یادداشت| سخنی درباره نثرهای عبدالرحیم سعیدی‌راد

یادداشت| سخنی درباره نثرهای عبدالرحیم سعیدی‌راد

غلامرضا کافی، استاد دانشگاه، در یادداشتی به مناسبت انتشار کتاب «باقی بقای تو»، به برخی از ویژگی‌های نثرهای ادبی سعیدی‌راد اشاره کرده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «باقی بقای تو»، تازه‌ترین اثر عبدالرحیم سعیدی‌راد، از سوی مؤسسه شاعران پارسی‌زبان منتشر و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. این اثر نیز همانند دیگر آثار سعیدی‌راد همچون «همین» در قالب نثر ادبی نوشته شده است.

غلامرضا کافی، از شاعر و استاد دانشگاه، در یادداشتی به مناسبت انتشار این اثر، به برخی از ویژگی‌های آثار سعیدی‌راد اشاره کرده و نوشته است:

در همین آغاز برای عبدالرحیم سعیدی‌راد که جانی زلال و ضمیری پیراسته دارد، آرزوی توفیق دارم. تجربه شاعری و تصمیم نوشتن به من می‌گوید، نثر با شعر در نگاشتنِ از روی تصمیم و تعمد با هم تفاوت نمایانی دارند. بدین معنی که هرگاه نویسنده برای نوشتن تصمیم می‌گیرد، از قضا چیزی فراتر از توقع حاصل می‌شود، اما برای شاعر این گونه نیست و حاصل بسیار فروتر از انتظار وی بر می‌آید.

اما درباره این آثار نکته‌هایی قلمی می‌شود که به قرار زیر است:

یک) تخیل به عنوان اصل انکارناپذیر هنر و شکل‌های ادبی در اینجا نیز اهمیت خود را دارد، مانند این فراز که «تکیه‌ها پیراهن نیلی به تن کرده‌اند» که هم ساحت استعاری_ تشخیصی دارد و هم معنای مجازی.

دو) بهره بردن از تناسب‌ها و ایهام تناسب‌ها که این رفتار ادبی و هنری البته به آگاهی شاعر یا نویسنده بسیار بسته است و آنچه سعیدی راد از آن سخن می‌گوید، بدان آگاهی کامل دارد و از این رو از ایهام تناسب‌ها به خوبی بهره می‌برد، چنان که آورده است: «ای کاش فرزدقی از گریبان کلماتم طلوع کند».

سه) برخی شروع‌های ناگهانی و تعلیق گونه. در حقیقت ما می‌توانیم در گونه‌های نثر، از شگردهای محتوم داستان‌نویسی سود ببریم. چنان که مثلاً خاطره‌ای را می‌توان با استفاده از این تکنیک‌ها نظیر تعلیق، نقطه آغاز، کشمکش و سایر ویژگی‌ها آراسته کرد. در اینجا نیز گاه اتفاق افتاده است که نمونه بارز آن متن «شصت لعنتی» قابل یاد کرده است.

چهار) یکدستی قابل ملاحظه در این آثار. در این آثار، خیلی نوسان قلم دیده نمی‌شود و این دقیقه از جهت مثبت آن، یک دستی آثار را نمایان می‌کند. البته می‌دانیم که یک دستی باید با آفرینش لحظه و کشف همراه باشد تا تفاوت با قبل و بعد را پدیدار سازد و باید دانست که لغزشگاه یکدستی، یکنواختی است. یعنی بدون آفرینش لحظه، متن رفته‌رفته به یکنواختی می‌رسد و هیجان خود را از دست می‌دهد.

اما نگاه دیگرگونه  به این آثار نیز حاوی دقایقی است که بازنموده می‌شود:

اول)  این است که من می‌توانم به عنوان یک مخاطب نیمه حرفه‌ای از نویسنده انتظار داشته باشم  تا بومی‌سازی گونه‌ها و مضامین را بیشتر انجام بدهد در آثارش. نظیر آنچه که در نثر مربوط به «امام صادق» در قسمت‌های آغازین آن اتفاق افتاده است. در واقع  گونه‌ای نسبتاً متفاوت در اینجا  تا حدودی روی نموده است و با توجه به موضوع و مضمون، لختی بومی‌سازی صورت گرفته است.

 دوم) متفاوت بودن. یعنی من وقتی این آثار را می‌خوانم  نباید به یاد نثرهای محمدرضا مهدی‌زاده، اسماعیل فیروزی یا حتی آثار حمید گروگان بیفتم.

و  سومین نکته حرارت لازم برای تپندگی قلم است. تپندگی قلم می‌تواند حرارت لازم را به نثرها بدهد. خاصه که برخی از این نثرها ماهیت و هویتی این‌گونه دارند و برای آنچه مربوط به عاشورا و امام حسین(ع) است یا آنچه که در جبهه و در زمینه دفاع مقدس اتفاق می‌افتد، این حرارت لازم است؛ البته منظورم از حرارت آن جوشِ قلم است که در کار برخی از نویسندگان دهه 40 و 50 (کارو یا نعمت میرزازاده) می‌توان دید.

چهارم) ما در اینجا نه تاریخ می‌نویسیم و نه داستان. حضور همه لخت‌ها باید دلیل داشته باشد، حضور هر لختی در اینجا در واقع باید با ممیزی و امساک کلام آمده  باشد و دستچین شدن تنها چاره کار است. نمی‌توان به صورت اطناب‌محور و محاوره‌گونه هر عبارتی را در آنها به کار بست.

در مجموع آثار دفاع مقدسی در اینجا گرم‌پویی پیدایی داشتند و من آنها رابا رنگ و بوی دیگری دیدم؛ چون هم تجربه زیسته هستند و هم تصاویری عینی را بر می‌آورند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران