لایوِ تسنیم با خاله شادونه: دوران جیغ و دست و هورا تمام نشده است!/ بازیگری را ادامه ندادم چون کودکان برایم مهمتر بودند + فیلم
ملیکا زارعی اعتقاد دارد باید همه کودک را جدّی بگیرند، چون کودکِ امروز با کودکِ قبل از کرونا فرق دارد و باید خانوادهها سوادِ رسانهایشان را بالا ببرند.
خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: روز جهانی کودک و تلویزیون تلاشی برای پیوند دادن مثبت بین کودکان جهان با این جعبه جادویی و زمینهای برای ارتباط بیشتر این دو با هم است. امروزه وسایل ارتباط جمعی، نقش مهم و تعیینکنندهای در روابط بین جوامع و گروههای موجود در آنها دارند و به میزان زیادی در هدایت و جهتدهی افکار عمومی سهیماند.
در این میان، تلویزیون به عنوان رسانهای دیداری و شنیداری، با حضور بلامنازع خود در خانهها، بیشترین تأثیر را روی خانوادهها به ویژه کودکان و نوجوانان میگذارد. با ورود تلویزیون به خانه، خانواده بُعد جدیدی یافته، آن را از محلی صرفاً برای استراحت، صرف غذا و... خارج کرده و به سازمانی تبدیل کرده است که میتوان در آن آموخت، جهان را تماشا کرد و نیازهای فرهنگی را برآورده ساخت.
در این میان، کودکان تأثیر بیشتری از تلویزیون میگیرند و این رسانه مهم و با نفوذ میتواند آگاهیهای متنوعی را به کودکان منتقل سازد. افزایش آگاهی کودکان در زمینههای گوناگون، تشویق کودکان به کارهای خوب با نمایش دادن مهربانی، سخاوت و...، گسترش برنامههای آموزشی، ایجاد دوستی و محبت، ترویج و آموزش ارزشهای اجتماعی و دینی، معرفی روشهای دوستیابی و حفظ دوستی، ایجاد حسّ مسئولیت در کودکان، جلوگیری از رفتار خودخواهانه کودکان با به تصویر کشیدن رفتارهای جامعهگرایانه و غیره، از جمله کارکردهای مثبت تلویزیون به شمار میرود که همه روزه در حال پیشروی است.
در کنار این موارد مثبت، کارکردهای منفی این رسانه همگانی نیز در خور تأمل و تفکر است. مسئولان و تهیهکنندگان تلویزیون، همیشه باید درنظر داشته باشند که برنامههایی که ویژه کودکان ساخته میشود، به صورت الگو در بین مخاطبان مطرح خواهد شد و ممکن است تأثیرات منفی و مخرّب به جا بگذارد. از اینرو، تلاش در جهت تأثیر مثبت گذاشتن روی کودکان با ساخت برنامههای آموزنده، امری ضروری و اجتنابناپذیر است که توجه جدّی را میطلبد.
گفتوگوی لایو تسنیم با ملیکا زارعی(خاله شادونه)
به مناسبت روز جهانی کودک و تلویزیون به سراغ ملیکا زارعی (خاله شادونه کودکان) رفتیم و گفتوگوی زندهای در لایو اینستاگرام تسنیم داشتیم و به سؤالات مختلفی پاسخ داد. جالب است که مخاطبین بارها از زارعی خواستند که درباره خواهرش و سریال قدیمی "متهم گریخت" صحبت کند.
او از سال 1383 همزمان با قبولی در دانشگاه به عنوان مجری برنامهکودک به تلویزیون آمد و امروز بعد از 14 سال حضور، خانوادهها هم با برنامههایش ارتباط برقرار کردهاند. یکی از ویژگیهای برنامه این مجری تلویزیونی، تأکید بر خداشناسی، القای آموزههای اسلام و ائمهاطهار با صدا و سبک خاص کودکانه است.
"خاله شادونه" بچهها خیلی نگران توجه کودکان که دنیای پررقابت فضای مجازی و رسانههای مختلف ویدئویی و نمایشی است. زارعی اعتقاد دارد بچههای امروز خیلی کنجکاو و باهوشاند و باید روی تخیّل آنها توجه ویژهای کرد.کارتون خیلی مهم و در تفکر بچهها مؤثر است. هر نسلی به نسبت نسل قبل دیجیتالیتر است و از همین رو باید سیاستگذاری جدیتری روی تخیّل بچهها داشته باشیم.
"خاله شادونه" این روزها کجاست؟
* به عنوان مقدمه مصاحبه بفرمایید "خاله شادونه" این روزها چه برنامههایی برای مخاطبینش خواهد داشت. آیا در نوروز ویژهبرنامهای دارید؟ برای مخاطبین بگویید که "خاله شادونه" کجاست؟
بگذارید قبل از پاسخ دادن به این سؤال بگویم که واقعاً جای تک تک بچهها را در برنامههای کودک خالی میبینم؛ امیدوارم بچهها سلامت و تندرست باشند. به امید اینکه همه ما با همدلی و همراهی از این مشکلات و دورانهای سخت بیرون بیاییم. به امید روزهای خوب، زیبا و امید آنکه همه هموطنان عزیزم در صحت و سلامتی باشند.
خیلی خوب است که برنامههای جذاب و دیدنی تولید شود و البته شرایط برای همکاران رسانهای هم سخت است و خانوادههایشان دلنگرانند. اما با رعایت و مراقبتهای بهداشتی، میتوانیم در کنار خانوادههای ایرانی باشیم. خیلیها سؤال کردند و از این تریبون اعلام میکنم این روزها پخشنشدههای "خاله شادونه در کلبه کوهستانی" از شبکه 2 سیما پخش میشود.
"خاله شادونه" در کلبه کوهستانی ویژه نوروز سال گذشته روی آنتن رفت. برنامهای که امید نجیبزاده تهیهکنندگی آن را برعهده داشت. اتفاقات و ماجراهای تازهای را مخاطبین در لوکیشنهای جدید میدیدند. عروسکهای خرسی (بامبولا و لامبولا) و همچنین داداشهای خاله شادونه همراه با دمدم خان و عجیب و غریب، نمایشهای کودکانهای را برای مخاطبین خردسال، کودک و حتی نوجوان خلق میکردند.
در حال حاضر این برنامه تلویزیونی، روزهای زوج (شنبه، دوشنبه و چهارشنبه) قسمتهای پخش نشدهاش روی آنتن میرود. فکر میکنم با توجه به مشکلات و سختیهای قرنطینه خانگی، دیدن بچهها و تصاویرشان در کنار هم برای بینندههایمان هم تنوعی دارد. مخصوصاً در مخاطبین کودک و خردسال، این امیدواری را به وجود میآورد که دوباره همهچیز به روال عادی زندگی برمیگردد شرایط بهتر میشود و ما میتوانیم از این بیماری و مشکلات عبور کنیم و حال همه ما بهتر شود.
"خاله شادونه" این روزها با "فرزندان ایران" برای کودکان ایرانی مقیم خارج از کشور برنامه دارد. این برنامه در تلویزیون تعاملی فضای مجازی صداوسیما پخش میشود که در "تلوبیون" موجود است. از ویژگیهای این برنامه آموزش زبان فارسی از طریق ارتباط نزدیک و دوسویه با خردسالان و کودکان ایرانی مقیم خارج کشور و فارسی زبانان سایر کشورها است.
خدا را شاکرم استقبال خوبی از برنامه خاله شادونه با فرزندان ایران شده است، مخصوصاً برای کودکان ایرانی که در خارج از کشور حضور دارند و زندگی میکنند. به امید اینکه این بچههای عزیز فرصتی پیدا کنند بعد از پایان این بیماری شرایطی برایشان بهوجود آید بچههایی که دور از وطناند و مدتها است به سرزمین مادریشان نیامدند در واقع سفری داشته باشند به همراه خانواده به سرزمین مادریشان و اینکه بتوانند در برنامه شرکت کنند.
برای عید نوروز هم مثل سالهای گذشته انشاءالله ویژهبرنامهای خواهیم داشت که از شبکه 2 سیما پخش خواهد شد.
تهدید کودکان در فضایمجازی
* یکی از نکاتی که مخاطبین حوزه کودک را هرچه بیشتر تهدید میکند حضور بیرویه در فضای مجازی است؛ چه دانلود انیمیشنهایی که دور از فرهنگ و سبک زندگی خانوادههای ایرانی است و چه مواجهه با تصاویر و اتفاقاتی که دور از ذهن و فکر و سن و سالشان است . به نظر شما رسانه ملّی چه مسئولیتی در این قبال دارد که کودک امروز جامعه را از این خوراکهای مخرّب نجات دهد؟
یک نکته را باید بگویم کودک امروز ما با کودک قبل از کرونا کاملاً متفاوت است. کودک امروز ما کودکی است که واقعاً به فضای مجازی کاملاً وابسته است. کودک امروز ما یعنی کودک همین الان؛ بچههای امروز بچههاییاند که فکر میکنم به دلیل حضورشان در کلاسهای آنلاین، به دلیل اینکه معلمشان را آنلاین میبینند و کاملاً با فضای مجازی آشنا میشوند با کودک قبل از کرونا متفاوت است.
به هر حال فکر میکنم بچهها درسهایشان را از فضای مجازی یاد میگیرند و به تبع آرامآرام سواد رسانهای و سایبریشان بیشتر میشود و با این رویه به نظر میرسد خانوادهها باید سواد دیجیتالی و مجازیشان را بالاتر ببرند. چون میبینیم بچهها خواسته یا ناخواسته بیشتر از سنشان در این فضا، پیش میروند، یعنی برخی از مواقع به چیزهایی در فضای مجازی میرسد و از آنها آگاهی پیدا میکند که شاید خانوادههایشان در جریان نباشند. به همین دلیل به خودم و همه عزیزان میگویم ما باید سعی کنیم مطالب و اطلاعات بیشتری از این فضا بدانیم که بتوانیم بچههایمان را راهنمایی کنیم.
بچهها ناخواسته ممکن است تصاویری با محتوای نادرست مواجه شوند و وقتی بچهها نکاتی در ذهنشان میماند، بعدها شخصیت آینده آن بچه، ساخته میشود. پس از بچهها خواهش کنیم هرچیزی را که در فضای مجازی مشاهده میکنند و سؤالی برایشان است حتماً مطرح کنند و علتش را بپرسند؛ از خانوادههای عزیز هم خواهش میکنم که در آن لحظه عکسالعمل صحیحی داشته باشند.
بعضی مواقع ناخواسته پیش میآید. ممکن است در لحظه عکسالعمل نابجایی، خانوادهها داشته باشند که ممکن است تأثیر بسیار معکوسی برای بچهها داشته باشد حتی اگر باز هم فکر میکنید که نمیتوانید این کار را پیش ببرید. باید با مشاور صحبت کنید و از آنها راهنمایی بگیرید. ضمن اینکه از قبل باید بچهها بدانند چه خطراتی فضای مجازی دارد و به آن خطرات آگاه شوند و در یک فضای امنی وارد شوند.
بارها در برنامههایم گفتهام فضای مجازی پُر از پنجره و خانه است هرکدام چیزهایی خواسته یا ناخواسته به فرد انتقال میدهند و تأثیر میگیریم. برخی از مواقع ممکن است بر ما تأثیرات مثبت و برخی اوقات هم ناخواسته تأثیرات منفی روی ما بگذارد. پس بچهها خوب است که بدانند وارد چه خانههایی باید بشوند و چه چیزهایی باید یاد بگیرند و در زندگیشان به کار ببرند.
به نظرمن خوب است بچهها را از این فضا آگاه کنیم، برنامههایی دانلود نکنند که مناسب سن و سالشان نیست. خانوادهها حتماً بچهها را با نگاها خودشان کنترل کنند. ببینند بچه در چه فضایی است و چه سؤالاتی درباره این فضا دارد. چه چیزهایی را بیشتر در این فضای پهناور و گسترده جستجو میکند؛ وقتی کنترل درستی داشته باشند میتوانند درست هدایت کنند. همه اینها به رفتارهای خود ما برمیگردد.
یعنی ما باید رفتارمان با فضای مجازی درست باشد که بچهها هم از ما الگو برمیدارند، الگوی درستی داشته باشند و آنها هم در واقع این کار را پیش ببرند.
برنامهسازان ما باید بدانند؛ کودک را جدّی بگیرند
* سالروز جهانی کودک و تلویزیون است. میدانید که در بسیاری از شبکههای تلویزیونی دنیا روی کودک حساب ویژهای باز میکنند. حتی انیمیشنها و کاراکترهایی که خلق میکنند و البته این انیمیشنها در کشور ما پخش میشود که دور از فرهنگ و سبک زندگی ما است، اما آنها سرمایهگذاری ویژهای روی کارتونها و کاراکترهای کودکانهشان توجه جدّی دارند اما این روزها در تلویزیون کودک جدّی گرفته نمیشود؛ نظر شما در این باره چیست؟
به هر حال تلویزیون خواسته یا ناخواسته رسانه قوی برای آموزش بچهها است. یعنی بچهها جامعهپذیریشان از ابتدا خانواده است و بعد مدرسه و بعد گروه همسن و سالان و همکلاسیهایشان است و بعد هم تلویزیون است. تلویزیون به خاطر آن دامنه گسترده و استمرار همیشگی که در منزل وجود دارد تأثیر مستقیمی در ذهن بچهها میگذارد. تا حدّی میتوانیم آموزش بچهها را به عهده تلویزیون و برنامههایش بگذاریم اما همهاش هم تحت تسلط تلویزیون نیست. اما برنامه و رسانه طوری است که برنامههای کودک، بیان، موسیقی و تصویر است.
رسانه در واقع با این طریق بچه را جذب خودش میکند و دوست دارد آموزشهایی که میدهد مستقیم در ذهن بچه بماند. برنامههایی که تولید میشود باید به چه شکل باشد؟ کودکانی که الان با شخصیتهای غربی، با شخصیتهایی که خیلی برایشان جذابیت دارد ارتباط برقرار میکنند. کودک از CD هم خوشش میآید بارها و بارها تماشایش میکند. واقعاً میتوانم بگویم کودک از چیزی که خوشش بیاید تکرارش میکند. تکرار دیدن این CDها، برنامهها و انیمیشنها خیلی میتواند در ذهنش بماند.
برنامهسازان باید بدانند، مدیران ما حتماً میدانند که باید برنامهای تولید کنند که کودکی که مقابل تلویزیون مینشیند و برنامه را تماشا میکند از آن برنامه لذت ببرد؛ مخصوصاً در این عرصه و زمان، سخت و خیلی دشوار و پیچیده است. اما من فکر میکنم تجربههای نیروهای جوان را با تجربههای کسانی که سالها در این عرصه فعالیت دارند در کنار هم بگذاریم اختلافنظرهایمان را کمتر کنیم و تفاهمها را بیشتر کنیم، اتفاقات بهتری میافتد.
دوران جیغ و دست و هورا تمام نشده!
* برخی اعتقاد دارند دوران جیغ و دست و هورا تمام شده است؛ یعنی احساس میکنند باید برنامهسازیهای جدّیتر و اتفاقات جدیدتری برای کودک ما تدارک ببینند. به نظرتان کودک امروز به چه برنامه، کارتونها و سریالهای کودکانه نیاز دارد؟
کودک امروز ما به جیغ و دست و هورا نیاز دارد و نمیتوانیم کتمانش کنیم. واقعاً کودک نیاز به شادی دارد. کودک ما به شنیدن موسقی، محتوا، دیدن نمایش و جذابیتهای بصری هم نیازمند است. کودک ما نیاز دارد برنامهای در ذهنش بماند، برنامهای شاد باشد که موسیقی داشته باشد.
چون از نظر من اگر برنامهای موسیقی نداشته باشد آن برنامه واقعاً به زیباییاش اضافه نمیشود و شاید کمتر شود. موسیقی برنامه کودک را جذاب و تماشایی میکند؛ در واقع موسیقی قلب بچه را با خودش درگیر میکند. پس برنامه باید شاد باشد.
برنامههایی که کودکان امروزی ما دوست دارند، برنامههایی است که تخیّل بچه را با خودش درگیر کند و حسّ نصیحتگونه نداشته باشد. بیانش غیرمستقیم باشد و صحبت و پیامش را کاملاً به صورت نمایشی و غیرمستقیم بیان کند. نه تنها بچههای ایران بلکه همه بچههای دنیا نیاز به دست و جیغ و هورا، دارند و هیچوقت این دست و جیغ و هورا از نظرمن نه تنها برای بچهها تمام نمیشود بلکه برای بزرگترها هم قابل توجه است.
تشویق روح آدمی را جلا میدهد مخصوصاً در این شرایط که بچههای ما در حال حاضر نه جایی رفتند و نه میتوانند انرژیشان را تخلیه کنند و نه میتوانند با دوستانشان ارتباط بگیرند و نه میتوانند به پارک بروند و بازی کنند. خیلی کارها را به خاطر این محدودیتها نمیتوانند بکنند. بچههای ما الان به دلیل این بیماری محکوماند که درسشان را از طریق آنلاین گوش کنند و یاد بگیرند و تلویزیون تماشا کنند.
چرا تکلیفِ صداوسیما با کودک، روشن نیست؟
* تکلیف رسانه ملّی گاهی با کودک روشن نیست؛ گاهی سریال یا انیمیشن پخش میکند مخصوصاً در شبکه تخصصی کودک، میگویند این ژانر کودک است و حتی این معضل در سینما هم بارها دیده شده که دیالوگها، موقعیتها و اتفاقاتی در آن برنامه کودکانه، سریال و فیلمی که به نام کودک ساخته میشود اما دور از ذهن کودک است. در واقع نکاتی میبیند که برایش تعریف نشدهاند و ابهام برانگیزند. نظر شما درباره این اشکالات ساختاری برخی از برنامهها، سریالها و حتی انیمیشنها چیست؟
به نظرمن این اتفاقات نیازمند نظارت جدّی است. آن کارشناس، ناظر و روانشناس و مشاورین تخصصی برنامه، اگر موقعیت، دیالوگ و حتی پلاتویی را میبینند که کودکانه نیست باید جلویش را بگیرند. این عزیزان مسئولیت دارند کودکانه نگاه کنند و در واقع نظر بدهند. طبیعتاً اگر چنین چیزی اتفاق افتاده و ناخواسته به هر طریقی توجه شود، معضلآفرین خواهد بود. با نظر شما موافقم باید توجه بیشتری شود.
دعا کردن را باید به کودکان آموخت/ فرق خردسال و کودک
* یکی از کارهایی که شما در برنامههایتان به آنها توجه دارید، دعا کردن و جلب توجه مخاطبین به توکل و توسل است. مشکل دیگر، عدم توجه تلویزیون خصوصاً شبکه کودک به جایگاه و رده سنی خردسال و کودک است که متناسب با آن برنامه، انیمیشن و کارتون پخش کند.
کودک با توجه به جذابیت، پای آن برنامه مینشیند. آن برنامه باید در حوزههای مختلف خصوصاً سلامت و حقوق شهروندی برای مخاطبش آموزنده باشد. کودک باید یاد بگیرد چطور با دیگران ارتباط و تعامل داشته باشند. همینطور که حوزه دین برای ما اهمیت دارد؛ من در تمام طول برنامههایم چه در مناسبتهای ویژه و چه غیر از آن، درباره راز و نیاز با خدا و ارتباط با امامان معصوم صحبت کردهام. سعی میکردم با تبسم و لبخند درباره این نکات صحبت کنم که در قلب و ذهن کودک وارد شود و در ذهنش بماند. مطمئناً حس و حال خوبی به بچهها میدهد و دعا کردن و راز و نیاز با خدا را یاد میگیرند.
نکته بعدی درباره شبکه کودک است؛ خردسال حتماً با کودک از نظر شرایط سنی و رفتاری، تفاوتهایی دارند. اگر 3 ساله موردنظرمان باشد که گذرا با برنامهها برخورد میکنند و بالاتر هم توجهشان به رنگآمیزی و برنامههای شادیبخش است. اما کودکان ذهن بازتری دارند و از این جهت قدری با هم متفاوتاند. اما نمیتوان گفت به آن شکل تفاوت فاحشی دارند که برنامهها باید خیلی با هم متفاوتتر ساخته شوند.
دلم برای زیزیگولو تنگ شده!
* دلتان برای کدام کاراکترهای قدیمی کودک تنگ شده در روزهایی که جای خیلی از قدیمیهای این عرصه در تلویزیون خالی است؟ چطور این کاراکترها ماندگار میشدند؟
دلم برای زیزیگولو خیلی تنگ شده و یادم میآید عروسکِ زشت اما بانمکی هم داشتیم به نام دوندون که با او هم خیلی خاطره داشتیم. عروسک واقعاً مهره اصلی است و بچهها با آنها ارتباط خوبی میگیرند. اگر این شخصیتها و کاراکترهای ماندگار و قدیمی حوزه کودکِ تلویزیون هنوز هم برای مخاطبشان نوستالژیاند، چون با عشق وارد این عرصه میشدند و علاقه شدیدی به کودکان داشتند. سالها زحمت کشیدند تا به این جایگاه رسیدند.
آن موقع کسی میخواست دیده شود باید آنقدر وجه تمایز به رخِ مخاطب میکشیدند تا دیده شوند اما امروز فضایمجازی همه معادلات را به گونهای دیگر رقم زده است. بچهها با این عزیزان رشد کردند و حیف است این عزیزان را نادیده بگیریم. فکر میکنم انشاالله با شرایط بهوجود آمده و تغییر فضای کودکان در همان قالب، شاهد کار کردن و همکاری این عزیزان با گروههای کودکِ تلویزیون باشیم.
چرا بازیگری ادامه ندادم؟
* در این لایو، خیلی بینندگان ما نامِ سریال "متهم گریخت" را میآورند که این روزها از شبکه امید پخش میشود. جالب است هر بار از هر شبکهای پخش میشود مورد استقبال مخاطب قرار میگیرد؛ چرا بازیگری را ادامه ندادید؟
"متهم گریخت" سریال خوبی بود که من جزو افتخاراتم است که در این سریال ایفای نقش کردم. در سریالی بازی کردم با وجود تکرار فراوانی که تلویزیون از این سریال داشت هنوز مخاطبین و بینندگان عزیز این سریال را تماشا میکنند و لبخند میزنند و این برای من جالب توجه است. چرا بازیگری را ادامه ندادم؟ چون مسیرم را انتخاب کردم. بعد از بازی در سریال "متهم گریخت"، علاقه و حال و احوالم به سمت بودن در کنار بچهها رفت. دنیای پُر از رنگ و عشق و دوستی؛ واقعاً بازیگری هم تجربه خوبی بود، کار در کنار آقای عطاران برای من خیلی جذابیت داشت.
اینجا دوست دارم یادی کنم از مرحوم سیروس گرجستانی که واقعاً خبر خیلی تأسفآور و تلخی بود که هنوز باور کردنِ نبودشان خیلی سخت است. واقعاً در کنار ایشان و خانم امیرجلالی و آقای سعید آقاخانی، تجربههای زیادی داشتیم و تجربههای زیادی پیدا کردم، خیلی برای من سخت بود و کار با گروه طنز خیلی سخت است. در لحظه احساس میکنی باید بخندی و نتوانی دیالوگ بگویی و واقعاً جزو سختیهای آن کار بود.
همه میگفتیم خانواده هاشم آقا!
* خاطرهای از کار با آقای عطاران، سیروس گرجستانی و یا خانم امیرجلالی دارید، بفرمایید.
دقیقاً همینطور است. ما در سریال "متهم گریخت" مثل خانواده بودیم خانواده هاشم آقا. واقعاً وقتی آقای گرجستانی وارد صحنه میشدند انگار پدر خانواده وارد صحنه شدند ما سعی میکردیم حواسمان باشد که دیالوگهایمان را حفظ کنیم. آقای عطاران همینطور. آقای عطاران در عین حال که پشت دوربین بودند،کارگردان بودند و سختگیریهای خاص خودشان را داشتند و خانم امیرجلالی همینطور. واقعاً فضای دوستانهای داشتیم و همه دوستان سعی میکردند اگر اشکالی و مشکلی در بازیمان باشد به ما تذکر بدهند برایم جذاب است و هنوز تصاویرش را تماشا میکنم حس و حال خوبی میگیرم.
امیدوارم عطاران برگردد
* قبول دارید جای آقای عطاران در تلویزیون خالی است؟
بله. جای آقای عطاران و خیلی از عزیزان در تلویزیون خالی است. من فکر میکنم 100 درصد همینطور است من با آقای عطاران کار کردم واقعاً نبوغِ خاصی در طنز داشتند. واقعاً جایشان خالی است و امیدواریم مجالی پیدا شود و فرصتی بشود به تلویزیون برگردند.
فکر میکنم در یک مسیر باشیم، تکلیف مخاطب با ما روشنتر است
*اشاره کردید راهم را انتخاب کردم به سمت اجرای برنامه کودک رفتم. الان خیلیها هستند هم بازیگری میکنند، هم اجرا و هم آگهی بازرگانی بازی میکنند و خیلی کارهای دیگر. شما هم میتوانید این کار را کنید؟
در عین حال احترام میگذارم به همه کسانی که بازیگر بودند مجری شدند و مجری بودند بازیگر شدند، اما فکر میکنم در یک مسیر فعالیت کنیم خیلی به دل مخاطب مینشیند و مخاطب احساس بهتری با ما دارد. تکلیف مخاطب با ما روشنتر است، اما خیلی از بازیگران را هم دیدم که اجرا میکنند و برنامههای موفقی دارند و اجراهای خوبی از آنها میبینم، اصلاً نمیشود کتمان کرد، اما من در مورد خودم فکر نمیکنم.
مریلا زارعی واقعاً شوکه شد!
* این روزها در فضای مجازی فیلمی دست به دست میشود که شما در برنامه "خندوانه" مدتها پیش دیدیم کنار رامبد جوان، تماس میگیرید با مریلا زارعی خواهرتان در برنامه صحبت کنید. بسیاری گفتند این تلفن هماهنگ شده بود، چون خیلی طبیعی بود و نمیدانستند ماجرا را تعریف میکنید؟
واقعاً طبیعی بود. من آن لحظه به خواهرم زنگ زدم حتی بار اول به خاطر اینکه با کسی دیگر احوالپرسی میکرد تلفن را روی من قطع کرد. این بار خودش با من تماس گرفت و واقعاً شوکه شد که من در "خندوانه" بودم. واقعاً ما با هم این طور حرف میزنیم و به هم احترام قائلیم.
مریلا زارعی با "کارو" به جشنواره فجر میآید
* خیلی از بینندگان میپرسند از خواهرتان مریلا زارعی چه خبر؟
از مهرماه سال گذشته تا پایان سال و در همین سال مشغول فیلم سینمایی "کارو" احمد مرادپور بودند، نقش بسیار سختی را داشتند و در دو سه شهر در سرمای سخت به ایفای نقش میپرداختند. انشاءالله این فیلم در جشنواره فجر امسال مورد داوری قرار خواهد گرفت و بیصبرانه منتظرم ببینیم چطور ایفای نقش کرده است.
پاسخ خواهر مریلا زارعی به شایعه بازی در سریال "موسی(ع)"
* خبرهایی شنیدهایم مریلا زارعی در سریال "موسی(ع)" دوباره بازیگر ابراهیم حاتمیکیا خواهد شد؟
نه تا آنجایی که در جریانم، به دلیل شرایط کرونا و شرایط سخت این بیماری، اولویتشان این است فعلاً کاری نکنند و الان مشغول فیلمنامه خواندناند مگر اینکه نقش را خیلی دوست داشته باشند و اولویت را روی آن نقش بگذارند.
"شیار 143" را خیلی دوست دارم
* کدام از کارهای مریلا زارعی را شما دوست داشتید و نظر ایشان درباره بازیگری شما چه بود؟
"شیار 143" مریلا زارعی را دوست داشتم، چون نقش مادر را آنقدر خوب ایفا کرده است که صادقانه میگویم ترجیح میدهم برخی اوقات نگاه نکنم. من سریال "مانکن" را هم خیلی دوست دارم. درست است مادر نبوده اما مادر را آنقدر خوب بازی کرده که مورد استقبالم قرار میگیرد.
در مورد بازی خودم هم بارها مرا راهنمایی کرد چه در "متهم گریخت" و چه سریال "مهر خاموش" که 15 ساله بودم، بازی کردم. برای من همیشه چراغی بوده و البته در کنار مشوق بودن، منتقد من هم بوده است.
کودک هم به رنگ و موسیقی نیاز دارد و هم جیغ و دست و هورا!
* نکته آخر فکر میکنید تلویزیون چطور میتواند دغدغهمندانهتر در مسیر برنامهسازی حوزه کودک قدم بردارد و چه چشماندازی برای خودتان ترسیم کردهاید که تا کجا پیش بروید؟
برنامههایی که در عرصه کودک است باید حسّ شعف و شادابی به بچهها بدهد. بچهها مخصوصاً بچههایی که بعد از بهوجود آمدن این ویروس، در حال پرورشاند. این کودکان بیش از گذشته، نیاز به شعف و شادمانی دارند. با توجه به گسترش فضایمجازی و رسانههای دیگر، برنامههای تلویزیونی با هوشمندی و جدّیت بیشتر باید حرکت کنند. برنامههای کودک به رنگ، موسیقی و جیغ و دست و هورا نیاز دارند. این کودکان زنان و مردان فردای جامعهاند و باید حواسمان باشد آن جامعه کمیّت و کیفیت و پردازش درستی نیاز دارد.
من هم به عنوان "خاله شادونه" تا جان در بدن دارم، چون عشق و علاقهام به بچهها زیاد است، با هم بزرگ شدیم در تلخیها و شادیها در کنار هم بودیم، سعی میکنم به اجراها و برنامههایم طوری تنوع بدهم و خلاقیت داشته باشم که بچهها خصوصاً خردسالان، ارتباط بهتری برقرار کنند و با هم همراه شوند.
انتهای پیام/