چرا جشنوارههای کتاب در ایران حدود متمایزی ندارند؟
عمده جشنوارههای کتاب کودک و نوجوان در ایران حدود یگانه و متمایزی ندارند و هیچ یک نتوانستهاند با تعریف دقیق و روشن از خود، تصویری روشن و خاص برای خود در ذهنها خلق کنند.
خبرگزاری تسنیم، سیدعلی کاشفی خوانساری:
صنعت نشر چرخهای بزرگ و در هم تنیده از عناصر مختلفی است که در حیات کتاب، از زایش تا خوانش آن دخیلند. یکی از این عناصر جشنوارهها هستند. جشنوارهها همان مسابقات و گزینشهایی هستند که توسط گروههایی تعریف شده با هدف رصد و پایش بازار کتاب و معرفی تعدادی اثر یا اثرآفرین برگزیده صورت میگیرند. آثار یا افراد برگزیده جشنوارهها معمولاً بهترین تولیدات یا تولیدکنندگان حاضر در بازار در حوزههای موضوعی خاص و در بازههای زمانی، زبانی و جغرافیایی مشخص هستند. برگزیدهها طبق تعریف هر جشنواره میتوانند دربرگیرنده آثار موجود، آثار قدیمی، آثار چاپ نشده، آثار در آستانه انتشار و یا حتی معرفی بدترین آثار موجود در بازار باشد.
جشنوارههای کتاب بدین ترتیب با برجستهسازی تعدادی اثر از میان انبوه آثار موجود به جهت دهی سلیقه مخاطبان عام یا خاص (خوانندگان و خریداران کتاب، منتقدان و مورخان و مدرسان ادبی، سیاستگذاران، ...) میپردازند و عملاً از عناصر مهم شتابدهنده و رونقبخش چرخه بزرگ نشر هستند. ایجاد تحرک و نشاط در فضای صنعت نشر، تشویق پدیدآورندگان و جهتدهی به فعالیتهای آنها و به طور کلی به فعالیتهای فرهنگی و صنعت نشر از دیگر کارکردهای جشنوارههای کتاب هستند.
برای ارزشیابی کیفیت و اثربخشی جشنوارهها میتوان ملاکهای مختلفی را دستمایه قرار داد. در این یادداشت و یادداشت بعدی خواهم کوشید به مهمترین ملاکهای ارزیابی و ارزشگذاری جشنوارهها بپردازم و با ارائه مثالهایی فرضی و یا مصداقی به تبیین آن برآیم.
هویت و تمایز
در این سنجه هر جشنواره از این منظر مورد بررسی قرار میگیرد که آیا هویت، چیستی و چرایی آن روشن و معنادار است یا نه. باید پرسید این جشنواره را چه کسانی و چرا برگزار میکنند؟ مثلاً آن جشنواره توسط دولت یک کشور برگزار میشود تا با نگاهی ملی بهترینکتابهای آن کشور را بر اساس اصول علمی پذیرفته شده و فرهنگ عمومی آن کشور معرفی میکند (مثل جشنواره کتاب سال سلطنتی در پیش از انقلاب و کتاب سال جمهوری اسلامی پس از انقلاب اسلامی در ایران) و یا آن جشنواره را طلاب حوزههای علمیه و یا کشیشهای فلان کلیسا برگزار میکنند تا بهترین کتاب را از نگاه دینی و مذهبی معرفی کنند. آن جشنواره دیگر را سازمان محیط زیست برپا میکند تا به بهترین کتابها از منظر اهداف و رسالت سازمانی خود جایزه دهد. جشنواره بعدی را معلمان مدارس ابتدایی برگزار میکنند تا از نگاه خود مناسبترین و جذابترین کتابها را برای دانشآموزان معرفی کنند. فلان جشنواره به انتخاب و معرفی بهترین کتابها بر اساس نظر و سلیقه اعضای باشگاههای کتابخوانی سراسر کشور میپردازد.
بهمان جشنواره انتخاب اعضای انجمن نویسندگان از منظر حرفهای و اصول و مهارتهای نویسندگی است. سایر جشنوارهها را هم مثلاً کتابداران، مدرسان دانشگاهی ادبیات کودک، کانون منتقدان کتاب، اتحادیه ناشران یک شهر یا کشور، شوراهای دانشآموزی فلان استان، انجمن تصویرگران، هیئت نویسندگان ایثارگر، انجمن ناشران زن، روزنامهنگاران حوزه فرهنگ، مجله ادبی کذا، انجمن اولیا و مربیان، جمعی از خبرنگاران افتخاری مطبوعات نوجوان، انجمن مادران فلان شهر، کانون بازنشستگان مربیان مهدهای کودک کشور و غیره و غیره برپا میکنند.
هویت و تمایز هر جشنواره نشان میدهد که در صورت داشتن چه دیدگاه، دغدغه و سلیقهای باید به سراغ فهرست برندگان آن برویم. دغدغه و مطلوب اصلی جشنواره کدام است و هر جشنواره با کدام جهانبینی و از کدام زاویه دید دست به انتخاب آثار زده است؛ به همین دلیل مثلاً یک دوستدار حرفهای سینما به روشنی میداند فیلمهای برگزیده اسکار با برگزیدگان جشنواره کن چه تفاوتی دارند و یا اینکه فیلمی در جشنواره فجر، جشن خانه سینما و جشنواره عمار جایزه گرفته باشد چه معانی متفاوتی دارند.
اساسنامه هر جشنواره و بیانیههای داوران آن در شکلگیری هویت ذهنی از هویت و تمایز آن تاثیرگذار است و علیالقاعده اساسنامهها و بیانیهها باید با صداقت و صراحت در این خصوص سخن بگوید.
