جهان عرب تشنه شنیدن صدای شعر مقاومت فارسی است/ نزاع دو جریان بر سر شعر فلسطین
مرتضی حیدری آل کثیر از جمله شاعرانی است که به زبانهای فارسی و عربی شعر میگوید. او در گفتوگویی با تسنیم از جریان شعر فلسطین در کشورهای اسلامی گفت و تأکید کرد: جهان عرب تشنه شنیدن صدای شعر فارسی به ویژه در حوزه شعر مقاومت است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در برهه کنونی تحت تأثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی مردمان مشرق زمین، ادبیات مقاومت به عنوان شاخهای از ادبیات متعهد که در نتیجه عواملی چون ظلم، تجاوز، استبداد، اختناق و دیگر مسائل شکل گرفته و دلاوریها و پایداریهای مبارزان را ثبت کرده، در ادبیات زبانهای گوناگون جایگاه ویژهای یافته است که از برجستهترین نمونههای آن، ادبیات مقاومتِ فلسطین است. ادبیات کسانی که پرداختن به مقاومت فلسطین، مهمترین بنمایههای شعر آنان را تشکیل میدهد؛ از نزار قبانی و محمود درویش در کشورهای عربی گرفته تا شاعران آزادیخواه به زبانهای دیگر از جمله فارسی.
شعر اولین هنری بود که از مظلومیت مردم فلسطین و رنجی که بر آنها رفته، سخن گفته است. شاعران در این وادی با تنها سلاح خود که همان کلام و کلمه است، به مبارزه با استبداد پرداخته و به یاری سرزمینی آمدهاند که خانه، رؤیایی است برای کودکانش. فلسطین دیگر مسئله یک مکان جغرافیایی خاص نبود؛ موضوعی جهانی بود که دل هر انسان آزادهای را به درد میآورد. ادبیات فارسی و عربی در طول تاریخ دارای اشتراکات بسیاری است، اما در عصر حاضر پرداختن به موضوع فلسطین و مقاومت در برابر استبداد، این پیوند و نقاط مشترک را پررنگتر و مستحکمتر کرده است؛ هرچند به نظر میرسد هنوز صدای شاعران فارسیزبان درباره فلسطین چندان به گوش مخاطبان این شعرها نرسیده است.
مرتضی حیدری آل کثیر، از جمله شاعران جوان خوزستانی است که در سالهای اخیر در حوزه مقاومت آثار متعددی را منتشر کرده است. ورود او به حوزه ترانه و خوانش بعضی از سرودهها به ویژه اشعار عربی او از سوی برخی از مداحان مانند میثم مطیعی سبب شده تا مخاطب بیشتر با کارهای او آشنا شود. حیدری آل کثیر از جمله شاعرانی است که به دو زبان فارسی و عربی میسراید. او علاوه بر شعر، در حوزه ترجمه نیز دستی دارد و تاکنون آثاری از محمود درویش، احمد مطر، نزار قبانی، عبدالوهاب البیاتی و... را به فارسی برگردانده است. تازهترین کتاب او با عنوان «سنگ بر طاغوت» قرار است همزمان با روز قدس رونمایی شود. حیدری آل کثیر در این اثر به سه محور مقاومت شامل فلسطین، یمن و سوریه پرداخته و این سه محور را در یک راستا میداند. خبرگزاری تسنیم در آستانه روز قدس و به مناسبت انتشار تازهترین اثر او با وی به گفتوگو پرداخت. حیدری آل کثیر در این مصاحبه از تعهد شاعر در قبال پرداختن به موضوعات روز و حوادث جهان اطرافش گفت و تأکید کرد که ای بسا پرداختن به این موضوعات رمز ماندگاری یک شعر را فراهم کند. بخش دیگر گفتوگوی تسنیم با این شاعر خوشقریحه خوزستانی به جریان شعر مقاومت عرب در خصوص مسئله فلسطین اختصاص داشت. مشروح گفتوگوی تسنیم با حیدری آل کثیر را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: کتاب «سنگ بر طاغوت» قرار است در آستانه روز قدس رونمایی شود. کمی درباره این کتاب بیشتر توضیح دهید، موضوع سرودههای این اثر در چه حوزهای است؟
کتاب «سنگ بر طاغوت»، مجموعهای از سرودههای من در حوزه مقاومت اسلامی است که قرار است همزمان با روز قدس رونمایی شود. در این اثر سرودههایی از سال 83 تاکنون گردآوری و تدوین شده است؛ سرودهها در حال و هوای جبهه مقاومت در سه محور سوریه، یمن و فلسطین است که در قالبهای مختلف از نیمایی و سپید گرفته تا قالبهای کلاسیک مانند غزل را شامل میشود.
*تسنیم: عنوان کتاب ذهن مخاطب را به سمت شعر فلسطین سوق میدهد، اما شما در این اثر در کنار شعرهایی که برای مظلومیت مردم فلسطین و همچنین آرمان قدس سرودهاید، اشعاری راجع به دیگر مناطق در جبهه مقاومت مانند مردم یمن هم ذکر کردهاید. تلفیق این دو حوزه دلیل خاصی داشت؟
بهانه اصلی در تمام اتفاقاتی که در این مناطق و در جهان اسلام رخ میدهد، قدس است؛ چه در سوریه، چه در یمن و چه در فلسطین بهانه بر سر قدس است. در حال حاضر جبهه مقاومت و اهداف و آرمانهای آن مشخص و روشن شده است. دیگر مشخص است جبههای که در آن امثال شهید قاسم سلیمانی حضور دارند، چه هدفی دارد و در مقابل، جبهه طاغوت و باطل نیز به دنبال چیست.
به نظر من مظلومیت مردم یمن، سوریه و تمام آزادیخواهان در این جبهه در یک راستا است و با هم تفاوتی ندارند. اگر مسلمانان جهان روی موضوع فلسطین و قدس تمرکز کنند، نابودی اسرائیل زودتر اتفاق خواهد افتاد. من برای یاری مردم مظلوم فلسطین، یک سنگ پرتاب کردم و امیدوارم که با شعرهایی که در این زمینه سرودهام، بتوانم کمکرسان به جبهه مقاومت و به ویژه مردم مظلوم فلسطین باشم.
*تسنیم: عنوان کتاب هم با همین هدف انتخاب شده است.
عنوان این اثر جملهای نمادین و کنایی است. در حال حاضر سنگ نماد جنگ و انتفاضه فلسطینی است، هر سنگی که به سمت اسرائیل پرتاب میشود، نمادی از همان شعار مرگ بر طاغوت است. منِ شاعر به جای اینکه بگویم مرگ بر طاغوت، به جای اینکه شعار بگویم، شعر گفتم. فاصله شعر و شعار همین کلمات است. من میخواستم که با سلاحم که همان شعرم است، به مبارزه با طاغوت بروم. این رمزی است از محتوای مجموعه شعر. شاعر متعهد تا جان دارد، باید مقابل جبهه باطل و طاغوت بایستد و مبارزه کند.
*تسنیم: برخی چنین عنوان میکنند که شعر گفتن برای موضوعی خاص به ویژه مسائل سیاسی، ممکن است برای شعر تاریخ انقضا تعیین کرده و مانع ماندگاری آن در دورههای بعدی شود. نظر شما در این رابطه چیست؟
اینکه ما راجع به یک موضوع یا حادثه خاص تاریخی شعر بگوییم، از وظایف ذاتی شاعر است؛ البته برای شاعر نمیتوان وظیفه تعیین کرد، اما این موضوع به تعهد شاعر هم بازمیگردد. شاعری که متعهد است، نمیتواند نسبت به مسائل مهم اطراف خود و موضوعات سیاسی بیتوجه باشد. این امر در طول تاریخ و در کار شاعران بزرگ مانند دعبل، فرزدق، حسان بن ثابت و ... هم به چشم میخورد. این دسته از شاعران در طول تاریخ جاودان شدهاند؛ چون برای وقایع مهم زمانه خود مانند غدیر یا جنگها شعر گفتهاند. از این جهت سخن گفتن شاعر و واکنش او به مسائل مهم جهان اطرافش مانع از جاودانگی شعر شاعر نمیشود، بلکه برعکس است.
جبهه حق و باطل امروز هم مانند گذشته وجود دارد. از سوی دیگر، تمام دعواها و درگیریهای حق و باطل در 60 سال گذشته بر سر قدس است. سرودن درباره این موضوع اتفاقاً ذکاوت میخواهد و به جاودانگی شعر هم کمک میکند.
قولی است از لورکا، از شاعران نامدار اسپانیا و جهان، که میگوید زمانی شعر بگو که اگر نگویی انگار میخواهی بمیری. من به این نقل قول اعتقاد دارم؛ شعر به جای اینکه رمز جاودانگی باشد، رمز زیستن و زندگی است. به عبارت دیگر، اگر شاعر شعر نگوید، ممکن است بمیرد. شعر و موضوع آن گاه آنقدر به شاعر فشار میآورد که اگر شاعر به آن بیتوجهی کند، نمیتواند زنده بماند. گاه زیستن شاعر منوط به گفتن آن شعر است؛ زیرا او متعهد است و خود را همیار مظلوم میبیند و سلاحی جز شعر هم ندارد.
خیلی از شعرها هستند که از وجوه هنری برخوردارند و ماندگار شدهاند، اما این منافاتی با این قضیه ندارد که به موضوع خاصی بپردازد. ضمن اینکه شعر در وهله نخست باید شعر خوبی باشد، لزوماً هر شعری که برای موضوعی خاص مانند فلسطین شعر بگوید، شعر خوبی نیست. شاعر اگر شاعر خوب و قوی باشد و از هنر شاعری بهرهمند باشد، در هر موضوعی که بخواهد میتواند شعر ماندگار خلق کند.
