بسط تأسیسات اتمی رژیم صهیونیستی و نقض بیطرفی آژانس اتمی
چگونه جامعه بینالمللی میتواند آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بهعنوان یک شریک جدی، حرفهای و بیطرف ببیند، در حالی که اجرای رژیم پادمانی جامع را برای تمامی اعضای خود بهطور یکسان و عادلانه پیگیری نمیکند.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم ـ بهتازگی «هیئت بینالمللی نظارت بر مواد شکافتپذیر» (IPFM) در گزارشی با مقایسه تصاویر جدید ماهوارهای اعلام کرد که اسرائیل تأسیسات کوره اتمی دیمونا را در دو سال گذشته «در ابعادی قابل ملاحظه» بسط و توسعه داده است.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
روزنامه گاردین که این گزارش را منتشر کرده نوشته است اسرائیل ده سال پیش مدلهایی از سانتریفیوژهای غنیسازی اورانیوم ایران را در تأسیسات هستهای دیمونا ساخت تا کرم رایانهای «استاکسنت» را که با هدف خرابکاری عمدی در برنامه غنیسازی اورانیوم ایران طراحی و ساخته شد، آزمایش کند.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در صفحه اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
رژیم صهیونیستی تنها دارنده سلاحهای هستهای در منطقه غرب آسیا است اما کماکان در راستای سیاست خود موسوم به «ابهام هستهای» از اذعان به داشتن سلاح و تعداد آن خودداری میکند. تلآویو معتقد است این موضعگیری دوپهلو برای منصرف کردن دشمنانش از حمله به اسرائیل کافی است.
فدراسیون دانشمندان آمریکایی ارزیابی میکند که اسرائیل حدود 90 کلاهک هستهای جنگی دارد که از پلوتونیوم تولیدشده در رآکتور آب سنگین در دیمونا ساخته شده است. در برخی گزارشهای جهانی دیگر ادعا شده است که شمار کلاهکهای هستهای اسرائیل ممکن است از 200 عدد نیز بیشتر باشد.
رژیم صهیونیستی، علیرغم داشتن این برنامه تسلیحاتی از پیوستن به پیمان انپیتی (منع گسترش تسلیحات هستهای) خودداری کرده و با حمایت کشورهای غربی بهخصوص آمریکا تنها مانع تحقق خاورمیانه عاری از سلاح هستهای بوده است، در واقع در منطقه غرب آسیا، غیر از رژیم صهیونیستی، همه کشورها عضو پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) هستند و متعهد شدهاند که پادمانهای جامع آژانس را بپذیرند.
رویکرد دوگانه غرب یکی از عوامل جلوگیری از این تهدید در منطقه غرب آسیا بهشمار میرود. در حالی که کشورهای غربی بر سر برنامه هستهای ایران که به پیمان NPT پیوسته و حتی به نظارتهای فراتر از آن متعهد شده است مرتباً جار و جنجالهای تبلیغاتی بهپا میکنند، رژیم صهیونیستی با کمک همین کشورها به سلاحهای اتمی دست پیدا کرده است.
اسرائیل تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای را از سال 1948 و تأسیس رژیم جعلی خود، آغاز کرد. فرانسه بهعنوان پاداشی برای مشارکت اسرائیل در بحران 1956 کانال سوئز، دانش هستهای را در اختیار این رژیم قرار داد و مخفیانه مجتمع نیروگاهی دیمونا را برای اسرائیل احداث کرد. دیمونا قادر بود پلوتونیوم را در مقیاس بالا تولید و بازفرآوری کند.
علاوه بر این، کشورهای غربی همواره در تلاشهای کشورهای منطقه غرب آسیا برای زیرنظر بردن برنامه تسلیحات هستهای رژیم صهیونیستی کارشکنی کردهاند. مجمع عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی سال 2009 قطعنامهای صادر کرد تا رژیم صهیونیستی را بهعنوان عضو آژانس به پایبندی به NPT متعهد کند، اما اتحادیه اروپا و 13 کشور اروپایی دیگر به این قطعنامه رأی منفی داده مانع تصویب آن شدند.
