مردم در سینما به جای رؤیاهایشان تجربههای تلخ را تماشا میکنند/ سینمای اجتماعی ما بدون ژانر و تعریف نشده است
کاوه صباغ زاده میگوید که برای تنوع ژانر در سینمای ایران باید فیلمسازان کشور کمی ریسک کنند و از فضای تکراری سینمای روز فاصله بگیرند.
به گزارش خبرنگار فرهنگیخبرگزاری تسنیم، جشنواره فیلم فجر امسال شاهد فیلمهایی بود که کمی از فضا و جریان رایج در سینمای ایران فاصله دارد و توانسته بودند از نظر ژانر کمی متفاوت باشند.
از این نظر یکی از فیلمهای این دوره را میتوان رمانتیسم عماد و طوبی نامید. اولین فیلم اکرانی جشنواره که دقیقاً به همین دلیل فضای جشنواره را کمی متفاوت کرد و احساس بهتر شدن فیلمهای جشنواره در میان اصحاب رسانه ایجاد شد. البته در ادامه جشنواره فیلمهایی اکران شدند که متأثر از همان فضای سینمای تلخ و انتقادی همیشگی کشور بودند.
کاوه صباغزاده کارگردان فیلم رمانتیسم عماد و طوبی در این باره با خبرنگار تسنیم گفتوگو کرد و به ارئه دیدگاه خود درباره چرایی انتخاب فضایی خیالانگیز و متفاوت در سینمای کشور صحبت کرد.
این کارگردان جوان کشور در ابتدا بیان کرد که انتخاب فضای شاد و خیالی در فیلمم کاملاً شخصی است و دوست داشتم تا فیلمی متفاوت از جریان سینمای روز داشته باشم. متأسفانه آنقدر فضای فیلمهای سینمایی ما تلخ و زننده است که کمتر از سینمای خودمان فیلم میبینم و اصولاً چندان فیلمها را دنبال نمیکنم. علت آن هم مشخص است زیرا همه فیلمهای ما شبیه یکدیگرند و تفاوت خاصی با هم ندارند. به سینمای موسوم به اجتماعی و یا رئال خودمان، نه علاقهای دارم و نه میسازم. البته در فیلم اولم تا حدودی به این سمت رفتم اما از آن فاصله گرفتم.
وی ادامه داد: فکر میکنم مردم درهمه جای دنیا برای این سینما میروند که 2 ساعت از واقعیتها و چیزی که در آن زندگی میکنند فاصله بگیرند و زیباییها و رؤیاهایشان را تماشا کنند و لذت ببرند. این همان چیزی است که به آن سینما میگویند نه این رئالیسم اجتماعی ما! با این حساب نیازی به سینما رفتن نیست چون همان چیزی را که داریم تماشا میکنیم را در زندگی خودمان تجربه میکنیم. سینما تا حد زیادی از آن، خیال است و طبیعتاً هر نوع خیالی باید در قالب یک ژانر تعریف شود. چیزی که سینما از آن لطمه بزرگی میخورد نداشتن ژانر است.
صباغزاده در نقد ژانر سینمای ایران افزود: چیزی که امروز در سینمای روز ما به عنوان سینمای اجتماعی از آن یاد میشود غلط است و در هیچ جای دنیا سینمای اجتماعی به این مفهوم و سبک نداریم و تعریف نشده است. این نوع از سینما در کشور ما قالب مشخص و قواعد ژانری مخصوص خودش را ندارد و برای همین ترجیح میدهم که دغدغه خودم را بسازم.
این کارگردان سینمای کشور در بخش دیگری از صحبتهای خود در پاسخ به سؤال ما درباره اینکه چرا فیلمسازان ما به سراغ ساخت فیلمهای اجتماعی مرسوم رفتهاند و کمتر سینمای خیالانگیز را تحویل میگیرند گفت: واقعیت این است که فکر میکنم سینمای ما کمی محافظهکار شده است و گویا فیلمسازان ما تنبل شدهاند. مدام دوست داریم که همان اتفاقات کنار خودمان را تبدیل به فیلم کنیم و کمتر از قدرت زیبای تخیل بهرهمند باشیم.
از سوی دیگر سرمایهگذاران نیز ریسک اینکه بخواهند روی ژانرهای دیگر کار کنند را نمیپذیرند زیرا ترس آن را دارند که فیلم در گیشه نفروشد. البته در حال حاضر همین فیلمها نیز فروش بالایی ندارد اما به نظر سرمایهگذاران ریسک این کار بالاتر است.
در هر حال سینمای ما به این دلایل از سینمای متنوعی که در دهه 1360 و 1370 بود فاصله گرفته و تبدیل به سینمای تکژانر شده است. به نظرم سینماگران ما عادت کردهاند به تولید در این سبک و گویا تجربه متفاوت کسب کردن سخت شده است.
او در پاسخ به سؤالات ما درباره نقش مدیران سینمایی و هنرمندان برای تغییر فضای سینمای کشور بیان کرد: تکلیف مدیران فرهنگی کشور روشن است؛ حمایت مادی و معنوی از سینما. امسال نیز ارگانهایی فیلمهایی ساخته بودند و فیلمهای متفاوتتری را به جشنواره آورده بودند اما به نظرم کافی نیست. هنرمندان هم باید دلشان را به دریا بزنند و سراغ سوژههایی بروند که برای ساخت آن سینما را انتخاب کردند. چراکه قطعاً آنان نیز رؤیاهایی داشتند و برای خلق آن وارد سینما شدند. بنابراین اگر آنان از حمایت کافی برخوردار باشند و مقداری ریسک کنند شاهد فیلمهای متفاوتتری در سینمای ایران خواهیم بود.
در پایان وی درباره نتیجه فیلمش در جشنواره فیلم فجر گفت: باید کمی از فیلم و فضای آن فاصله بگیرم و نظرات مردم را بعد از تماشای آن جویا شوم که آیا پسندیدند یا نه؟ فکر میکنم که حق فیلمم بیشتر از این بوده است خصوصاً در رشتههای فنی، بهتر از این باید دیده میشد.
حقیقت این بود که زمانی که ترکیب فیلمها و داوران جشنواره را دیدم خوشبین بودم که جشنواره متفاوتتری را تجربه کنیم. اما وقتی نتایج اعلام شد دیدم که جشنواره فیلم فجر تغییر چندان زیادی نکرده است و با وجود اینکه امسال دبیر خوبی هم داشت کلیت این جشنواره هنوز دچار مشکل است و هنوز سلیقه سینمای ایران همان فیلمهای واقعیتگرای چرک و تلخ است و نظر داوران یک جشنواره در تغییر مسیر سینمای ایران چندانی تغییری ایجاد نمیکند.
انتهای پیام/