سریال "حاج قاسم" در اتاق تاریک!/ تحقیق، پژوهش و انتخاب تهیهکننده و کارگردان را جدی بگیرید
گمانهزنیها درباره کارگردان سریال و فیلم "حاج قاسم" از همان بدو شهادت در فضای رسانهای بهوجود آمد، جایی کارگردان فیلم سینمایی را رایزنی کردند که تکذیب شد و حالا نامهایی برای کارگردانی سریال دست به دست میشود اما از همهچیز مهمتر تحقیق و پژوهش است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، وقتی سردار دلها هدف ترورِ اشرار و اراذل استکبار قرار گرفت بهسرعت تولید فیلم با موضوع "حاج قاسم سلیمانی" سوژه فضای مجازی شد و حتی بسیاری نامهای متعددی را برای ساخت این سریال یا فیلم سینمایی به میان آوردند. برای بسیاری هنوز این سؤال مطرح است که؛ اولین کار داستانی و نمایشی "حاج قاسم" در سینما یا تلویزیون را چهکسی میسازد؟ حتی خبرهایی در فضای مجازی منتشر شد که نام "ابراهیم حاتمیکیا" را بهعنوان سازنده آوردند؛ چرا که بهقولِ محمد خزاعی تهیهکننده سینما و تلویزیون، بعد از مبارزه با داعش پیشنهاد ساخت فیلم سینمایی ایشان مطرح شده بود اما "حاج قاسم" مخالفت کرد.
او در جریان گپوگفت با خبرنگار خبرگزاری تسنیم به دیدار رهبر انقلاب اشاره کرد و گفت: در دیدار خصوصی با ابراهیم حاتمیکیا خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. آقا ابراهیم به حضرت آقا گفتند "من خیلی دوست دارم فیلم زندگی حاج قاسم را بسازم اما ایشان به هیچ عنوان راضی نمیشود". حضرت آقا هم گفتند "ایشان خیلی مشغله دارند و شاید دلیلش همین است؛ شما قدری صبر کن!"، بعد از آن سردار وحید هم گفتند "میخواهید برویم خانه حاج قاسم و جلسه بگذاریم تا راضیشان کنیم اما ایشان هیچ رغبتی ندارند."
خبر دیگری که توجه فضای مجازی را به خودش جلب کرد پیشنهاد بهروز افخمی برای ساخت سریالی درباره این سردار بود. او در برنامه "نقد سینما" اعلام کرد "اگر برای ساخت سریال "رعد و برق" متعهد نبودم که بهصورت شبانهروزی وقتم را میگیرد و اگر همین الآن تلویزیون و سیمافیلم اجازه میداد حاضر بودم سریال "رعد و برق" را زمین بگذارم و سراغ ساخت سریالی برای نمایش ارتباط و رفاقت ابومهدی المهندس و سردار سلیمانی میرفتم که از هماکنون میدانم داستان جذابی هم از آن درمیآمد. با وجود اینکه سریال "رعدوبرق" آماده است، اما در این لحظه این آمادگی را برای ساخت چنین سریالی دارم."
نام محمدحسین لطیفی کارگردان سینما و تلویزیون هم در فضای مجازی مطرح شده بود و او در گفتوگویی با خبرنگار خبرگزاری تسنیم به نکتهای قابلتوجه اشاره کرد: گمانهزنیها شروع شده است و بسیاری میخواهند که برای "حاج قاسم" فیلم بسازند اما کسی که از همه محقتر است و این سردار سرافراز را میشناسند ابراهیم حاتمیکیا است. بهتر است این اتفاق بیفتد و این اثر سینمایی را حاتمیکیا بسازد. معتقد نیستم هرکسی این کار را بسازد؛ چون او بیش از فیلمسازان دیگر حاج قاسم را درک کرده و با او زندگی کرده است. در سینما همه مقاطع زندگی حاج قاسم را نمیتوانیم ببینیم؛ آنقدر ابعاد آن گسترده و زیادند؛ سریال قاعدتاً حق مطلب را بیشتر ادا میکند. ابعاد این قهرمان ملی زیادتر است و نیاز به شناساندن دارد. حاج قاسم آنقدر دستاورد دارد که صدها فیلم سینمایی ابعادش را نمیتواند کاملاً نشان دهد."
نمایی از "شوق پرواز"
علی دارابی معاون امور استانهای صداوسیما چندی بعد در گفتوگویی با خبرنگار خبرگزاری تسنیم به ساخت سریالی درباره "حاج قاسم سلیمانی" اشاره کرد و گفت: در سفری که با رئیس صداوسیما داشتیم ایشان گفتند که سریال فاخری برای شهید سلیمانی در صداوسیما ساخته شود که محور اصلی معاونت سیما خواهد بود و ما هم کمک خواهیم کرد، زیرا در استان کرمان و شبکههای استانی ظرفیت خوبی وجود دارد که میتوانیم از آن بهره ببریم؛ طبیعتاً حاج قاسم، متعلق به یک استان و کشور نیست و الآن متعلق به جهان بشریت و مستضعفان عالم و آزادگان جهان است؛ هرچقدر در این زمینه و قالبهای برنامهای و نمایشی کار شود کم است."
در همان روزهایی که بحث معرفی قهرمانان دینی، ملی و سرداران جنگ در تلویزیون جدیتر شد، با پیگیریهای خبرنگار تسنیم مشخص شد سیما فیلم بهدنبال ساخت مینیسریالی درباره سپهبد شهید قاسم سلیمانی است. محور اصلی این سریال عملیات آزادسازی کرکوک و ماجرای حضور شبانه حاج قاسم سلیمانی در اربیل کردستان عراق برای نجات این شهر از چنگال داعش و جلوگیری از سقوط آن است، در عین حال ساخت مینیسریال شهید مهدی باکری هم در دستور کار قرار دارد، پروژهای که معاونت امور استانها بهدنبال تولید آن بود و حالا دوباره این پروژه بهراه میافتد و این بار هادی حجازیفر کارگردانی آن را بهعهده خواهد داشت.
در عین حال تلویزیون کنار پرداختن به شخصیتهای ملی، بومی و دینی، ساخت زندگی و رسم و زمانههای برخی از خائنان به کشور را نیز در دستور کار خود قرار داده است. یکی از این شخصیتها، ابوالحسن بنیصدر است. تلویزیون قرار است بهسراغ ساخت زندگی ابوالحسن بنیصدر در قالب مینیسریال برود. این سریال قرار است به بررسی شخصیت و زوایای زندگی بنیصدر خصوصاً خیانت او به کشور بپردازد، شخصیتی که 17 ماه رئیسجمهور ایران بود؛ پس از بیکفایتی و خیانتهای مکرر وی به کشور، مجلس شورای اسلامی نهایتاً در 31 خرداد 1360 به عدم کفایت او برای ادامه ریاست جمهوری رأی داد و بنیصدر عزل شد. او چند هفته بعد بههمراه مسعود رجوی ــ سرکرده گروهک منافقین ــ از ایران گریخت و به پاریس رفت. قرار است این مقاطع در سریال تلویزیونی که البته کارگردان و عواملش مشخص نشدهاند پرداخته شود و همگان از خیانتهای او و همراهانش، آگاهتر شوند.
سریال دیگری که در دستور کار قرار گرفته به "روحالله زم" میپردازد. دستگیری و ارتباطات این مدیر کانال تلگرامی ضدانقلاب سوژهای جذاب برای ساخت مستند و خصوصاً سریال است. البته که در حوزه مستند، کارهایی از جمله "پرسه در مه" در دستور کار تلویزیون قرار گرفت اما در سیمافیلم تهیه یک مینیسریال در دستور کار قرار گرفته است تا در این قالب نمایشی به زندگی و شخصیت روحالله زم مؤسس و مدیر کانال آمدنیوز پرداخته شود و البته بیشتر به مقطع دستگیری و اعترافات این شخص بپردازد. هنوز کارگردان و تهیهکننده این سریال تلویزیونی مشخص نشده است اما بهتناسب نوع سوژه و موضوع حتماً عوامل این سریال هم بحثبرانگیز خواهد بود.
ساخت این سریالهای الف فاخر یا الف ویژه، نشان از روی آوردن تلویزیون به معرفی قهرمانان و افشای حقایق پشتپرده خائنان تاریخی دارد، زندگینامههایی که همیشه برای مخاطب اهمیت داشته است و حتماً سریالهای پربینندهای خواهند بود، اما سابقه ساخت برخی از آثار نشان میدهد عدم انتخاب درست تهیهکننده و کارگردان و در نتیجه نداشتن تئوریها و مطالب پژوهشی درست، سریالهای کمفروغی را در معرض نگاه مخاطب قرار داده است. متأسفانه شتابزدگی در ساخت برخی سریالهای اجتماعی و حتی طنز، تلویزیون را بهسمت نوعی فرهنگ غلط کشانده است که کارهای ضعیفی را به کارنامه سریالسازی اضافه کنند. متأسفانه کارهای الف ویژه هم آرام آرام به این رویه غلط سوق پیدا میکنند و حتی برخی از کارها بدون آن تحقیق و پژوهش درست و با انتخاب تهیهکننده و کارگردان کاربلد، حتی بودجهشان تعیین میشود و آنها پیشتولید را آغاز میکنند.
رایزنی و گمانهزنی برای انتخاب کارگردان این سریال و حتی ساخت فیلم سینمایی برای "حاج قاسم سلیمانی" کماکان ادامه دارد. روزی ابراهیم حاتمیکیا خبری را که نسبت به ساخت فیلم سینمایی این شهید والامقام در فضای مجازی دست به دست میشود تکذیب میکند و روزی هم برخی رسانهها خبری میدهند که قدری قابل تأمل و عجیب است. نام کارگردانی را به میان میآورند که نهتنها هیچ کار مؤثری در فضا و حوزه فیلمهای دفاع مقدسی در کارنامه خود ندارد بلکه سایر کارهای او نیز غالباً در فضای درام اجتماعی و دارای فضایی مأیوسکننده برای مخاطب بوده است. خوشبختانه پیگیریها نشان میدهد این خبر و گمانهزنی از اساس اشتباه بوده است.
کار در مرحله مطالعه و پژوهش است؛ این یادداشت هم به همین مناسبت منتشر میشود که در انتخاب کارگردان و عوامل سریال آنقدر ظرافت بهخرج داده شود تا پروژه ملی ساخت سریال "حاج قاسم" به عاقبتِ برخی از کارهای تلویزیونی دچار نشود. ساخت کارهای پرتره، آنقدر باید تحقیق و پژوهشهایش و کارگردان و عواملش در دایره اصول و حرفهایگری، پیش برود که "حاج قاسم" و خدماتش را همگان بهدرستی مشاهده کنند، همچون زمانی که سریال "سیمرغ" برای ادای احترام به دو شهید بزرگوار و والامقام کشوری و شیرودی ساخته شد و یا حتی "شوق پرواز" که توانست رضایت خانواده معظم این شهدا را جلب کند.
مشکلی که در سینما و تلویزیون وجود دارد، معرفی قهرمانان و حتی ضدقهرمانان است؛ روایتها جهانشمول و جامع نیستند و تهیهکنندگان و فیلمسازانی بر سر کار میآیند که بیش از تأثیرگذاری، مخاطب را درگیرِ نگاه کاریکاتوری خودشان میکنند. در صورتی که اولین سریال یا فیلم نمایشی نامطلوب از قهرمان یا حتی ضدقهرمان باعث میشود معرفی نادرستی از آن شخصیت به جامعه انتقال پیدا کند. گاهی اوقات در ساخت مستند و یا سریال و حتی فیلم برخی از این تولیدکنندگان طوری اغراق اتفاق افتاده که آن فرد به قهرمانی تبدیل شده است.
سعید مستغاثی کارشناس و منقد سینما و تلویزیون اعتقاد دارد برای نمایشِ قهرمان یا خائن واقعی باید تحقیق و پژوهشهای گستردهای صورت بگیرد؛ در واقع این نوع سریالها نیازمند شگفتانه ویژهایاند. نباید با وجوه بارز قهرمان یا خیانتهای پشتپرده و پنهان آن ضدقهرمان، آنقدر کاریکاتوری و ضعیف برخورد شود که بهجای آگاهیدادن، برداشتهای غلط و تحقیقهای ناقص و غیرجامع نویسنده و ناتوانی تهیهکننده، ملغمهای از انحرافات را در معرض نگاهِ مخاطب قرار دهد. ساخت چنین آثاری آنقدر تخصصی و حساساند که گاهی بنابر مطالب و تحقیقهای شائبهبرانگیز و شاذ و بدون سند و مدرک، تمام ذهنیت بیننده نسبت به آن قهرمان و حتی ضدقهرمان را تغییر میدهند و در بسیاری از اوقات مخاطب را با سوءتفاهمات و دوگانگیها تنها میگذارند.
وی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم ساخت چنین آثار تلویزیونی و حتی سینمایی را مشروط بر برخورداری از پشتوانه فکری و تئوریک قوی دانست و افزود: فیلمساز کاربلد و تیم تئوریک و اجرایی قدرتمند و کاربلدی باید پشت ساخت چنین کارهایی باشد که قواعد و چارچوبهای سینمایی، تکنیکی، فرمیک و زیباییشناسی را بدانند. فرض کنید که قرار است سریال یا فیلمی درباره فردی که در تاریخ ما پنهان است، ساخته شود و یا به شخصیتی مثل "روحالله زم" و حتی "بنیصدر" پرداخته شود اگر درست و اساسی و با دست پُر از پژوهش و اطلاعات، چنین آثاری سریال یا فیلم سینمایی نشوند مخاطب را به جایی میرسانند که مثل مستند "هویدا" با خودش بگوید "چرا انقلاب کردیم؟"، زیرا اقتصاد دهه 40 را آنقدر شکوفا نشان دادند که گویی همهچیز گلوبلبل بوده است.
این کارشناس و منتقد سینما و تلویزیون تأکید کرد: برای ساخت چنین آثاری حتماً تلویزیون باید بهسراغ تهیهکنندگان کاربلد، نهادها و ارگانهای مربوطه برود، چرا که نیازمند هیئتی اندیشهورز، تئوریک و اجرایی قدرتمند است که با پشتوانه آکادمیک جامعی وارد میدان تولید شوند، در واقع تلویزیون باید بیش از هر چیز تحقیق و پژوهش و انتخاب تهیهکننده و کارگردان برای ساخت سریال درباره زمانه بزرگان تاریخ و سرداران جنگ جدی بگیرد خصوصاً شخصیت بزرگی همچون "سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی"؛ زیرا بارها شاهد آن بودهایم کارهایی ساخته شدهاند و یا در دستور کار قرار گرفتهاند که در نمایشِ قهرمان و یا ضدقهرمان در آن اثر، جامعه دچار سوءتفاهم شده است، زیرا عدم اشراف مناسب کارگردان و تهیهکننده باعث شده است جزئیات و نکات ریز زندگی آن قهرمان یا خیانتهای ضدقهرمان کماکان پنهان بماند.
وی با اشاره به ساخت نمونههایی ضعیف، توضیح داد: بهکرّات با ساخت کارهای ضعیفی مثل مستند "اشرف پهلوی" یا "هویدا"، سوءتفاهم برای بیننده ایجاد شده است که این ترس وجود دارد با انتخاب نادرست کارگردان و تهیهکننده و حتی هیئت تئوریک و شتابزدگی در تحقیق و پژوهش، سریالهایی مثل "حاج قاسم" هم دچار این عیب و نقص شوند.
مستغاثی درباره مشکل سینما و تلویزیون گفت: مشکل اصلی سینما و تلویزیون ما تهیهکننده کارنابلد است که متأسفانه بیشتر از روی روابط، پول، لابی و باندبازی بدون کمترین تخصص وارد این عرصهها میشوند و گاهی اوقات فرصتهای کاری خوبی هم در اختیارشان قرار میگیرد. حتماً باید پشت کارهای الف فاخری که به سیره و زندگی شخصیتهای مذهبی، ملی و حتی خائنین تاریخی میپردازد تهیهکنندگان قدرتمند، نویسندگان و پژوهشگران حاذق و کارآمد و کاربلدی باشند.
او درباره حضور بازیگران کمشناختهشده در چنین سریالهایی، خاطرنشان کرد: سینمای غرب به آن رسیده است که آدمهای ناشناخته را برای نقشهای شناختهشده انتخاب میکنند. در سریال یوسف پیامبر(ع) چنین تجربهای را داشتیم و بسیاری از اوقات با حضور بازیگران شناختهشده در نقش شخصیتها و قهرمانان داستان، ضربه خوردهایم. شاید مصداق بارز آن فیلم "چ" و بازیگر نقش شهید چمران و حتی انتخاب بازیگر نقش "مختارنامه" باشد.
انتهای پیام/+