار روی هم انباشته شده، کفن و دفن آنها میسر نمیگردید و قیمت گندم از خرواری 4 تومان به 400 تومان و جو از من 2 تومان به 200 تومان رسیده، هنوز دارندگان و محتکران آنها حاضر به فروش نمیشدند.»
درباره میزان دقیق کشتههای جنگ جهانی اول در ایران آمار دقیقی در دست نیست اما این رقم بهحدی هست که بتوان عنوان نسلکشی بر آن گذاشت. محمدقلی مجد با بررسی اسناد منتشر شده، از قتل عام 8 تا 10 میلیون ایرانی بین سالهای 1917 تا 1919 خبر میدهد؛ چیزی حدود 40 درصد از جمعیت حدوداً 20 میلیونی ایران در آن زمان!
کشتار وسیع مردم ایران به دلیل گرسنگی و سوءتغذیه و بیماریهای ناشی از آن بود و دولت بریتانیا با خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بینالنهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی ــ از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران ــ مسبب اصلی این بحران بود.
موج اصلی و بزرگ این بیماری توسط نیروهای انگلیسی و نیروهای نظامی هندی وابسته به انگلیس از جنوب کشور وارد ایران شد و شهرهای جنوبی ایران از جمله بندرعباس، بوشهر و شیراز آلوده شد.
** آنفلونزای اسپانیایی؛ سوغات متجاوزان و نظامیان انگلیسی
در پایان جنگ جهانی اول بیماری واگیرداری با نام ویروس آنفلوآنزای اسپانیایی که مردم آن را زکام فرنگی نام نهاده بودند در کشور شیوع پیدا کرد.
ویروس آنفلوآنزای اسپانیایی جان بسیاری از مردم ایران را گرفت و بنا بر برخی نوشتهها بین 10 تا 25 درصد مردم ایران یعنی 900 هزار تا دو و نیم میلیون نفر بهدلیل شیوع این ویروس به کام مرگ فرو رفتند. آنفلوآنزای اسپانیایی که ویروسی همهگیر در جهان (دنیاگیر) بود، بهنسبت دیگر کشورها، تلفات بسیاری از ایران گرفت.
آنفلوآنزای اسپانیایی را نظامیان خارجی وارد ایران کردند. اگرچه نام آن اسپانیایی است، اما منشأ آن اسپانیا نیست و بسیاری محل تولد آن را آمریکا میدانند. اسپانیا در جنگ جهانی اول شرکت نداشت و ضرورت شفافیت و اطلاعرسانی در خصوص آنفلوآنزای جدید را درک کرد و مردم را نسبت به وجود چنین ویروسی آگاه ساخت، از این رو ویروس زاییده جنگ جهانی اول، آنفلوآنزای اسپانیایی در جهان نام گرفت.
بیشترین تلفات در کشورهای جهان سوم بود که ایران در این بین تلفات بسیار زیادی داشت. در جریان جنگ جهانی اول، نیروهای انگلیسی، روسی و عثمانی از چهار مسیر و در چهار مرحله این ویروس را وارد کشور کردند. موج اصلی و بزرگ این بیماری توسط نیروهای انگلیسی و نیروهای نظامی هندی وابسته به انگلیس از جنوب کشور وارد ایران شد و شهرهای جنوبی ایران از جمله بندرعباس، بوشهر و شیراز آلوده شد. هندیهای بسیاری نیز بر اثر ابتلا به این بیماری در ایران کشته شدند. نیروهای نظامی انگلیس هم مبتلا به این ویروس شدند، اما آنها مواد غذایی، غلات و نیازهای مردم را به غارت برده بودند و از تجهیزات درمانی برخوردار بودند و از این رو تلفات چندانی ندادند و از خطر آنفلوآنزای اسپانیایی در امان ماندند.
با کاهش تولید محصولات پایه و خوراکی در کشاورزی در کنار تقاضای مصرفی بالا و تحمیلی نیروهای اشغالگر، مردم فقیر شدند و به بروز قحطی و گرسنگی شدید انجامید تا جایی که مردم به خوردن برادههای چوب اکتفا کردند.
