دستاوردهای ابتکار هوشمندانه رهبر انصارالله درباره مبادله اسرای سعودی و زندانیان فلسطینی
طرح ابتکاری رهبر انصارالله یمن درباره فلسطین با یک تیر به چند تا هدف اصابت کرد که بارزترین آن، محکم کردن روابط میان این جنبش و گروههای مقاومت در نوار غزه و سرتاسر فلسطین اشغالی و همچنین از بین بردن برخی تنشها میان طرفین از جمله با جنبش حماس است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه فرامنطقهای "رای الیوم" طی مقالهای در بخش سخن سردبیر به طرح ابتکاری "عبدالملک الحوثی" رهبر جنبش انصارالله یمن مبنی بر مبادله اسرای سعودی با زندانیان حماس، نوشت: عبدالملک الحوثی، رهبر جنبش انصارالله ششمین سالگرد جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن را برای مطرح کردن طرح ابتکاری غافلگیرکننده انتخاب کرد و طی آن، پیشنهادی به رهبران سعودی مبنی بر آزاد کردن پنج نفر از سربازانش از جمله یک خلبان در مقابل آزادی 50 زندانی فلسطینی از بازداشتگاههای عربستان- از جمله "محمد الخضری" و پسرش، که سفیر جنبش "حماس" در این پادشاهی و مسئول هماهنگکننده با رهبری سعودی است- ارائه کرد.
این ابتکار عمل سیاسی بسیار "هوشمندانه" با یک تیر به چند تا هدف اصابت کرد که بارزترین آن، محکم کردن روابط میان رهبری الحوثی در صنعا و گروههای مقاومت اسلامی و سکولار در نوار غزه و سرتاسر فلسطین اشغالی و همچنین از بین بردن برخی تنشها میان طرفین، بهویژه با جنبس حماس است که موضعی "تقریبا بیطرفانه" در بدو جنگ یمن و نزدیکتر به موضع سعودی اتخاذ کرد افزون بر این، از دیگر اهداف این طرح ابتکاری، در تنگنا گذاشتن طرف سعودی است که افراد وابسته به جنبش حماس را به اتهام "حمایت از تروریسم"( در اشاره به حماس، که به عنوان گروهی تروریستی درج کرده است) بازداشت کرده است.
ملت یمن، با تمام طیفهای سیاسی، منطقهای و قبیلهای خود، یکی از ملتهای عربی و اسلامی هستند که بیشترین حمایت و پشتیبانی از قضیه فلسطین را دارند و آن را باور میکند و بزرگترین راهپیمایی را در شهر محاصرهشده صنعا در محکوم کردن جنگ اسرائیل علیه نوار غزه و همبستگی با شهدای آن بزرگرار کردند. یمنیها ممکن است در مورد هر چیزی اختلاف داشته باشند ولی همواره در خندق مقاومت فلسطین ایستادهاند و آماده هستند خودشان را از لقمه نانی محروم و آن را به ملت فلسطین و فلسطینیهای محاصرهشده در فلسطین اشغالی تقدیم کنند.
مربوط کردن دو قضیه فلسطین و یمن از طریق این طرح ابتکاری- صرفنظر از شانس کم آن برای موفقیت- نشاندهنده ذکاوت جنبش الحوثی و میزان اعتماد به نفس آن و نیز ایجاد ایدههایی برای در مضیقه گذاشتن دشمنانشان است.
آقای الحوثی طی سخنرانی، طرح ابتکاری خود را از موضع قدرت و بعد از تحقق پیروزیهای میدانی بزرگ مطرح میکند که بارزترین آن، حملات موشکی به تاسیسات نفتی در "بقیق" و "ینبع" در عمق عربستان سعودی و بازپسگیری کنترل استان مرزی "الجوف"- که حاوی مقادیر زیادی از ذخایر نفت و گاز یمن است- و نیز توسعه صنایع نظامی و جنگی، از جمله موشکها و پهپادهایی است که بسیاری از معادلات بازدارندگی و قدرت را شکستند.
با توجه به تجربیاتمان در امور خلیجفارس، بدون تردیدی میگوییم که پاسخ ریاض به این طرح یمنی ممکن است محدود و یا حتی هیچ باشد؛ چرا که رهبری سعودی به ندرت به چنین طرحهای "علنی" که آن را تحت فشار میگذارد، پاسخ میدهد. افزون بر آن، مخالفت رهبری سعودی با مرتبط کردن جنگ یمن و قضیه فلسطین یکی دیگر از دلایل مخالفت آن با چنین طرحی است.
از نظر ما، رهبری سعودی دو بار اشتباه کرده است:
نخست: زمانیکه این افراد وابسته به جنبش حماس را به اتهامات غیرقانعکنندهای، مثل جمعآوری کمکهای مالی برای این جنبش، بازداشت کرد؛ با این کار بیشتر از آنکه حماس آسیب ببیند خود این کشور پادشاهی متضرر شده است. اگر رهبری سعودی به دلیل پایبندی به فهرستبندیها و ائتلافهای آمریکایی، هیچ نوع محبت و دوستی با حماس و دیگر گروههای مقاومت را نشان نمیدهد ولی بیشتر مردم این کشور به دلیل مواضع ملی شریف خود در حمایت از مقاومت و قضیه بر حق آن، با رهبری سعودی در این خصوص همنظر نیستند.
دوم: عربستان سعودی که با انتقادهایی در دو جهان عرب و اسلام، به دلیل جنگ یمن و ورود آن به حمایت از جنگ ویرانگر در سوریه، لیبی و عراق و همچنین شرایط سخت اقتصادی و مالی در نتیجه کاهش قیمت نفت، روبرو است بهتر است که این بازداشتیها را در پاسخ به میانجیگرهای محرمانهای که توسط حماس برای بستن این پرونده اعزام شدهاند، "هر چه زودتر" و به دور از جنجالهای رسانهای آزاد کند و با این کار، کرامت و حقوق همگان حفظ میشود که متاسفانه این کار را نمیکند.
ورود جنگ یمن به ششمین سال خود با مقاومت بیشتر و کارآمدتر ارتش و مقاومت یمن تحت رهبری جنبش انصارالله همچنین جهش سیاسی این محور را که از امکانات مالی و رسانهای ناچیزی برخوردار هستند، تاریخی میکند.
طرح سید عبدالملک الحوثی در واقع شعاری برای مرحله جدید تهاجمی- سیاسی است که از کماهمیتتر از مرحله نظامی نیست و در عین حال بازتابدهنده عقلهای استراتژیکی است که از آن حمایت میکند و نشان میدهد که از غارهای صعده نه تنها مبارزانی قدرتمند و سرسخت بلکه استراتژیستهایی نیز فارغالتحصیل میشوند.
انتهای پیام/