اشعار ولادت حضرت زهرا (س) / سائل آمد در این خانه و حاتم برگشت، در کرم، حضرت صدیقه قیامت دارد
در سالروز ولادت باسعادت حضرت زهرا سلامالله علیها و روز مادر، اشعاری تقدیم میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، همزمان با ولادت باسعادت حضرت زهرا سلامالله علیها و روز مادر چند شعر از شاعران آیینی کشورمان تقدیم میشود.
سیدپوریا هاشمی
گندم از دستهی دستاس تو برکت دارد
دست لطف تو به هرچیز محبت دارد
بی وضو دست به نام تو زدن جایز نیست
نام تو عصمت محض است قداست دارد
سائل آمد در این خانه و حاتم برگشت
در کرم حضرت صدیقه قیامت دارد
تو فدک داشتی و سیر نمیخوابیدی
سفرهات غیرکمی آب به ندرت دارد
تو به نه سالگیات امابیها شدهای
حرف ما نیست بگوییم، روایت دارد!
ماجرای ورم پای تو در وقت نماز.
متواتر شده از بس سندیت دارد...
روز محشر همه بر پا و تو بر ناقه سوار!
تا بدانند همه فاطمه حرمت دارد!
خوش بحالش که کنیزی شما را میکرد
واقعا فضه چه اندازه سعادت دارد!
برد باماست که مانوس به زهرا شدهایم
خاک بوسی درش حکم عبادت دارد
گریهی روز و شبت تاب ز مردم برده
از تو بیبی در و همسایه شکایت دارد
دل از غصه کباب تو مرا آتش زد
بیت الاخزان خراب تو مرا آتش زد
بیژن ارژن
بخشید به حکمت و به لطفی به شما
از اینهمه سوره، سوره کوثر را
کوتاهترین سوره قرآن، یعنی
کوتاهترین راهِ رسیدن به خدا
زهرا از هرچه گفته آمد، سر بود
ما دیگر گفتهایم و او دیگر بود
پیوند گل محمّدی با سیب است
او سیب گلاب باغ پیغمبر بود
مهدی مردانی
یک دختر آفرید و عجب محشر آفرید
حق هرچه آفرید از این دختر آفرید...
جوشید چشمه در دل قرآن به نام او
اعجاز، تشنه بود و خدا کوثر آفرید
یک ذره نور فاطمه را ریخت روی خاک
لولاک گفت و این همه پیغمبر آفرید...
از عرش تا به فرش کسی لایقش نبود
از جلوه جلال خودش حیدر آفرید
میخواست تا خلاصه شود عشق در کلام
از بین واژههای جهان مادر آفرید
مسعود یوسفپور
ای شب قدر! کسی قدر تو را فهمیدهست؟
تا به امروز کسی مرتبهات را دیدهست؟
خلق از معرفت شأن تو عاجز ماندند
بیجهت نیست خدا فاطمهات نامیدهست
خواستم ذات تو را نور بخوانم، دیدم
نور هم با تو خودش را همهجا سنجیدهست
نور چشمان پیمبر تویی و جلوۀ تو
آفتابیست که تا غار حرا تابیدهست
حکمتش چیست که ای اُمّ اَبیها! پدرت
بارها خم شده و دست تو را بوسیدهست؟...
سرِ همصحبتِ صدّیقه شدن بود اگر
ملک وحی، هرآیینه به خود بالیدهست
بانی رزق تویی، روح الامین میدانست
سیبی از عرش اگر چیده به اذنت چیدهست
هر زمانی که شدی خسته ـ به نقل از سلمان ـ
چرخ دستاس تو با دست ملک چرخیدهست
چه بگوییم از انفاق تو، وقتی در شهر
سائلی رخت عروسی تو را پوشیدهست
به فقیر و به یتیم و به اسیر احسان کرد
نان افطار تو وصفش همهجا پیچیدهست
چشم صائب به کرامات تو افتاد و نوشت:
«گوش این طایفه آواز گدا نشنیدهست»...
سیدپوریا هاشمی
آفرینش ز دولت زهراست
کعبه مات عبادت زهراست
نخلهای فدک که چیزی نیست
دوجهان ملک حضرت زهراست
همه خدمتگذار فضه شدند
فضه اما به خدمت زهراست
پدرش هم که رفت تا معراج
شک ندارم به دعوت زهراست
گرچه با آب روزهاش وا شد
نان عالم ز برکت زهراست
زهد او را ببین که کهنه حصیر
بالش استراحت زهراست
فاطمه در حمایت علی است
و علی در حمایت زهراست
"طاعت مفترض" که میخوانیم
در حقیقت اطاعت زهراست
ولی امر ماست مثل علی
شیعه دینش ولایت زهراست
شرح و تفسیر داده مادر را
عمر زینب روایت زهراست
راضیه عالمه اغیثینی
مادرم فاطمه اغیثینی
انتهای پیام/