** تکرار قحطی و بیماری با اشغال مجدد ایران
در جریان جنگ جهانی دوم انگلیس و شوروی تصمیم گرفتند ایران را اشغال کنند. نیروهای شوروی از شمال و شرق و نیروهای انگلیس از جنوب و غرب، از زمین و هوا به ایران حمله کرده و شهرهای سر راه را بمباران کردند. آنان با عبور از مرز خسروی تأسیسات نفتی شاه را تصرف کردند و بهسمت کرمانشاه آمدند. دسته دیگر هم با تصرف آبادان، نیروی دریایی ایران را بمباران کردند.
وقتی نیروهای شوروی و انگلیس وارد ایران شدند، کل راه آهن و بنادر ایران برای حمل و نقل و ارتباط نظامی و سیاسی در اختیار دولتهای آنها قرار گرفت. حدود 50 درصد از کل کالاها و تجهیزات اقتصادی و نظامی به عنوان کمک غرب به شوروی از مسیر ایران انتقال پیدا میکرد. بیشتر جادهها و راههای شوسهِ اصلی و احیاناً فرعی ایران، نیز در مسیرهای مختلفِ شمال، جنوب، غرب و شرق پذیرای نیروها و کاروانهای موتوری و لجستیکی و تدارکاتی متجاوزان خارجی بود.
اسناد و منابع موجود نشان میدهد، در آن برهه 5 ساله، هزاران کامیون و وسایل موتوری و حتی احشام بارکش مردم ایران، عمدتاً بهزور و ناخواسته، در خدمتِ اهدافِ نظامی و لجستیکی متفقین قرار گرفته و کالا و ملزوماتِ آنان را در مسیرهای گوناگون حمل میکردند. گستره بهرهکشی از راه آهن و زیرساختهای جادهای ایران در طول جنگ جهانی دوم چنان وسیع و بیرحمانه بود که وقتی جنگ بهپایان رسید، اکثر تجهیزات و زیرساختهای راهآهن و جادههای کشور فرسوده و بلکه در شرف نابودی قرار گرفته بود.
نفت ایران نیز در آن دوره تقریباً به صورت رایگان در اختیار انگلیس قرار گرفت. کار استخراج و تولید نفت به عهده انگلیس بود. آنها نفت را هم به فروش می رساندند و نفت ایران در چرخه درآمد کشور نقشی نداشت.
حضور نیروهای اشغالگر و انگلیسی در ایران باعث شد تا تولیدات کشاورزی و صنعتی در خدمت نیروهای اشغالگر قرار بگیرد و برای آنها مصرف بشود. در نتیجه جامعه ایران از آن تولیدات محروم شود. پادگانها، قرارگاهها و مراکز نظامی و لجستیکی پرشماری را نیز در مناطق مختلف، تحت کنترل خود گرفتند.
با کاهش تولید محصولات پایه و خوراکی در کشاورزی در کنار تقاضای مصرفی بالا و تحمیلی نیروهای اشغالگر، مردم فقیر شدند و به بروز قحطی و گرسنگی شدید انجامید تا جایی که مردم به خوردن برادههای چوب اکتفا کردند و عدم امکان رعایت مسایل بهداشتی به شیوع بیماریهای واگیر و عوارض مصیبتبار انجامید. محمد قلی مجد درباره بحران جنگ جهانی دوم در کتاب «پل پیروزی، سرزمین قحطی» نوشته است: «روسیه و انگلیس متعاقب اشغال ایران همه کامیونها، اتوبوسها و همچنین خط آهن ایران را تصاحب کرده، قوت لایموت مردم ایران را در هر جایی که بدان دست مییافتند، مصادره میکردند و دهها هزار آواره لهستانی از روسیه به ایران کوچاندند و همه اینها دست به دست هم داد و موجب بحران شدیدی در زمینه مواد غذایی، حمل و نقل، بهداشت و سلامت عمومی مردم شد. آمارها نشان میدهند که در دوران چهار ساله اشغال کشور، میان 2 تا 4 میلیون تَن از جمعیت ایران بر اثر عوامل مختلف، اعم از بمبارانهای نظامی و قحطی و بیماری از بین رفتند. ایران برای سالها از رشد و توسعه و تولید و پیشرفت اقتصادی باز ماند.»
انتهای پیام/