«سه تکه ابر، سه برادر»؛ خاطرات برگزیده سال‌های حماسه در همدان؛ ۸۲ ماجرا به روایت ۸۲ خاطره


«سه تکه ابر، سه برادر»؛ خاطرات برگزیده سال‌های حماسه در همدان؛ 82 ماجرا به روایت 82 خاطره

هشت سال دفاع مقدس، صحیفه‌ای زرین از تاریه پر فراز و نشیب ایران است. تاریخی که خط به خط آن، سرشار از حماسه و اسطوره است. حماسه‌هایی که خاطرات راویان و شاهد عینی، آن را برای همیشه ماندگار کرده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، «سه تکه ابر، سه برادر»، خاطرات برگزیده سومین جشنواره استانی خاطره‌نویسی دفاع مقدس است که به کوشش بهناز ضرابی زاده، بازنویسی و به وسیله محسن صیفی کار ویراستاری شده است.

این کتاب در شمارگان هزار نسخه به همت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس همدان و با مشارکت بنیاد شهید و امور ایثارگران در انتشارات فراگیر هگمتانه چاپ شده است.

کتاب «سه تکه ابر سه برادر»، ششمین اثر تألیفی در حوزه ادبیات پایداری اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس همدان بوده و با حمایت سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس در 323 صفحه گردآوری شده است.

در بخشی از این کتاب با عنوان «همه پسران بی بی» می‌خوانیم: «...عباس گفت: جلوی مسجد جامع چادر زده‌اند تا کمک‌های مردمی را جمع‌آوری کنند. بی بی را دیدم که مرغش را زیر بغل زده و اصرار می‌کند برادرها مرغ را قبول کنند، اما آن‌ها قبول نمی‌کردند و می‌گفتند: ما چه طور یک مرغ زنده را به جبهه بفرستیم.

در همین موقع بی بی که مرغ کاکلی‌اش را زیر بغل گرفته بود به داخل حیاط آمد. درحالی‌که خیلی ناراحت بود، گفت: نه همسری، نه پسری، نه برادری که آن‌ها را به جبهه بفرستم. این‌ها هم که مرغم را قبول نکردند.

عباس جلو رفت و گفت: بی بی جان شما که در پخت نان کمک می‌کنی؛ انگار در جبهه‌ها هم شرکت داری. اگر بدانی رزمندگان چقدر نان‌های مریانج را دوست دارند. من قول می‌دهم سلام تو را به رزمندگان برسانم و خبرهای خوبی برایت بیاورم.

عباس روز بعد به جبهه رفت و دو ماه و هشت روز بعد برگشت. سراغ بی بی را گرفت. مادر نتوانست جلوی گریه‌اش را بگیرد...آب روی سنگ مزارش ریخت و گفت: سلام بی بی! سلام مادر همه رزمنده‌ها. خبرهای خوشی برایت دارم. خرمشهر آزاد شد.».

انتهای پیام/744/ش

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon