گفتگو با حافظ قرآن کریم؛ مبانی تربیت قرآنی در خانواده شکل میگیرد/ آیا حفظ یکساله قرآن به همه علاقهمندان توصیه میشود؟
مزیت حفظ یکساله قرآن این است که شخص ثمره تلاشش را زود مشاهده میکند؛ اما این موفقیت منوط به استعداد، توانایی و شرایط ویژه زندگی و مشغله افراد است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کارنامه قرآنی مسابقات بینالمللی قرآن کریم و سایر رقابتهای قرآنی مطرح و شناختهشده را که ورق بزنید، نام برادران معتمدی را جزء اسامی ممتاز و رتبههای برتر در مسابقات جهانی رشته حفظ کل قرآن کریم میبینید. در این میان، موسی معتمدی که در سی و چهارمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم بر سکوی اول رشته حفظ ایستاد، برادر حسین معتمدی است که در سال 91 در همین مسابقات رتبه اول جهانی را به دست آورده بود. موسی معتمدی آخرین فرزند از خانواده معتمدیهاست که در شهر مقدس قم به دنیا آمده و رتبههای درخشانی را در کارنامه قرآنی خود دارد.
خبرگزاری تسنیم در گفتگویی که با موسی معتمدی، حافظ قرآن کریم، انجام داده شرایط موفقیت، زمینه قرآنی در خانواده معتمدی و برنامههای گذشته و آینده این چهره برجسته قرآنی را مرور کرده است. آن طور که این حافظ قرآن کریم توضیح میدهد، در مباحث حفظ قرآنی چون من و برادرم با یکدیگر قرآن را حفظ میکردیم، تا قبل از فضای مسابقات تنها بحث رفاقتی مطرح بود. هر دو در خانه مباحثه میکردیم، به هم کمک میکردیم، من غلطهای حفظی او را میگرفتم و او اشتباهات من را تذکر میداد. این همراهی برای تسلط بر حفظ، کمک زیادی به هر دویمان میکرد. چون بقیه برادران در مدارس حوزه مشغول تحصیل بودند و فقط من و حسین در خانه بودیم. سال اولی که میخواستیم در مسابقات شرکت کنیم، پنج جزء حفظ کرده بودیم و فضای رقابت چندانی بین ما حاکم نبود. چون برادرم در رشته بالای 16 سال شرکت داشت و من زیر 16 سال؛ که هر دو هم رتبه اول را کسب کردیم. اما در چند سال اخیر در چندین مسابقه رقابت قرآنی داشتیم و حتی این رقابت را با برادر دیگرم، احمد، هم تجربه کردهایم. به هر حال رقابت قرآنی هم نوعی رفاقت است و اصول برادری را نقض نمیکند. وقتی هدف، تسلط به قرآن و اصل شرکت در مسابقات و موفق شدن بود، همه ما به یکدیگر کمک هم میکردیم.
مبانی تربیت قرآنی در خانواده شکل میگیرد
برای شروع گفتوگو خوب است به مبانی تربیتی و قرآنی در خانواده رجوع کنیم. ما در خانواده معتمدی چهرههای برجسته قرآنی زیادی را مشاهده میکنیم که همگی از رتبههای ممتاز و اساتید در عرصه حفظ و قرائت قرآن کریم هستند. دلیل این امر چیست؟
در پاسخ به این پرسش فقط میتوانم به لطف خدا استناد کنم که در خانوادهای مذهبی و قرآنی متولد شده و رشد کردهام. از زمانی که به یاد دارم پدرم هر وقت فرصتی پیدا میکرد مشغول تلاوت قرآن یا دعا میشد و آیات قرآن را حفظ میکرد. به طوری که تا امروز که تقریباً 70 ساله هستند بسیاری از آیات و احادیث را به یاد دارند.
الحمدالله خانواده قرآنی داشتم و خانه ما همیشه محفل انس با قرآن بود. اتفاق خوبی که برایم افتاد این بود که ما هشت برادر بودیم و من که فرزند آخر هستم مورد توجه خاص والدین و برادرهایم در تربیت قرآنی قرار گرفتم.
نقش برادرهایتان در حفظ قرآن توسط شما و کسب رتبههای برتر قرآنی چه بود؟
برادر بزرگترم، مهدی معتمدی، که با حجتالاسلام سید محمدحسین طباطبایی وارد بحث حفظ و قرائت قرآن بود. او یک کلاس قرآن در دارالتلاوه قم راهاندازی کرده بود و من را از حدود پنجسالگیام به همین کلاس قرآنی که خودش راه انداخته بود، میبرد.
از همان پنجسالگی که سواد خواندن و نوشتن نداشتم با ضبطصوت و نوارهای تلاوت، قرآن را حفظ میکردم. برادرم از همان دوران کودکی، دست من را هم برای حفظ و قرائت قرآن میگرفت و راهنمای خوبی برایم بود. در عین حال همانطور که اشاره کردم، فضای خانواده ما فضای قرآنی بود. تا اینکه برادرم، مهدی، خودش حافظ کل قرآن شد بعد از آن برادر دیگرم، احمد، حافظ کل قرآن شد. در همان دوران من و حسین که تقریباً هم سن هستیم، هم که توفیق پیدا کردیم که وارد عرصه حفظ شویم تا اینکه درنهایت رتبه بینالمللی کسب کردیم.
با تشویق خانواده، از پنجسالگی حفظ قرآن را شروع کردم
از چه زمانی حفظ قرآن را بهطور جدی و پیگیر شروع کردید؟
به یاد دارم که من سال سوم راهنمایی بودم و برادرم، حسین، در مقطع دوم دبیرستان تحصیل میکرد. هر دو با هم در دوره حفظ یکساله قرآن کریم در جامعه القرآن الکریم شرکت کردیم. تا آن زمان، چند جزء را به طور پراکنده حفظ بودم، اما از آن زمان برنامه حفظ قرآن را به طور جدی شروع کردم.
با این توضیحات، خانواده نقش بسیار مهم و اثرگذاری در تربیت قرآنی فرزندان و حتی حافظ و قاری موفق شدن آنها دارد. درست است؟
کاملاً درست است. خانواده در تربیت قرآنی فرزندان و مأنوس شدن آنها با آیات وحی اثر بسیار زیادی دارد. چون پدر و مادر و خواهر و برادرهای بزرگتر محرک خوبی هستند تا کوچکترهای خانواده به سمت قرآن گرایش پیدا کرده و با معنویات انس بگیرند. در سن کودکی که شخص قوه تشخیص ندارد، تحت تأثیر فضا و جو خانه قرار میگیرد. در این شرایط مشخص است اگر خانواده قرآنی باشد کودک به سمت قرآن میرود. به همین دلیل است که خودم را مدیون پدر و مادرم و برادرم، احمد، میدانم که بنیانگذار حفظ قرآن در خانواده ما بوده است.
رقابت اهالی قرآنی، رفاقت آنها را رد نمیکند
در صحبتهایتان اشاره کردید که شما و برادرتان، حسین معتمدی، که تقریباً هم سن بودید، همراه یکدیگر حافظ قرآن شدید. سؤالی که ممکن است برای مخاطبان مطرح شود، این است که رقابت قرآنی بین برادرها چگونه بوده؟ درواقع میخواهیم بدانیم شما تا چه اندازه رقابت داشتید و چقدر رفاقت؟ چقدر باعث پیشرفت یکدیگر بودید و در فضای حفظ قرآن مباحثه داشتید؟
در مباحث حفظ قرآنی چون من و برادرم با یکدیگر قرآن را حفظ میکردیم، تا قبل از فضای مسابقات تنها بحث رفاقتی مطرح بود. هر دو در خانه مباحثه میکردیم، به هم کمک میکردیم، من غلطهای حفظی او را میگرفتم و او اشتباهات من را تذکر میداد. این همراهی برای تسلط بر حفظ، کمک زیادی به هر دویمان میکرد. چون بقیه برادران در مدارس حوزه مشغول تحصیل بودند و فقط من و حسین در خانه بودیم.
سال اولی که میخواستیم در مسابقات شرکت کنیم، پنج جزء حفظ کرده بودیم و فضای رقابت چندانی بین ما حاکم نبود. چون برادرم در رشته بالای 16 سال شرکت داشت و من زیر 16 سال؛ که هر دو هم رتبه اول را کسب کردیم.
اما در چند سال اخیر در چندین مسابقه رقابت قرآنی داشتیم و حتی این رقابت را با برادر دیگرم، احمد، هم تجربه کردهایم. به هر حال رقابت قرآنی هم نوعی رفاقت است و اصول برادری را نقض نمیکند. وقتی هدف، تسلط به قرآن و اصل شرکت در مسابقات و موفق شدن بود، همه ما به یکدیگر کمک هم میکردیم.
سال 90 که حسین معتمدی در مسابقات حفظ کل قرآن از سوی سازمان اوقاف و امور خیریه رتبه اول را کسب کرد، من در آن رقابت حضور نداشتم. البته سهمیه داشتم اما به خاطر کنکور شرکت نکردم و به این ترتیب با حسین در اوقاف رقابت آنچنانی نداشتیم. اما با برادرم، احمد معتمدی، در مسابقات اوقاف رقابت کردیم. برای یکدیگر آرزوی موفقیت میکردیم و به هم کمک میکردیم. در زمان مسابقات همه میخواهند اجرای خوبی ارائه دهند و البته از موفقیت قرآنی دیگری هم خوشحال میشویم.
قرآن را در طول یک سال حفظ کردم
درباره رفاقتها و رقابتهای برادرانه و سابقۀ خانوادگیتان توضیحاتی دادید. در مورد شروع حفظ خودتان بگویید.
من مقدمات حفظ را از سن پنجسالگی آغاز کردم. تا قبل از شرکت در دورههای حفظ کل، جزء 30 و سورههای وسط قرآن را حفظ کرده بود منتها فراموش شده بود. وقتی تقریباً 15 ساله بودم، پدر و مادرم پیشنهاد دادند مدرک سیکلم را که گرفتم، حفظ کل قرآن را شروع کنم. دو سال قبل از آن هم برادرم، احمد، از همین طریق حافظ کل قرآن شده بود. من هم دیدم طرح خوبی است و استقبال کردم.
چه سالی بود که حفظ قرآن را شروع کردید؟
از مرداد سال 81 تا سال 82 کل قرآن را حفظ کردم.
حفظ یکساله چگونه است؟ شما این روش حفظ را پیشنهاد میکنید یا فکر میکنید شخص باید شرایط خاصی برای حفظ قرآن داشته باشد تا بتواند در طول یک سال حافظ قرآن شود؟
در این زمینه اختلافنظرهای زیادی وجود دارد. من معتقدم ورود به برنامه حفظ یکساله، شروطی دارد. از یکسو حسن حفظ یکساله آن است که فرسایش ندارد و سریع تمام میشود؛ شخص ثمره تلاشش را زود مشاهده میکند. اما این موفقیت با چند شرط محقق میشود؛ یکی اینکه شخص استعداد و توانایی حفظ قرآن در مدت یک سال را داشته باشد. چون برخی افراد این توانایی را ندارند. در عین حال حتماً باید در این زمینه وقت بگذارد و حتی اگر استعدادش هم کم است؛ اگر در این زمینه وقت بیشتری بگذارد موفق میشود، معمولاً افراد وقت نمیگذارند سرشان شلوغ است و کارهای دیگری میخواهند کنار آن انجام بدهند.
شما در آن سال که حفظ قرآن را شروع کردید، مرخصی تحصیلی گرفته بودید؟
بلکه من و برادرم آن سال درس نمیخواندیم و مرخصی تحصیلی گرفته بودیم و فقط حفظ قرآن داشتیم. اما برخی افراد میخواهند فعالیتهای جنبی را هم داشته باشند و قرآن را هم حفظ کنند، مسلم است کار سخت میشود.
