کرونا مسیحیت را از تثلیث به توحید حرکت داده است/ عرصهی آخرالزمان دروگاه ظالمان و رشد پاکطینتان است
امروز غرب و هنر غرب، مسیر صحیح برای ورود به سرزمین مهدوی را به شیوه خود از مدار منحرف کرده و بهسوی حکومت واحد فرهنگی و یا دهکده جهانی با موضوع پادشاه ــ شیطان میبرد؛ حال آنکه مقصد ادیان الهی دارالسلام است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، در عصر حاضر سِیر رشد وقایع در پهنه عالم رو به فزونی است؛ از یک سو شاهد گسترش رویدادهای طبیعی و زیستمحیطی همچون سیل، زلزله، بیماریهای فراگیر همچون کرونا هستیم و از دیگر سو سیر صعودیِ بیداری ملتهای دنیا و قیام آنها علیه نظام استکباری را شاهدیم. این رویدادهای اجتماعی که طی تقریباً یک دهه اخیر بر سرعت آن افزوده شد، با حرکت اربعینی ادامه یافت به گونهای که از حدود 90 کشور دنیا در این همایش جهانی حضور یافتند. اکنون نیز غرب به ویژه آمریکا با سیل عظیمی از اعتراضات گسترده مردمی طرف است که احساس میکند سردمدارانشان سالیان سال از آنها به عنوان ابزاری برای قدرت و ثروتاندوزی و کشورگشایی استفاده میکردند و حالا به دنبال احقاق حقوق از دسترفته خود هستند.
در این میان، آنچه در کنار تحلیلهای سیاسیِ سیاستمداران و واکاوی زمینههای اجتماعیِ جامعهشناسان تبدیل به گفتمان روز جهان شده است، ارتباط این حوادث با رویدادهای آخرالزمانی است؛ از این رهگذر، عدهای از اندیشمندانِ دینی و رهبران معنوی جهان به سردمداریِ اوانجلیستها، سعی در برقراری ارتباط این رویدادهای طبیعی و اجتماعی با مقوله آخرالزمان دارند؛ هرچند در تفکر و سناریوی آنها، آخرالزمان عرصهی پایان دنیا و دوران تاریک جهان است. در هر صورت باید دید آیا اکنون در آستانه آخرالزمان نهایی قرار داریم و آیا این رویدادها ارتباطی با این موضوع دارد یا خیر.
در ادامه گفت و گوی خود ( اینجا ) و ( اینجا ) با حجتالاسلام سعید اصفهانیان، محقق و پژوهشگر عرصهی مهدویت و آیندهپژوهی و رئیس مؤسسه مطالعات راهبردی و فرهنگی اصحاب الحسین بیشتر در این باره به صحبت نشستیم.
وی به عنوان یکی از صاحبنظران حوزه آیندهاندیشی ضمن آنکه معتقد است ارتباطی بین وقایع این دوره از زمان با رویدادهای آخرالزمانی وجود دارد، میگوید: امروز غرب و هنر غرب مسیر توحیدی صحیح برای ورود به سرزمین مهدوی را به شیوه خود از مدار منحرف میکند و به سمت حکومت واحد فرهنگی و یا آن دهکده واحد فرهنگ جهانی با موضوع پادشاه ــ شیطان میبرد؛ حال آنکه مقصد ادیان الهی « دار السلام » است.
اصفهانیان که همواره غرب را بر خلاف تصور عموم، نظامی رو به افول و در موضع انفعال میدانست، این بار پیرو اغتشاشات اخیر در جامعه آمریکا میگوید غرب، امروز را عصر چالش جهت پوستاندازی خود برای ورود به سرزمینی جدید میداند، اما ما از دید قرآن کریم، این دوره را برای غرب، دوره چالش تمدنی و دوره دروگاه میدانیم؛ به تعبیر آیه24 سوره یونس " فَجَعَلْناها حَصیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْس " آنها را چنان درو کردیم که گویى دیروزشان وجود نداشته است"
این محقق عرصه مهدویت و آخرالزمان درباره رویدادهای منطقه معتقد است خداوند متعال عملاً با صحنههایی که در کشورهای مختلف چه در ایران و چه در منطقه غرب آسیا شکل میدهد، ظرفیتهای فکری و اجتماعی را به سمت فضای توحیدی و ولایی ارتقاء میدهد تا از رهگذر این نوع تربیتها، جوامع، قابلیت حضور در صحنه سخت آخرالزمان را پیدا کنند.
مشروح این گفت و گو را در ادامه میخوانید
صهیونیزم مدل اداره جهان را بر اساس پروتکل صهیون سامان داد
* هرچند غرب و اوانجلیستها به دنبال رقم زدن آینده و یا آخرالزمان به نفع منافع خود هستند، اما این رفتار که سعی دارند تمام سیاستهای داخلی و خارجی خود را در راستای اهداف آخرالزمانی تعریف کنند، جالب توجه است.
هرچند داشتن رویکرد آخرالزمانی و آیندهپژوهانه در جامعه، رویکرد پسندیدهای است، اما به شرط آنکه مبتنی بر آموزههای ادیان الهی باشد. از این جهت رویکرد غرب حتی اگر صحیح باشد، اما رفتارشان بر خلاف نظام خداوندی و بدتر آنکه در راستای اهداف شیطانیشان است.
همانطور که قبلاً عرض کردم، تفکر و اندیشه غرب که در قالب فضای اومانیستی شکل گرفت، از مجامع شیطانپرستی به مجامع ماسونی منتقل شد و بعد، صهیونیزم بر اساس پروتکلهایی که برای اداره جهان نوشت و با مدلهایی که برای اداره جهان شکل داد، وضعیت جهان را اینچنین سامان داد که اینک در درون آن هستیم.
* بنابراین اگر آنها از آخرالزمان سخن میگویند، منظورشان آخرالزمانِ وحیانی نیست بلکه دقیقاً منظورشان آخرالزمانِ تحریف شده در اندیشه یهود است؟
طبق متن پروتکلها، « حکومت یهود خواست خداست »؛ در حالی که در کتب اصلی خودشان آمده است که خداوند زمین را به بندگان صالح خود به ارث میدهد؛ از این رو است که در قرآن میخوانیم « وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ؛ ما در زبور(داوود) پس از مقوله ذکر نوشتیم بندگان صالحم وارث (حکومت) زمین خواهند شد» یا در آیهای دیگر میخوانیم « إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یورِثُهَا مَن یشَاءُ مِنْ عِبَادِ ؛ زمین (آینده) برای خداست و به هرکس می خواهد ارث میدهد» این پیامی که موسی علیهالسلام به قوم خود انتقال داد، توسط مجموعه صهیون تبدیل به این شد که «حکومت یهود، خواست خداست».
بر اساس این اندیشه، جریان حکومت اسرائیل و مواجهه با مظلومان و مستضعفان عالم شکل گرفت؛ حتی اگر اسم آخرالزمان بر این اندیشه صهیون گذاشته شود، توجیه مسیر نمیشود؛ یعنی غرب کاملاً با اطلاع و اشراف از مسیر آینده، قصد کار بدلی و قصد موجسواری دارد. اشراف بزرگان غرب نسبت به فضای آخرالزمان، نه تنها مسیر توجیهی برای آنها باز نمیکند بلکه گناهشان را بیشتر میکند؛ زیرا با این شیوه، امروز غرب و هنر غرب، مسیر توحیدی صحیح برای ورود به سرزمین مهدوی را به شیوه خود از مدار منحرف میکند و به سمت حکومت واحد فرهنگی و یا آن دهکده واحد فرهنگ جهانی با موضوع پادشاه ــ شیطان میبرد. حال آنکه مقصد ادیان الهی « دار السلام » است؛ مسیر عهدین و مسیر تمام انبیای الهی، گذر از حیات دنیا و ورود به « دار السلام » است، اما طراحی غرب، طراحی به سمت دار السلام نیست. پس اگرچه غرب از آخرالزمان سخن میگوید، اما مسیر را به سمت جامعه پادشاه ـ شیطان میبرد. این مسئله عین متن پروتکلهای صهیون است. بنابراین حرکت آخرالزمانی آنها ما را فریب ندهد. ظاهر عنوان مشترک است، اما محتوا کاملاً متفاوت است.
غرب 4 گام را برای ورود به آخرالزمان تعریف کرد
* حداقل در این چند دهه که غرب در زمینه آخرالزمان فعالیت خود را آغاز کرده است، با کمی رصد در مییابیم که در هر دوره رویکردهای متفاوتی را پیش گرفتند؛ این سِیر تحول را میتوان از آثار هالیوودی آنها مشاهده کرد؛ مثلاً اگر قبلاً منجیسازی میکردند، اکنون ارتباط قهرمانان خود را با ماوراء و موجودات ارگانیک و قدرت گرفتن از آنها نمایش میدهند و یا صفآرایی قهرمانان خود مقابل موجودات ماورایی را به تصویر میکشند. نظرتان در این باره چیست؟
غرب به صورت کلی مراحل ورود به آخرالزمان نهایی را طی چهار گام و در چهار سرزمین تعریف کرده است؛ اگر امروز سخن از " ترنسمدرن " به میان میآورد و یا اگر سخن از " پستمدرن " میگوید و یا پیش از این، " مدرنیته " را مطرح میکرد، همه اینها ــ یعنی حرکت از «ترادیسیون» پریروز، به مدرنیته دیروز، پستمدرن امروز، و ترنسمدرن فردا ــ چهار سرزمینی است که غرب برای ورود به سرزمین پادشاه ـ شیطان طراحی کرده است؛ به ویژه افق این دوران را که با عنوان « ترنس مدرن » یا همان عصر پیوند با جادو مطرح میکند. حسب این مفاهیم، تصویر رسانهای و هالیوودی غرب نیز روز به روز تکمیل و تقویت میشود. این دوره از دید غرب، دوران چالش تمدنی است.
غرب، امروز را عصر چالش جهت پوستاندازی خود برای ورود به سرزمینی جدید میداند، اما ما از دید قرآن کریم، این دوره را برای غرب، دوره چالش تمدنی و دوره دروگاه میدانیم؛ به تعبیر آیه 24 سوره یونس " فَجَعَلْناها حَصیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْس ؛ آنها را چنان درو کردیم که گویى دیروزشان وجود نداشته است" امروز غرب وارد چالشی شده است که این چالش اثری از او باقی نخواهد گذاشت و به تعبیر رهبر معظم انقلاب مانند کشتی تایتانیک فقط نام و یادش در یادها باقی خواهد ماند. این تعبیر رهبر انقلاب، تعبیر بسیار دقیق و معادل همان تعبیر قرآنی آیه 24 سوره یونس است.
آشنایی و هماهنگی با رفتارهای خدا، ضرورت رفتاری مؤمنان
* سؤالی که در این بین مطرح است، واکنش و رفتار ما در قبال این رویدادهاست.
در این فضا آنچه نجاتبخش ما خواهد بود، آشنایی با رفتارهای خداوند در این زمانه است. ما باید رفتارهای خداوند در این زمانه را بشناسیم تا بتوانیم رفتار مناسب خودمان را نشان دهیم. اگر قرار باشد هر فردی بر اساس گمان خود عمل کند، جامعه از مدار خودش خارج میشود.
الان وقتی در فضاهای مختلف اجتماعی نگاه میکنیم، میبینیم خداوند متعال عرصههای مختلفِ خدمت را در اجتماع باز میکند و انسجام جامعه مؤمنین و موحدین را بیش از گذشته به رخ میکشاند؛ نمونههای این جریان، علاوه بر جامعه اربعینی، فضای آتشسوزیهای سه سال قبل، زلزله دو سال قبل، فضای سیل سال گذشته و فضای کرونای امسال است که زمینههای ورود جمعیتهای خادمانه را فراهم آورد.
یعنی اگرچه ظاهر این حوادث از جمله کرونا، هویت جمعی را نشانه گرفته است، اما آنچه کمککار جامعه میشود، فضای پیمان مؤمنانه مردم و کمکهای اجتماعی است. در چنین فضایی، آنچه در ظاهر دیده میشود، پیوند افراد مؤمن با همدیگر است و آنچه با اندکی تأمل مشاهده میشود، افزایش ظرفیتهای فکری، معرفتی و فرهنگی جامعه است؛ یعنی خداوند متعال عملاً با صحنههایی که در کشورهای مختلف چه در ایران و چه در منطقه غرب آسیا شکل میدهد، ظرفیتهای فکری و اجتماعی را به سمت فضای توحیدی و ولایی ارتقاء میدهد تا از رهگذر این نوع تربیتها، جوامع قابلیت حضور در صحنه سخت آخرالزمان را پیدا کنند.
عرصه کرونا و حوادث غرب ظرفیتی برای گسترش خدامحوری در غرب شد
شما در جامعه آمریکا یا در برخی از کشورهای اروپایی حتماً فیلمهایی را دیدید که توسل مردم به خداوند متعال و مسیح علیهالسلام ــ فراتر از فضای کلیسا ــ حتی به خیابانها کشیده شد. توسلات جمعی درون خیابانهای اروپا و آمریکا کشیده شد. یعنی خداوند عرصه کرونا را ظرفیتی برای گسترش توحید، خدامحوری و کنده شدن از دنیا و مظاهر دنیا جهت داد. چون میدانید مسیحیت تحریفشده، معتقد به تثلیث است و این بر خلاف توحیدی است که خداوند در کتب آسمانی معرفی کرده است.
یا حتی مثلاً در فضای جدیدی که موج عدالتخواهی و بیداری در جامعه آمریکا در حال شکلگیری است، شما که دقت میکنید، میبینید که مجسمهها و نمادهای بزرگان غرب ـ که شاخصهای تمدن غربی و بنیانگذاران جامعه آمریکایی بودند یا کسانی که اعلامیه حقوق بشر را امضاء کردند و یا قاره آمریکا را کشف کردندـ، امروز از محل عزت به چاه مذلت افکنده میشود. این نوع از صحنهپردازی در عالم، حکایت از افزایش ظرفیت فکری و فرهنگی جوامع و بروز این ظرفیتها دارد.
* با این نظریه شما که خداوند متعال در این زمانه، بیش از گذشته، قصد شکلگیری هویت جمعی بشر و همین طور ارتقای فکری و فرهنگی بشر برای ورود به آخرالزمان را دارد، روز به روز شاهد افول قدرت پوشالی غرب به ویژه آمریکا خواهیم بود. همین طور است؟
بله منظورم همین است. خداوند متعال به بهانههای مختلف قدرت را از دست سلطهگران عالم در میآورد، مسیر آنها را مورد چالش قرار میدهد و در این فضا، فطرتهای انسانی را با یکدیگر گره میزند. در تعاملات مختلف اجتماعی امروز، این فطرتهای سرکوبشده، فرصت ظهور و بروز بیشتری پیدا کرده است. اگر قرار باشد ایران در این فضا نقشآفرینی کند، چه زیباست که نقشآفرینی او فکری و فرهنگی باشد. چه زیباست که این نقشآفرینی در حوزه فطرت انسانی باشد. گاهی ممکن است ما از این فرصتها به شکل مناسب استفاده نکنیم و یا نهایتاً استفاده سیاسی کنیم، اما فرصت به وجودآمده در عالم، فرصت بینظیری برای بیان ارزشهای مشترک انسانی و بیان ارزشهای فطری مشترک است.
در این جوّ الهی، گفتمان عظیم حرکت به سمت آخرالزمان، خواه و ناخواه مسیر خودش را باز میکند. امیدوارم این توفیق را داشته باشیم که گفتمانی میان اهالی جامعه بر مدار فطرت و بر مدار ارزشهای مشترک انسانی شکل دهیم. آن اتفاقی که امروز در کف خیابانهای غرب دیده میشود، نیاز است تا فراتر از لایههای سطحی، به عمقش پرداخته شود و جوامع نخبگانی عالم، این رویداد را در درون قلبهای انسانها کاوش کنند و بر مدار فطرت و ارزشهای مشترک انسانی، گفتمانهایی را در جهان سامان دهند.
به گمانم این از مهمترین موضوعاتی است که برای آن باید همت کنیم؛ یعنی ابتدا فهم عمیق ماجراهای زمانه، سپس همراهی خودمان با پدیدههای الهی و نهایتاً کمک برای تعمیق بیشتر فکر و رفتار انسانها در اقصی نقاط جهان.
لازمه پیشروی در آخرالزمان، رشد یاورانِ جبهه حق است
* اکنون با دیده ظاهر بر آنچه در جهان شکل میگیرد، گویی قدرتی که بر دنیا حاکم است، حاکی از سیطره غرب و صهیونیستها بر جهان است. از یک سو به راحتی در جهان به فساد گستردهی فرهنگی میپردازند و از دیگر سو اینطور کشت و کشتار راه انداختند. آنطور که شما تحلیل میکنید گویی ما همچنان باید شاهد فساد در عالم باشیم تا زمینه برای نابودی آنها و تربیت مؤمنان فراهم شود.
با توجه به گفت و گویی که قبلاً داشتیم، مطرح شد که لازمه شکسته شدن هیمنه غرب و رشد جبهه حق، راهبریِ خوبان و السابقون است؛ یعنی تا زمانی که افرادی در جبهه حق رشد نیابند، خداوند باب عذاب کافران و رشد مؤمنان را فراهم نمیکند؛ در آیه 8 سوره هود، خداوند عذاب بدان را متوقف بر رشد و شکلگیری گروهی به نام امت معدوده کرده است: « وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى أُمَّةٍ مَعْدُودَة ... اگر عذاب آنها را تا امت معدوده به تأخیر بیندازیم ...» از این باب، نشستن و قعود معنا ندارد و باید برخاست و ساخت و تاخت.
آخرالزمان عرصه رشد مؤمنان است نه بلبشو
بنابراین اگر ترسیم ما از فضای آخرالزمان صرفاً با فساد گسترده همراه باشد، ترسیم غلطی است. این در حالی است که قرآن علاوه بر ترسیم فساد جهانیِ جبهه باطل، آخرالزمان را عرصه درو شدن کافران، غربال شدن و تمحیص مؤمنان و راهبریِ السابقون مطرح میکند. با این بیان، آخرالزمان با تمام سختیهایی که دارد، برای مؤمنان شیرین جلوه میکند نه عرصه بلبشو که عدهای از اندیشمندان ما عنوان میکنند.
از این رو کسانی که صحبت از ضرورت گسترش فساد در آخرالزمان و این مسئله را به عنوان امری جدی تلقی میکنند، یا به صورت کلی نسبت به سخن ادیان آسمانی درباره آخرالزمان و وظایف مؤمنین بیگانه و جاهلاند یا اینکه همچون جبهه باطل، مسیر سقوط را طی میکنند؛ حال میخواهند هر عنوانی را با خود یدک بکشند، تفاوتی ندارد.
انتهایپیام/