از سوی دیگر، موضوع فلسطین یک موضوع انسانی است، اما متأسفانه سلیقههای سیاسی گاه سبب میشود که انسانیت را هم طبقهبندی کنیم. براساس همین دیدگاهها گاه از سوی برخی افراد شنیده میشود که وقتی من مشکل دارم چرا باید به مسئله فلسطین بپردازم؟ اگر کسی ذرهای انسانیت در وجود خود داشته باشد، این دو موضوع را با یکدیگر خلط نمیکند. کودک یمنی که غذا ندارد یا کودک فلسطینی که با تنها سلاح خود، سنگ، در برابر دشمن ایستاده، چه ارتباطی به مشکلات اقتصادی و جناحبندیهای سیاسی دارد؟ او انسان است و مسلمان، و من به عنوان یک انسان وظیفه دارم که از او حمایت کنم.
*تسنیم: در دهههای گذشته شعر فلسطین یکی از جریانهای اصلی شعر جهان عرب بود. زبان برندهای که به کمک انسانهایی میآمد که صدای آنها از جهان حذف شده بود. این جریان در حال حاضر به چه شکل است؟ آیا شعر فلسطین در کشورهای عربی تحت تأثیر برخی از سیاستمداران و دولتمردان این کشورها که در چند سال اخیر گرایش به رژیم صهیونیستی دارند، قرار گرفته است؟
گاه تحت تأثیر آن قرار میگیرد. اما در مجموع شعر فلسطین همچنان یکی از دغدغهها و رگههای اصلی در شعر معاصر جهان عرب است. برخی از شاعرانی که در مسابقات شعری کشورهای عربی مانند مسابقهای که در امارات متحده عربی برگزار میشود، گاه به دلیل شعری که برای فلسطین سرودهاند، حائز رتبه میشوند. در میان این شاعران میتوان از تمیم برغوثی یاد کرد که به دلیل اشعارش درباره فلسطین در جهان عرب شهره شده است. این جریان حتی در کشوری مانند عربستان هم به حیات خود ادامه میدهد. بسیاری از شاعران و چهرههای فرهنگی جهان عرب به مسئله فلسطین و آزادی قدس باور دارند.
با وجود این، هستند برخی از جریانهای ادبی در برخی از کشورهای عربی مانند عراق که تحت تأثیر حوادث اخیر در کشورشان معترض و منتقد به کمک و همیاری با مردم فلسطین هستند و عنوان میکنند که باید ابتدا به مسئله کشور خودشان رسیدگی شود. این جریان که معمولاً از شاعران درجه چندم هستند، سخنانی را در شبکههای مجازی با این محتوا منتشر کردهاند که البته با انتقاد و برخورد شدید اهالی فرهنگ مواجه شده است. در جواب این گروه، جمعی از شاعران آمدند و گفتند کسی که فلسطین مسئله اصلی او نیست، مسلمان نیست و... . این نزاعها همواره وجود داشته ولی جریان اصلی و تأثیرگذاری نیستند.
*تسنیم: آقای حیدری شما کارهای ترجمه هم انجام دادهاید. معمولاً آثاری از شاعران عربزبان به فارسی ترجمه و منتشر کردهاید. جریان شعر فلسطین در زبان فارسی چقدر در جهان عرب شناخته شده است؟ چون همانطور که میدانید شعر فلسطین از پیش از انقلاب در شعر برخی از شاعران وجود داشته و بعد از پیروزی انقلاب، به عنوان یکی از موضوعات اصلی جریان شعر مقاومت مطرح است.
ما در مجموع در حوزه معرفی شعر معاصر فارسی به جهان عرب دچار فقر و کمکاری هستیم. متأسفانه نهادهای فرهنگی هیچ اهتمامی به این قضیه نداشتهاند و عمده کارهایی که در زمینه ترجمه شعر فارسی به زبان عربی انجام شده، عمدتاً نمادین بوده است. بسیاری از کشورهای عربی تشنه شنیدن شعر فارسی هستند.
آنها فضای شعر معاصر ایران را به خصوص در کارهای فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، نیما و دیگران را به دلیل وجود فضای رمزی در شعر میپسندند و دوست دارند که از شعر معاصر و جریانهای ادبی امروز ایران هم مطلع شوند، اما با وجود این اقبال ما کاری انجام ندادهایم. به دلیل همین کمکاریها هم چشماندازی از شعر جدید فارسی ندارند. این حوزه قابلیتهای زیادی برای کار دارد، اما نیازمند هزینه و اهتمام ویژه است.
انتهای پیام/