از نظر شما بهترین سن برای حفظ یکساله قرآن، چه سنی است؟
سن افراد هم فرق میکند و برای حفظ یکساله سن 13 ساله تا حدود 16 سالگی بهتر جواب میدهد. البته فرد باید پشتکار داشته باشد، چون در زمان حفظ، فرد بعد از مدتی خسته میشود به این دلیل که فعالیت ذهنیاش زیاد میشود. اما اگر پشتکار داشته باشد به نظرم خیلی بهتر از این است که بخواهد چندین سال معطل شود. البته تا دو سه سال بعد از آن هم مراقبت میخواهد و باید مراقبت ویژه داشته باشد، نه اینکه فقط حفظ کند و بعد کار را رها کند. چون نگهداری حفظ سختتر از حفظ کردن است.
شما برای تثبیت و نگهداری محفوظاتتان چقدر وقت میگذارید؟
من از سال 88 که دوباره حفظ قرآن را شروع کردم، در سال اول تقریباً بر 25 جزء مسلط بودم. یکبار هم در رشته حفظ 20 جزء در مسابقات جامعه القرآن در مرحله کشوری رتبه اول را کسب کردم. بعد از آن 6 سالی که در حوزه بودم یک مقداری محفوظاتم کمرنگتر شد و نشد درست تثبیت کنم.
از سال 88 که دوباره شروع به تثبیت کردم تا یکی دو سال روزی پنج جزء را مرور میکردم و بعد از آن هم چون مسابقات بود، همان برنامه را ادامه دادم. ایام غیر مسابقات هر روز تا دو یا سه جزء میخواندم. در حال حاضر هم اگر روزانه یک جزء را مرور کنم، کفایت میکند. بعضی روزها شاید کمتر بخوانم ولی محفوظاتم را دارم چون دیگر تثبیت شده است. اگر فرد دو سه سال روزی تا پنج جزء را مرور کند، تثبیت میشود و بعد میتواند با روزی یک یا دو جزء محفوظاتش را نگه دارد.
آشنایی با اصول تجوید و صوت و لحن اثر مهمی در موفقیت قرآنی حفاظ دارد
همانطور که میدانیم، در مسابقات امروزی صد نمره حُسن حفظ دارد و صد نمره هم مربوط به تجوید و لحن است. اگر کسی در این زمینهها کار نکرده باشد نمیتواند در مسابقات موفق باشد. خود شما برای آموزش این نکات از آموزش ویژهای بهره برده بودید؟
بله. به عنوان مثال امسال در مسابقات بینالمللی ایران در مرحله نهایی پنج یا 6 نفر حُسن حفظشان را کامل خواندند یعنی نمره 100 را دریافت کردند ولی رقابت روی صوت و لحن و تجوید بود. در کنار حفظ این موارد هم باید انجام شود. زمانی که ما در جامعه القرآن حفظ میکردیم، آموزش صوت و تجوید هم داشتیم و البته از قبل، کلاس قرائت رفته بودیم و صوت و لحن هم کار کرده بودیم. منتها بعد از اینکه فرد حافظ مسلطی شد بهتر میتواند در این زمینهها وقت بگذارد. اگر در حین حفظ خیلی نتوانست وقت بگذارد بعد از آن حفظ برای این کارها فرصت است.
یک مقدار از فعالیتهای رقابتی و مسابقات بگویید چه زمانی در مسابقات شرکت کردید و از این به بعد چقدر لازم میدانید در مسابقات شرکت کنید؟
مسابقات بینالمللی ایران بهنوعی پایان کار حافظ قرآن است. چون فرد بعد از کسب رتبه اول دیگر نمیتواند در مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه شرکت کند. به نظر من شرکت در مسابقات دیگر هم چندان جالب نیست و باید اجازه دهیم فضا برای دیگران باز شود و وارد مسابقات شوند. شاید یک مقداری برای حافظ قرآن کسر شأن است که رتبه اول بینالمللی را گرفته حالا بخواهد مسابقات دیگر را شرکت کند، مگر مسابقات بینالمللی برونمرزی یا جاهای دیگری شرکت کند.
قبلاً در چه مسابقاتی شرکت کردید؟
همان سالی که قرآن را حفظ میکردم، در مسابقات 20 جزء جامعه القرآن اول شدم. بعد از آن هم سال اول و دوم طلبگی در مسابقات 10 جزء طلاب اول شدم و بعد حدود چهار سال در مسابقهای شرکت نکردم، تا سال 89 اکثرِ مسابقات را شرکت کردم. به عنوان مثال در مسابقات طلاب سراسر کشور دو بار مقام اول را در حفظ کل کسب کردم، یکی سال 90 و یکی هم سال 93 بود که رتبه اول را کسب کردم، چون تا دو سال نمیتوانستم شرکت کنم. سال 94 هم در مسابقات کشوری جامعه القرآن رتبه اول را کسب کردم، همچنین در مسابقات کشوری دانشجویان سال 93 و 94 اول شدم. در مسابقات اداره کار کشور در سال 92 رتبه دوم و در سال 94 رتبه اول را به دست آوردم.
در این میان، مسابقات کشوری سازمان اوقاف و امور خیریه که معتبرتر از سایر مسابقات است، در سال 92 دوم شدم و بابت همین رتبه دوم، با دو سال تأخیر در سال 94 به مسابقات بینالمللی روسیه اعزام شدم و آنجا رتبه اول حفظ را کسب کردم. سال 94 هم جزء ممتازان مسابقات اوقاف و امور خیریه بودم. در سال 95 هم اول شدم و برای مسابقات بینالمللی ایران انتخاب شدم. همچنین در مسابقات دارالقرآن امام علی علیهالسلام تهران که هرسال در سطح کشوری برگزار میشود، در سال 93 اول شدم.
از شکستها درس بگیریم
از موفقیتهای قرآنیتان گفتید. اما آیا تابهحال در این مسابقات شکست خوردید؟
بله مسابقات زیادی شکست خوردم.
در این شکستها چه چیزی به دست آوردید؟
به عنوان مثال در مسابقات سال 93 در مرحله کشوری سازمان اوقاف که در تبریز برگزار میشود، نمره تجوید را خیلی پایین گرفته بودم که البته به عقیده برخی افرادی که در هیئتداوران بودند، نوعی ناداوری شده بود. ولی بالاخره همان اتفاق زمینهای میشود حافظ قرآن بیشتر در نقطهای که ضعیف است کار کند.
همچنین مسابقات دیگری هم بوده که ازلحاظ حفظی غلط خواندم و باعث شده بیشتر در زمینه حفظ کار کنم و مسابقاتی بوده که خودم خوب نخواندم و یا اگر خوب خواندم سلیقۀ داوران متفاوت بود. چون یکدرصدی از مسابقات هم به نظر داوران بستگی دارد یعنی اگر شما بتوانید داوران را در مسابقات عوض کنید نتیجۀ مسابقات هم خیلی تغییر میکند چون در یک مسابقهای یک داوری لحن را به من 22 داده و همان تلاوت را یک داوری گوشداده گفته این نمره این لحن 25 است، یعنی دو سه نمره اختلاف؛ درصورتیکه در مسابقات بابت نیم نمره رتبهها تغییر میکند.
به عنوان حافظ موفق قرآن کریم، این روزها چه میکنید؟ همچنان درس حوزوی را ادامه میدهید؟
6 سال در حوزه تحصیل کردهام و وقتی سطح دو حوزه را که گرفتم، فعالیتهای قرآنیام را شروع کردم و در حال حاضر در آموزشوپرورش استان اصفهان مشغول کار هستم و عربی، قرآن و دینی تدریس میکنم که خیلی از آنها برگرفته از درسهایی است که در حوزه خواندهام. ولی فعلاً در کلاسهای حوزه شرکت نمیکنم، چون در اصفهان ساکن شدم و حوزه هم قم بودم.
شما تحصیلات دانشگاهی هم دارید؟
بله. فوقلیسانس فقه و مبانی حقوق از دانشگاه قم دارم که سال 94 فارغالتحصیل شدم.
مدتی است وارد عرصه دعاخوانی و مداحی شدهام
شما مداحی و روضهخوانی هم میکنید؟
بله. اگر توفیق داشته باشم در عرصه دعاخوانی، روضهخوانی و مداحی هم مشغول هستم.
چه مدت است مداحی میکنید؟
تقریباً از سال 84 در قم پیش آقایان سلحشور و میرعماد کلاس مداحی میرفتم و از آن زمان کموبیش میخواندم. البته در قم که بودم بیشتر بود و حالا اصفهان که آمدم، توفیق داشتم چند باری در جلسات مختلف مداحی، دعاخوانی و مولودیخوانی و روضهخوانی را داشتهام.
میدانیم دعاخوانی یک شیوۀ خاصی دارد و سبکهای خاصی دارد و سبک هر دعایی با دعای دیگر متفاوت است. شما چقدر به این رشته علاقه دارید؟ و آیا هرکسی که با تلاوت قرآن آشنا باشد میتواند وارد این حوزه شود؟
من قبل از اینکه وارد مسابقات قرآنی شوم به خاطر علاقهای که داشتم وارد بحث مداحی و دعاخوانی شدم. چند سالی که قم بودم جلسۀ هفتگی و هیئت داشتیم، جلسۀ سینهزنی و روضهخوانی داشتیم. میان برنامه حفظ قرآن که داشتم با مداحی و دعاخوانی برای من خیلی ارتباطی وجود نداشت.
اینطور نیست که حتماً کسی که قاری قرآن است بتواند دعا بخواند. یک زمینه و کارِ جدایی میطلبد ولی معمولاً افرادی که میروند یک مقدار تداخل پیدا میکند. مثلاً فردی که قرآن میخواند اگر نتواند سبکها و نغمهها را تشخیص بدهد مداحی هم کار کرده باشد، گاهی داوران میگوید او دارد مداحی میخواند. یا مداحی که میخواند از مقامات قرآنی استفاده میکند.
اما من چون هر دو را کار کردم یکوقتهایی به من کمک میکرد مثلاً در یکسری مسابقات میشد من قرآن میخواندم، مثلاً اساتید یا داوران قرآن یکقسمتی را خیلی پسندیده بودند. من میدانستم این یک ترتیبی از یک نغمه مداحی با نغمۀ قرآنی ترکیب شده و لحن زیبایی هم شکل میگرفت. درمجموع کسی که هرکدام از مداحی، دعاخوانی و قرائت قرآن را به طور جداگانه کار کرده باشد میتواند موفق باشد.
در حال یادگیری قرائت قرآن هستم
این برنامهها برای شما تداخل زمانی و فکری ایجاد نمیکند؟
طبیعتاً تا یک مدتی مسابقات قرآن میرفتم توفیق مداحی کمتر شده بود و امسال که در مسابقات شرکت نداشتم، توفیق مداحی بیشتر شده است. در این میان قرائت قرآن را دوست داشتم و ما هم بیشتر ترتیل میخواندیم. چند وقتیکه مسابقات تمام شد کلاسهای استاد شاهمیوه در اصفهان شرکت میکنم و ایشان از ما حفظ میپرسید و ما ترتیل میخواندیم.
آینده موسی معتمدی را چگونه میبینید؟ درواقع میخواهیم بدانیم برنامه شما برای آینده چیست؟
مسابقات قرآن برای حافظ قرآنی که رتبه یک بینالمللی را به دست بیاورد مانند مدرک دکتری میماند و مانند یک دکتر متخصصی که درس میخواند که بعد بتواند خدمت کند. من هم دوست دارم در این زمینه فعالیت کنم و حالا در مسابقات هم به بالاترین نقطه رسیدم، بتوانم در بحث حفظ قرآن خدمت کنم. همانطور که مرحوم آیتالله بهجت گفته بودند که وظیفۀ شما تولید امثال است، یعنی وظیفۀ شما این است که حافظ قرآن تربیت کنید.
در حال حاضر هم در جهت منویات مقام معظم رهبری علاقه و هدفم این است که بتوانم در این زمینه فعالیت داشته باشم. در آموزشوپرورش هم بیشتر در این زمینه فعالیت دارم. محافل قرآنی را داریم، بحث دعوت از دانش آموزان برای کلاسهای حفظ یا جلسه محوری هم توفیق داشتم. علاقه دارم در زمینه کلاس داری و تربیت حافظان فعالیت کنم.
انتهای پیام/