قرآنِ منهای امام مهجورمی‌شود / دعای پیامبر در جنگ خندق برای امیرالمؤمنین

قرآنِ منهای امام مهجورمی‌شود / دعای پیامبر در جنگ خندق برای امیرالمؤمنین

حجت‌الاسلام کاشانی به برخی مصادیق محبت‎ورزی پیامبر نسبت به امیرالمؤمنین اشاره کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، حجت‌الاسلام کاشانی در برنامه سحرگاهی شبکه سوم با نقد این فراز از نامه حجت‌الاسلام قرائتی به مقام رهبری «پیامبر در قیامت از مظلومیت و شهید شدن اهل‌بیت علیهم السلام سخنی نمی‌گوید، ولی از مهجوریت قرآن گله می‌کند»، گفت: از مصادیق اصلی مهجوریت قرآن، این است که قرآن را از تبیین‌کننده آن نگیریم. ما در زیارتنامه اباعبدالله (ع) داریم که با شهادت شما قرآن مهجور شد. خوارج همیشه قرآن دستشان بود، حجاج بن یوسف مدام قرآن تفسیر می‌کرد، داعش قرآن می‌خواند. قرآن بدون اهل‌بیت و بدون امام، مهجور کردن قرآن است. ان شاءالله برای حفظ حقیقت قرآن، اذهان مردم نسبت به حقیقت دیگر خاکستری نشود. شاید در جمله ایشان پس و پیش شده یا نکته‌ای جا مانده است.

وی با اشاره به موضوع برنامه درباره فضائل امیرالمؤمنین علیه‌السلام به مصادیق متعددی از محبت پیامبر به آن حضرت اشاره کرد که در ادامه خلاصه‌ای از آن از نظر مخاطبان می‌گذرد:

خداوند در آیه 31 سوره آل‌عمران می‌فرماید «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ‏ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ...؛ بگو: «اگر خدا را دوست دارید، از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است.» این آیه درباره هر مؤمنی است، اما برای یافتن مصداق بارز آیه ابتدا باید پرسید چه کسی از پیامبر تبعیت محض کرده است؟ نیازی به پاسخ نیست. عالم یک صدا امیرالمؤمنین علیه‌السلام را معرفی می‌کند. بنابراین اول محبوب خداوند، امیرالمؤمنین است که در تبعیت پیشتازی کردند؛ آنجا که فرمود در  (یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ) خدا او را دوست دارد.

 پیامبر محبت عجیبی به امیرالمؤمنین داشت. ایشان اوقات خاصی در طول روز را برای امیرالمؤمنین علیه‌السلام اختصاص داده بود؛ به همین دلیل خیلی حسادت دیگران برانگیخته می‌شد. برخی که توقع رقابت با امیرالمؤمنین علیه‌السلام داشتند، اعصابشان خورد می‌شد. همانند حسادتی که برادران یوسف نسبت به ایشان کردند، به صورت فراوان گزارش حسادت از برخی صحابه نسبت به امیرالمؤمنین داریم.

در کتاب اصول کافی روایتی از امیرالمؤمنین است که فرمود من زمان‌های خاصی بود که در طول روز مفصّل خدمت پیامبر می‌رسیدم و با هم صحبت می‌کردیم. بیشتر وقت‌ها اگر فرصت بود، پیامبر صلی الله علیه و آله خانه ما می‌آمد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمود اگر من به یکی از خانه‌های پیامبر می‎رفتم، به همسرانش می‌فرمود بروید استراحت کنید. یعنی همسران پیامبر دارای چنین جایگاهی نبودند که این معارف را گوش فرا دهند. اما اگر پیامبر  به منزل ما می‌آمد، به حضرت زهراء سلام‌الله علیها و حسنین نمی‌فرمود از اتاق بیرون بروند.

یا در نقلی راوی می‌گوید روزی امیرالمؤمنین بر پیامبر وارد شد، «فَقامَ مُستَبشراً» در حالی که لبخند زیبایی بر لب داشت، از جای خود برخاست. یکی از اصحاب گفت خیلی ایشان را تحویل می‌گیرید. فرمود امام شما بعد از من اوست؛ او مُبیّن قرآن است. قرآن بین شما هست، اما اختلاف می‌کنید، در حالی که او تبیین‌کننده آن است.

یا در دیگر روایت داریم امیرالمؤمنین در زمان هجرت رسول خدا در مکه باقی ماندند. رسول خدا وقتی خواستند وارد مدینه شوند، دست نگه داشتند. برخی اصحاب گفتند زودتر برویم. حضرت فرمود تا علی نیاید، وارد شهر نمی‌شوم. یا وقتی جنگ خندق شد، پیامبر صلی الله علیه و آله دست به آسمان گرفت و فرمود در بدر شهید دادیم، در اُحد حمزه را در راهت دادیم، خداوندا على را از گزند دشمن حفظ بفرما. سپس این آیه را خواند «رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثین‏؛ پروردگارا مرا تنها مگذار و تو بهترین وارثى»

یا امام رضا علیه‌السلام ضمن روایتی فرمود پیامبر از خداوند چند چیز درخواست کرد از جمله اینکه گفت از پروردگارم خواستم که تو (علی) را پرچمدار من کند و آن همان پرچم «اللّٰه اکبر» است و بر آن نوشته شده است: رستگاران همان واردشوندگان بهشت‌اند؛ پس به من داد. دیگر اینکه از او خواستم که امت مرا به دست تو از حوض من سیراب کند؛ پس به من داد.»

اینها نمونه‌ای از علاقه وافر پیامبر نسبت به امیرالمؤمنین علیه‌السلام است.

انتهای‌پیام/

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران