یادداشت| تحولات قصهگویی در روزگار پسامدرن
تحولات قصهگویی در جهان معاصر و در بستر ایدهها و اندیشههای پست مدرن تنها در قصهگویی پستمدرن و قصهگویی دیجیتال جلوهگر نشده بلکه نقش و کارکرد اجتماعی کلیت هنر قصهگویی نیز در این سامانه فکری با تحول روبرو بوده است.
خبرگزاری تسنیم، سیدعلی کاشفیخوانساری:
تشکیک و بازنگری در اصول بدیهی پنداشته شده مدرنیسم، سبب تغییر و تحولات گوناگونی در عرصه فرهنگ و هنر شده است. از جمله هنرهایی که براساس نگرههای پستمدرن با تحولات بنیادین روبرو شده است، قصهگویی است.
آنچه که آن را پستمدرنیسم مینامیم، مجموع تفکرات و اندیشههایی است که اصول مقبول در عصر و تفکر مدرن را غیرقطعی، قابل تشکیک و نامقبول میداند. ذوقزدگی افراطی مدرنیسم نسبت به علوم تحصلی و یافتههای تجربی، تمایل بیپایان به طبقهبندی و جداسازی، خوشبینی مفرط به اصولی چون حق اکثریت و عقل جمعی از جمله اصولی بودند که متفکران پست مدرن به آن معترض بودند. آنها رویکرد جهان مدرن در مردود دانستن همه باورها و سنتهای پیشامدرن را نمیپسندیدند و عملاً ضمن عبور از مدرنیسم، گوشهچشمی هم به بازگشت به قواعد و اصول پیشامدرن داشتند.
نخستین تردیدها و مخالفتها با اصول و دستاوردهای نظام تفکر مدرن در قرن 19 میلادی آغاز شد. انتشار کتاب "فراسوی نیک و بد" نیچه در سال 1886 را نقطه زایش پست مدرنیسم میدانند. اما بروز پست مدرنیسم در ادبیات داستانی در قرن بیستم و در آثار نویسندگانی چون ویرجینیا وولف، پروست، بکت و جویس تجلی یافت. نمود پست مدرنیسم در هنرهای عمومی و مردمی(پاپ) عملاً تا سالهای پس از جنگ جهانی دوم و حتی تا سالهای دهه 60 و اعتراضات جهانی به جنگ ویتنام و همینطور عمومی شدن تلویزیون و حتی بعد، پیدایش اینترنت به تعویق افتاد. مهمترین جلوههای هنر پست مدرن در دهههای پایانی قرن بیستم، موسیقی رپ و هیپ هاپ، جنبشهای اجتماعی هیپیسم و پانک، رقصهای غیرکلاسیکی چون برکدنس و همینطور هنرهای ترکیبی و نامتعارفی چون کانسپچوال آرت، اینستالیشن(چیدمان)، پرفورمنسها و پاپ آرت بود.
قصهگویی هم در این نظام فکری و تحولات اجتماعی با دگرگونیهای اساسی روبهرشد. تحولات کیفی و محتوایی قصهگویی را که از آن به عنوان قصهگویی مدرن یاد میشود، پیشتر دریادداشتی در تسنیم منتشر شد.میتوانید اینجا بخوانید! ـ همینطور تحول قالب، بستر (پلت فرم) و فرمت قصهگویی که از آن به قصهگویی دیجیتال یاد میشود.
با این حال تحولات قصهگویی در جهان معاصر و در بستر ایدهها و اندیشههای پست مدرن تنها در قصهگویی پستمدرن و قصهگویی دیجیتال جلوهگر نشده بلکه نقش و کارکرد اجتماعی کلیت هنر قصهگویی نیز در این سامانه فکری با تحول روبهرو بوده است. همچنین قصهگویی الهامبخش جنبشهای هنری جدیدی چون هنر روایتی(narrative art)، هنر و زبان( art & language)، تصویر و شعر((immagine & poesia ، سوپرفلت و گرافیتی شده است.
در جهان پست مدرن تقریباً همه تحولاتی که قصهگویی در دوران مدرن با آن مواجه شده بود، با تغییر و تهدید روبهرو شده است. البته همزمان جنبشهای هنری خواهان بازگشت به مدرنیسم که بیشتر در نقاشی و معماری دیده میشوند هم در برخی حوزههای قصهگویی تاثیرگذار بودهاند.
مهمترین تحولات قصهگویی در جهان پستمدرن نسبت به جهان مدرن از این قرارند:
استقلال دوباره به عنوان هنری مستقل (اما در تعامل با سایر هنرها)
تغییر در گروه سنی و پایگاه اجتماعی مخاطبان
تغییر در ساختار ادبی
تغییرات محتوایی
پررنگ شدن صبغه رسانهای و اجتماعی
امروزه برخلاف دوران مدرن، قصهگویی دیگر سنتی کهن، موزهای و نوستالژیک نیست بلکه به هنری به شدت روزآمد، پیشرو، اجتماعی و کنشگر مبدل شده است. قصهگویی دیگر هنری مختص کودکان نیست. بلکه عمده مخاطبان قصهگویی در اشکال جدید آن، بزرگسال و آن هم برخاسته از گروههای اجتماعی خاص همچون مهاجران، اقشار آسیب پذیر و حاشیهنشین، تحولخواهان سیاسی و اجتماعی و ... هستند. همچنین مخاطبان و بزرگسالان قصهگویی از قشری مرفه، فرهیخته و هنردوست که علاقهمند هنرهای کهن، سنتهای فراموش شده، آنتیک و ملی بودند، به عموم مردم آن هم اقشار متوسط و سطح پایین گرایش یافت.
روزی میگفتند مخاطبان قصهگویی دو دستهاند: دسته بزرگتر بچههای مهدکودک و سالهای اول دبستان و دسته کوچکتر پیرزنان و پیرمردان مرفه فرهنگی و علاقهمند به سنت. اما امروز مخاطبان اصلی قصهگویی در جهان نوجوانان دبیرستانی، جوانان و دانشجویان و زوجهای جوان هستند.
تحول دیگر قصهگویی حرکت آن از یک هنر مورد حمایت، گلخانهای و حاشیهای به هنری مستقل، درآمدزا، پرمخاطب و اقتصادی است. امروز دیگر قصهگویان همچون دوران پیشامدرن یک گروه اجتماعی و صنف هستند و قصهگویی یک شغل و کسبوکار و حرفه قلمداد میشود. امروز دیگر قصهگویان هنرمندان، معلمان و بازیگرانی نیستند که با نگاهی فرهنگی و داوطلبانه و یا با حمایت نهادهای فرهنگی و عمومی، بخش کوچکی از وقت خود را صرف قصهگویی کنند. امروزه هزاران قصهگوی تمام وقت، این حرفه را کسبوکار (بیزینس) خود قرار دادهاند و بنگاههای اقتصادی و تیم و همکاران خود را دارند.
امروزه دیگر قصهگویی هنری فرعی و جانبی و مثلاً زیرمجموعه تئاتر یا هنرهای بومی به حساب نمیآید، بلکه در نظامهای هنری جهان همچون سینما و موسیقی هنر بزرگ و مستقلی به شمار میرود که جشنوارهها، انجمنها، مجلات و رسانهها، نظام صنفی و سندیکاها، سازوکارهای نقد و ارزشیابی، طرفداران و هواداران و ... خود را دارد و از گردش مالی بسیار بزرگ و شبکههای گسترده جهانی برخوردار است. آژانسهای قصهگویی که وظیفه بازاریابی برای قصهگویان و ساماندهی جشنها و کنسرتهای قصهگویی را به عهده دارند، کسب و کار شناخته شده و بزرگی شدهاند و امور اجرایی، تبلیغاتی و رسانهای قصهگویی را ساماندهی میکنند.
اگر در دوران پیشامدرن قصهگویی معمولاً هنری بدون زمان و مکانی بود و قصهگویان بدون برنامه قبلی به میان مردم میرفتند و مخاطبان دور آنها حلقه میزدند و اگر در دوران مدرن قصهگویی بخش مشخص و کوچکی از برنامههای دیگر همچون همایشها، جشنهای فرهنگی و گردهماییها بود، در دنیای امروز قصهگویی برای خود «کنسرت»های مستقلی دارد. کنسرتهایی که سایتهای بزرگی برای فروش بلیت آنها به فعالیت مشغولند و جایگاههای متفاوت در سالن بنابر نزدیکی و دوری به قصهگو قیمتهای متفاوتی دارند.
در جهان پسامدرن قصه در قصهگویی هم با تغییرات ساختاری همراه بوده است. امروزه بسیاری از قصهها از ویژگیهای کلاسیک داستان همچون گرهافکنی و گرهگشایی، تعادل اولیه و ثانویه، نقطه اوج، شخصیتهای مثبت و منفی و ... برخوردار نیستند. پیشتر اصول دراماتیک از شرطهای اصلی یک قصه مناسب برای قصهگویی بود اما امروز با قصههایی روبهرو هستیم که چندان از قواعد قصه سنتی همچون هول و ولا، سیرخطی و ... تبعیت نمیکنند.
از منظر محتوایی نیز بسیاری از قصهها به سمت داستانهای واقعی گرایش یافتهاند. پیشتر جذابترین قصهها، قصههای تخیلی و اعجابآور بود. اما امروز داستانهای واقعی و داستانهای شخصی در قالبSelf-story، , My Own Story Read me, Own voices بسیار محبوب شدهاند و عملاً در بسیاری از قصهها با راوی اول شخص روبهرو هستیم. به این ترتیب قصهگویی به تاریخ شفاهی و گزارشهای نَرم مطبوعاتی نزدیک شده است و پس از سالها صبغه و جنبه رسانهای قصهگویی احیاشده و بسیاری از قصهها کارکرد خبری یافتهاند.
همچنین در قالب ادبی قصهها هم تغییراتی مشاهده میشود. اولین قصههای جهان و اولین آثار ادبی جهان قصههای منظوم و یا نثرهای روایی موزون بودند. در بسیاری از تمدنها قصهها یا به کلی منظوم بودند و یا با ترکیب نظم و نثر روایت میشدند. در جهان مدرن اما بر هر چه بیشتر تفکیک شدن شعر از داستان تاکید میشد و ارزش شعر در فاصله داشتن آن از روایت و حرکت به سوی شعر محض و ناب دانسته میشد. به این ترتیب اکثر قصهها عملاً شکل منثور یافتند و در قصهها تنها گهگاهی از باب تزیین و ترصیع ابیاتی ضمیمه میشد. امروز اما در جهان پسامدرن، بسیاری از قصهها دوباره شکل منظوم و موزون یافتهاند و قالبهای شعری جدید و متناسب قصهگویی مثل رپ، بحر طویل، ترانه و ... در قصهگویی رواج یافته است.
کنشگری اجتماعی دیگر ویژگی قصهگویی در سپهر پست مدرن است. امروزه قصههایی که در اینستاگرام، یوتیوب و سایر شبکههای اجتماعی ویدئویی روایت میشوند با جنبشهای اجتماعی، کارزارهای خیریه، برنامههای محیطزیستی، حقوق اقلیتها و مهاجران، افشاگری اخلاقی و حرفهای (me2) و ... پیوندی آشکار دارند.
به این ترتیب هنر کهن قصهگویی توانست خود را با تحولات فکری، اجتماعی و تکنولوژیک جهان پسامدرن تطبیق دهد و نهتنها به حیات و رشد خود ادامه دهد بلکه در جایگاه اثربخشتری نسبت به جهان مدرن قرار گیرد.
انتهای پیام/