«دیپلماسی زیپی» و استحاله ذهنی اماراتیها نسبت به عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل
آشکارسازی روابط امارات متحده عربی با رژیم صهیونیستی گویای نتیجه روند استحالهای است که از سالها قبل و با تکیه بر حقهای سیاسی آغاز و رویکرد مقامات اماراتی را نسبت به این اقدام ننگین و همچنین مسئله فلسطین دچار تغییرات بنیادی کرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، روز پنجشنبه 13آگوست/23مرداد، از امضای توافق تاریخی موسوم به «توافق ابراهیم» میان رژیم صهیونیستی و امارات متحده با میانجیگری آمریکا خبر داد. نام این توافق، «قرارداد ابراهیم» است که ارجاعی به نام حضرت ابراهیم(ع) پیامبر مشترک یهودیت، اسلام و مسیحیت است و گویای این مسئله است که آمریکا، امارات و اسرائیل به عنوان نمایندگان این سه دین به توافق سه گانه رسیده اند. گفته شده است که ترامپ قصد داشته تا نام خود را بر این تفاهم قرار دهد اما در نهایت این اتفاق نیافتاده است. بدین ترتیب امارات سومین کشور عربی بعد از مصر و اردن است که قرارداد صلح و روابط رسمی با رژیم صهیونیستی برقرار می کند.
اماراتی ها مدعی شدند که این توافق باعث شد تا اسرائیل از الحاق کرانه باختری صرف نظر کند تا بدین ترتیب ضمن توجیح اقدام ننگین خود، قهرمان این اتفاق نام گیرد. این در حالیست که اکثر ناظران معتقد بودند که اساسا معامله قرن و طرح الحاق طرحی ناپخته و غیر قابل اجرا بوده است و درواقع توافق ابراهیم از دل یک طرح سقط شده بیرون کشیده شد و امارات قربانی نهایی توافق ابراهیم خواهد بود. امارات چگونه پا در توافق ابراهیم گذاشت؟
دیپلماسی زیپی-وِلکرویی
از الگویی که امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی را به خط پایان روابط پنهان رساند، می توان تحت عنوان «دیپلماسی زیپی» یاد کرد. خانم «دونا ماریه اوگلسبی» افسر سابق آژانس اطلاعات آمریکا(USIA) و یکی از متخصصان امور دیپلماسی عمومی در یکی از نوشته هایش به یک الگوی دیپلماسی عمومی آمریکا اشاره میکند که در آن نخبگان و متخصصان آمریکایی مانند پزشکان و سلبریتی ها در حوزه های مختلف به صورت فردی ولی به نمایندگی از آمریکا اقدام به رفت و آمد به خارج از مرزها کرده و با نخبگانِ هم صنف خود در سایر کشورها که مورد هدف آمریکا قرار دارند، ارتباط گیری شخصی میکنند و از این طریق، به رفع کدورت و همراه سازی آنان با سیاست های آمریکا میپردازند. او برای این الگو، از تعبیر «زیپ»(zipper) و همچنین «اتصالی» یا «وِلکرو»(Velcro) به معنی اتصالدهنده قلاب-حلقه استفاده میکند و معتقد است که این روش، در ظاهر ساده اما دارای کارکردهای بسیار مهم در عرصه دیپلماسی است؛ زیرا اگر یکی از دندانه های زیپ دیپلماسی آمریکا با دندانه های دیگر چفت نشود، آنگاه ممکن است پویایی دیپلماسی با مشکل مواجه شود.
مطلب مذکور در سایت «انجمن سرویس خارجی آمریکا» موسوم به (AFSA)منتشر شده است. این انجمن در سال 1924 تاسیس شد و اعضای آن که اکنون به16800 نفر می رسد، ترکیبی از بازنشستگان وزارت امور خارجه، آژانس توسعه بین المللی(AID)، سرویس امور تبلیغات خارجی(FCS) و اداره پخش رادیو و تلویزیون بین المللی(IBB) است. رئیس فعلی این انجمن یک دیپلمات یهودی به نام «اریک رابین» است. اریک رابین بین سالهای 2016 تا 2019 سفیر آمریکا در بلغارستان بوده و در بین سالهای1989 تا 1991 در دایره امور شوروی وزارت خارجه آمریکا بوده و سپس در 1991 تا 1993 به عنوان افسر امور امنیتی در میز اروپای شرقی و مرکزی وزارت خارجه آمریکا خدمت کرده است. مناطق و مقطع خدمت رابین نشان میدهد که وی کاملا به امور انقلاب های رنگی اشراف دارد و بی جهت الگوی زیپی در سازمان تحت سرپرستی وی مطرح نشده است.
پیش از رابین نیز ریاست انجمن سرویس خارجی آمریکا در اختیار یک دیپلمات یهودی دیگر به نام «رابرت سیلورمن» قرار داشته است. سیلورمن به عنوان مشاور سیاسی و اقتصادی در تل آویو، ریاض، باکو، قاهره و تکریت عراق خدمت کرده است. سیلورمن در بین سالهای 2016 تا 2018 رئیس بخش روابط مسلمانان-یهودیان در سازمان «کمیته یهودیان آمریکا» (AJC) بوده است. وی همچنین بنیانگذار گروه «ائتلاف بین یهودیان-مسلمانان»(IJMA) نیزاست.این دو بخش، وظیفه ارتباط گیری یهودیان با مسلمانان جهت تنش زدایی و همگرایی دارد و به همین خاطر روزنامه تایمز اسرائیل از سیلورمن به عنوان پل بین فرهنگی یاد میکند. این همان روندی است که در سه سال گذشته در عرصه ورزش و در قبال ورزشکاران کشورهای اسلامی بویژه امارات متحده عربی و حتی ورزشکاران ایران بویژه در دو رشته جودو و شطرنج در پیش گرفته شد و در دو سال گذشته اخبار متعددی از حواشی مربوط به این دو رشته جنجال برانگیز شد.
مهمترین عوامل آشکار سازی روابط
هر تصمیم و توافق بزرگی در عرصه سیاست از مجموع صدها و بلکه هزاران عامل و اتفاق ریز و درشت بصورت مستقیم و غیرمستقیم از گذشته تا حال نشات میگیرد. از این رو برای علتیابی توافق تاریخی امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی در این مقطع می توان متغییرهای مختلفی را در نظر گرفت اما از نظر نویسنده این نوشتار در مجموع چهار عامل عمده در راس همه عوامل قابل ذکر است:
- شکست نهایی پروژه داعش و پیروزی قریب الوقوع یمنیها در جنگ یک طرفه با عربستان سعودیکه موجب رسیدن مرزهای محور مقاومت به مرزهای اراضی اشغالی و عربستان سعودی شده است؛
- موقعیت نامناسب ترامپ و نتانیاهو در انتخابات آتی که احتمال بازگشت آمریکا به برجام را تقویت کرده است؛
- رقابت امارات متحده عربی با عربستان سعودی و قطر در نمایندگی جهان عرب برای غرب
- تفاهم نامه تاریخی جمهوری اسلامی ایران و چین از جمله اصلی ترین دلایل آشکارسازی روابط رژیم صهیونیستی و امارات متحده عربی با حمایت آمریکا در این مقطع میتواند باشد.
در کنار بحرانهای بزرگ همچون ترور حاج قاسم سلیمانی و انفجار بندر بیروت، باید تا پیش از برگزاری انتخابات آمریکا و احتمالا انتخابات چهارم اراضی اشغالی، منتظر دومینوی برسمیت شناسی اسرائیل از سوی سایر دولتهای حاشیه خلیج فارس بود. احتمالا رسمیسازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی، برگ آخر ترامپ و نتانیاهو در لحظات آخر پیش از انتخابات آمریکا خواهد بود.
به نظر می رسد که مثلث آمریکا، رژیم صهیونیستی و امارات در شرایط ضعف اقدام به اجرای توافق ابراهیم کرده اند. به عبارتی اکنون امارات متحده عربی، خود را تبدیل به یکی از خط مقدم های جغرافیایی امنیتی محور مقاومت و رژیم صهیونیستی کرده است و این مسئله می تواند یک تصمیم غیرقابل بازگشت برای کشوری باشد که اقتصاد و بلکه موجودیت آن به امنیت آن وابسته است. الگویی که برای آشکارسازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی استفاده گردید را می توان به دیپلماسی زیپی منتسب کرد که از زیر شاخه های دیپلماسی عمومی آمریکایی است. در این الگو، زیپ های بسته شده روابط، ابتدا در عرصه فرهنگی، علمی و ورزشی باز شد تا اینکه نهایتا به مرحله رسمی رسید. موقعیت فعلی امارات مانند موقعیت فردی است که بدنش بین زیپ لباسش گیر کرده و پس و پیش کردن زیپ به یک اندازه دردناک است؛ اما در هر صورت باید برای رهایی از این موقعیت، درد یکی را به جان خرید. امارات متحده عربی به زودی خواهد فهمید که نقش او در توافق ابراهیم، نقش آن گوسفند قربانی در داستان حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) بوده است.
نویسنده: وحید مردانه،پژوهشگر مسائل غرب آسیا
انتهای پیام/