موضوع برنامه تسلیحات هستهای رژیم صهیونیستی و تهدیدهای مرتبط با آن دهههاست که در دستورکار مجمع عمومی سازمان ملل متحد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد و قطعنامههای بسیاری در این مجامع در این خصوص بهتصویب رسیده است اما علیرغم تمامی این تلاشها، رژیم اسرائیل با امتناع از قرار دادن تمامی تأسیسات و فعالیتهای هستهای خود تحت پادمانهای جامع آژانس، جامعه بینالمللی را نادیده میگیرد.
کاظم غریبآبادی، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمانهای بینالمللی مستقر در وین و آژانس بینالمللی انرژی اتمی چندی پیش در نامهای به این نهاد بینالمللی خاطرنشان کرده بود رفتار دوگانه در قبال رژیم صهیونیستی بهگونهای است که این رژیم حتی در مقایسه با پنج کشور دارنده سلاحهای هستهای هم از مزایای ترجیحی بیشتر برخوردار است، زیرا آن کشورها عضو NPT هستند و تعهدات متعددی بهویژه تحت مواد یک و شش معاهده دارند، در حالی که اسرائیل با بیرون ماندن از این معاهده، از هرگونه تعهدی تحت معاهده آزاد است و از تمامی مزایای اساسنامه آژانس نیز برخوردار میباشد.
او در آن نامه نوشته بود: «این یک تناقض آشکار است که یک غیرعضو ان.پی.تی. بهدلیل عضویت در آژانس از حقوق و مزایای کامل برخوردار است و در حالی که خود را از هرگونه مسئولیتی بَری میداند، در تمام رایزنیها و جلسات آژانس درخصوص اعضای معاهده نیز شرکت میکند، این، یک قصور بسیار جدی در کار آژانس است که باید بهطور مناسبی مورد رسیدگی قرار گیرد.»
در حالی که یکی از سه ستون معاهده، عدم اشاعه سلاحهای هستهای به فراتر از پنج کشور دارنده است، اما آژانس و انپیتی در خصوص عدم اشاعه موفق نبودند. از آنجا که اشاعه این قبیل سلاحها از پنج به 9 دارنده میان آنهایی رخ داده است که یا عضو انپیتی نبوده و یا از آن خارج شدهاند، ریشه اصلی این اشاعه را بایستی در غیر اعضای معاهده جستوجو کرد، در چنین وضعیتی، عضویت در معاهده عدم اشاعه و اجرای کامل پادمانهای آژانس، در مقایسه با آنانی که عضو این معاهده نیستند، چه مزیتی دارد؟ چگونه جامعه بینالمللی میتواند آژانس را بهعنوان یک شریک جدی، حرفهای و بیطرف ببیند، در حالی که اجرای رژیم پادمانی جامع را برای تمامی اعضای خود بهطور یکسان و عادلانه پیگیری نمیکند؟
این سیاستهای دوگانه درباره برنامه هستهای رژیم صهیونیستی این پیام منفی را به اعضای معاهده عدم اشاعه میفرستد که عضویت در معاهده برابر است با پذیرش قویترین نظارتها و راستیآزمایی، در حالی که بیرون ماندن از معاهده بهمعنای رهایی از هرگونه تعهد و انتقاد و حتی دریافت پاداش است.
جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است که نادیده گرفتن چنین موضوعی، مستقیماً بر صلح و ثبات منطقهای و بینالمللی تأثیر میگذارد، هنجارهای جهانی خلع سلاح و کنترل تسلیحات را به چالش میکشد، و به اعتبار معماری خلع سلاح و کنترل تسلیحات کنونی، از جمله آژانس بینالمللی انرژی اتمی و رژیم پادمان آن، آسیب میرساند.
انتهای پیام/+