حدود یگانه و جامع و مانع
اهمیت و اعتبار هر جشنواره به این برمیگردد که آیا حوزه و حدود مشخص متفاوت و منحصر به فردی برای خود تعریف کرده است یا نه و آیا توانسته آن حوزه را به شکل جامع و مانع پوشش دهد. فرض کنید حوزه جشنوارهای انتخاب بهترین کتابهای کودکان باشد. از آنجا که چندین و چند جشنواره دیگر با این موضوع برپا میشود و این تعریف دقیق و واضح نیست و این جشنواره نتوانسته حدود یگانهای برای خود تعریف کند. باید از چنین جشنوارهای پرسید بهترین از چه جنبهای و یا فرق شما با جشنوارههای مشابه چیست. در حالیکه اگر جشنوارهای حدود خود را انتخاب بهترین کتابهای ویژه خردسالان دو تا پنج سال تعریف کند توانسته حدودی به منحصر به فرد و متمایز داشته باشد.
حدود تعریف شده هر جشنواره باید جامع و مانع باشد. فرض کنید جشنوارهای مدعی انتخاب بهترین کتابهای کودک و نوجوان ایران باشد اما در این جشنواره کتابهای نمایشنامه و یا زندگینامه و آثار بازنویسی و یا کتابهای غیرفارسی مورد بررسی قرار نگرفته باشد. حدود این جشنواره جامع و مانع نیست، چون به ادعای خود به شکلی کامل عمل نکرده است. پس با جشنوارهای حرفهای و معتبر روبرو نیستیم. و یا اگر حدود جشنوارهای چنین تعریف شده باشد که به انتخاب بهترین کتاب یک سال گذشته بپردازد اما در میان آثار مورد بررسی و یا منتخبان آن کتابی مربوط به سه سال گذشته راه یافته باشد تعریف جشنواره دقیق نیست. همینطور اگر موضوع جشنوارهای انتخاب بهترین کتاب نوجوان باشد اما کتابی ویژه مربیان را هم به انتخابهای خود اضافه کند. همینطور اگر موضوع جشنواره بهترین کتابهای شعر باشد اما کتابهای ترجمه شعر را از قلم بیاندازد.
غیر حرفهایترین حالت برای یک جشنواره این است که تنها به بررسی آثار رسیده و در دسترس و یا آثار مورد توجه داوران بسنده کند و یا آنکه در هر دوره انتخابهایی در حوزههایی متفاوت و متغیر داشته باشد و نشان دهد در طراحی اولیه جشنواره دقت کافی صورت نگرفته و یا برگزارکنندگان امروز جشنواره به اساسنامه و سنت آن اعتقاد و علاقهای ندارند.
به چند مثال از حدود یگانه و جامع برای جشنوارههای کتاب کودک و نوجوان توجه کنید. کتاب سال جمهوری اسلامی از قدیمیترین جشنوارههای کتاب در ایران است و طبق اساسنامه باید بهترین کتابهای شعر، داستان، علمی، دینی و علوم انسانی کودک و نوجوان را که در سال گذشته برای اولین بار در ایران منتشر شده است بررسی کند. با این حال این جشنواره به بررسی کتابهای شعر، کتابهای تصویری و کتابهای غیر فارسی نمیپردازد و بسیاری سالها در رشتههای مذکور برندهای ندارد. پس عملا به جشنوارهای بی یال و دم و اشک بدل شده که حوزه جامع و مانعی ندارد و از تعریف اولیه خود خارج شده است.
عمده جشنوارههای کتاب کودک و نوجوان در ایران حدود یگانه و متمایزی ندارند و هیچ یک نتوانستهاند با تعریف دقیق و روشن از خود، تصویری روشن و خاص برای خود در ذهنها خلق کنند. جشنواره کانون، لاک پشت پرنده، شورای کتاب کودک، کتاب رشد و ... همه مدعی انتخاب بهترین کتابهای کودک و نوجوان هستند و مشخص نیست هر کدام طبق تعریف و اساسنامه خود از بررسی کدام کتابها معاف و معذورند و فرق آنها مشخصاً با هم چیست؟ آیا انتخابکنندگان متفاوتی دارند؟ آیا فقط به بررسی کتابهای مکتب و جریان خاصی میپردازند؟ آیا مطلوب و جهانبینی و نظریه متفاوتی نسبت به کتابهای کودک و نوجوان دارند؟ آیا تنها بر شناسایی و داوری گونهای خاص از کتابها متمرکزند؟ و ... .
حتی جشنواره کتاب برتر هم که توسط انجمن ناشران کودک برپا میشود، عملاً جشنوارهای به انتخاب ناشران نیست و داوران و نتایجی مشابه جشنوارههای دیگر دارد. مردم عادی هم هیچگاه به روشنی نمیدانند اینکه کتابهایی توسط جشنوارههای فوقالذکر برگزیده شدهاند، حاکی از چه تفاوتهای بنیادین و روشنی میان آنان است.
البته چند مثال نسبی نقض هم میتوان زد. مثلاً معمولاً کتابی که در جشنواره قلم زرین برگزیده میشود، محتوا و رویکرد متفاوتی با کتب برگزیده لاکپشت یا شورا دارد یا جشنواره شهید غنیپور تنها به بررسی کتب ادبی ویژه نوجوانان میپردازد و به حوزه کتب خردسال و کودک یا علمی و غیر داستانی ورود نمیکند. یا در سالهای اخیر جشنوارهای برای انتخاب بهترین رمانهای عامهپسند و اصطلاحاً زرد یا بازاری شکل گرفته و این جشنواره بر خلاف بسیاری جشنوارهها تعریف روشنی دارد. همینطور جشنوارهای که بر انتخاب بهترین رمانهای علمی و تخیلی داخلی متمرکز است.
انتهای پیام/